responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2606

موضوع: نماز و زكات

تاريخ پخش: 72/11/21

بسم الله الرحمن الرحيم

بيينده‌ها بحث را شبي تماشا مي‌كنند كه شب بيست و دو بهمن و در آستانه ماه رمضان. چند نكته را بايد بگويم اول اين كه حالا كه انقلاب پيروز شد، بحث ما اين است.
وظيفه مسلمانان بعد از پيروزي چيست؟

1- پيروزي و موفقيت‌ها را از خدا بدانيم

اول همه چيز را از خدا بدانيم چرا؟ قرآن مي‌فرمايد كه وقتي سليمان به حكومت رسيد گفت: (هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي) (نمل /40) اين از فضل خداست اما قارون وقتي به پول رسيد گفت: (إِنَّما أُوتيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ عِنْدي) (قصص /78) نزد من يك علمي بود هي مي‌گويد مغز اقتصادي داشتم و اين پول جمع شد، سليمان و قارون هر دو قدرتمند سليمان مي‌گويد «رَبِّي» و قارون مي‌گويد «عِنْدي». آرم «رَبِّي» آرم مؤمنين است آرم «عِنْدي» آرم غير مومنين است از خدا بدانيم.
قرآن مي‌گويد: (إِنَّا مَكَّنَّا) (كهف /84) ما اين امكانات راداديم ما بهشون قدرت داديم، قرآن مي‌گويد: (وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ) (قصص /5) يعني ما اراده كرديم منت بگذاريم تا مستضعفين پيروز شوند.
(عَسى‌ رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَ يَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ) (اعراف /129) خداوند هلاك كرد دشمنان ‌تان را «وَ يَسْتَخْلِفَكُمْ» و شما را جانشين آن‌ها كرد خدا او را برد خدا شما را آورد.
پس شرط اول بعد از پيروزي يادمان نرود خدا را، معمولاً افرادي هستند وقتي گير مي‌كنند مي‌گويند يا الله (فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ) (عنكبوت /65) قرآن مي‌گويد: عده‌اي وقتي سوار كشتي مي‌شدند مي‌بينند كه كشتي دارد غرق مي‌شود دعوت مي‌كنند از خدا يا الله يا الله، «فَلَمَّا نَجَّاهُمْ» يادشان مي‌رود. يادمان نرود هرچه هست از خداوند متعال است. اين شرط اول است.
ما توي قرآن داريم (نَسُوا اللَّهَ) (توبه /67) يعني خدا را فراموش كردند. يك آيه داريم (لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ) (بقره /264) يعني ايمان دارد به خدا ولي در «نَسُوا اللَّهَ» ايمان به خدا دارد ولي فراموش مي‌كند. خدا را فراموش مي‌كنيم بعد مي‌گويد كه اين آب بايد شيرين باشد نه قرآن مي‌گويد وقتي بچشي آن را شيرين نيست (لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً) (واقعه /70) يعني با هم تلخ و شيرين مي‌كنيم.
(لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً) (واقعه /65) اگر بخواهيم خشك نگه مي‌داريم، خيال مي‌كنيم اين پلك بايد بيايد اين ورمان نخير اگر بخواهيم پلك مي‌افتد روي چشم شما هر وقت مي‌خواهي يك كسي را ببيني بايد با يك دست اين پلك را بالا كني تا ببيني بعد مي‌افتد پايين. تمام حركت ماشين لباسشويي به خاطر برق است.

2- عبرت گرفتن از گذشتگان

شرط دوم اين است كه نگاهي به پيشنيان چه طور شد پيشينيان سقوط كردند.
قرآن مي‌گويد: (مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ما لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ) (انعام /6) يك قدرتي داديم به قبلي‌ها كه به هيچ كس نداده بوديم اما در عين حال مي‌گويد (فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ) (انعام /6) خيال نكنيد كه شما كه به قدرت رسيديد خدا قباله داده كه اين قدرت تا آخر عمر دست شما باشد خداوند نسبت به گروهي مي‌گويد مكنا و نسبت به همان گروه مي‌گويد أهلكنا.
قرآن مي‌گويد: (يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً) (نوح /11) را يعني آسمان برايشان باران پرنعمت فرستاد اما مي‌فرمايد «فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ». هلاك كرديم به خاطر ذنب و گناهان‌شان پس خدا باران مي‌دهد كفران كني همان باران سيل مي‌شود و نابودت مي‌كند. ولي «مَكَّنَّاهُمْ» براي هميشه مكنا نيست.

3- بسيج عمومي جهت سازندگي

شرط سوم حالا كه پيروز شديم بسيج شديم براي سازندگي
قرآن يك آيه داريم كه: (قالَ ما مَكَّنِّي فيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعينُوني‌ بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً آتُوني‌ زُبَرَ الْحَديدِ حَتَّى إِذا ساوى‌ بَيْنَ الصَّدَفَيْن) (كهف /96-95) مي‌گويد جمع شديد و رهبري اولياي خدا، مملكت را بسازيد، ذوالقرنين از اولياء خدا بود به مردم «أَعينُوني‌» بايد كمك كنيد ‌«بِقُوَّةٍ» نيروي انساني در اختيار من بگذاريد بعد مي‌گويد «آتُوني‌ زُبَرَ الْحَديدِ» آهن در اختيار من بگذاريد اگر نيروي انساني بدهد و آهن در اختيار من پيغمبر بگذاريد من سدي مي‌سازم و مشكلات امنيتي شما را حل مي‌كنم.
«أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً» چون عده‌اي آمدند پهلوي ذوالقرنين و گفتند كه ما مشكل داريم، به ما حمله مي‌كنند و مملكت ما را ناامن مي‌كنند ما درگيري درون گروهي داريم، ايشان فرمود من مشكل را با يك دژ و با يك سد حل مي‌كنم فقط شرط آن اين است كه «أَعينُوني‌» همه با هم دست بدهيم ‌«بِقُوَّةٍ» قدرت هايمان به كمك هم بفرستيم «آتُوني‌ زُبَرَ الْحَديدِ» امكانات مادي و نيروي انساني بدهيد تا مشكل را حل كنم.

4- پيروزي‌ها آزمايش الهي است

مسأله چهارم بدانيم كه در معرض آزمايش است. شب بيست و دوم بهمن است حالا كه پيروز شديم چه كنيم، بايد بدانيم كه پيروزي‌ها آزمايش است.
قرآن مي‌فرمايد: (وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في‌ ما آتاكُمْ) (انعام /165) يكي رئيس مي‌شود يكي مرئوس اون مي‌رود اون مي‌آيد رژيم‌ها تغيير پيدا مي‌كند و پست‌ها زير و رو مي‌شود، بعضي از شماها مقامش برتر مي‌شود بعضي بر بعضي حكومت مي‌كنند براي چي تا اين كه شما را آزمايش كنيم.
آيه‌اي ديگر مي‌فرمايد: حضرت سليمان فرمود خدا پست به من داد تا خدا مرا آزمايش كند باز آيه‌اي ديگر مي‌فرمايد: «لِيَبْلُوَكُمْ في‌ ما آتاكُمْ» شماها را خدا امتحان مي‌كند در چيزي كه به شما داده پس ببينيد شاه سقوط مي‌كند امت حزب الله اين نظام را دست مي‌گيرند بعد از پيروزي يادمان نرود كه هر چه هست از اوست خداوند در دل شاه ترس مي‌اندازد.
و داريم كه خدا تو پيغمبرات را با دلهره‌اي كه در دل كفر انداختي ياري كردي پيغمبر تانك و توپ نداشت اما يك جوري بود كه كفار مكه از نگاه پيغمبر مي‌ترسيدند پيغمبر دست خالي بود «نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ»(إقبال‌الأعمال/ ص‌295) نصرت كردي پيغمبرت را با رعبي كه در دل كفار انداختي. بدانيم كه همه چيز از اوست.
شاهي كه صد تا كشور حامي او بودند ترسيد از خداست بدانيم كه پيشينيان چون گناه كردند واژگون شدند گناه در بين ما زياد شود واژگوني براي همه هست بدانيم براي سازندگي بايد بسيج شويم
«فَأَعينُوني‌ بِقُوَّةٍ» به هم كمك كنيم اگر دور ذوالقرنين زمان را بگيريم و بسيج بشويم مشكل را حل مي‌كنيم. بدانيم در معرض آزمايش هستيم قرآن كلمه بلا را مي‌گويد آزمايش ما هم در فارسي مي‌گوييم اين چه بلايي است چون ما هم توسط بلا آزمايش مي‌شويم.
بلا كه مي‌آيد آدم مي‌فهمد اين چه قدر توان دارد: «لِيَبْلُوَكُمْ» يعني گرفتار بلا مي‌كند تا آزمايش كند در قرآن بيست مرتبه فرموده كه شما را آزمايش مي‌كنم. تلخي گاهي با شيريني گاهي مي‌دهم ببينم چه مي‌كني گاهي مي‌گيرم ببينم چه مي‌كني ماشين شيك مي‌دهد ببيند ويراژ مي‌دهي چهار نفر را بترساني ماشين ساده بهت مي‌دهد ببيند چه مي‌كني.
حالا كه حكومت پيدا كرديم بايد چه كنيم بعد از پيروزي چه كنيم قرآن مي‌فرمايد: (الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ) (حج /41) مومنين كساني هستند كه اگر در زمين امكانات به آن‌ها داديم سه تا كار مي‌كنند: 1- «أَقامُوا الصَّلاةَ» 2- «وَ آتَوُا الزَّكاةَ» 3- «وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ».

5- توجه به نماز جمعه بعد از راهپيمايي

شما بيست و دوم بهمن راه پيمايي مي‌كنيد اما با اين كه روز جمعه است توي خيابان راه مي‌روي و نماز جمعه نمي‌روي، اصل تشكيل حكومت براي اين بود كه اقامه نماز البته در راهپيمايي بعضي از خواهرها و برادرها بدليل نداشتن لباس و امكانات وضو بچه دار بودن
ولي سعي كنيم يك حركتي كنيم كه حالا بيست و دو بهمن روز جمعه شده و ما مي‌آييم و راهپيمايي روز ملي‌مان است اين طور نباشد كه اول ظهر نماز نخوانده برگرديم.
يك نماز چند ميليوني هم در تهران خوانده شود. چون روز بيست و دو بهمن روز جمعه است و پايان راه پيمايي مي‌چسبد به نماز، برنامه ريزان هم آن مقدار عقل‌شان مي‌رسد كه الحمدلله سياستمدار برنامه ريز ستادهاي نماز جمعه ستادهاي راه پيمايي الحمدلله همه متفكرند مي‌توانند يك جوري راهپيمايي كنند كه خيلي هم خسته نشوند.
اگر برف و باران ويژه‌اي نبود نكند كه راهپيمايي بدون نماز باشد البته نماز آزاد است چون افرادي ممكن است شرايط‌شان جوري نباشد كه بتوانند نماز بخوانند.
(إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في‌ دينِ اللَّهِ أَفْواجاً فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً) (نصر /3-1) وقتي ياري خدا مي‌آيد مردم دسته دسته وارد دين مي‌شوند و اعلام همبستگي مي‌كنند (إنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ) (كوثر /1) ما به تو خير كثير داديم پس نماز بخوان.
اين «أَقامُوا الصَّلاةَ» نه اين كه برو نمازت را توي خانه بخوان. نماز توي خانه خواندن كه سقوط رژيم شاه نمي‌خواست. ما در زمان شاه توي خونه هم نماز مي‌خوانديم اين كه مي‌گويد حكومت گرفتيد نماز بخوانيد پيداست اين نماز با آن نمازها تك¬نفري توي خونه‌ها حسابش فرق مي‌كند.
نگوييد آقا ما زمان شاه هم نماز مي‌خوانديم خوب واقعاً اگر نماز تكي و انفرادي است اگر بناست هر كس برود مكه و قرآن بخواند و طواف كند مهم نبود برويم مكه كه توي خانه نماز مي‌خوانديم اين كه مي‌گويد همه جمع شويد پيداست خاصيت مكه يك خاصيت ديگر است.
نماز بعد از قدرت چيست؟ يك آموزش نماز

6- برنامه ريزي براي آموزش نماز

امام دهم حضرت هادي(ع) فرمود: اگر يك ساعت شاگردي نكنيد و تحمل شاگردي را يك ساعت قبول نكنيد عمري بايد تحمل بي سوادي را قبول كنيد خيلي‌ها مكه باشند و نماز جمعه بلد نيستند خجالت ندارد بالاخره آدم يك دفعه مشكل را حل مي‌كند.
ما بايد آموزش نماز را داشته باشيم از طريق تلويزيون با اميد روزي كه صدا و سيماي ما جوري برنامه ريزي كند كه با هنر و فيلم و تئاتر و ميانپرده كه واقعاً احكام اوليه را مردم با هنر ياد گيرند.
ما الآن تلويزيون‌مان آموزش انگليسي دارد آموزش عربي دارد آلماني دارد تجويد دارد قرآن دارد ورزش دارد آموزش نماز هم براي بعضي‌ها بگذارد داريم افرادي كه در مناطقي هستند كه يا روحاني ندارند مشكلات ديگر دارند فيلم نماز سرود نماز تعمير مساجد مخروبه «مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ» خدا امكانات داد، خوب اگر امكانات داد چرا در روستاهاي ما مسجدها خراب است حكومت اسلامي چرا مسجدهايش خراب است.
شايد اگر ما در روز نصف پول را بگذاريم براي احياي مساجد و لو بايد مردم كمك كنند اما حالا حكومت هم يك نخودي‌اش كمك كند.
ما ديگر در جمهوري اسلامي مسجد خرابه نداشته باشيم اگر بناست مسجدها خراب باشد كه «مَكَّنَّاهُمْ» نمي‌خواست خيلي از شهرك‌ها داريم كه مسجد ندارد و خوش انصافي اين است كه مردمش هم خوبند و خانه‌هاي چند ميليوني در آن جا ساختند و ماه رمضان كه مي‌شود انگار كه در اروپااند و يا در آمريكائند.
بابا شما همه بچه مسلمانيد پدرها و مادرهاي‌تان همه اهل نماز بودند حالا آمده‌ايد و در يك منطقه شهرك ساخته‌ايد اگرم هست يك لوله داربستي كنار خيابان به هر حال «مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ» افرادي هستند تارك الصلاه هر وزيري وكيلي سازماني اداره‌اي مديري دانشگاهي نهادي هر كس افرادي كه نسبت به نماز كوتاهي مي‌كند شناسايي كنند و بگوييم بيا بابا تو كه با خدا رفيق هستي، ما لجباز هم توي مملكت نداريم ناآگاه خيلي داريم اما لجوج كم داريم، بپرسيم تو كه در نماز شركت نمي‌كني مشكلت چيست. وسيله اياب و ذهاب بگذاري از شركت واحدها, در تهران مي‌دانيد چند هيأت داريم شش هزار هشتصد هيأت عزاداري در تهران است اگر هر هيأتي يك ميني بوس بگذارد و هيأتي‌ها را به نماز جمعه ببرد چه مي‌شود.
بابا ‌اي امام جواد هيچ خبري نيست بابا تصميم بگيرند ده بيست تا از اين هيأت‌ها براي امام جواد هم عزاداري كنند. امام جواد، امام عسگري، سوت و كور يك مرتبه عاشورا كه مي‌شد شش هزار و هشتصد نفر مي‌گويند يا حسين, من مخلص يا حسين هستم اما آخر يا جواد هم بايد گفت، ماشين كه نبايد يك چرخ داشته باشد.

7- آموزش قرآن در هيأت‌ها و مراكز و دانشگاه‌ها

الآن شش هزار و هشتصد هيأت در تهران است و ده‌ها هزار هيأت در كل ايران هر رئيس هيئت جمع بشود بگويد بچه هيأتي‌ها ما سينه زن‌هاي امام حسين هستيم، ما عاشقان ابوالفضليم مي‌خواهيم امسال ماه رمضان شبي نيم ساعت مي‌خواهيم يك معلم قرآن يادمان بدهد كه يا حسين گويان بلد باشند روي قرآن را بخوانند هر رئيس هيأتي بچه را جمع كند يك مرتبه نهضت قرآن بپا مي‌شد و كل جوان‌هاي مملكت ما قرآن خوان مي‌شوند.
الآن سازمان تبليغات اوقاف حوزه علميه قم، مشهد، اصفهان طلبه هايش بروند پاي تخته سياه معلمي كنند بيا آقا شما رئيس هيئتي ما سه تا واعظ نمي‌خواهيم دو تا واعظ بس است اصلاً يك معلم قرآن يك بسيج بشويم امسال همه بتوانيم روي قرآن را بخوانيم كاري ندارد. آدم تحصيل كرده بعد از ده ساعت روي قرآن را مي‌تواند سالم بخواند شما بيست ساعت مي‌رويد دوره رانندگي را ياد مي‌گيريد در ده ساعت بيا و قرآن را ياد بگير كاري ندارد.
دانشگاه‌هاي آزاد و دولتي اين قدر خوابگاه دارند و آنقدر دانشجو داريم كه بلد نيست قرآن بخواند يكي بشود معلم ده تا بشوند شاگرد يك حركتي بشود قرآن اقامه بشود.
ضمناً مي‌گويد اقامه نمي‌گويد قامه فرق است بين اقامه و قاموا قرآن آن جايي كه قاموا است انتقاد مي‌كند مي‌گويد (قامُوا إِلَى الصَّلاة) (نساء /142) يعني با بي نشاطي نماز نخوانيد هر وقتي نماز با بي نشاطي است مي‌گويد قامه و هروقت نماز با شرايط احكام و نشاط مي‌گويد اقامه بعد مي‌گويد (وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ) (بقره /277).
فلسفه‌اي كه مي‌گويند روزه بگير يعني بچش طعم گرسنگي را فقرا در طول سال گرسنه‌شان است. افطاري مي‌دهيد چرا بايد فقط به اغنيا افطاري بدهيد هنر افطاري اين است كه با افطار چهار نفر را جذب كنيد. شما به من افطاري بدهيد و من به شما چه فرقي مي‌كند. اين يك حوض آب است كه آبش را داديم تويش مي‌چرخانيم اگر شما يك بيل برداشتي و آب حوض را هي چرخاندي آقا بنده انقلاب كردم يك مقدار آب بود همين طور چرخاندم.
هنر اين است كه يك رودخانه‌اي به دريا اضافه شود يك جزئي از سد جدا شد و يك حركتي نوئي ما مي‌توانيم با افطاري‌ها آن قدر مسجدي اضافه كنيم متأسفانه بي عرضه‌ايم نتوانسته‌ايم از اين سورها استفاده كنيم ولي ديگران توانستند با عكس كه درون آدامس است مشتري جذب كنند ما از پلو و مرغ ياد نگرفتيم او با عكس ياد گرفت.

8- زكات و مصارف آن

تصميم «آتَوُا الزَّكاةَ» به فقرا بدهيم يك چيزي واجب زكاه است. يك طرحي دارد من طرحش را برايتان بگويم به نظرم سوره توبه آيه شصت من خدمت‌تان بگويم.
ببينيد ما در رياضي وقتي مي‌گويند صد تقسيم بر پنج اسم صد را مي‌گذارند مقسوم و اسم پنج را مي‌گذارند مقسوم عليه اسم بيست را مي‌گذارند خارج قسمت معمولاً در رياضي مقسوم و مقسوم عليه را مي‌گويند و خارج قسمت آن را از بچه مي‌خواهند.
ما در قرآن يك مقسوم داريم و يك مقسوم عليه مقسومش اين است (إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكينِ وَ الْعامِلينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمينَ وَ في‌ سَبيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبيلِ فَريضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ) (توبه /60) يعني زكات بدهيم به چي به مقسوم عليه‌اش طولاني است ولي چيزي نيست از پردرآمدها ماليات بگيريد بدهيد به فقرا «وَ الْمَساكينِ وَ الْعامِلينَ عَلَيْها»، «وَ الْعامِلينَ» يعني كارگزار كساني كه مسئول تقسيم زكات جمع زكات بين فقرا.
«وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» يعني كساني كه دل هايشان را مي‌توانيم تأليف كنيم. افرادي هستند كه با آدم خوب نيستند با يك هديه با يك سور علاقه مند مي‌شوند «وَ فِي الرِّقابِ» يعني برده‌ها را بخريد و آزاد كنيد «وَ الْغارِمينَ» ورشكست‌ها را با زكات راه بياندازيد.
«وَ في‌ سَبيلِ اللَّهِ» در راه خدا پل، زايشگاه، درمانگاه، كتابخانه و در راه مانده ماشينش چپ شده بي پول شده.
اما صدقات در قرآن يعني زكات اين كه مي‌گويند صدقه چون صدق يعني راستگويي كسي مي‌دهد كه واقعاً ايمانش به خدا صادقانه است. يعني وقتي قيامت است راست مي‌گويد چون پول مي‌دهد مي‌داند اين پولي را كه مي‌دهد جزاي چند برابر قيامت مي‌گيرد ايمان دارد. به مهريه خانم مي‌گويند صداق اين علامت اين است كه داماد براستي عروس را دوست دارد چون اگر دوست نداشت اين قدر پول نمي‌داد.
ما اگر از پردرآمدها بگيريم بدهيم به مساكين اين يك عدالت اجتماعي مي‌شود يك مقدار از پردرآمدها مي‌گيريم يك مقدار كمك مي‌كنيم با يك برنامه ريزي كه آبرومند باشد.
عاملين كسي كه زحمت مي‌كشد و عمرش را شب و روز مي‌رود توي روستا و شهر زكاه را مي‌گيرد و حفظ مي‌كند و تقسيم مي‌كند اين هم بايد خرجي‌اش تأمين باشد اين را بايد تشويق كنيم زندگي‌اش را تأمين كنيم تا دلگرم بشود براي اين كار.
«وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» ما اگر مي‌خواهيم توي دنيا محبوب بشويم بايد يك مقدار پول خرج ديگران بكنيم مجبوبيت پيدا كنيم يعني قلب‌هاي مردم را به يكديگر گره بزنيم.
اگر خواسته باشيم برده‌ها را آزاد كنيم از زكات, چون برده آمده توي جبهه من را بكشد نتوانسته مچش را گرفتم نبايد آزاد كرد اگر بگوييم برده داري غلط است نبايد آزادش كرد چون دوباره مي‌رود يك شمشير مي‌خرد و مي‌آيد سراغ من.
من اين را بايد ببرم توي خانه بعنوان بردگي رويش كار كنم و عقايد و افكار من را ببيند بعد هم به مناسبت يك مسأله كه مي‌شود با زكوه و خمس ببخشمش يعني نيروي دشمن را در خانه‌ها پخش كنم دوره علمي و فلاني و بماني ببيند بعد هم به مناسبت‌ها آزاد شود ورشكسته مثل پيچ و مهره است يك مقدار روغن بريز راه مي‌افتد.
در راه خدا خدمات كتابخانه، زايشگاه، پل، مدرسه، بيمارستان، درمانگاه ,در راه مانده آبرويش در خطر است آبرويش را حفظ كنيم پس ببينيد خارج قسمتش اين‌ها مي‌شود «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ» صدقات مقسوم است تقسيم بر اين هشت گروه خارج قسمتش اين مي‌شود.
جمهوري اسلامي اگر خواسته سيمايش روشن شود زكات حل شود, اگر گفته جمهوري اسلامي چه حكومتي است بايد اين گونه باشد قرآن مي‌گويد: بايد عدالتش تويش باشد تشويق نيروهايش بشود محبوبيت بين المللي داشته باشد برده هايش را آزاد كند نيروهاي از كار افتاده‌اش را به حركت دربياورد خدمات اجتماعي‌اش بالا باشد آبروي افرادش را هم حفظ كند اين سيماي حكومت اسلامي است.
من نمي‌دونم چرا براي (يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ) (مائده /55) هم سينه مي‌زنند براي صورت دكور انگار توي قرآن آيه براي زكات نازل نشده.
يك آيه داريم كه مي‌گويد حج واجب است (وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْت) (آل عمران /97) آيه‌اي كه مي‌گويد مكه واجب است براي يك آيه چه قدر مردم ده سال است كه پول گذاشتند توي بانك هواپيمايي فاكس تلكس ستاد حج از رب گوجه تا مرغ يخي با شش ماه قرار داد ببندند بروند بيايند اين همه زحمت براي اين كه يك آيه عمل شود. اين هم آيه است كه زكات واجب است يك اتاق كاگلي وجود ندارد كه بالاخره يكي بدهد. فقرا در فقر مي‌سوزند اغنيا هم در غني هستند.
البته يك ماليات‌هايي به اسم‌هاي ديگر گرفته مي‌شود و اما بايد گفت زكات (ره) زكات مرده است. آقايان منتظر كسي نباشيد هر شهري امام جمعه‌اش به عنوان نماينده مقام رهبري و رئيس كميته امدادش كه در اين چند ساله فقرا را نسبتاً فرماندارش دو سه نفر هم از معتمدين محل يك ستاد پنج نفري تشكيل بدهند از پردرآمدها بگيرد.
آخر زكات هم لازم نيست به دفتر دولت برود شما پول براي آسفالت مي‌دهي قصد زكات كن همه مردم شيرجه مي‌روند اما جنب¬اند چون قصد غسل نمي‌كنند بحث ما اين است كه آبي كه به صورتت مي‌ريزي به نيت وضو مي‌شود و گرنه همه مردم پول مي‌دهند و هم زكات نمي‌دهند چند تا تذكر بگويم چون نزديك ماه رمضان هستيم.

9- چند توصيه به مناسبت ماه مبارك رمضان

يك در آستانه ماه رمضانيد همان طور كه قبلاً گفتم روساي هيئت و مردم بسيج شوند نزديك ماه رمضان مسجد تكاني كنند بعضي از مسجدها و حسينيه‌ها فرش هايشان سال هاست شسته نشده است.
دو آقاياني كه داريد و درآمدي داريد خمس بدهيد كه دم افطار با نان حرام افطار نكنيد خدا بهت داده بيست درصدش را بده شما كه داريد بگذار ديگران هم داشته باشند. تصميم بگيريم هر نفري از ما يك نفر را به مسجد دعوت كنيم گير ما اين است كه يك مشت مسجدي هميشه مي‌آيند و يك مشت هم هميشه نمي‌آيند.
مديريت مسجد را بدهيم به نسل نو يكي از مشكلات مملكت ما هيأت‌هاي امنا اين پيرهايند حديث بخوانيم براي اين پيرمردها چون عزيز مايند، مي‌گويد: پدر اگر مي‌خواهي پولت را بدهي به فقير پولت را بده به بچه‌ات كه او به فقير بدهد كه او هم پول دادن به فقير را ياد بگيرد و شما اجازه بده كه بچه‌ها مديريت مسجد را به عهده بگيرند زير نظر شما.
مسأله ديگر شب ماه رمضان بلندگوها مردم آزاري نكنند گناه بلندگوي زياد از اشك بيشتر است خدمت برادران روحاني بگيريم كه در منبرها يك مقدار احكام بگويند كه مردم در احكام ضعيفند حتي بعضي‌ها از مذهبي‌ها اگر سرشان بشكند تيمم مي‌كنند خون بشود تيمم مي‌كند وضوي جبيره را اكثراً بلد نيستند يكي دو تا مسأله هم توي صحبت‌ها گفته شود.
توي مسجدها تبعيض نشود كه پولدارها بفرماييد بالا هر كه پول ندارد برو چاي كمتر بخور مسجد بابا يك حسابش فرق مي‌كند. فرق بين فقير و غني نگذاريد.
مسأله ديگر روستاها و شهرها از طلبه‌ها دعوت كنند يك سنت خوبي بود كه الآن دارد كمرنگ مي‌شود متأسفانه پارسال چند طلبه باسواد قم مشغول درس بودند يكي از دوستان گفت ماه رمضان شما چرا درس مي‌خوانيد گفتند كسي از ما دعوت نكرده علتش اين است مي‌گويند تلويزيون قرائتي هست ديگران هم هست لازم نيست برويم مسجد نبايد برنامه من مسجدها را خلوت كند هر برنامه ديگري نبايد مسجدها را خلوت كند.
آمدن روحاني به روستا نعمت است نكند كه شما براي تلفنش نامه امضا براي اسفالت طومار، وكيل و وزير ببيني, روستاي ما آب و برق و درمانگاه داشته باشد البته حق هم است آن‌ها بايد باشد اما در ماه رمضان مي‌گويد حالا دولت و سازمان تبليغات يكي بفرستد.
يك طلبه بيايد يك كلمه يك مسأله, خداوند به شما نظر كند يك باران به وقت بيايد همه مشكلات حل مي‌شود يك موقعه يك باران بي وقت هم مي‌آيد و سيل مي‌شود و حال‌تان را مي‌گيرد تصميم بگيريم عبادت‌مان خالص باشد اين جا طبل اون جا , يك مقدار اين هارت و پورت‌ها را كم كنيم خداوند همه مشكلات ما را حل خواهد كرد.
افطاري را آسان بگيريد شما مي‌خواهيد پلو بپزد با سه رقم خورشت ده نفر را دعوت كنيد پلوبپز با يك رقم خورشت سي نفر را دعوت كن يعني پذيرايي را ساده بگيريد اما عدد را اضافه كنيم.
در افطاري‌ها بچه‌ها را دعوت كنيد خوب من را دعوت كنيد كه هنر نيست خوب من يك پزي دارم افاده‌اي دارم فردا مي‌رويد مي‌گويند كه ديشب قرائتي منزل ما بود.
دين چيزي نيست هنر اين است كه آدم گمنام دعوت بكند سر سفره آدم حساب كنيد هر كدام آدم گمنام است اين‌ها را براي قيامتي حساب كنيد. آدم‌هاي هارت و پورت دار را نمي‌شود براي قيامت روي‌شان حساب كرد شايد قيامتي باشد شايد هم دنيايي.
به آدم‌هاي روزه خوار بدهيد شايد او كم كم آمد و رفيق شد به او نگو تو روزه هستي, بگير بيا افطاري به هر حال ما يك مقدار بايد جاذبه‌هاي‌مان را زياد كنيم.
ضمناً آقايان واعظ كه مي‌آيند چند شب هم يك مسأله يك ماه رمضان مردم مي‌آيند يك شب از توبه بگويند يك از معراج بگويند يك شب از اخلاق بگويند از قيامت بگويند بعضي از منبري‌ها ده شب يك مسأله.
انگار كه آدم هر چه پول دارد مي‌رود و ملامين مي‌خرد آخر سر هم مي‌بيند لحاف ندارد. در مسجدها رو باز كنند بركت مسجد به اين است كه بچه‌ها از مدرسه‌ها و دبيرستان‌ها بيايند توي مسجد من معتقدم هنوز ده درصد آن مقدار كه مي‌توانيم بكنيم كار نكرديم.
خدايا ماه رمضان مي‌آيد ماه رمضاني كه نفس كشيدن ثواب سبحان الله دارد و يك آيه قرآن خداوند ثواب يك ختم قرآن دارد خيلي ماه شريفي است. خيلي‌ها بودند و استفاده كردند امسال نوبت ماست.
خدايا اين انقلاب ما را تمام مشكلاتش را حل بفرما.
روزبروز به عزت و قدرتش بيفزا.
به ما توفيق بده در دنيا الگوي تمام مسلمين باشيم.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2606
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست