نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2658
1- شرایط رهبر جامعه در قرآن کریم 2- اطاعت از دستورات دین، شرط ایمان به خدا 3- اجابت دستورات خدا، شرط استجابت دعا 4- پرداخت خمس و زکات، نشانه ایمان واقعی 5- ویژگی یاران رسول خدا در قرآن کریم 6- ادب در برابر قرآن و رسول خدا 7- عهد یاری با امام زمان علیه السلام
موضوع: وظایف ما در برابر پیامبران و امامان علیهم السلام تاريخ پخش: 25/08/96
بسم الله الرحمن الرحيم «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
رحلت پیغمبر اسلام و شهادت امام حسن مجتبی(ع) را تسلیت عرض میکنم. شهادت امام رضا را هم تسلیت عرض میکنم. بد نیست هرکدام یک سلامی به این عزیزان بدهیم. اول به پیغمبر «السلام علیک یا محمد بن عبدالله، السلام علیک و رحمة الله و برکاته» امام حسن «السلام علیک یا حسن بن علی المجتبی و رحمة الله و برکاته» امام رضا «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا و رحمة الله و برکاته» انسان وقتی در جادههای خاکی و دست انداز افتاد، همینطور ماشین و خودش اذیت شد، همینطور که به جاده آسفالت میرسد، میفهمد آسفالت عجب نعمتی است. ما وقتی قدر پیغمبر و اهلبیت را داریم که بدانیم چه بوده و چه شده است. هرجای دین را مقایسه کنیم از مسلمانها نمیگویم، از اسلام میگویم. بین اسلام و مسلمان فرق است. ممکن است مسلمانها هرکس یک نقطه ضعفی داشته باشد. یکی دروغ میگوید، راحت. یکی غیبت میکند راحت. یکی فحش میدهد، حرام خواری میکند، ربا میگیرد، کم فروشی میکند. بداخلاق است، همسرداری و بچهداریاش بد است. بی ادب است. هر مسلمانی ممکن است … من از اسلام میگویم، نه از مسلمانها. شما هرجای اسلام را با هر مکتبی مقایسه کنید آنوقت قدر اسلام معلوم است که پیغمبر چه خدمتی به ما کرد. همین الآن شما بین اذان که پیغمبر برای ما آورد با صدای ناقوس مقایسه کنید. صدای ناقوس را ممکن است شنیده باشید. اگر هم نشنیدهاید صدای زنگهایی است که در بعضی میدانها و فلکهها ساعتهای بزرگی را کار میگذارند، صدای دلنگ دلنگ این صدای ناقوس است. مثلاً این صدای ناقوس چه پیامی دارد جز دلنگ دلنگ؟ هیچ پیامی ندارد. اما اذان ما چه میگوید؟ اذان ما از الله شروع میشود. الله اکبر! اول میگوییم: الله، آخر اذان هم «لا اله الا الله» میگوییم. یعنی اول و آخر الله است و بین دو تا الله با کلمات موزون یک دوره عقاید، «لا اله الا الله»، «اشهد ان محمداً رسول الله» (صلوات حضار)
1- شرایط رهبر جامعه در قرآن کریم
قرآن دربارهی رهبری گفته: هرکس به درد رهبری نمیخورد. یک گروههایی را اسم برده و گفته گوش به حرف اینها ندهید! «وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُورا» (انسان/24) کسی گنهکار است یا کفور است اطاعت نکنید. «لا تطع» یعنی اطاعت نکن. «وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِين» (قلم/10) آدمهای پست را اطاعت نکن. «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا» (کهف/28) کسی از یاد ما غافل است، به حرف او گوش ندهید به درد رهبری نمیخورد. «لا تطع، لا تتبع، لا تطیعوا، لا تتبعوا» اگر مسرف است و اسراف میکند و ولخرجی میکند. همین آیه را در کشورهای اسلامی ببریم و ببینیم رهبرهای کشورهای اسلامی اینطور هستند؟ مسرف نیستند؟ پول نفت در کشورهای اسلامی کجا میرود؟ چه کسانی حکومت میکنند؟ حدود بیست گروه هستند که میگوید: اینها به درد رهبری نمیخورند. نباید رئیس جمهور شوند. نباید شاه شوند اگر هم شدند به مردم میگوید: شما به حرف اینها گوش ندهید. اطاعت نکنید. آثم یعنی گنهکار، کفور یعنی کفور، مسرف یعنی اسراف کار. مفسدین یعنی فساد کننده، «اغفلنا» غافل، کسی که از خدا غافل است. در رهبری گفته چه کسی رهبر باشد. در عبادت؛ شما مقایسه کنید بین عبادت ما با عبادتهای دیگر ادیان، پیغمبر چقدر بر گردن ما حق دارد؟ دیگران عبادتشان چیست؟ عقایدشان چیست؟ کتابی آورده به نام قرآن، یک نقطهاش کم و زیاد نشده است. هیچ تحریفی در قرآن نیست. شما با کتابهای آسمانی دیگر مقایسه کنید که چقدر تحریف درونش است. خدا از آسمان پایین آمد و با یعقوب کشتی گرفت. تازه یعقوب خدا را زمین میزند. خدا شست پای یعقوب را دندان گرفت! گفت: تا مرا برکت ندهی، رها نمیکنم. گاز میگیرم تا به من برکت بدهی. خدایی که از آسمان بیاید کشتی بگیرد، این هم زمین بخورد. در عروسی شراب کم آمد. صاحبخانه شرمنده شد. حضرت عیسی گفت: چرا شرمنده هستی؟ ظرفها را پر از آب کن، من با معجزه شرابش میکنم به همه مهمانها شراب بده. حضرت عیسی شراب ساز! خدای کشتی گیر! ما نمیفهمیم! در یک کلمه… وقتی انسان قدر میداند که… همین روضه خوانیهایی که در محرم و صفر شد. خدا رضاشاه را لعنت کند. روضهخوانی را تعطیل کرد، وقتی میخواستند روضه بخوانند، در خانههایی که آخر کوچه هست، در بن بستها دو تا در دارد، یک در در این کوچه هست و یک در جای دیگر، میگویند: در این خانهها روضه بخوانید که اگر پلیس رضاشاه رسید، ما بتوانیم در این را قفل کنیم و شما از این طرف فرار کنید و بروید. این رقمی روضه میخواندند. یک حدیث میخواستیم بخوانیم با چه سختی میخواندیم. صلواتی بفرستید… (صلوات حضار)
2- اطاعت از دستورات دین، شرط ایمان به خدا
در مورد پیغمبر چند نکته نوشتم بگویم. رابطه ما و پیغمبر، موضوع بحث ما به مناسبت رحلت پیغمبر است. بسم الله الرحمن الرحیم؛ [پای تخته مینویسند…] موضوع: رابطهی امت با پیامبر اکرم(ص). 1- اول اینکه باید ایمان داشته باشیم. قرآن میفرماید: «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِه» (نساء/136) به پیغمبر ایمان داشته باشید. 2- غیر از ایمان، تبعیت هم بکنید. آیهاش هم بنویسم… «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِه» پیروی! بعضی ممکن است ایمان دارند، گوش نمیدهند. خیلیها را داریم که پیغمبر اسلام را قبول دارد ولی نماز نمیخواند. میگوید: پدر و مادرم را قبول دارم اما «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا» (بقره/83) را عمل نمیکنم. باید پیروی کنیم. اطاعت! آیات قرآن داریم «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» (نساء/80) اگر مطیع رسول شدید معلوم میشود مطیع خدا هم هستید. قرآن میفرماید: در اختلافات به پیامبر رجوع کنید. «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ» (نساء/59) تنازع یعنی نزاع، اگر بین شما در چیزی اختلاف شد، سراغ خدا و رسول بروید. باور شما باید پیغمبر باشد. در اختلافات ببینید پیغمبر چه میگوید. ما میگوییم: نه! قوانین بین الملل چه میگوید. ما کار به قوانین بین الملل نداریم. پیغمبر گفته روی چشم، نگفته هیچ! رجوع کنیم.
