نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2591
موضوع: نماز جماعت-1
تاريخ: 28/08/71
بسم الله الرحمن الرحيم
بحث ما، بحث جماعت است. چون گرچه نماز جماعت هست، اما خيليها كه مسجد نميروند. اول آنهايي كه مسجد ميروند اگر بدانند كه چه كار ميكنند، اما آنهايي كه نميروند، بدانند چه خيراتي از دستشان ميرود.
1- جماعت نمايش مكتب
بنابراين موضوع بحث ما جماعت است جماعت نمايش مكتب است. امام رضا ميفرمايد: «إِنَّمَا جُعِلَتِ الْجَمَاعَةُ لِئَلَّا يَكُونَ الْإِخْلَاصُ وَ التَّوْحِيدُ وَ الْإِسْلَامُ وَ الْعِبَادَةُ لِلَّهِ إِلَّا ظَاهِراً مَكْشُوفاً مَشْهُوراً لِأَنَّ فِي إِظْهَارِهِ حُجَّةً عَلَى أَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِلَّهِ وَحْدَهُ وَ لِيَكُونَ الْمُنَافِقُ وَ الْمُسْتَخِفُّ مُؤَدِّياً لِمَا أَقَرَّ بِهِ يُظْهِرُ الْإِسْلَامَ وَ الْمُرَاقَبَةَ وَ لِيَكُونَ شَهَادَاتُ النَّاسِ بِالْإِسْلَامِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ جَائِزَةً مُمْكِنَةً مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الْمُسَاعَدَةِ عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ الزَّجْرِ عَنْ كَثِيرٍ مِنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»(عللالشرائع، ج1، ص262) مسلمانها بايد اسلامش را در ويترين بگذارد. اگر مسجد نرود، در خيابان كه آدم ميرود نميفهمد كه چه كسي مسلمان است. نماز جماعت عرضه كردن اسلام است. تابلو مسلمان، نماز است. بي نماز مثل چشمه بي پرچم است. مثل مغازهاي است كه تابلو ندارد. حتي مسلمان بي نماز مثل عروسي است كه عروس در آن نيست. مثل كوزه بي آب است.
2- دلايل جماعت در اسلام
امام رضا ميفرمايد: بايد اسلام ظاهر و مكشوف باشد. «لِأَنَّ فِي إِظْهَارِهِ حُجَّةً عَلَى أَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ» اظهار اسلام كه 1- حجت است بر اهل مشرق و مغرب. 2- به صحنه آوردن سستها. شما ورزشكاران عزيز اگر هر كدام در خانه ورزش كنيد. آدمهايي مثل من بي حال را هل نميدهيد. اما اگر هر روز آمديد در خيابان و پشت خانه ما ورزش كرديد بالاخره به سر من هم ميافتد كه ورزش كنم اگر هر كسي در خانهاش ميگفت الله اكبر. راهپيمايي راه نميافتاد. آمدند بيرون، با هم جمع شدند، تا راهپيمايي شد. در آن زمانهاي راهپيمايي يك شهركي بود مردم شهرك سوپر دولوكس بودند، راهپيمايي نداشتند، ما مردم را در دو سه تا وانت جمع ميكرديم و ميرفتيم آنجا راهپيمايي ميكرديم، اول از پنجره، بعد از لب در، بعد كم كم آمدند دنبال ما و كم كم به ما پيوستند اين به صحنه آوردن آدمهاي شل، كه از آثار جماعت است. 3- كمك رساني. در بحار روايتي داريم، «مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الْمُسَاعَدَةِ عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى». بر جماعت كمك رساني، اگر مسجدهاي ما پر باشد قبل از اينكه برف بيايد مردم كمك رساني همه رقم در مسجدها هستند. 