نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2554
موضوع بحث: نماز، بهره وري در نماز – 1
تاريخ پخش: 73/12/10
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
ماه رمضان بحثي را دنبال کرديم تحت عنوان نماز. خوب اين بحث تمام نشد. رسيده بوديم به جاي خوبي حيف است قطع کنيم، آن جاي خوب اين است که يک برادري که رساله دکتراي اقتصادش را نوشته و حدود بيست سال پيش دکتر اقتصاد بود از دوستان شهيد مفتح بود. ايشان اين دکتر اقتصاد را آوردند قم منزل ما و معرفيش کردند. من هم خانهام را در اختيار اين آقاي دکتر گذاشتم شروع کرد اقتصاد گفتن براي طلبهها، منزل ما شد کلاس و عدهاي از طلبهها جمع ميشديم اصول اقتصادي را ايشان براي ما ميگفت: استاد دانشگاه بود و هست مدتي قبل آمد در ستاد اقامه نماز در تهران ما، ديگر بيست سالي بود اين آقاي دکتر را نديده بوديم چون پنج شش سال قبل از پيروزي انقلاب ايشان در خانه ما درس اقتصاد ميگفت اصول اقتصادي که در توليد و بهره وري اصوليست در علم اقتصاد و ميتوانست بعضي کلماتش اصول باشد يا اصول هست من اينها را ديدم، در نماز هست. حالا من ميخواهم نماز را با توجه به اصول اقتصادي بررسي کنم وقتي براي ما گفت ديدم حرف حرف خوبي است. چيزهايي را از او گفتم و يک چيزهايي را که خدا به ذهنم بيندازد جمع ميکنم با آن. موضوع بحثمان ادامه بحث جلسه قبل است، موضوع نماز است منتها از زاويه جديد يعني چه؟ گفتم گاهي فيلمبردار ميآيد از يک زاويه عکس بر ميدارد بعد ميرود کنار از يک زاويه ديگر. نماز را از زاويه اصول اقتصادي ميخواهيم بررسي کنيم يک اصولي است در علم اقتصاد حالا عنوان اينکه اصولي که در توليد يا بهره وري موثرند در نماز به چشم ميخورند.
1- نماز و بهرهوري
يک اصولي در علم اقتصاد است اين اصول را ميگويم بعد ميبيني اين اصول در نماز هم هست مثل اينکه شما يک غذائي را بهت ميدهند بعد ميگويي اين غذا در ايران هم در فلان منطقه مشابهش را داريم. اصول، اصول علمي است و در بحث اقتصاد مطرح است اما در نماز هم اينها هست. نميخواهيم بگوييم نماز مال اين است، نماز براي رابطه بي نهايت کوچک با بي نهايت بزرگ است. نماز براي شکر در برابر خداست. نماز يعني انس با او عشق با او اظهار عبادت و بندگي و عبودت و تشکر از او. اين است نماز، منتها در اين تشکر آن اصولي هم نهفته هست. مثلاً نماز براي بندگي است منتها در اين بندگي خم شدن کمر و ورزش کمر هست نه اينکه نماز براي ورزش است نماز براي کار ديگر است. منتها در اين نماز يک کسي که لباس ميشويد هدف شستن لباس است. منتها در شستن لباس عرق بدنش هم در ميآيد يعني اين لباس يک حمام سونا هم برايش هست. يعني اين لباس برايش يک ورزش هم هست. لباس براي ورزش نيست. لباس شستن براي لباس شستن است. منتها در لباس شستن عرق بدن هم بيرون ميآيد. يک ورزش براي هضم غدا هم هست.
