responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2555

موضوع بحث: نماز، بهره وري در نماز – 2

تاريخ پخش: 73/12/18

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

ماه رمضان امسال بحث ما درباره‌ي نماز بود. در جلسه‌ي گذشته بحث تکبير را گفتيم. رکوع و سجده و تشهد را هم در جلسات گذشته بيان كرديم. اين جلسه مي‌خواهيم بحث نماز را جمع بندي کنيم. در مسائل اقتصادي، حقوقي و تربيتي اصولي هست كه در نماز هم مطرح است. موضوع بحث ما موضوع خيلي مهمي است. نمي‌خواهم بگويم كه نماز براي اقتصاد است. اما مي‌خواهم بگويم كه در علم اقتصاد و در علم توليد و بهره وري يک اصولي هست که آن اصول در نماز هم وجود دارد. نماز يک رابطه بين انسان با خدا است. (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري) (طه /14) نماز براي تشکر از خدا و انس با خدا است و رابطه‌ي بي نهايت کوچک با بي نهايت بزرگ است.

1- نقش نماز در اقتصاد

اصل نماز عرفان و انس و عشق و ادب است. اما در اين انس و ادب و عشق و ذکر اصولي که در بهره وري و اقتصاد است، نهفته شده است. در کل ماه رمضان نماز را با ديد خودمان نگاه کرديم. حالا من مي‌خواهم از يک گوشه‌ي ديگر بررسي كنم. مثل عكاسي كه از هر زاويه يك عكس برمي‌دارد. ما مي‌خواهيم نماز را از زاويه‌ي علوم اقتصادي بررسي کنيم. نماز براي اقتصاد نيست. اين را فراموش نکنيد. فردا نگوييد: آقاي قرائتي چرا نماز را اقتصادي کرده‌ايد؟ هر گردويي گرد است ولي هر گردي گردو نيست. اصول اقتصادي در نماز هست. اما نماز براي اين اصول نيست. در نماز مي‌گوييم «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» به سوي بهترين عمل بشتابيد. از اين پيداست نماز يک کار است. وقتي نماز بهترين کار است، پس بايد اصولي که در کار هست در نماز هم باشد. نماز بايد الگو باشد. چرا نماز خير العمل است؟ چون مفيد، سازنده، مقدس و جامع است. مي‌خواهيم نقش نظم در بهره وري و توليد را بگوييم. نظم در توليد و بهره وري موثر است. اگر يک کارگر همه‌ي وسايل خود را در جاي مخصوص قرار دهد ديگر دنبال آنها نمي‌گردد. يك آخوند هم همين طور است. اگر يک آخوند بداند كه اين حديث در کدام کتاب است، کارهايش زود انجام مي‌شود. نظم خيلي مهم است. يک واعظ روي منبر عطسه مي‌کند. اگر بداند دستمال کاغذي‌اش کجاست ديگر وقت مردم را نمي‌گيرد. اگر برق رفت، زن بايد بداند که قوطي کبريت را كجا گذاشته است. وقتي از مدرسه مي‌آيي وسايل خود را در جايي قرار بده كه صبح به دنبال آن نگردي. نظم توليد را پيش مي‌برد. مثلاً شما خيال مي‌کنيد كه بنده باسواد هستم.
بعضي‌ها مي‌پرسند: آقاي قرائتي شما پانزده سال هست که در تلويزيون هستيد، حرف‌هايت کهنه نمي‌شود. خسته نمي‌شوي؟ اين همه حرف را از کجا مي‌آوري؟ من سوادي ندارم اما آن مقدار که دارم، چيده‌ام. اگر من بخواهم در مورد بايکوت صحبت بکنم، مي‌دانم بايکوت در کدام فيش و در کدام قفسه قرار دارد. حتي تعداد آيه‌هاي آن را هم مي‌دانم. اميرالمومنين(ع) مي‌فرمايد: (لَا تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلًا) (نهج‌البلاغه، نامه‌53) او را بايکوت کن. (فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ) (سجده /30) (وَ لا تَقُمْ عَلى‌ قَبْرِهِ) (توبه /84) سر قبر او نرو. (وَ لا تُصَلِّ عَلى‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً) (توبه /84) در مسجد او نماز نخوان. يعني آياتي را كه درباره‌ي اين مسئله هست، مي‌دانم. به بحث خودمان برگرديم. در نماز هر چيزي را بايد در جاي خودش گفت. آيا مي‌شود در رکوع «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ» گفت؟ مسلماً نمي‌شود. ذكر رکوع «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِه» است. در سجده «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ» را مي‌گوييم. آيا مي‌شود خم نشده، سجده کرد؟ نخير! هرچيزي آدابي دارد. دو بار به سجده مي‌روي. هنگام بلند شدن «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ» را مي‌گويي. آيا مي‌شود كه به جاي«بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»، «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» را بگويي؟ نه! نماز نظم دارد. آيا مي‌شود كه دو شاخه‌ي تلفن را به برق زد؟ هر چيزي به جاي خود است. اصل اول يعني نقش نظم در توليد و بهره وري را گفتيم. نظم در نماز هم هست.