4- پاكسازي. پاكترين بچهها، بچه مسجديها هستند اگر ورزش مسجد مخلوط شد تقوي با ورزش مخلوط شد، اين سلامتي جسم و جان است. اگر از هم جدا شد سلامتي جسم هست، سلامتي روح در معرض خطر است. اينكه امام ميفرمايد: مسجد سنگر است. نميخواهيم بگوييم هر كس بيرون سنگر است حتما تير ميخورد، اما حفاظتش از بيرون سنگر بيشتر است. در روايت بحار داريم: «وَ الزَّجْرِ عَنْ كَثِيرٍ مِنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» از بركات جماعت است. 5- شناسايي: مردمي كه در يك محله جمع ميشوند. اگر يك فرد مسجدي را بپرسي كه آيا ميشناسي يا نه. ميگويد بله ايشان مسجدي است، چون در مسجد است بيشتر او را ميشناسد. گاهي وقتها در آپارتمانها طبقه ششمي، طبقه چهارمي را نميشناسد، مسجد مركزي است براي شناسايي. آدمهايي كه در مسجد ميآيند احساس ميكنند يك امت در دنبال او است. آدمي كه مسجد نميرود احساس ميكند تنهاست. خدا رحمت كند اموات را، پدرم ميگفت: يك عده آدم بوديم در بازار كاشان، يك بار در نماز جماعت گفتم من كه بدهكار هستم، آن يكي گفت من هم بدهكار هستم. آن يكي هم گفت يك وقت ديديم كه همه ما بدهكار هستيم. بعد گفتيم پس هر روزي كه نوبت بدهي هر كسي شد همه جمع شويم و بدهي او را بدهيم، بعد سه روز ديگر نوبت شماست، بعد هم به او كمك ميكنيم. و در مسجد هم نماز ميخوانيم و هم به همديگر كمك ميكرديم. امام صادق(ع) ميفرمايد «لِكَيْ يُعْرَفَ مَنْ يُصَلِّي مِمَّنْ لَا يُصَلِّي وَ مَنْ يَحْفَظُ مَوَاقِيتَ الصَّلَاةِ مِمَّنْ يُضِيعُ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُمْكِنْ أَحَدٌ أَنْ يَشْهَدَ عَلَى آخَرَ بِصَلَاحٍ لِأَنَّ مَنْ لَا يُصَلِّي لَا صَلَاحَ لَهُ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ»(وسائلالشيعة، ج27، ص391) نماز خوانها از غير نمازخوانها. اگر مردم جمع نشوند كسي كس ديگر را نميشناسند. يك كسي به من ميگفت چرا در جمهوري اسلامي اينقدر سمينار هست گفتم بايد باشد چون وقتي در مسجد جمع نميشويم بايد با زور چلوكباب آدمها را در سمينار جمع كنيم. 1- نمايش مكتب 2- به صحنه آوردن شلها 3- كمك رساني 4- پاكسازي 5- شناسايي افراد اينها از بركات جماعت است.
3- اصل در نماز به صورت جماعت است
نماز جماعت. قرآن در مورد نماز جماعت فرموده: (وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعينَ) (بقره /43) اصل در نماز جماعت است. اصلا د رنماز من نيست. ما است. ميگوييم (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ) (فاتحه /5) همه ما عبادت ميكنيم انگار نماينده همه هستي. اينكه ميگويند ازدواج كردن خوب است چون آدم بي همسر هميشه ميگويد من زن كه ميگيرد ميگويد خودم و زنم، پدرزنم، مادرزنم، بچهام از خودم توسعه پيدا ميكند.