2- اهميت جماعت
شما که ميرويد نماز جمعه هدف نماز جمعه است منتها در راه که ميروي راه رفتن يک ورزش هست. اصول اقتصادي هم هست حالا نکاتي گفتيم هشت تا را گفتيم در جلسه قبل نه: از چيزهايي که در توليد اثر مسي کند يا در بهره وري مسأله دسته جمعي بودن است. کار دسته جمعي، کار دسته جمعي در توليد نشاط بيشتر است در او در کار دسته جمعي مشورت است در کار دسته جمعي مواظب هم ديگر هستند مثلاً وقتي دسته جمعي يک کاري ميکنند. يکي دارد خوابش ميبرد ميگويد خوابت نبرد. آه برق رفت به همديگر هشدار ميدهند. ماشين ايستاده. اين صداي چيست، بوي لاستيک ميآيد يعني جمعي که با هم کار ميکنند نقاط ضعف را به هم ديگر تذکر ميدهند. با هم مشورت ميکنند. کار دسته جمعي نشاط دارد شما ماه رمضان که روزه ميگيريد برايت راحت است چون همه روزه ميگيرند اما اگر بخوري غير ماه رمضان که ميخواهي تنهايي سحر بيدار شوي سخت است کار دسته جمعي نشاط دارد، شد، حالا در نماز هم اين اصل هست. در نماز نماز دسته جمعي اگر در نماز جماعت آقا اشتباه کرد بايد بنشيند «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگويد گفت بحول الله همه ايستادند ميگويند «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» يعني آقا بگير بنشين يعني آقا اشتباه کرد مأمورم يقهاش را ميگيرد مأموم اشتباه کرد آقا يقهاش را ميگيرد اينها هواي همديگر را دارند خوابت نبرد آهاي بوي لاستيک ميآيد اين هواي همديگر را داشتن نقص همديگر را جبران کردن و ثوابش ثواب نماز جماعت خيلي مهم است اگر نفراتش از ده تا بيشتر شد فرشتهها هم نميتوانند حسابش را بدهند. يک خانمي از هنرستان در تهران با هفتاد تا دختر هنرستاني اينها چند ماه، زحمت کشيدند روايات و آيات نماز را عروسکي مجسمه کردند، ما رفتيم ديديم خيلي جالب بود. شش نفر از اين خانمها راگفتيم بروند که جايزه شش نفرش راگفتيم سوريه، دوازده تا را گفتيم بروند مشهد دو ميليون هم جايزه داديم چون خيلي شيرين کاري کرده بودند. البته خيلي زحمت کشيده بودند آخوند چيزي به کسي نميدهد. اگر يک وقت يک آخوندي چيزي به کسي داد اين معلوم ميشود خيلي طرفش را ميخواهيم قبول دارد. و لذا ما همه مسئولين نماز را از سراسر ايران دعوت کرديم گفتيم بروند ببينند. خيليها رفتند ديدند هنرمندها را دعوت کرديم گفتيم بروند ببينند. مثلاً چطوري عروسکي کرده حال چون عدهاي پاي تلويزيون هستند. از آموزش و پرورش امور تربيتي هنرمند يک نمونه برايتان بگويم مثلاً حديث داريم که اگر نماز جماعت اين حديث را همه در رساله هايشان گفتهاند حضرت امام هم در رسالهاش آمده که اگر نماز جماعت. يکي به يکي اقتدا کند يعني نماز جماعت دو نفره باشد. امام يکي مأموم يکي، يک رکعت ميشود. هفتاد و پنج برابر اگر دو تا باشند. سه تا چي چهار تا چي ده تا. همينکه نماز جماعت از ده تا رفت بالا اگر همه جنگلها قلم شد. حديث است و درياها مرکب شود و آسمانها صفحه بشود. لايه لوحه بشود. ثواب را نميتوانند بنويسند اين خانم چه کرده يک نماز جماعت ده نفر يازده نفره درست کرده با عروسک پيش نماز اينها مجسمهاي بعد يک جنگل درست کرده منتها جنگلها همه مجسمه عوض شاخه قلم رفته بالا جنگلها قلم بشود اين را برداشته، از جنگل عوض برگ قلم زده بيرون بعد پاي جنگل دريا کشيده است داخلش را مرکب ريخته، بعد آسمان را به صورت لوحه آبي درست کرده، يعني آن حديث را بهش شکل تجسمي داده يا مثلاً سوال ميکنند آيا حديث آيا نماز تکرار نيست همين نمازي که ديروز خواندي امروز خواندي. يعني نماز تکرار نيت ما گفتيم نماز تکرار نيست تعميق مثل کسي که چاه ميکند کلنگ ميزند. اين کلنگ را هرکس نگاه بکند فکر ميکند تکراري است اما تکراري نيست. کلنگ شانزدهم غير کلنگ پانزدهم است يعني هر کلنگي عمق چاه بيشتر ميشود کسي که از نرده بان ميرود بالا ظاهرش تکراري است ولي هر قدمي يک قدم ميرود بالا. اين را برداشته چاه کنده است و يک کسي هم داخل چاه دارد کلنگ ميزند و اين حديث يعني اين بيان را بهش شکل داده نماززلزله شماره آيات آنجا که نماز بالا نميرود آنجا که نماز قبول ميشود. (صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّينَ) (فاتحه /7) (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) (فاتحه /4) و يک معارف را برداشته به تجسم کشيده و براي آموزش بخصوص آموزش نونهالان بچهها خيلي مفيد است که اگر بصورت کتاب بشود يا پوستر شود خيلي مفيداست. خوب مسأله کار دسته جمعي در نماز کار دسته جمعي در نماز کار دسته جمعي، در توليد کار دسته جمعي مثبت است مفيداست. نماز هم کار دسته جمعي است.
3- ضربه زدن به ديگري ممنوع
دهم اصل ديگر از چيزهايي که مفيد است ضررساني در توليد ممنوع است محل کارخانه نبايد دودش منطقه را آلوده كند و لذا کارخانهها را از نظر محيط زيست ميبرند بيرون شهر، آب آلوده کارخانهها بايد جوري باشد که با آب آشاميدني مخلوط شود. قانون کار اجازه نميدهد که کارگر جوري کار بکند که ضرر به او بخورد تمام اصولي و قوانيني که در قانون کار جوري است که کارگر به خودش و به ديگران ضرر نزند، ضرر زدن به جامعه به محيط زيست به خود کارگر ضرر دارد. در نماز هم اين اصول است. پيش نماز حق ندارد نماز را طول بدهد که طرف اذيت بشود کسي پيشنماز بود گفت «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّينَ»، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» به جاي قل هوالله سوره بقره را شروع کرد بنده خدا کارگر خوابش ميآمد خسته شد. آخرش ديگر ديد پايش دارد ميافتد قصد فرادا کرد و رفت. پيش نماز يقهاش را گرفت گفت تو منافقي اول نماز ميآيي اقتدا ميکني وسط کار جيم ميشوي؟ گفت نه آقا من منافق نيستم تو سوادت نميرسد که آيا براي آدم کم حوصله سوره بقره را برياش ميخواند. من خستهام کارگرم آخرمراعات من را هم بکن. رفتند پيش پيغمبر گفتند آقا حق با چه کسي است. فرمود: پيشنماز مقصر است پيشنماز بايد مراعات مردم ضعيف را بکند ضرر به ديگران، داخل زمين ديگران کار کردن، زباله را داخل زمين کسي ريختن، تفالهاي کارخانهها را. الان بسياري از ابرقدرتها کارخانههاي اسلحهسازي آنجاهايي که خطرناک است کارخانه را داخل کشور خودشان درست نميکنند ميآيند يک کشور را از جهان سوم پيدا ميکنند آزمايشي، حتي بعضي از داروها را حاضر نيستند روي خودشان پياده کنند روي ديگران پياده ميکنند. يعني مردم ديگر را موش آزمايشگاهي و تفالههاي بعضي از انرژيها و کارخانه مهماتشان را که احتمال خطر ميدهند داخل کشور خودشان آن کارخانه را احتياط ميکنند. حالا ضرر زدن در توليد، ممنوع در نماز هم اين هست، کسي صداي بد دارد حق ندارد اذان بگويد حديث داريم بايد مؤذن خوش صدا باشد يک مؤذني که بد صدا است بگويم آقا شما اذان نگو.
4- داشتن طرح و برنامه
اصل يازدهم: داشتن طرح و برنامه يک کارگر وقتي ميتواند کار خوب توليد بکند که طرح دستش باشد بالاخره امروز بايد اينجا چه کنيم آخر گاهي وقتها يک کسي کارگر و عملهاي ميآيد لبه چهارراه ميايستد اصلاً طرح ندارد. تا کجا ببرنش چه کاري به او بدهند. اين کارگر نميداند چه ميشود ميگويد حالا برويم ببينيم چه ميشود راننده تاکسي طرح ندارد. برويم ببينيم چه کسي سوار ميشود و کجا ميرود طرح ندارد واعظ شما که ميرويد مسجد هيچ طرح نداري که اين آقا چند دقيقه بالاي منبر چه چيزي ميخواهد بگويد يعني منبري و راننده تاکسي و بسياري از کارگرها طرح ندارند آدم اگر طرح نداشته باشد موفق نيست. يک توليد خوب بايد قبلاً طرح داشته باشد. داشتن طرح و برنامه يکي از اصول موفقيت است. نماز طرح دارد اول: الله اکبر آخرش، «السلام عليکم» چند رکعت است سه رکعت چند دقيقه طول ميکشد. چهار دقيقه ولي شما نميدانيد واعظ چند دقيقه روي منبر است و چه چيزي ميگويد. طرح و برنامه يکي از چيزهايي که در نماز هست. نماز طرح و برنامه دارد. صبح دو رکعت است، ظهر چهار رکعت است مغرب سه رکعت است، نماز ظهر يواش است. نماز صبح بلند است. تشهدش کجا است يعني در نماز طرح و برنامه داريم اينطور نيست که حالا بريم ببينيم، بالاخره برويم داخل مسجد يک چيزي ميشود ببينيم آقا چه چيزي ميگويد. طرح و برنامه از کجا شروع کنيم. الله اکبر کجا پايان است «السلام عليکم» در کجا قيام ميکنيم بعد از تشهد، کجا مينشينيم بعد از دو سجده يعني همهاش کد دارد فرمول دارد اختيار با خود شما نيست.
5- علم و آگاهي داشتن
اصل دوازدهم: يکي از اصولي که در کار مهم است اين است که کار همراه با علم باشد کار عالمانه نه يعني کارگر بداند چه ميکند بلد باشد قرآن ميفرمايد که چون بدون دانش فني هم توليد کم ميشود هم بهره وري ناقص است بلد باشيم نان را چطور بپزيم که خمير نداشته باشد کناره نداشته باشد. قرآن يک آيه دارد ميفرمايد: (لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ) (نساء /43) وقتي گيج و مست هستيد سر نماز نرويد، تا بدانيد چه چيزي ميگوييد. حديث داريم وقتي خواب و گيج و پکر و سنگينيد سر نماز نرو چون لبت به هم ميخوره اما حاليت نميشود. عالمانه آگاهانه.
6- به كارهاي اصلي توجه كنيم
اصل سيزدهم کار فرعي مزاحم کاره اصلي نشود در توليد باز هميشه اصول را فکر کنيد. اين شهر خيابان ميخواهد حالا ممکن است داخل خيابان چهار تا خانه هم خراب شد حتي چهار تا مسجد هم خراب شد بايد شهرداري پول خانهها را بدهد. مسجد را هم جابجا بکند. اما مصلحت امت مراد است، نه خانه فقير خانه فقير را يک خانه بهش ميدهيم، مسجد خداست بله مسجد خدا خراب ميشود يک جاي ديگر مسجد ميسازيم اما نبايد به خاطر يک مسجد و يک خانه فقير مصلحت يک شهر چند ميليوني را ناديده بگيريم. در نهج البلاغه اميرالمومنين به استاندار ميگوينداي استاندار اگر تضادي شد بين مصلحت و فرد يا مصلحت و جامعه. هميشه مصلحت فرد را فداي مصلحت جامعه کن آقا سير و پياز خوردن براي اين آقا خوب است چون سير ويتامين دارد پياز هم ويتامين دارد. اما با دهن پيازي و سيري سر کلاس ميرود بچهها ناراحت هستند. داخل مسجد ميآيد مردم ناراحت هستند. ايشان حق ندارد به خاطر ويتاميني که گيره شخصش ميآيد فضاي عمومي را بد کند. اين اصول حکومت داري است که بالاخره هيچ وقت مملکت همه مردم يکجا راضي نيستند. هميشه هر قانوني تصويب بشود به نفع يکي است و به ضرر يکي. منتها اميرالمومنين ميگويد حکومت داري بايد جوري باشد که هميشه مصلحت عمومي باشد يعني شرکت واحديها که فقيرها هستند و ماشين ندارند آنها زودتر به کارشان برسند. تا اينها که ماشين شخصي دارند اگر قرار است داخل ترافيک بمانند ماشين شخصيها بمانند. اتوبوسها معلوم ميشود آدمهاي بي بضاعت هستند بي پولها زودتر برسند اينکه پول دار است يک کمي بايستد هميشه عموم مقدم است به خصوص مصلحت عام مقتضي است، کار فرعي نبايد مزاحم کار اصلي شود و در نماز هم هست نماز مستحبي اگر ضرر به واجب بزند ممنوع،
7- انگيزه و عشق
اصل چهاردهم: عشق و انگيزه از چيزهايي که در توليد موثر است اين است که کارگر به کارش عشق بورزد دوست داشته باشد اگر دوست داشته باشد، موفق است، داروين باباش پزشک بود، ميخواست پسرش هم پزشک بشود. فرستاد به دانشگاه پزشکي شکست خورد. جنگ و دعوا حيف ناني که تو ميخوري. رفت آخوند شد آخوند مسيحيها کشيش در هشت رشته علوم ديني مسيحيها هم شکست خورد. رفت در رشته علوم طبيعي شد. داروئي صاحب نظريه حالا نظريهاش رد شده کار نداريم اما بالاخره از خودش يک خودي نشان داد دارويني که شما ميگويد نابغه است نابغه نيست در دو تا دانشکده شکست خورد. ناپلئون ميگويد چهارده بار شکست خوردم تا در جنگ پيروز شدم به هر حال ايشان به درس آخوندي عشق نداشت و لذا گاهي از جوانها ميپرسند چه کنيم؟ ميگويند: به چه کاري عشق داري خيلي از جوانها ميگويند آقا ما در طلبگي موفق هستيم و در دانشگاه هم قبول شدهايم، حالا بروم کنکور را ادامه بدهم يا درس طلبگي را ميگويند آقا عقربه روحت به کدام سمت است. عشق به کدام سمت، آن راهي را که عشق داري کارگر و طلبه و دانشجو، اصولاً هر کاري آدم عاشق باشد خوب انجام ميدهد. يکي از اصولي که در توليد موثر است عشق است و در نماز هم به ما گفتهاند عشق و انگيزه، نماز (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ) (مومنون /2-1) مثل نماز با حال، نماز با عشق حتي داريم. «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَتَنَفَّلُوا وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَعَلَيْكُمْ بِالْفَرِيضَةِ»(كافي، ج3، ص454) گاهي دل ميگيره رو ميکني، گاهي دل پس ميزند. آن وقتي که دلت پس ميزند. با زور دعا نخوان و لذا بعضيها که دعا ميخوانند ميگويند که چند تا ديگه مانده است ميگويد بايست تا به تو بگويم دو صفحه ديگر زود باش بخوان ميخواهد مثل اينکه زمين شخم بزند حال نداريم دعاي ميل است يک صفحهاش را خواندي، حال نداري بگذار کنار، هر وقت حال داري تحميل نکن برخودت يک چيزي را به زور.