2- وقت شناسي

آقاياني که دير تلويزيون را روشن كرده‌اند، مي‌خواهم بگويم يک اصولي در توليد و بهره وري هست که تمام اين اصول را خدا در نماز قرار داده است. اصل دوم وقت شناسي است. کارگر بايد در وقت خود انجام وظيفه کند. اول وقت در کارگاه حضور پيدا کند. کار قبل از وقت مقرر يا بعد از وقت مقرر اسباب دردسر مي‌شود. سر وقت و به موقع باشد. عنصر وقت در نماز هم همينطور است. پس وقت و زمان هم در بهره وري و توليد مؤثر است. اگر يک دقيقه قبل از وقت نماز بخوانيم، باطل است، اگر از وقت نماز بگذرد از ارزشش کم مي‌شود.

3- آموزش

اصل سوم آموزش دادن در بهره‌وري و توليد است. اگر خواستيم يک کارگر خوب کار بکند، بايد او را نسبت به کار آموزش بدهيم. آموزش هم توليد را بالا مي‌برد و هم در بهره‌وري موثر است. کارگري که آموزش نديده باشد، تراکتور خود را خراب مي‌کند. اگر کشاورز است ماشين را از کار مي‌اندازد. اگر کارگر آموزش نديده باشد وقت و جان خودش را بيهوده هدر مي‌دهد. کارگر بايد از قبل آموزش ببيند. آموزش در توليد موثر است. در نماز هم اصلي به نام آموزش دادن داريم. بچه هايتان را قبل از آنکه به سن تکليف برسند، آموزش بدهيد. پسر يا دختر را به حمام ببريد و بگوييد: مي‌خواهم غسل جمعه را به تو ياد بدهم. آموزش دادن در توليد موثر است. آموزش دادن در نماز هم هست. بچه را در صف اول ببريد. بگوييد: سر نماز روي خود را اين طرف و آنطرف نکن. سر نماز بايد نگاهت به مهر باشد. اينطور وضو بگير. كم كم همه چيز را آموزش بدهيد. يك شبه بچه را حزب اللهي نكنيد.
يک کسي همه لباسهايش سبز بود. ريش‌هايش را هم سبز کرد. گفتند: چرا ديگر ريش هايت را سبز کردي؟ گفت: مي‌خواهم يک مرتبه چهارده معصوم درست کنم؟ بعضي‌ها يک شبه مي‌خواهند چهارده معصوم درست کنند.

4- جبران

اصل چهارم از اصولي که در توليد و بهره وري موثر است، مسئله‌ي جبران کار است. يعني کارگر بايد بداند که اگر نيامد، اگر دير کرد بايد نيم ساعت بيشتر كار كند. اگر بچه دير به مدرسه آمد، بايد جبران كند. يعني چند دقيقه تنهايي در حياط مدرسه بماند. اين جبران باعث مي‌شود که بچه ديگر به موقع بيايد. کارگر بداند که اگر كار خود را خراب کند، مدير عامل او را نگه مي‌دارد و مي‌گويد: بايد اين كار را درست کني و بعد بروي. پس اصل جبران، يعني اگر کارگر بداند که خراب کرد، بايد جبران کند و خوب کار کند. اصل جبران از اصولي است که در توليد و بهره وري نقش دارد. در نماز هم جبران است. اگر نماز نخواندي، بايد قضاي آن را بخواني. اگر كسي بميرد و نماز قضا داشته باشد، فرزند پسر او بايد قضاي نماز پدرش را بخواند. يعني جبران از اصولي است که در اقتصاد مهم است و در نماز هم هست.

5- نظافت

اصل پنجم نظافت است. صبح که آدم از خانه بيرون مي‌آيد تا به محل كار برود اگر خيابان‌ها كثيف و پر از زباله باشد، اعصاب آدم خورد مي‌شود. چون از صبح غير از زباله چيز ديگري نديده است. اما اگر صبح كه آدم از خواب بلند مي‌شود، همه جا را زيبا و تميز ببيند در روح اثر مي‌گذارد. لذا گفتند: وقتي به مسجد مي‌آييد آرايش كنيد. چرا بچه‌ها دوست دارند كه به عروسي بروند؟ چون همه سوپر دولوکس هستند. بچه دائم مي‌گويد: به عروسي برويم. مسجد خوب نيست، همه پريشان هستند. هيچ بچه‌اي نمي‌گويد: به مسجد برويم. اسلام مي‌گويد: وقتي به مسجد مي‌آييد، بهترين لباس و عطر را مصرف کنيد.
مسجد را طوري کنيد که بچه‌ها بگويند: به مسجد برويم. اسلام مي‌خواهد مسجد مثل عروسي باشد. نمازخانه‌هاي ما مثل غمکده هستند.