4- ارزش نماز جماعت در روايات
روايتي داريم امام رضا فرمود: هر ركعت نماز جماعت، برابر با هزار ركعت است. يك جايي ديگر داريم كه بيست و هفت برابر است. هزار تا كجا و بيست و هفت تا كجا. اين مربوط به اين است كه نماز در كجا خوانده شود. گاهي نماز جماعت زير كولر در تابستان و در زمستان پاي بخاري. تاريكي، روشنايي، راه دور يا نزديك، شرايطش فرق ميكند. «لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَا يُصَلِّي فِي الْمَسْجِدِ مَعَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ»(منلايحضرهالفقيه، ج3، ص38) اگر عذر نداريد حق نداريد نماز فرادي بخوانيد كسي نبايد بيايد كه واقعا عذر دارد. آدمي كه عذر ندارد چرا نمازش را در مسجد نميخواند. در يك جا متوجه شدم بغل مدرسه يك مسجدي يا حسينيهاي است كه در آن را بسته بودند. گفتيم آقا در حسينيه را باز كن گفت: بچههاي مدرسه ميآيند نماز بخوانند اينجا را كثيف ميكنند. من زنگ زدم به مسجدشان گفتم يا در مسجد را باز كن يا اينكه ميروم با بچهها پشت در حسينيه در كوچه نماز ميخوانيم. هر كس آمد گفت: چرا؟ ميگوييم اين صاحب حسينيه در حسينيه را بسته. مردم ميگويند: اي، خدا لعنتش كند. يك كاري ميكنم كه به تو فحش بدهند. مگر ميشود كه در مسجد را در شب عاشورا روي پيرمردها باز كرد اما روي بچهها براي سبحان ربي الاعلي و بحمده، بست. مگر هيئت امنا حق دارد كه اين كار را بكند. اگر، آقا، خادم يا هيئت امنا جلوي نماز را گرفتند، بايد جلوي آنها را گرفت. بايد بعد از تذكر، با اين مسائل برخورد شود. داريم كه اگر كسي مواظب نماز باشد، روز قيامت مثل برق از پل صراط رد ميشود. نماز جماعت را بخوان. گرچه در مقابل سر نيزه هستي. خانم ميگويد: اگر مسجد بروم قابلمه روي چراغ ميسوزد خانم چراغ را خاموش كن، برو نماز را بخوان دو مرتبه روشن كن. يك كسي كاهو خورده بود، پشت سرش تند تند خرما ميخورد. گفتند چرا اينقدر خرما ميخوري. گفت: كاهو خوردهام سردم شده، حالا خرما ميخورم. گفت: آقا نه كاهو بخور نه خرما، به نفع شوهرت است.
5- كسي كه در نماز جماعت شركت نكند ناشناس است
حالا، بهانه اينكه آقاي جماعت محترم يك كاري كن كه نماز. . . . يك آقايي ميگفت: بين دو نماز صحبت كنيد تا مردم مجبور شوند نماز دوم را بنشيند و سخنراني گوش بدهند. شايد براي حرفهاي تو وقت ندارند. «الصَّلَاةَ جَمَاعَةً وَ لَوْ عَلَى رَأْسِ زُجٍّ»(بحارالأنوار، ج85، ص5) اگر به يك كسي بگويند(در گزينش) آقا فلاني چطور آدمي است. اگر اهل مسجد نيست، بگو نميشناسمش. البته نميخواهم بگويم كه هر كسي مسجدي است خوب است ممكن است يك نفر بگويد از يك مسجدي ظلمي ديدم كه از هيچ غير مسجدي نديدم. من ميگويم هر كسي مسجد نميآيد كمرنگ است اما نميگويم همه مسجديها پرنگ هستند. اگر كسي به مسجد و جماعت بي اعتنا است پيغمبر فرمود: «إِذَا سُئِلْتَ عَمَّنْ لَا يَشْهَدُ الْجَمَاعَةَ فَقُلْ لَا أَعْرِفُهُ»(بحارالأنوار، ج85، ص5) بگو نميشناسمش. روايت از امام باقر: ميفرمايد: نماز جماعت كفاره. اگر كسي نماز جماعت بخواند خدا گناهانش را ميبخشد حتي حضرت فرمود: كساني كه در مسجد شركت نميكنند يا شركت ميكنند و يا از اين محله به يك محل ديگر بروند. الان گاهي اوقات كساني كه مسوول ميشوند، به معاونش ميگويد سياست فكري و كاري من اينگونه است اگر ميتواني همكاري كن بسم الله. اگر نميتواني استعفايت را بنويس.
6- بيان امام صادق درباره افرادي كه در زمان علي (ع) نماز جماعت نميرفتند
در صدر اسلام به حضرت امير گفتند گروهي هستند كه نماز نميآيند. البته نماز رفتن در زمان حضرت علي هم معنا داشت. امام صادق ع ميفرمايد: «أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع بَلَغَهُ أَنَّ قَوْماً لَا يَحْضُرُونَ الصَّلَاةَ فِي الْمَسْجِدِ فَخَطَبَ فَقَالَ إِنَّ قَوْماً لَا يَحْضُرُونَ الصَّلَاةَ مَعَنَا فِي مَسَاجِدِنَا فَلَا يُؤَاكِلُونَا وَ لَا يُشَارِبُونَا وَ لَا يُشَاوِرُونَا وَ لَا يُنَاكِحُونَا وَ لَا يَأْخُذُوا مِنْ فَيْئِنَا شَيْئاً أَوْ يَحْضُرُوا مَعَنَا صَلَاتَنَا جَمَاعَةً وَ إِنِّي لَأُوشِكُ أَنْ آمُرَ لَهُمْ بِنَارٍ تُشْعَلُ فِي دُورِهِمْ فَأُحْرِقَهَا عَلَيْهِمْ أَوْ يَنْتَهُونَ قَالَ فَامْتَنَعَ الْمُسْلِمُونَ عَنْ مُؤَاكَلَتِهِمْ وَ مُشَارَبَتِهِمْ وَ مُنَاكَحَتِهِمْ حَتَّى حَضَرُوا الْجَمَاعَةَ مَعَ الْمُسْلِمِينَ»(وسائلالشيعة، ج5، ص196) در آن زمان كسي كه نماز جماعت نميرفت يعني اينكه سيستم حكومتي علي را قبول نداشت ممكن است كسي الان نماز جمعه نيايد، اما نظام را قبول داشته باشد، مسجد نيايد ولي رهبر و نماز را قبول داشته باشد. اما در آن زمان اينگونه نبود. كسي اگر نيامدنش در جماعت معناي ضد رژيم بودن داشته باشد «فَلَا يُؤَاكِلُونَا» با ما هم غذا نشود، «وَ لَا يُشَارِبُونَا» با ما هم مشرب نشود «وَ لَا يُشَاوِرُونَا» مشورت با آن نميكنيم، «وَ لَا يُنَاكِحُونَا» با آن ازدواج نميكنيم. با آنها در مزاياي مادي برخورد ميكنيم، اصلا داريم كه اگر جواني سراغ دخترمان آمد اگر نمازخوان نبود دختر به آن ندهيد.
7- نماز جماعت هديه آسماني
در روايات داريم نماز جماعت هديه آسماني است. اولين نمازي كه پيغمبر خواند با جماعت خواند. منتها جماعت دو نفره. در خانه. برادر به برادر اقتدا كند. اميرالمومنين وقتي به مسئولين مملكتي نامه مينوشت، ميگفت: خودت پيشنماز باش. ما الان در بعضي از استانها داريم، چند روزي يك جايي بودم مسئول ادارهاي ميگفت من خودم پيشنماز هستم، كارهاي فرهنگي را ميكنم، اصلا رئيس اداره بايد پيش نماز باشد. چون اگر خيانتكار باشد كه رئيس بالاتر به او حكم نميدهد. يك طوري باشد كه خيلي منتظر روحاني نباشيم خودتان روحاني باشيد. الان شصت هزار تا مدرسه داريم. اگر بخواهيم در هر مدرسه يك طلبه با سواد پيشنماز باشد، ما شصت هزار تا طلبه از كجا بياوريم. طلبه را هم كه نميتوانيم از اتريش و بلژيك وارد كنيم، دكتر ميتوانيم از هند و پاكستان بياوريم، اما نميتوانيم بگوييم آقا دو تا حجه الاسلام از براي ما بفرستيد.
8- اصل بايكوت در اسلام
خلاصه اينكه كسي كه به امت اسلامي پشت ميكند، اسلام گفته شما هم به او پشت كنيد. مسلمانها همه بسيج شدند و رفتند جنگ(در زمان پيغمبر) حضرت فرمود كه حالا كه اين سه نفر به امت پشت كردند و نرفتند شما هم به اينها پشت كنيد. همه اعتصاب كردند و با اين صحبت نكردند، حتي زن و بچهشان هم با آنها پشت كردند، اينها گفتند: حالا كه مردم با ما حرف نميزنند بياييد خودمان سه نفر هم با هم حرف نزنيم. يكي از آنها هم خودش را به پايه مسجد پيغمبر بست و توبه و گريه و. . . . بعد خلاصه آيه نازل شد گفت: نه. پيغمبر بيايد و اين طناب را از من باز كند تا بفهمم كه خدا من را بخشيده يا نه. خلاصه، ما در اسلام يك اصلي داريم به نام اصل بايكوت. در اسلام در مورد بايكوت هجده تا آيه پيدا كردم مثلا قرآن ميگويد: (أَعْرِضْ عَنْهُمْ) (مائده /42) يعني اعراض كن. بايكوت كن، (وَ لَا تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلًا) (نهجالبلاغه، نامه 53) با گروههاي فلان مشورت نكن. يعني بايكوت شود. «وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً» (نور /4) يعني گواهي اينها را هرگز قبول نميكنيم. اصلا يكي از راههاي امر به معروف و نهي از منكر بايكوت است. مثلا اگر در يك محله يك نفر عروسي گرفت و در عروسي خبرهاي آنچناني بود. اگر فردا همه مردم محله به آن رو برگردانند اين امر به معروف است. يك گروه آمدند خدمت امام صادق(ع) فرمود شغل شما، شغل شما، يكي گفت من بيكار هستم. تا گفت: بيكار امام فوري رويش را برگرداند. و فرمود: «سَقَطَ مِنْ عَيْنِي»(بحارالأنوار، ج100، ص9) از چشم من افتادي. (توجه: اصل قضيه فوق از پيامبر در بحار ذکر شده است و نه امام صادق ع) اگر كسي به امت پشت كرد، امت هم بايد به او پشت كند. مگر مسجد مرده شور خانه هست كه هر وقت مردي ميآيي. افرادي ميآيند كه در طول عمرشان پايشان به مسجد نميرسد. فقط براي مرده هايشان ميآيند.
9- بايد راه جذب جوان را بدانيم
جوان بايد با آمدن به مسجد احساس كند كه كمبودهايش جبران ميشود. نحوه جذب بايد درست باشد من دو مدل قصه ميگويم ببينيد كداميك بهتر است. سوره يوسف، يوسفي بود برادرهاي حسودي داشت يوسف خوابي ديد كه يازده ستاره بر او سجده ميكنند رفت به پدرش گفت. پدرش گفت: يوسف جان اين خواب تو يك اسراري دارد. براي كسي نگويي براي اينكه براي تو نقشه ميكشند. بعد برادرهاي حسود آمدند و يوسف را به بهانه بازي بردند و در چاه پرت كردند. پيراهن را به خون بزغاله آغشته كردند و گريه كنان به پيش پدر رفتند و گفتند گرگ يوسف را پاره كرد. خوب اين قصه ممكن است كه يك افرادي را جذب كند ولي خيلي كم جذب ميشود. بعضي از جوانها ميگويند به ما چه ربطي دارد. يوسفي بود كه بود. برادر حسود هم زياد است. خوب كه چي؟ به من چه چيز ميرسد؟ حالا. يوسفي بود پسرها، كه همه شما يوسف هستيد. حسوداني داشت كه همه شما هم حسود داريد. بچهها نتوانستند يوسف را ببينند، شماها هم نميتوانند بينند، اصلا نميخواهند شما رزمنده باشيد، ميخواند ترياكي باشيد. حاضر هستند پول مفت بدهند كه بچههاي ما شجاع نباشند. يوسف را به اسم بازي بردند. شما را هم به اسم بازي ميبرند. به اسم بازيهاي المپيك، بين الملل، بازي به شرطي خوب است كه در مدار اصل خودش باشد. از حد و حدودش نگذرد، به شرطي بازي ما ارزش دارد كه از حدود اسلام و پيغمبر خارج نشود. وگرنه اگر بنا باشد كه فقط فكر خودمان باشيم، نه. با خون بزغاله پيراهن را خوني كردن، يعني براي شما هم جوسازي ميكنند، تبليغات ميكنند. پس 1- همه شما يوسف هستند 2- همه شما در معرض خطر هستيد 3- استكبار نميتواند روحيه انقلابي شما را ببيند 4- براي شما نقشه ميكشند. 5- تبليغات ميكند ميشود قصه را طوري گفت كه كسي كه قصه را گوش ميدهد مربوط به زندگي آن هم هست. ساعت خوشي بود خدمت شما رسيديم. اميدوارم كه موفق باشيد. ضمنا بگويم، روزهاي آخري است كه نهضت سواد آموزي ثبت نام ميكند.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2591