8- شتاب و نشاط داشته باشيد
اصل پانزدهم: شتاب و نشاط، يکي از چيزهايي که در توليد و بهره وري اصل است، حالت را ببينيم، آخر سال براي امتحانات مطالعه خواهيم کرد. حالا پير شويد توبه خواهيم کرد. حالا دخترمان را بگذاريم بزرگ بشود جهيزيهاش را جور خواهيم کرد. حالا مدركمان را بگيريم بعد ازدواج خواهيم کرد. حالا بگذار ديپلم و ليسانسمان را بگيريم بعضيها هر چه بهشان ميگويي پشت گوش مياندازد کار به شرطي موفق است که کارگر هم شتاب داشته باشد هم نشاط همراه با دقت و لذا در نماز شتاب و نشاط است. در نماز کلماتي که هست ميگويد «عَجِّلُوا بِالصَّلَاةِ» يعني عجله کن (فَاسْعَوْا) (جمعه /9) نماز جمعه که ميرود نميگويد برو، يعني ميگويد بدو «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ»، «حَيَّ» يعني بشتاب، «حَيَّ»، «عَجِّل»، «فَاسْعَوْا»، کلماتي که راجع به نماز هست همهاش شتاب در آن است، بحث من اين است اصولي در توليد مطرح است، اصولي در بهره وري مطرح است که اين اصولي که در علم توليد و بهره وري است آن اصول در نماز هم هست. اصل کار دسته جمعي در توليد مؤثر است در نماز هم در نماز جماعت ضرر رساني ممنوع در توليد دودکشها محل کارخانه زيالهها توليد بايد در آن ضرري نباشد. نماز هم بايد مردم آزاري نباشد. داشتن طرح و برنامه، وقتي توليد خوب است که در آن طرح و برنامه باشد در نماز طرح و برنامه است اول نماز (الله اکبر) و آخرش(سلام) است کجا بنشينيم همهاش طرح دارد کار عالمانه مفيد است. کارگر ناشي و بي سواد خراب ميکند. کارگر بايد عالي نباشد در نماز کار بايد عالمانه باشد. کار فرعي مزاحم کار اصلي نشود. عشق و انگيزه کارگر عشق و انگيزه آدمهاست. ميخواهيم بگويم اصولي که در توليد و بهره وري است آن اصول در نماز هم به چشم ميخورد.
9- ابتكار پذيرفته ميشود
اصل شانزدهم: ابتکار، بايد ضمن اينکه به کارگر طرح ميدهيم به کارگر بگويم اگر به عقلت چيزي رسيد حق داري انجام بدهي. يعني آن را مجبور نکنيم که فقط پيچ سفت کند ديگه هيچي سرش نشود فقط پيچ سفت کند. نه خوب بگذار خودش هم فکر کند و لذا نماز يک طرح دارد. «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ»(عوالياللآلي، ج1، ص196) اين طرحي است که حتماً حمد را بخوانيد و به جاي قل هوالله ميگويد ابتکار به خودت انتخاب با خودت صد و چهارده سوره است چهار تا سورهاش را حق نداري بخواني که سجده دارد آن صد و ده سورهاش را هر موقع خواستي بخوان. در دعاهاي لابه لاي نماز ابتکار کن هر چه ميخواهي بخوان. در قنوت از خودت دعا خلق کن ضمن اينکه قدم به قدم طرح دارد. کجا پاشو کجا بنشين يک کمي هم ميدان براي خود طرف گذاشته است. بگذار خودم فکر کنم.
10- اضافهكاري باشد
اصل هفدهم: اضافه کار يکي از چيزهايي که کارگر را دل گرم ميکند. اين است که اگر کارگر بداند اگر کار اضافه بکند. اضافه کار است. نماز مستحبي، اضافه کار است. اضافه خواندي بهت ثواب بدهد. اگر يک مرتبه گفتي: سبحان الله، ثواب دارد اما اگر سه بار گفتي ثوابش بيشتر است. اگر صلوات فرستادي ثوابش بيشتر است اگر اذان و اقامه گفتي ثوابش بيشتر است يعني اگر نماز طول کشيد، اگر با آب سر وضو گرفتي ولو زمستان است. آب داغ داخل لولهها است اگر با آب سرد وضو گرفتي ثوابش سي برابر است. مسجد دور بود هر قدمي که بر ميداري ثوابش بيشتر است يعني اضافه کار داري ما حدود سيصد رقم نماز مستحبي داريم. اخيراً ستاد اقامه نماز کتابي چاپ کرده نويسندهاش آقاي عباس عزيزي از طلبههاي فاضل قم. نمازهاي مستحبي ما سيصد و پنجاه رقم نماز مستحبي داريم شما عسل سه رقم داريد يا سفيد است يا زرد است يا قرمز، فاستوني چند رقم داريم غذا چند رقم داريم. سيصد و پنجاه رقم نماز يعني نمازهاي نافله يک رقم نماز غفيله يک رقم است، آن وقت امامان ما، پيغمبر يک نماز داشته، اميرالمومنين يک نماز داشته حضرت زهرا(س) يک نماز ديگه داشته. امام حسن، امام حسين، امام سجاد و تا امام زمان هر کدام يک نماز ديگه داشتن نماز جمکران يکي از نمازهاي امام زمان است نمازهايي که براي معصومين هديه ميکنيم نماز جعفر طيار، جعفر طيار برادر حضرت علي(ع) بود که در جنگ موته دو تا دستهايش را از دست داد بنيانگذار اسلام در آفريقا جزء مهاجريني که در حبشه حضرت جعفر، قبرش در اردن، نماز جعفر طيار يک نماز ديگه است نماز سلمان فارسي يک نماز ديگه است نماز عيد قدير، ايام هفته هر کدام يک نمازي دارد بعد ماه شعبان يک نمازي دارد ماه رمضان و ماههاي ديگر هر کدام يک نمازي دارند. براي رفع بيماري يک نماز دارد هر بيماري يک نماز دارد. نماز باران يک نماز است. نماز شب اول قبر، مرده را خاکش کرديم يک نماز هست. لباس تازهاي که ميخريم يک نماز دارد. شب عروسي که داماد و عروس هر دو رفتند حجله يک نمازي دارد. انتخاب همسر نماز دارد. خلاصهاش، براي پرداخت دين، نماز وصيت، تحيت مسجد، وارد مسجد شديم چه کنيم به احترام مسجد دو رکعت نماز مسجد داريم، نماز عيد نوروز، نماز استغفار، نماز توبه، نماز استغاثه، نماز حاجت، نمازي که براي بچه دار شدن است. نمازي که آدم براي پدر و مادرش که از دنيا رفتند ميخواهد بخواند، نماز فرار از مظلوم. به هر حال، سيصد و پنجاه رقم نماز مستحبي تا به حال کشف شده، البته به شما بگويم نگوييد آقاي قرائتي گوش به حرف شما بدهيم بايد شب تا صبح نماز بخوانيم يک کسي مفاتيح را باز کرد و ديد نوشته بود دعاي ساعت اول روز و تا آخر روز گفت پس حاج شيخ عباس قمي در مفاتيح ميخواسته مردم دست از کار بکشند و فقط مفاتيح بخوانند. اين مثل آني که شما برويد ترمينال بگويد اتوبوس به تهران ساعت هفت، اتوبوس ساعت هشت ميگويند نه اينکه صبح تا شب سوار شو برو. يعني اينکه هر کس هر وقت ميخواهد برود ما اتوبوس داريم يعني شما ميخواهيد براي ساعت پنجم دعا بخوانيد براي ساعت پنجم هم دعا داريم يعني اسلام جوري درست کرده يعني که هر وقت شما دست به هر جايش بگذاري زمان عبادت است. مثل کلمه ورامين، اين کلمه ورامين در کلمههاي ديگر يک استثناء دارد حالا آنهايي که وراميني هستند خوشحال باشند ببينيد ورامين اگر همهاش باشد معنا دارد ورامين اسم يک شهري است اگر واوش را برداريم باز ميشود رامين باز معنا دارد اگر(ر) را برداريم باز ميشود امين معنا دارد اگر(ا) را برداريم باز ميشود مين باز هم معنا دارد. اگر ميم را برداريم ميشود ين معنا دارد واحد پول است. اگري را برداريم ميشود نون هماني که مردم دنبالش هستند. اسلام يک همچنين ديني است اسلام ميگويد صبح از خواب بيدار شدي ميخواهي دعا بخواني دعا ميدهم به شما. عصر هم برات دعا دارم، شب هم برات دعا دارم اصلاً کار اسلام اينطوري است يعني هر که هر طوري بخواهد نسخه براش هست. آخه فردا بعضيها دست مياندازند ميگويند شنيدي قرائتي چي ميگفت. ميگويند که ديشب ميگفت سيصد و پنجاه تا نماز داريم يعني اينکه مردم عوض اينکه مشکلات مملکت را حل کنند بنشيند، نماز بخوانند. نه آقا ما انواع نمازها را داريم. براي انواع آدمها. مثل اينکه همه رقم آدمي داريم. همه رقم آخوندي داريم، ما آخوندي ميخواهيم قصه بگويد دويست و شصت و هست قصه در قرآن داريم کسي بتواند قصههاي قرآن را خوب بگويد. همه بچهها را جمع ميکند تحت عنوان قصه گو و بچهها را با قصههاي قرآن آشنا ميکند آن وقت هم قصههاي قرآن قصههاي واقعي هستند قصههاي خيالي نيستند. (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ) (كهف /13) قصههاي قرآن حق است و هم نيست.
11- توجه به اطراف
اصل هجدهم: يکي از مسائلي که در کار مهم است توجه به مسائل بيروني است يعني هيچ کارگاهي و هيچ کارخانهاي و هيچ ادارهاي نبايد نسبت به مسائل مهم بيروني غافل باشد. سرش را پايين مياندازد توليد کند. هي توليد، بيرون چه خبر است نميدانم. کي به کي هست نميدانم و زيرکي هست نميدانم. خبر از گراني تورم داري يا نه. کارگر نبايد يه جوري باشد که هيچي حاليش نشود. يک ماشين اقتصادي باشد. مثل يک چرخ توجه به مسائل بيروني ولي ضمن اينکه به مسائل داخلي توجه ميکند. به مسائل کلان هم توجه داشته باشد و لذا گفتهاند که يکي از اصول توجه به مسائل بيروني و کلان. و بعضيها از صبح تا شب فقط دور خودشان طواف ميکنند. اسلام که ميگويد طواف کنيد. هفت بار که دورکعبه چرخيدي بعد بيا بيرون دو رکعت نماز هم بخوان، بعضيها همهاش دور خودشان طواف ميکنند هيچ وقت بيرون نميآيند که دو رکعت نماز هم بخوانند يعني وضعشان اين است که فقط خودشان را ميبينند يک نظام اقتصادي کامل اين هست که ضمن اينکه توليدش بالا است. توجه به مسائل بيروني و جهاني هم داشته باشد و لذا در نماز هم هست. نماز غيره اين است که فقط ميگويد هواست را جمع کن (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ) (فاتحه /5) خوب که حواست را جمع ميکني، با حضور قلب ميگويند که برو مسجد محله ببين چه خبر است بعد هم همه مردم شهر روز جمعه ميروند نماز جمعه ببينند که در شهر چه خبر است و سالي يک بار هم مکه جمع ميشوند ببينند در دنيا چه خبر است. اين طور نباشد که در يک اتاق بماني و بگويي (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) (فاتحه /4) اين طور نيست که تورا ببرد قبل از قيامت برو مسجد ببين چه خبر است برو مسجد جامع ببين احوال شهر چه خبر است. برو مکه ببين احوال دنيا چه خبر است يعني علاوه بر توليد توجه به مسائل بيروني و سياسي و اجتماعي اين هم يک مسئله است ديگه چي کم کاري ممنوع، جلوگيري از کم کاري در توليد و بهره وري کم شد يعني بد استفاده کرديم بايد جلويش را بگيريم. امام رضا(ع) ديد شخصي سيب خورد. درست نخورد. کلي سيب ماند دور انداخت. حضرت فرمود: مگر بهت نگفتم سيب را تا آخرش بخور؟ چرا نيمه خور کردي؟ مگر نميداني اين سيبي که نيمه خور کردي هزاران آدم هست که به اين سيب نيمه خور احتياج دارند. به همين خاطر گفتهاند که ريزههاي ناني که داخل سفره ريخته است به قصد شفا بخوريد يعني اسلام ميخواسته آدم که غذا ميخورده حتي يک خورده نان نماند و براي اينکه اين خوردهها را بخورد حتي گفتهاند براي اينکه خوب غذا را بجوي، چون بعضيها اگر بتوانند لقمه را درشت بگيرند و آن را با آبي، چايي، پيسي پائينش ميدهند اسلام ميگويد هر چي سر سفره بنشيني جزء عمرت نيست. يعني اينکه احساس نکني عمرت تلف ميشود. نه عمرت تلف نميشود ما حديث داريم آن مقدار از عمرت که سر سفره هستي غذا را بجوي جزء عمرت نيست، چون ده دقيقه کم ميجوي فشار به معده ميآيد بعد فشار که به معده ميآيد نياز به پزشک و پزشکي و طب وابسته به آمريکا. ما چيزهاي ريز را ريز نبينيم. شما امروز با دندانت بادام ميشکني، دندان مال بادام شکستن نيست، فشار ميآيد به دندان. دندان ترک بر ميدارد بعدش غذا ميرود داخلش و سياه ميشود و ميگويند کرم خوردگي و بعد هم ميروي ميتراشي و آن موادي که بايد آن گودي دندان را پر کند بايد از غرب بيايد غرب هم دلار ميگيريد. يعني شما امروز در اين شهر بادام ميشکنيد، هفت سال ديگر وابسته به آمريکا ميشويد ساده نگيريد اين چيزها را خيلي وقتها کم کاري ميشود کم کاري امروز نحس فردا. بهترين توليد اين است که تعطيلي نشود.
12- تعطيلي نداريم
اصل نوزدهم: تعطيل نشود و لذا کارخانههاي خوب کارخانههاي دو شيفت و سه شيفت و هيچ وقت نبايد کار تعطيل شود و در نماز هم هيچ وقت نماز تعطيل نميشود. تخفيف بر ميدارد. آقا مسافرم دو رکعت بخوان اما تعطيل نميشود آقا پام شکست نشسته بخوان نميتوانم بلند شوم خوابيده بخوان، داخل دريا هستم با چشم و ابرو بخوان، يکجا گفتهاند که زنهايي که در ماه چند روز نماز ندارند تازه آنجا هم گفته مشابه قانون نبايد حذف بشود گفتهاند خانمها آن ايامي که نماز ندارند مستحب است سجاده بيندازند سي مرتبه بگويند «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ» يعني اگر بشود سجادهها رو به قبله حذف نشود. آقا در مکه ميگويند حاجيها سال اول در مکه موهايشان را تيغ بزنند حالا اگر کسي اصلاً سرش مو ندارد حالا بايد چه کار کند؟ اسلام ميگويد يک تيغ بردار و به سر بي مو هم بکش که قانون حذف نشود. قانون بايد حفظ شود ولو سرش مو نداشته باشد. بچه ميآيد به دنيا ختنه شده بايد چه کرد. اسلام ميگويد يک تيغ بردار به محل ختنه شده بکش که قانون حفظ بشود. حفظ قانون يک ارزش است به سر کچل هم تيغ ميکشي بکش و قانون حذف نشود. کار نبايد تعطيل شود البته نوعش عوض ميشود. بگو آقاي قرائتي پس شما که ميگوييد کار نبايد تعطيل شود پس روز عاشورا، روز عاشورا هم کار است توجه به تاريخ کربلا کار است يعني حسين سرداد که تن به ذلت ندهد. وقتي ميروي گريه ميکني براي امام حسين(ع) اين خودش يک کاري است. خداحفظ کند يکي از علما را که ميگفت هر وقت حوزه تعطيل است. ما جمع ميشويم و عزاداري ميکنيم. اين عزاداري هم خودش يک کار است. به يکي از دانشمندان گفتند چه ميکني؟ گفت: دارم فکر ميکنم. شما فکر ميکنيد همين فکر کردن هم خودش يک کار نيست؟ چرا فکر هم کار است کار که فقط کار بازويي نيست که موضوع بحث ما اين بود که اصولي در توليد اصل است. نه تاي آن را در آن جلسه گفتيم، کار دسته جمعي، مواظب باشيم ضرر نکنيم کارمان طرح و برنامه داشته باشد. آگاهانه کار بکنيم، کارهاي فرعي مزاحم کارهاي اصلي نشود. عشق و انگيزه کارگر و شتاب و نشاط به سمت کار، ابتکار کارگر، اضافه کار کارگر، توجه به مسائل پيروزي، جلوگيري از کم کاري، تعطيل نشدن کار، تمام اصولي که در توليد و بهره وري است همه به نحوي در نماز ميباشد و خلاصهاش که نماز را با هر ديدي نگاه کني پر از اسرار است. ما هنوز نماز را نشناختهايم، اگر ميشناختيم عاشقانه ميخوانديم.
«السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2554