3- اجابت دستورات خدا، شرط استجابت دعا
4- استجابت، اگر پیغمبر شما را دعوت کرد استجابت کنید. «یا ایها الذین آمنوا» ای مؤمنین! ای امت، «اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» (انفال/24) پیغمبر که شما را برای حیات دعوت میکند، حیات انسانی است. ما چند رقم حیات داریم. حیات گیاهی داریم. گیاهان حیات دارند. چیزی که بتواند جذب کند و دفع کند، موجود زنده میگویند. درخت، مواد غذایی را از زمین جذب میکند. دل خاک را میشکافد و فرو میرود. حیات گیاهی داریم. حیات حیوانی داریم. حیات عقلی داریم. حیات فکری، حیات سیاسی داریم. مثلاً میگوید: «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ» (بقره/179) یعنی اگر قاتل را کشتید معلوم میشود زنده هستید. اگر قاتل زد و کسی هم کارش ندارد، طرف را کشت و بعد هم صاف در خیابان راه میرود. معلوم میشود جامعه مرده است که قاتل به راحتی آدم کشت و کسی با او کار نداشت. میگوید: اگر قصاص کردید و قاتل را کشتید، معلوم میشود حیات دارید و زنده هستید وگرنه مرده هستید! امر به معروف و نهی از منکر علامت زندگی است. حدیث داریم اگر کسی نسبت به خوبیها بی تفاوت باشد. نسبت به گناهان هم بی تفاوت باشد، «فَهُوَ مَيِّتٌ» (وسایل الشیعه/ج16/ص133) این مرده است منتهی مردهی عمودی! مرده افقی در قبرستان خوابیدند. مردههای عمودی سیخکی راه میروند. باد هم در ریهشان میرود و غذا هم میخورند اما بی خاصیت است. اگر دعوت کرد، «استجیبوا» استجابت کنید. کسی از من پرسید: من هرچه دعا میکنم، مستجاب نمیشود. چرا؟ مگر قرآن نگفته: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» (غافر/60) دعا کنید من مستجاب میکنم. من هرچه دعا میکنم مستجاب نمیشود. گفتم: قرآن یک «أستجب» داریم، یک «استجیبوا» داریم. چطور آن آیه را بلد هستید؟ «استجیبوا» یعنی پیغمبر هم یک چیزی میگوید، تو اجابت کن. هرچه پیغمبر گفته است را گوش دادی؟ گفت: نه! گفتم: هرچه خدا گفته را گوش دادی؟ گفت: نه. گفتم: پس تو میخواهی خدا نوکر تو باشد؟ همه امامان نوکر تو باشند؟ اگر تو متوسل میشوی و گوش میدهی… خانم حجابت را اینطور نکن. این رقم بددهانی نکن. تو که حجاب داری. فرق بدحجاب و بی حجاب چند سانت است. این فکلش بیرون بیاید یا داخل برود. این فکل ما چه کار به انقلاب دارد؟ سوار هواپیما میشویم موبایل را خاموش کنید! حالا این موبایل کوچک چه کار به هواپیمای به این بزرگی دارد؟ ما نمیدانیم چه کار دارد؟ کارشناس میگوید: همین موبایل کوچک ممکن است در امواج اثر بگذارد و خلبان قاطی کند. هرطور عمل کنیم خدا هم همانطور عمل میکند. یک صلواتی بفرستید (صلوات حضار)
4- پرداخت خمس و زکات، نشانه ایمان واقعی
دیگرچه؟ 5- خمس؛ امت پیغمبر بیست درصد مالشان برای پیغمبر است. خمس میدهند؟ امام کاظم فرمود: اگر کسی خمس ندهد، مبلغی که باید خمس بدهد را ندهد، خدا زندگیاش را چنان تاب میدهد تا دو برابر آن مبلغ در راه باطل خرج کند. حدیث از امام کاظم است. مثلاً بیست میلیون خمس داشته نمیدهد. خدا یک خرج چهل میلیونی در کاسهاش میگذارد. نماز که میخواند، میدود. بابا یک دعا بخوان! حدیث داریم بعد از هر نماز واجبی دعا مستجاب است. بدو! نماز میخواند میدود. بعد میرود در صف تخم مرغ و رب گوجه میایستد. از صف خدا میدود و در صف رب گوجه میرود. گاهی وقتها حال ما گرفته میشود نمیدانیم چرا حال ما گرفته میشود؟ ضایع میکنیم، ضایع میشویم. حدیث داریم نماز به افرادی میگوید: «کَرَمتَنی» احترام مرا گرفتی. «کرمک الله» خدا عزیزت کند. بعضیها هم که نماز میخوانند حدیث داریم، نماز میگوید: «ضَيَّعْتَنِي» (کافی/ج3/ص268) مرا ضایع کردی با این نمازی که خواندی. «ضَيَّعَكَ اللَّهُ» خدا عمرت را ضایع کند. «كَرَّمَتَنِى كَرَّمَكَ اللَّه، ضَيَّعْتَنِى ضَيَّعَكَ اللَّه» همین مسجدی که در آن هستیم، حدیث داریم مسجدی که مردم محل به آنجا میآیند و نماز میخوانند، روز قیامت شکایت میکند. حدیث داریم. همین قرآن شکایت میکند. میگوید: من خانهاش را دیدم. اینقدر که دست روی تلویزیون کشید گرد تلویزیون را پاک کند، یکبار دست به من نکشید. تلویزیون هم که یک دقیقه آیه را میخواند. میگوید: فعلاً خاموش کن، اخبار را گوش بدهیم! چیه؟ کیه؟ استقبال چه کسی رفت؟ چه کسی با چه کسی ملاقات کرد؟ یک دقیقه قبلش یک آیه هم گوش بده. همین یک آیه که پخش میکند بخوانیم. روزی یک آیه را بخوانیم. استفاده از قرآن، باید خمس بدهیم. نگو از خودم است. خدا به تو داده است. لخت به دنیا آمدی و لخت هم میروی. اگر کسی خمس ندهد، پیرو تسلیم نیست. رابطه باید با پیغمبر داشت. قرآن میگوید: «يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا» (فرقان/27) قرآن میگوید: بعضیها روز قیامت میگویند: کاش با پیغمبر رابطه داشتیم. چرا به جای پیغمبر با فلانی و فلانی رابطه داشتیم. پیغمبر باید برای ما الگو باشد. قرآن میفرماید: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب/21) رسول خدا الگوست. پیغمبر چطور زن داری کرد؟ چطور در جبههها رفت؟ بهداشت پیغمبر، هیچ میدانید تابستان پیغمبر لباسهایش را در دیگ میجوشاند؟ دکتر الآن این کار را میکند؟ هوا گرم بود، لباسها را میجوشاند به قول امروزیها میگویند: اگر میکروب دارد کشته شود. شما هیچ میدانید پیغمبر چوب مسواکش پشت گوشش بود؟ یعنی آنی از مسواک جدا نمیشد. امام رضا پنج رقم مسواک داشت. یک مسواک برای نماز صبح، یک مسواک برای نماز ظهر، یکی برای نماز عصر، یکی برای نماز مغرب، پنج رقم مسواک داشت و پنج رقم استفاده میکرد. از این معلوم میشود اگر کسی چیز زیاد دارد باید همه را مصرف کند. شما اگر پنج تا کت و شلوار داری اسراف نیست به شرط اینکه هرکدام را بپوشی. اما اگر یک کت و شلوار را هیچوقت نمیپوشی، بده کس دیگر بپوشد. اگر مورد نیاز شما است، حلال است. اما اگر بایگانی کردی، اسراف است. من خودم نسبت به خودم این شبهه را دارم. خیلی کتاب دارم که سال به سال میآید و میرود نگاهش نمیکنم. نمیرسم! رابطهی پیغمبر برای ما الگو است.
5- ویژگی یاران رسول خدا در قرآن کریم
قرآن میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ» (فتح/29) یک نکتهای را بگویم. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ» بعد میگوید: «وَ الَّذِينَ مَعَهُ» آنهایی که با پیغمبر هستند. رابطهی مردم با پیغمبر، باید چهار تا کار بکنند. 1- «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» نسبت به کفار شدید و خشن باشد. کوتاه نیاید، اگر او گفت: ما سند فلان را پاره میکنیم. آقا جوابش را داد که ما هم آتش میزنیم. یا ما ریز ریز میکنیم. کوتاه نیاییم. هر غلطی کردند شما در مقابلش پاسخ دندانشکن بدهید. در جنگ احد کفار یک بتی را دست گرفتند به نام بت عُزّی! گفتند: «انّ لنا العزّى و لا عزّى لكم»! ما عُزّی داریم و شما ندارید. ما بت عُزّی داریم! پیغمبر فرمود: جواب بدهید و بگویید: «الله مولانا و لا مولا لکم» ما خدا داریم و شما خدا ندارید. شعر را عوض کردند وگفتند: سراغ بت هُبل برویم. شعر را عوض کردند به نام بت هبل! «اُعل هبل، اُعل هُبل»، درود هُبل! زنده باد هُبل! فرمود: شما بر وزنش شعار بدهید. «الله اعلی و اَجل»، «الله اعلی و اجل»! ما نباید بی تفاوت باشیم. پیدا باشد اهلبیت را دوست داریم. در همه خانهها محمد، در همه خانهها علی، در همه خانهها زهرا باشد. چرا اینقدر اسمهای رنگارنگ میگذاریم؟ چرا فرار میکنیم؟ حدیث داریم کسی اگر همین مقدار به پیغمبر علاقه دارد که اسم بچههایش را اسم اهلبیت گذاشته است، همین مقدار یک زمانی به درد او خواهد خورد. پیغمبر باید برای شما الگو باشد. نسبت به کفار «اشداء» نسبت به خودیها «رحماء بینهم». بعضی مسجدها مرگ بر آمریکا نمیگویند. میگویند: این مسجد مقدسهاست. ما سیاسی نیستیم. سیاسی نیست قرآن است. اینکه میخوانم آیه قرآن است. در قرآن میگوید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» یعنی مرگ بر آمریکا بگویید. «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» (فتح/29) نسبت به حزب الله، نسبت به مستضعفین جهان رحم کنید. البته بعد از «أشداء» و «رحماء» میگوید: «تَراهُمْ رُكَّعاً» رکوع هم بکنید. «سُجَّداً» سجده هم بکنید. ولی رکوع و سجدهای که مرگ بر آمریکا درونش نباشد این مسلمان پنجاه درصدی است. پیغمبر برای شما الگو است. بهداشتاش، همسرداری اش، امیرالمؤمنین میفرماید: در جبههها پیغمبر از همه ما به دشمن نزدیکتر بود. در جبهه شرکت میکرد و به دشمن نزدیک بود.
6- ادب در برابر قرآن و رسول خدا
ادب؛ «إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ» (حجرات/3) ادب داشته باشیم. به پیغمبر نگویید: محمد! بگویید: یا رسول الله! یا نبی الله! «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ» (نور/63) بعضی خانهها مثلاً زن شوهرش را صدا میکند، احمد! بگو: احمد آقا! مرد خانمش را صدا میزند: فاطی! بگو: فاطمه خانم، حاج خانم! فاطی، احمد! تحصیلات فوق لیسانس است. متأسفانه! کلاس بالاست ادب پایین است. گفت: خیابانها گشاد است، روحها کوچک است. خیابان بزرگ است، روح کوچک است. پیغمبر ما حتی بچهها را صدا نمیزند. با کنیه صدا میزد. با لقب! اینهایی که میگویم از قرآن است. «لا تَجْعَلُوا» قرار ندهید، «دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً» یعنی وقتی پیغمبر را صدا میزند فکر نکن پسرعمهات را صدا میزنی. خانم انگار دخترعمهاش را صدا میزند. بعضیها کتاب مینویسند، باکمال تأسف مینویسند: امام صادق(س)، خوب بنویس (سلام الله علیه)، صرفه جویی میکند. انگار در تمام عمرش دقت کرده و فقط این (سلام الله) و (علیه السلام) را میخواهد صرفه جویی کند. عین وهابیهای مکه، میگویی: چرا در قبرستان یقیع لامپ نیست؟ میگوید: اسراف است. مثل اینکه تمام پولها در مکه حلال است، فقط این لامپ سر قبر امام حسن اسراف است. این فکر بدی است. هرچه مینویسد، حرف میزند. اما به (علیهالسلام) که میرسد… یک کسی بود خیلی از او بدم آمد. کتابش را هم کنار گذاشتم. دیدم نوشته امام صادق، برای اینکه صرفه جویی کند، نوشته: دق! صا را برای صرفه جویی ننوشته است. حدیث داریم وقتی نوشتی (علیه السلام) تا این کلمه روی کاغذ هست در حق تو دعا مینویسند. ادب! به ما گفتند: دست بی وضو روی اسم امامان نگذار. احترام است. دست بی وضو روی کلمات قرآن نگذار. الآن ابولهب وارد اینجا شود، کلهی او را میکنیم. چون خیلی پیغمبر را اذیت کرد. اما تا مادامی که اسم ابولهب در قرآن است، شما دست بی وضو هم روی ابولهب نمیتوانی بگذاری. «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَب» (مسد/1) تا مادامی که اسم ابولهب در قرآن است، قرآن مقدس است. دست بی وضو به ابولهب نمیشود گذاشت. ولی بیرون که رفتی او را بکش! ولی تا مادامی که در قرآن است، مقدس است. این جلد قرآن فرض کنید چرم است. اگر چرم کفش باشد نمیبوسیم. ولی تا مادامی که این چرم جلد قرآن است میبوسیم. نه بخاطر چرم بودنش، به خاطر اینکه جلد قرآن است. ما باید احترام قائل شویم و ادب کنیم. تواضع؛ «وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَرِيماً» (احزاب/31) از خانمها آن خانمی که نسبت به پیغمبر متواضع هست و عملش عمل صالح است، اجری دو برابر دارد. تسلیم؛ اگر پیغمبر چیزی گفت، بگوییم: چشم! پیغمبر گفت: چشم و خلاص!آیهاش این است «و ما کان…» پیغمبر در غدیر خم گفت: علی! چشم، تمام شد. «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ» (احزاب/36) نه مرد با ایمان، نه زن با ایمان، «إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً» وقتی خدا و رسول یک دستوری دادند، «أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ» شما دیگر اختیار نداری. اختیار داری تا مادامی که پیامبر حرفی نزده است. اما اگر پیغمبر دستور داد این کار بشود دیگر در مقابل پیغمبر اختیار نداری. «مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» اگر با اینکه پیغمبر حرفی را زده و شما ضد حرف پیغمبر عمل کنید، «فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا مُبِيناً» پیغمبر چه فرمود؟ فرمود: «علیٌ مع الحق و الحق مع علی» این را شیعه و سنی نقل کردند. علی با حق است. آنوقت قرآن میگوید: «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِ إِلَّا الضَّلالُ» (یونس/32) اگر حق را نگرفتی، هر راهی بروی گمراه هستی. یکبار دیگر… «علیٌ مع الحق» این یک حدیث است که شیعه و سنی قبول دارند. قرآن میگوید: «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِ إِلَّا الضَّلالُ»! بعد از حق هرجا بروی، دنبال هرکس بروی گمراهی است. این رابطه ما با پیغمبر است. صرف اینکه اسم پیغمبر را میشنویم صلوات میفرستیم این یک قدم است. باید خمس داد، اطاعت کرد. حجاب ما باید پیغمبر پسند باشند. تجارت ما باید پیغمبر پسند باشد. میشود انسان مثل جابر به جایی برسد که پیغمبر به جابر بگوید: «انت منا» تواز ما هستی. همین حضرت عبدالعظیم در شهرری که ثواب زیارتش ثواب زیارت کربلا را دارد، میدانید امام به او چه گفت؟ امام فرمود: «أنت ولینا حقا» حقاً تو ولی ما هستی. خیلی مقام است. امام دهم به عبدالعظیم حسنی بگوید… رفت گفت: آقا میخواهم عقایدم را عرضه کنم. عقیده من در مورد توحید این است. در مورد نبوت و معاد این است. تمام افکارش را به امام دهم عرضه کرد. گفت: درست است؟ گفت: بله. عقاید تو درست است. «أنت ولینا حقا» حقاً شیعه درجه یک تو هستی. اشکال دارد امام زمان به ما بگوید: «أنت ولینا حقا»؟ ما میتوانیم طوری باشیم. یکبار در حرم امام رضا بودم. یکی از علما مرا دید و گفت: آقای قرائتی چند سال است طلبه هستی؟ گفتم: من از پانزده سالگی طلبه هستم. یادم نیست گفتم: چند سال. الآن بالای پنجاه سال است. گفت: حضرت علی یارانش را میدید لذت میبرد، امیرالمؤمنین سلمان و ابیذر و مقداد و میثم را میدید، لذت میبرد. تو که پنجاه سال هست طلبه هستی… البته آن زمان پنجاه سال نبود. تو که دهها سال است طلبه هستی، شده حضرت مهدی یکوقت به تو نگاه کند و لذت ببرد؟ این را گفت و رفت. ما فکر کردیم و دیدیم این که بود. چه حرف بزرگی زد؟ میشناختمش چه کسی بود. ما میتوانیم طوری عمل کنیم که امام زمان بگوید: احسنت!
7- عهد یاری با امام زمان علیه السلام
حدیث داریم حضرت مهدی فرمود: من شما را فراموش نمیکنم. رابطه ما باید روز به روز تقویت شود. در دعای عهد رابطه ما با امام زمان سه جمله است. اول میگوید: «عهداً» من با امام زمان عهد و پیمان میبندم. بعد میگوید: بالاتر، «و عقداً» بالاتر «و بیعةً» عهد یعنی تعهد، قول میدهم. «عقد» یعنی گره، دختر و پسر را عقد کردند یعنی اینها به هم گره خوردند. یعنی نه فقط قول میدهم با تو گره میخورم. [پای تخته مینویسند] گره خوردن! بیعت یعنی در اصل قرار داد ببندیم. قرار میبندم! «عهداً» کمرنگ است. پررنگ کن «عقداً» گره بخور. بالاتر قرار ببند. معرفت باید هی روز به روز زیاد شود. به کم قانع نشوید. امام سجاد در دعای مکارم الاخلاق میگوید: «الهى بلّغ بايمانى اكمل الايمان» (صحیفه سجادیه/دعای 20) بالاترین درجه ایمان «اکمل الایمان»، «وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِين»، «وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَي أَحْسَنِ النِّيَّاتوَ بِعَمَلِي إِلَي أَحْسَنِ الاعْمَال» نیت بهترین نیت، عمل بهترین عمل! خرافات را دور بریزیم. به ما میگویند: هرکس ماه صفر چهل تا مسجد، چهل تا مسجد میگویند؟ در مسجدها را بزند… اشتباه نمیکنم؟ هفت تا چی؟ هفت تا در مسجد را بزند، چه میشود؟ دروغ است. باسمه تعالی دروغ است. هفت تا و هفتاد تا ندارد. در مسجد را چرا میزنی؟ برو یک مسجد نماز بخوان! نماز بخوان… بله… دینتان را از اسلام شناس بگیرید. در جلسات ما خیلی حرفهای بی ربط زده میشود. کارهای بی ربط و حرفهای بی ربط! سعی کنیم دستور روی حجت داشته باشیم. ما پیغمبر را میخواهیم برای اینکه ببینیم چه گفته و به حرفهایش گوش بدهیم. هرچه او گفت. اگر یک سیب را دو نیم کردند، فرمود: این قسمت سیب حلال و این قسمت حرام! بگوییم: چشم! آقا ببخشید… فرقش چیست؟ چرا حرام و حلال است؟ نمیدانیم چرا. ما چیزی بلد نیستیم. رابطه ما باید رابطهی اطاعت، تواضع، تسلیم باشد… اشاره میکنند وقت تمام شد. از پیغمبر جلو نیافتیم. «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِه» (حجرات/1) بعضیها مسلمانتر از پیغمبر هستند. پیغمبر گفته: کجا عزاداری کنید. کجا شادی کنید؟ مهریه خانم چقدر باشد. بعضیها بیش از آنچه پیغمبر گفته، مسلمان میشوند. در سفر حضرت فرمود: در سفر روزه بخورید. مسافر روزه ندارد. یکی از اصحاب گفت: حالا پیغمبر گفت: روزه بخورید ولی من احتیاطاً روزه میگیرم. بابا پیغمبر میگوید: بخور! یک عده گفتند: ما دیگر نزد خانم زندگی نمیکنیم. غذای خوب نمیخوریم. شبها هم نمیخوابیم. حضرت فرمود: چرا تند میروید؟ جمع کرد مردم را گفت: من پیغمبر شما هستم. با خانمم زندگی میکنم. غذا میخورم. میخندم، میگریم! این چه بساطی است که شما به اسم دین برداشتید؟ زنی را در حرم ابالفضل یا حرم امام حسین در کربلا دیدم. دیدم یک حلقه بزرگ به گوشش است. یک جوان رشید! حلقه کوچک نبود. درشت بود.گفتم: این را برای چه؟ گفت: میخواهم به ابالفضل بگویم: من غلام حلقه به گوش تو هستم! اصلاً بلد نیستیم چطور دینداری کنیم. یک کسی در خیابان راه میرفت و نگاهش به شکمش بود. گفتم: چرا نگاهت به شکمت است؟ گفت: دکتر گفته: مواظب شکمت باش! مواظب شکمت باش اصلاً نمیفهمد یعنی چه. ما اگر دستمان در دست اسلام شناس نباشد به خاکی میزنیم. خوب، پیغمبر به گردن ما حق دارد ولی علم غیب داشت. یک خبرهایی هم داده بود. فاطمه جان من از دنیا میروم، دو ماه دیگر در خانه تو میآیم. نه دو ماه دیگر، فوری در خانهات میآیم! پیغمبر از دنیا رفت ولی فرمود: هیچ پیغمبری به اندازه من اذیت نشد؟ آخر آدم دختر پیغمبر را میزند؟ دختر جوان را میزند؟ دختر حامله؟ این مزد رسالتش بود؟ پنج نفر را زیر عبا بردند، پیغمبر فرمود: اینهایی که زیر عبا هستند اهلبیت من هستند. که بود؟ زهرا(سلام الله)، امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، امام حسن و امام حسین (علیهم السلام). بعضی از زنان پیغمبر گفتند: ما هم بیاییم. فرمود: نه! شما آدم خوبی هستید. ولی این عبا برای اهلبیت است. هیچیک از این پنج نفر تشییع جنازه نشد. چرا؟ پیغمبر را در خانهاش دفن کردند. امیرالمؤمنین را مخفیانه دفن کردند. صد سال قبر علی معلوم نبود. فاطمه زهرا وصیت کرده بود یواشکی مرا دفن کنید. امام حسین را هم کشتند و رفتند. دفن نکردند. فقط امام حسن را دفن کردند. او هم در تشییع جنازه، جنازه را تیرباران کردند. ای کاش امام حسن را هم تشییع نمیکردند. پنج نفر از اهلبیت که گل سر سبد هستی بودند، هیچکدام تشییع جنازه نشدند. خدایا تمام عزاداریهای تاریخ گذشته و تاریخ الآن، همه اینهایی که در این ایام عزاداری کردند، عزاداریهایشان را قبول، بی آفت و ذخیره قیامت قرار بده. دعاهایشان را مستجاب کن. خدایا ما را امت واقعی پیغمبر، شیعه واقعی امیرالمؤمنین و یار واقعی حضرت مهدی قرار بده. نسل ما را تا آخر تاریخ از بهترین مؤمنین و مؤمنات قرار بده. کمبودها و نارسیها و ضعفها جبران و سیئات ما را تبدیل به احسن بفرما. در قرآن یک آیه داریم «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» (فرقان/70) یعنی خدا بدیها را تبدیل به خوبی میکند. چطور؟ مثل باغچه! باغچه آب کثیف را فرو میدهد، گل بیرون میآید. آب بد بو در باغچه میرود و گل خوشبو بیرون میآید. این یعنی چه؟ یعنی خدا میتواند بدیها را تبدیل به خوبی کند. خدایا سیئات ما را تبدیل به حسنه و ذخیره قیامت قرار بده.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
«سؤالات مسابقه»
1- آغاز و پایان اذان، بر چه امری تأکید دارد؟ 1) توحید 2) نبوت 3) قیامت 2- امام رضا علیه السلام، چه کاری را مانند نمازهای یومیّه مقید بود؟ 1) روزه گرفتن 2) انفاق کردن 3) مسواک زدن 3- آیه 24 سوره انفال به چه امری اشاره دارد؟ 1) اجابت دعوت پیامبر 2) استجابت دعای مؤمنان 3) استجابت دعای نیازمندان 4- در روایات، چه تعبیری درباره انسانهای بیتفاوت به کار رفته است؟ 1) مشرک 2) مرده 3) منافق 5- آیه آخر سوره فتح، بر کدام ویژگی یاران رسول خدا اشاره دارد؟ 1) مقاوم در برابر دشمنان 2) مهربان نسبت به مؤمنان 3) هر دو مورد
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2658