6- مسجد را براي كارهاي مهم قرار دهيم

مسجد يعني چه؟ مسجد غمکده است. هرکس از كنار مسجد مي‌گذرد مي‌گويد: مراسم مادر بزرگ ما در اين مسجد برگزار شد. آقا در خيابان است، دستشويي دارد. مي‌گويد: آقا ببخشيد مي‌توانيم در مسجد به دستشويي بروم. اين بزرگترين توهين به مسجد است. مسجدي که ابراهيم و اسماعيل مسئول پاکي‌اش بودند به اينجا رسيده است. ما بايد استغفار کنيم. ما بايد از مسجد خاطرات خوشي داشته باشيم. دکتر بگويد: من روزي که فارغ التحصيل دانشکده پزشکي شدم، گواهينامه‌ام را در مسجد گرفتم. سرگرد بگويد: آن زماني که من سرهنگ شدم، درجه‌ام را در مسجد گرفته‌ام. خوب نيست كه عروسي‌ها را به خاطر آرايش و طبل و دُهُل در مسجد برگزار كنند، اما مراسم عقد را مي‌شود در مسجد برگزار كرد. الان مسجد ديگ و تابوت و مرگ شده است. ما از مسجد چيزهاي بدي را در ذهن‌ها آورده‌ايم. عروسي حضرت فاطمه زهرا(س) در مسجد بود. پيغمبر صيغه‌ي عقد حضرت زهرا(س) را با اميرامومنين در مسجد خواند. آدم بايد خاطره خوشي را از مسجد داشته باشد.
اسلام مي‌گويد: اگر مي‌خواهيد بين دو پيش نماز يك نفر را انتخاب كنيد، آن كس كه تقواي بيشتري دارد بهتر است. اگر تقوايشان مثل هم بود به علم آنها نگاه كنيد. اگر علم آنها مثل هم بود به سيد بودن آنها توجه كنيد. اگر هر دو سيد بودند به سن آنها توجه كنيد. در آخر هم مي‌گويد: هر کدام زيباتر بود، انتخاب كنيد. چون بالاخره زيبايي آخوند هم شرط است. البته اگر به اين حديث عمل کنند، من را از تلويزيون بيرون مي‌کنند. خوشگلي شرط نيست، ولي نبايد زشت باشد. لذا يك بار پيغمبر مي‌خواستند عمامه‌ي خود را درست كنند، اما آينه نداشتند و در آب نگاه كردند. عايشه گفت: چرا اين كار را مي‌كني؟ پيغمبر فرمود: مسلمان وقتي مي‌خواهد بيرون برود، بايد خودش را مرتب كند. اصل نظافت و پاكيزگي است. مرتب بودن، نشاط بوجود مي‌آورد.

7- تمركز فكري

اصل ششم تمرکز فکر است. يعني کارگر بايد حواسش جمع باشد. اگر کارگر فکر زن خود باشد، نمي‌تواند خوب كار كند. خانه‌ي ما سازماني است. يک روز داشتم مي‌رفتم ديدم که يک سرباز دارد در خيابان پُست مي‌دهد. يك دفعه به فكرم افتاد كه بگويم: حالت چطور است؟ البته من از اين کارها نمي‌کنم. حالا نمي‌دانم آن روز چطور شد که من اين سوال را از آن سرباز پرسيدم. گفتم: در چه فكري هستي؟ گفت: براي چه اين را مي‌پرسي؟ گفتم: والله همينطور يكدفعه پرسيدم؟ گفت: راستش را بخواهي من سرباز هستم و بچه دار شده‌ام. بچه‌ام شير خشک ندارد. از فقر زن و بچه‌ام دارم مي‌سوزم. گفتم: چه خوب شد كه من اين را پرسيدم؟ اصلاً شايد فرياد آن بچه در قنداق، پاي من را سست کرد. به رييس او تلفن زدم و گفتم: اگر الان او، من را ترور کند حق دارد. شما يك گرسنه را مسئول حفاظت من مي‌گذاري؟ اگر او الان در سر من بزند و من بگويم: چرا زدي؟ مي‌گويد: در فکر بچه‌ام بودم. کسي که فکر بچه‌اش است، فکر مملکت نيست. تمرکز و فکر مهم است. اگر قاضي کفش هايش تنگ است، قضاوت نکند. يعني همان کفش تنگ بر روي مغز قاضي اثر مي‌گذارد. اگر قاضي دستشويي دارد، قضاوت نکند. چون ممکن است بر روي مغز قاضي اثر بگذارد. داريم كه نماز در چند مورد قبول نيست. از جاهايي که نماز قبول نيست اين است که آدم ادرارش را نگه دارد. چون وضو دارد و مي‌بيند اگر برود ادرار کند بايد دوباره وضو بگيرد. مي‌گويد: تا وضو دارم، نمازم را بخوانم. نماز را سريع مي‌خواند. اين نماز قبول نيست. چرا؟ براي اينکه تمرکز فکر ندارد. در نهج البلاغه داريم كه حضرت آمد نماز بخواند. فرمود: فاطمه جان پرده را بردار. اين پرده گُل دارد و حواس من را پرت مي‌کند. مي‌گويند: جلوي در باز، نماز نخوان. جلوي سيل نماز نخوان. در جايي که حواس تو را پرت مي‌كند، نماز نخوان. وقتي کارگر مي‌تواند خوب توليد کند که فکرش متمرکز باشد. اصل تمرکز و فکر در توليد و بهره وري است.

