نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2566
موضوع: نماز، سبك شمردن
تاريخ پخش: 74/12/24
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
در محضر مبارك جمعي از دانشجويان و پرسنل نيروي هوايي در دانشگاه هستيم. موضوع بحث را بينندهها شبي ميبينند كه شب شهادت امام صادق(ع) است. من ديشب فكر كردم يك حديثي از حضرت را تحت عنوان سبك شمردن مطرح كنيم و چه چيزهايي سبك شمردن آن گناه است.
1- تحقير كردن ممنوع است
سبك شمردن مسئلهي ممنوعي است. آدم حق ندارد خودش را سبك كند. آدم چه حقي دارد كه اسم بچهاش را غلام بگذارد يعني نوكر، در تواضع ما حق نداريم كه خودمان را سبك كنيم. ديگران را هم حق نداريم تحقير كنيم. (وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ) (همزه /1) واي به حال كساني كه مسخره ميكنند (وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ) (حجرات /11) لقب همديگر را زشت نبريد. سلام به بچهها هم ميگويد بزرگ. حديث داريم وقتي حضرت بچهها را صدا ميزد با كنيه صدا ميزد ولي ما به بزرگها هم ميگوئيم بچه مثلاً ميگوئيم بچههاي سپاه، بچههاي هيئت، حضرت سليمان وقتي ميخواست بگويد فلاني كجاست؟ نميگفت فلاني نيست. ميگفت من را چي شده كه او را نميبينم (مَا لِي لَا أَرَى الْهُدْهُدَ) (نمل /20) نميگويد كجا بودي؟ ميگويد من خدمت شما نرسيدم. بعضي بزرگان به هم ميرسند ميگويند ما توفيقمان كم شده است خدمت شما نميرسيم. به يك نفر گفتند بچه دار شدهاي؟ گفت: خداوند توفيق تربيت يك نفر از بندگانش را به من سپرده است. در جنگ يكي از ياران حضرت به يكي از ياران معاويه ناسزايي گفت امام علی(ع) فرمود «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ» (نهجالبلاغه/ خطبه206) من كراهت دارم كه تو فحش بدهي. (وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا) (أنعام /108) به بت پرستها فحش ندهيد چون آنها هم به خداي شما فحش ميدهند. با انتخاب خودت كاري را انجام بده. اما اگر خواستند به تو تحميل كنند زير بار نرو خودت زير دوش برو. اما اگر خواستند يك ليوان آب به تو بپاشند قبول نكن. من خودم از بلندي پائين ميپرم. اما اگر كسي خواسته باشد من را هُل بدهد زير بار نميروم چون توي آن تحقير است. بعضي پدر و مادرها حرفهاي زشتي به بچههايشان ميگويند اسلام ميگويد اگر كسي حرف ناروايي زد حق داريد او را شلاق بزنيد، هر كلمهاي كه مسلماني را تحقير كند انسان حق شكايت دارد. گاهي بخاطر سبك كردن اسلام برخوردهاي انقلابي ميكند مثلاً ميگويد مرتد را بكشيد چون دين را سبك شمرده است در صورتي كه هر كافري را نميگويد بكشيد. بعضي خدا را تحقير ميكنند. قرآن آيهاي دارد. ميفرمايد: بعضي از يهوديها ميگويند (إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَنَحْنُ أَغْنِيَاءُ) (آلعمران /181) خدا فقير است، حالا خدا فقير است يعني چه؟ خدا ميگويد به من قرض بدهيد (مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا) (بقره /245) ميگويند خدا كه قرض ميگيرد معلوم ميشود كه خدا فقير است. تواضع هم نميشود كرد. خداوند گفته قرض بده براي اينكه تو را آرام كند مثل اينكه ميگوئيم آقا خانهات را رو به خورشيد بساز. شما فكر ميكني كه خورشيد به اين كارنياز دارد، در صورتي كه اگر همه خانههايتان را پشت به خورشيد بسازيد در خورشيد اثري ندارد. اگر همه كافر بشوند براي خدا فرقي نميكند (إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ) (إبراهيم /8) شاعر هم ميگويد گر جمله كائنات كافر گرددند بر دامن كبريايش ننشيند گرد. بعضي خدا را نشناختهاند (أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ) (توبه /65) آيات خدا را مسخره ميكنيد؟ روز فتح مكه حضرت فرمود جز سه نفر همه كفار را عفو كردم گرچه پرده كعبه را بگيرند و زار زار گريه كنند گفتند اين سه نفر چه جوري بودند؟ فرمود اينها من را تحقير ميكردند، هجو ميكردند. امام فرمود: سلمان رشدي اگر عابد دهر هم بشود بايد كشته شود چون رسول الله را تحقير كرد.
2- حرمتها حفظ شود
به حرم ميگويند حرم چون حريم دارد، خدا به موسي ميگويد درست است كه پيغمبر هستي اما (فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِي الْمُقَدَّسِ طُوًى) (طه /12) كفش هايت را در بياور، چه خبره؟ در وادي مقدس تور سينا هستي، مقدسات حريم دارد. اگر كسي به امامي جسارت كرد شما حق داري كه او را بكشي نياز به قاضي و دادستان هم نيست اگر آگاهانه بود يكوقت حالياش نيست اين… اسم خدا مقدس است (سَبِّحْ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى) (أعلى /1) هم ذات او مقدس است و هم اسم او ولذا دست بي وضو نميشود به اسم خدا زد. روايت داريم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «فَضْلُ الْقُرْآنِ عَلَى سَائِرِ الْكَلَامِ كَفَضْلِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ» (مستدركالوسائل/ ج4/ ص237) فضل قرآن بر ساير سخنان مثل فضل خدا بر خلقاش است. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «الْقُرْآنُ غِنًى لَا غِنَى دُونَهُ وَ لَا فَقْرَ بَعْدَهُ» (وسائلالشيعه/ ج6/ ص168) قرآن بي نياز است يعني همه چيزي توي قرآن است. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ مَأْدُبَةُ اللَّهِ فَتَعَلَّمُوا مَأْدُبَتَهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ» (مستدركالوسائل/ ج4/ ص232) وسيله ادب خداوند است قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «الْقُرْآنُ أَفْضَلُ كُلِّ شَيْءٍ دُونَ اللَّهِ فَمَنْ وَقَّرَ الْقُرْآنَ فَقَدْ وَقَّرَ اللَّهَ وَ مَنْ لَمْ يُوَقِّرِ الْقُرْآنَ فَقَدِ اسْتَخَفَّ بِحُرْمَةِ اللَّهِ حُرْمَةُ الْقُرْآنِ عَلَى اللَّهِ كَحُرْمَةِ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ» (مستدركالوسائل/ ج4/ ص236) كسي قرآن را سبك بشمارد.. سبك شمردن قرآن چيه؟ شما روزنامه ميخواني اما هفته به هفته قرآن نميخواني اين استخفاف است. امام صادق(ع) فرمود: اگر بين دو نفر دعوا شد و رفتند پيش قاضي طاغوت حتي اگر حقّت را بگيري حرام است براي اينكه از راه طاغوت حقّت را گرفتهاي مثل اينكه شما آب را توي ظرف شراب بريزي و بخوري باز هم گير هستي براي اينكه از اين ظرف استفاده كردهاي و براي اينكه هم حق تو بايد حق باشد و هم وصول به آن حق باشد. مثل اينكه آدم برود مكه با الاغ دزدي، گفتند پس چه كنيم؟ فرمود برويد نزد عالمي كه در حرام و حلال صاحب نظر باشد. بعد ميفرمايد من كه امام هستم اين شخص را بر شما حاكم قرار دادم اگر او طبق احكام الهي قضاوت كرد اگر كسي از او قبول نكرد حكم خدا را سبك شمرده است. اين مجتهد را رد نكرده امام صادق(ع) را رد كرده است و كسي كه امام را رد كند كافر است. اسلام به مثلث عمل و نيت و شيعه، اعتقاد دارد و همهاش بايد درست باشد. شخصي از دنيا رفته بود وصيت كرد كه انبار خرمايش را بدهند به فقرا. وراث هم تقسيم كردند. حضرت فرمود اين از نظر عمل شكمهاي زيادي را سير كرد. اما اگر يك خرما را با دست خودش ميداد اين بهتر بود. براي اينكه بعد از مرگ ولو شكمهاي زيادي سير شد اما سخاوت ايشان زياد نشد.
3- افراد و اعمال را كوچك نشماريم
سبك شمردن مردم، روايت داريم كه خداوند چند چيز را ميان مردم پنهان كرده است يكي اينكه اولياء خودش را در ميان مردم پنهان كرده است. آدم نميداند كه اولياء خدا كيها هستند. آيهاي داريم كه روز قيامت ميپرسند اين لات و لوتها كجا هستند؟ ميگويند رفتند بهشت، اِه! اِه ندارد تو اينها را بد ميدانستي اينها آدمهاي خوبي بودند (مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنْ الْأَشْرَارِ) (ص /62) اينها قيافهشان اشرار بود ما چه ميدانيم، شايد همان كسي كه او را تحقير ميكنيم از اولياء خدا باشد. هيچ عملي را تحقير نكنيد شايد همان عمل پايبند تو شد. بدترين گناه چيست؟ حضرت باقر(ع) فرمود: «اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ» (كافي/ ج2/ ص270) بدترين گناه گناهي است كه آدم انجام بدهد و بگويد اينكه چيزي نيست. علي بن يقطين نور چشم امام كاظم(ع) بود از مكه رفت مدينه خواست امام را ملاقات كند حضرت به او راه نداد. گفت آقا من وزير هستم. شيعه هستم. نماينده امام هستم. در دربار عامل نفوذي هستم. شما به من راه نميدهيد؟ فرمود نه، گفت چرا؟ فرمود براي اينكه يك چوپان آمد در اتاق تو كار داشت. شما وقتي فهميدي ك چوپان است گفتي ولش كن. چون چوپان بود او را تحقير كردي. اي علي بن يقطين امسال مكه نرو چون من كه امام هستم به تو راه نميدهم. حج تو هم قبول نيست. گفت آقا چه خاكي به سرم كنم؟ فرمود بايد چوپان را راضي كني، از مدينه برگشت كوفه در خانه آن چوپان را زد اين وزير سرش را گذاشت روي خاك و گفت پايت را بگذار روي صورت من تا تكبرم بشكند. چوپان را راضي كرد و برگشت امام در خانه را به رويش باز كرد. سبك شمردن خيلي مهم است. امام رضا(ع) با يك برده سياه پوست مشورت كرد. برده گفت آقا شرمنده نكن. شما امام هستي من يك برده هستم. شما با من مشورت ميكني؟ امام فرمود چه اشكالي دارد كه خداوند چيزي به مغز تو الهام كند كه به مغز ديگران الهام نكند. ما سه قشر را تحقير ميكرديم: بچهها زنها كشاورزها. ما زمان شاه اين سه گروه را تحقير ميكرديم. امام آمد فرمود رهبر من همان پسر سيزده ساله است به زنها هم گفت مرد از دامن زن به معراج ميرود حتي در يكي از سخنرانيهايش فرمود رهبر من زنهاي قم هستند يكي هم فرمود عشائر ذخاير انقلابند روستاييها ولي نعمت ما هستند. ما فقط يك گير داريم كه انشاء الله آن هم دارد حل ميشود و آن هم اينكه توي مسجدهاي ما نسل منقرض بودند يعني مسجدها محل بازنشستگان كشوري و لشگري بود يعني از پنجاه سال به بالا. اين هم الحمدلله يك تكاني خورده است و الان جوان شدهاند قرآن ميفرمايد مسجد بايد مثل سنگر فرماندهان باشد (لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ) (أعراف /46) ميگويند مسجد بايد جوري باشد كه وارد آن نشوند مگر با ترس مثلاً يك عامل نفوذي وقتي ميخواهد برود توي سنگر فرماندهي چطور ميترسد ميگويد مسجد هم بايد اينطور باشد كه وقتي بيگانه در آن ميآيد بترسد. خدا به پيغمبر ميگويد به مردم سلام كن (فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ) (أنعام /54) مردم محترم هستند. استخفاف فقير داريم. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنِ اسْتَخَفَّ بِفَقِيرٍ مُسْلِمٍ فَلَقَدِ اسْتَخَفَّ بِحَقِّ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَسْتَخِفُّ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (منلايحضرهالفقيه/ ج4/ ص13) اگر كسي را بخاطر فقر تحقير كني. حق خدا را تحقير كردهاي و خدا روز قيامت تو را خوار ميكند. اين تكها همه پاتك دارد. (إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنْ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ) (مطففين /29) مجرم به مومن ميخندد. امام صادق(ع) لحظه آخر عمرشان بود. فرمود: تمام بستگان را دعوت كنيد. بعد فرمود: «إِنَّهُ لَا يَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاةِ» (كافي/ ج3/ ص270) هر كس نماز را سبك بشمارد شفاعت ما شامل او نميشود. پيغمبر فرمود: «لَيْسَ مِنِّي مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ لَا يَرِدُ عَلَيَّ الْحَوْضَ» (منلايحضرهالفقيه/ ج1/ ص206) كسي كه نماز را سبك بشمارد از ما نيست و به خدا قسم وارد حوض كوثر نميشود. آدم بهترين حرفهايش را دقيقه آخر عمرش ميزند هميشه آدم آخرين حرفهايش بهترين حرفهايش است يعني عصاره عمرش را… حضرت امير تا ضربت ميخورد. ميفرمايد: «فزت» يعني تمام شصت و سه سال دنبال فوز ميگشتم و الان رسيدم قطعنامه عمر آدم كلمات آخر انسان است قطعنامه عمر امام صادق(ع) اين بود كه به خدا قسم اگر كسي نماز را سبك بشمارد از ما نيست.
4- موارد سبك شمردن نماز
موارد استخفاف نماز: با هر لباسي نماز خواندن، لباس نماز بايد تميز باشد، غلط خواندن نماز، با عجله خواندن، در محيط آلوده خواند، دير خواندن، گاهي خواندن و گاهي نخواندن، من يكوقت نامهاي نوشتم به وزار كه يك معاون قوي هر دو ماه يك ساعت بيايد راجع به نماز وزارت خانه با او صحبت كنيم هفته اول معاونين آمدند دو ماه دوم معاونين شدند مشاورين دو ماه سوم مشاورين شدند مدير كلها دو ماه چهار مدير كلها شدند معاون مدير كل خلاصه رسيد به روابط عمومي و حالا رسيده به تلفنچي يعني هنوز نرسيده اما خواهيد رسيد. اگر رهبر به وزير بگويد بيا نميگويد معاون برود خودش ميرود ولي وقتي ميگوئيم نماز ميگويد خيلي خوب حالا كسي برود اين استخفاف است.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2566