8- دقت

اصل هفتم دقت است. اگر ما دقت نکنيم به اينجايي مي‌رسيم که مي‌گويد: آقا جنس ايراني است يا خارجي؟ اگر کارگر ايراني دقت نکند، ايراني‌ها به دنبال جنس خارجي مي‌گردند. مي‌گويند: خارجي‌اش را نداري؟ چون ايراني‌ها سر هم بندي مي‌کنند. يکي از اشکال‌هاي جهان سوم اين است که بعضي از کارگرها دقت نمي‌کنند. آدم هر کاري را بايد درست انجام بدهد.

9- حكايت

کسي از دنيا رفته بود. پيغمبر او را در قبر برد. پيغمبر طوري خشت‌ها را كنار هم مي‌چيد كه يك نفر گفت: يا رسول الله! او مرده است و بعد هم مي‌پوسد. شما يک طوري خشت‌ها را كنار هم مي‌چسباني و فاصله‌ها را با گل پر مي‌كني كه انگار داري بنايي مي‌کني. فرمود: درست است كه او مرده است، اما خدا دوست دارد كه هرکس هرکاري مي‌کند، درست انجام بدهد. سر هم بندي غلط است. کارگر خوب کار بکند. در نماز هم اين اصل هست. اگر در نماز کلمات را جابجا بگويي، نماز باطل است. اگر نماز باطل شود، بايد آن را قضا کنيد و اين گناه است. اگر به اندازه‌ي سر سوزن جاي وضو شسته نشود، وضوي شما باطل است. در غسل اگر به اندازه‌ي سر سوزن بدنت خشک باشد، باطل است. کارگر بايد حساب و کتاب داشته باشد. اعداد و ارقام دستش باشد. خانم خانه دار بايد حساب كارها را داشته باشد. در نماز حساب و کتاب است. در هر رکعت چند رکوع و چند سجده وجود دارد. در تسبيحات حضرت زهرا(س) سي و سه بار «سبحان الله» مي‌گوييم. اگر شما كمتر بگويي فايده ندارد. شب عيد فطر، فطريه واجب است. طبق اعداد، نفري چند کيلو از غذاي مصرفي را بايد به عنوان فطريه داد. شب عيد فطر، نماز عيد چند تکبير دارد؟ پنج تكبير دارد. در قنوت چه چيزي را بخوانيم؟ همين که گفتند: «اللَّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ»(تهذيب‌الأحكام، ج‌3، ص‌139) تکبر از تو است. زشت است كه ما تکبر مي‌کنيم. تکبر از خداست. بزرگي از آن خداست. ما چه کسي هستيم. کسي كه از ترس پشه داخل پشه بند مي‌رود، حق ندارد تکبر بکند؟ تکبر براي او است که با يک اراده، هستي را درست مي‌کند. با يک اراده خلق مي‌کند. با يک اراده محو مي‌کند. «وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ»(تهذيب‌الأحكام، ج‌3، ص‌139) خدايا جود براي تو است. يعني هرکس جود ندارد، به او مي‌دهي. «جبروت» يعني جبران مي‌کني. البته اين اصل‌ها صد و پنجاه مورد است كه ما هفتاد مورد از آن را گفتيم. صد و پنجاه اصل از اصول اقتصادي، در توليد و بهره وري هست. چند مورد بقيه را هم در جلسات بعد مي‌گويم. تمام فرمول‌هايي که در توليد مؤثر است خدا در نماز قرار داده است و اين اهميت نماز است.

«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2555
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست