نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2692
1- برتری تفکر دینی بر تفکر غیر دینی 2- نقش نشاط در کارهای نیک 3- نشاط در نماز و عبادات دینی 4- عمل بر اساس سخن و سیره اولیای دین 5- دوری از خواب و خیال و خرافات در زندگی 6- تقلید، یعنی رجوع به کارشناس خبره دین 7- اخلاص در کارها برای خدا
موضوع: ویژگی های بهترین کار در قرآن(2) تاريخ پخش: 24/04/94
بسم الله الرحمن الرحيم «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
این شب عزیز را به همه تبریک میگویم. خدا انشاءالله کارهای شما را قبول و ذخیره قیامت قرار بدهد. بحثی که داشتیم این است که همه یک جنب و جوشی دارند. بیکار کسی نیست. هرکسی یک کاری میکند. منتهی انتخاب کار احسن مهم است. این شب عید فطر و روز عید فطر و دم افطار، همه اینهایی که روزه گرفتند و روزه خوردند، حالا آنهایی که عذر داشتند، مسافر بودند، بیمار بودند، آنها حسابشان جداست. اما آنهایی که مخلص شکم بودند، یعنی شکم تا گفت: میخواهم، گفت بله قربان. نگفت: دو سه ساعت صبر کن. شکم ذلیل بودند. یکی از اولیای خدا دکان قصابی رفت، گوشت بخرد. یادش آمد پول همراهش نیست. رد شد. قصاب گفت: چرا گوشت نخریدی؟ گفت: پول همراهم نیست. گفت: آقا من مخلص شما هستم. مغازه برای شماست.گوشت بگیرید، بعداً پول بدهید. گفت: به جای اینکه بگویم، بعداً پولت میدهم. به شکمم میگویم: بعداً گوشتت میدهم. چرا گوشت نسیه کنم؟ من الآن گوشت بخرم بخورم. به تو بگویم: فردا پول. به جای اینکه به تو بگویم: فردا پول، به شکمم میگویم: فردا گوشت. شکم ذلیل نیستم. هردو میگذرد ولی آن کسی که روزه گرفته، تمام وجودش شاد است، و آن کسی که روزهاش را خورده هیچ! دنیا همین است. رنجها میگذرد و اجرش میماند.
1- برتری تفکر دینی بر تفکر غیر دینی
حالا میگویم: بگذار من امشب به سیم آخر بزنم. میگویند: فلانی به سیم آخر زده است. من هم امشب به سیم آخر بزنم. گیرم قیامتی نباشد. اگر قیامتی هم نباشد، ما نباختیم. آن آقا دو بعد از ظهر خورده و ما هشت بعد از ظهر خوردیم. قیامتی هم نباشد ما ضرری نکردیم. اما اگر قیامت بود، که به هزار و یک دلیل هست، آن شکمو چه خواهد کرد؟هرکس یک ذره عقل داشته باشد، و با همان عقلش فکر کند میبیند مذهبیها برنده هستند. در حجاب هم همینطور است. ما آن کسی را که حجابش بد است، با کسی که حجابش خوب است، نیم کیلو فرق لباس دارند. چون بیحجاب لخت که نیست. بالاخره لباسشان یا کوتاه است و یا نازک است. یک ترازو بیاوریم و لباس نازک را در یک کفه بگذاریم، لباس غیر کامل را هم در یک کفه بگذاریم. نیم کیلو فرق دارند. یک خانم نیم کیلو بخاطر حجابش لباسش یا ضخیمتر است یا گشادتر است. حالا اگر قیامت هم نبود، آن کسی که حجابش کامل است چه ضرری کرده است؟ فقط این خانم هفتاد کیلو است، این شده هفتاد کیلو و نیم. هشتاد کیلو است. چهل کیلو است. هرچه هست، نیم کیلو اضافه بار دارد. گیرم قیامت نباشد، حجابدارها ضرری نکردند. اما اگر قیامت بود، که به هزار و یک دلیل هست، آن بیحجابی که در خیابانها دلبری کرده است، چه جوابی دارد بدهد؟! حدیث داریم روز عید فطر افرادی که میروند نماز جمعه بخوانند یاد قیامت بیافتند. که از قبرها گروهی به سمت بهشت میآیند. گروهی به سمت جهنم میآیند. آن کسی که زکات و فطره داده و روزهاش را هم گرفته و قرآنش را هم خوانده، عبادت انجام داده و از ماه رمضان استفاده کرده، با چه حال و هوایی است؟ و آن کسی که این کار را نکرده غم زده است. همیشه برنده مذهبیها هستند. انسان یک چند میلیونی برمیدارد و مکه میرود. قیامت هم نبود. حالا ما این همه میلیونها خرج کردیم، دو میلیون، پنج میلیون کمتر و بیشتر خرج مکه کردیم. قیامت هم نباشد، یک حاجی که یکبار رفته و دو سه میلیون هم خرج خودش کرده، ضرر نکرده است. حالا گیرم روز قیامت هم نبود که نبود. این نمازی که ما میخوانیم چقدر طول میکشد؟ کل نماز ما نیم ساعت میکشد. هفده رکعتش نیم ساعت طول میکشد. قیامت هم نباشد نماز خوان چه ضرری کرده است؟ اما اگر قیامت بود که به هزار و یک دلیل هست، تارکالصلاة چه خواهد کرد؟ این حرفهایی که میزنم برای امام رضا است. امام رضا فرمود: اگر خواستید با کسی بحث کنید، این رقمی بحث کنید. بگویید: یا قیامت هست یا نیست. تعاونی حساب کنید که مشتری شوند. سفت نگویید. بگویید: یا قیامت هست یا نیست. اگر قیامت نبود، مذهبیها نیم کیلو بخاطر حجابشان اضافه بار دارند. چند میلیونی را بیست روز تا یکماه مکه رفتند. نهارشان را هم در سال به جای دو بعد از ظهر شش و هشت خوردند. قیامتی هم نباشد، مذهبی هیچ ضرری نکرده است. مثل یک رانندهای که یک جک و زاپاس و چراغ قوه یک زنجیر برمیدارد. حالا اگر نیازی به زنجیر چرخ و زاپاس نبود، ضرری نکرده است. چهل مسافر دارد، این هم به اندازه وزن یک مسافر است. تمام یک لاستیک و جک و یک چراغ قوه و یک نایلون و یک آفتابه و همه اینها به اندازه یک آدم نمیشود. تو که چهل مسافر داری، به اندازه یک مسافر هم کمکهای اولیه در صندوق عقب بگذار. اگر نیاز هم نبود، ضرری نکردی. اما اگر به هریک از اینها نیاز بود، آدمی که زنجیر و چراغ قوه ندارد، کلت برای دشمن ندارد، جک و زاپاس ندارد، چه خاکی بر سرش خواهد کرد؟ همیشه مذهبیها برنده هستند و افراد لاابالی باختند. از نظر عقلی باختند. این حرف برای امام رضا است. ما هم میتوانیم به امام رضا عیدی بدهیم؟ بله. الآن صلواتی ختم میکنید و ثواب این صلواتها را به امام رضا هدیه میکنید. (صلوات حضار) دیشب بحثی که مطرح کردیم این است که همه جنب و جوشی دارند، منتهی اینکه بهترین کار چه کاری است، 27 مورد را اینجا نوشتیم و هفت موردش را گفتیم. با چه نیتی باشد؟ کار مدتدار باشد. افراد زیادی از آن کار استفاده کنند. سرعت داشته باشد. این را هم که گفتم: میگویند عجله کار شیطان است، یک جاهایی عجله کار شیطان است و یک جاهایی عجله کار خداست. همیشه اینطور نیست که عجله بد باشد. فرمان خدا باشد. ما اینها را گفتیم.
2- نقش نشاط در کارهای نیک
یکی اینکه کار باید با نشاط باشد. این نشاط ارزش کار ما را بالا میبرد. امام زینالعابدین وقتی میخواهد از ماه رمضان جدا شود گریه میکند. میگوید: ماه رمضان حیف که داری میروی. ما میگوییم: خوب شد که رفت! تمام شد… الحمدلله! نماز هم که میخوانیم، میگوییم: ما که نماز خواندیم، راحت شدیم. یعنی گیر افتاده بودیم. به بچهمان هم میگوییم: بلند شو نمازت را بخوان، راحت شوی. یعنی گیر افتادیم. نماز یکی از کارهایی که هست باید با نشاط باشد. قرآن یک قاموا داریم، میگوید: «اقاموا»، «اقاموا» یعنی «اقاموا الصلاة» اقاموا یعنی با نشاط، «قَامُوا» یعنی زورکی است. اگر بفهمیم یک مرجع تقلید گفته: نماز صبح واجب نیست، شاید بخش عظیمی از مردم بروند مقلد او شوند. ای قربان این آقا بروم، این آقا خوب است. گفته: نماز صبح واجب نیست! قرآن انتقاد میکند از کسانی که وقتی نماز صبح میخوانند با کسالت هستند. بشنوید… (وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى) (نساء /142) در حال کسالت نماز میخوانند. با نشاط نماز بخوانیم. یک کشته در جاده افتاده بود. یک قبیله می گفت: این کشته و یک قبیله میگفت: این کشته است! درگیر شدند، نزد حضرت موسی رفتند. گفتند: از خدا بخواه قاتل این کیه؟ خدا گفت: خدایا این را که کشته است؟ خدا به موسی دستور داد یک گاوی را بکشید، کشته گاو را به این مرده بزنید، مرده، زنده میشود. خودش میگوید: مرا چه کسی کشته است! این بنی اسرائیل شروع کردند گاو رنگش چطور است؟ شکلش چطور است؟ سنش چطور است؟ اینکه میگویند: بهانههای بنی اسرائیلی همین است. اول گفتند: گاو سنش چقدر باشد؟ رنگش چطور باشد؟ هی چانه زدند، چانه زدند. آخر میگوید: (فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ) (بقره /71) ذبحوها، یعنی گاو را ذبح کردند، کشتند. اما «وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ» نکشتند! یعنی چه؟ کشتند، نکشتند. چرا خدا اینطور گفته است؟ کشتند، نکشتند. برای اینکه کشتند یعنی کشتند. اما چون با نشاط این دستور را عمل نکردند، انگار نکشتند. آقا، خانم شما میگوید: پول بده! پول را اگر پرت کنی برایش، میگوید: نمیخواهم. بردار برو! قرآن میگوید: گاو را کشتند. بعد از کشتن میگوید: نکشتند. کشتند، نکشتند. کشتند یعنی در عمل کشتند. نکشتند، چون نشاط نداشتند. یکی از علما را خدا رحمت کند. آیت الله مشکینی میگفت: یکی از علما وقت مرگ وصیت کرد که همه نمازهای مرا دوباره قضا کنید. گفتند: مگر نخواندی؟ گفت: چرا خواندم. مگر نمازت باطل بوده؟ گفت: نه. من سر نماز از اینکه با خدا حرف میزدم لذت میبردم. چون کیف میکردم، حالا که میخواهم بمیرم، میترسم نماز برای خدا نبوده باشد، برای کیف خودم بوده باشد. نشاط باشد.
3- نشاط در نماز و عبادات دینی
این نشاط مسأله مهمی است. نماز با نشاط. و لذا یک آیه داریم. (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُكَارَىٰ) (نساء /43) اگر مست هستید، سر نماز نروید. بعضی مستی را گفتند: حتی اگر نشاط نداری، نمازت را عقب بخوان. اول وقت است، آقا حرم میروی. چه وقت نشاط داری؟ همان زمانی که نشاط داری، بایست. اگر نشاط کاری را ندارید، انجام ندهید. یعنی عبادت خدا را با زور به خودتان تحمیل نکنید. بعضیها نشاط دارند، همین شب عید فطر نماز داریم، دو رکعت نماز داریم. رکعت اول هزار قل هو الله. خوب کسی نشاط ندارد، نخواند. یک کسی پرسید: رکعت اول هزار قل هو الله؟ رکعت دوم چند تا؟ گفت: در رکعت اول می میری؟ منتهی اگر زنده بودی، رکعت دوم یک قل هو الله دارد. البته میمیری برای کسانی است که مثل من هستند،که نشاط ندارند. وگرنه علامه امینی صاحب کتاب الغدیر در همین مشهد یک ماه رمضان بود، شبی هزار رکعت نماز میخواند. شبهای طولانی زمستانی. از غروب تا اذان! هزار رکعت نماز را در یک شب میخواند، چون ما معتقد هستیم و روایت داریم حضرت امیر هزار رکعت نماز میخواند، یک عده مخالفین میگفتند: شما شیعهها دروغ میگویید. نمیشود هزار رکعت نماز خواند. علامه امینی سی شب مشهد آمد. ناقل این حرف هم بنده هستم از آیت الله مروارید. آیت الله مروارید یکی از علمای نود ساله مشهد و از علمای درجه یک مشهد بود. ایشان به من گفت: شبی هزار رکعت نماز! آیت الله العظمی خویی یکبار تصمیم گرفت بخواند تا هفتصد رکعتش را خواند و دیگر آن سیصد رکعتش را نتوانست بخواند. چون ایشان یک مقدار چاق بود. البته علامه امینی هم چاق بود. ولی آن دیگر تا هفتصد رکعتش را خواند. خسته نمیشد؟ نه. چطوری؟ مثل ماهی. ماهی از شنا خسته نمیشود. همانطور که ماهی از شنا خسته نمیشود، بندگان خدا… افرادی که عاشق باشند… من مثالی زدم. گفتم: فوتبالیستها استخوان پایشان هم بشکند متوجه نمیشوند. چون عشق گل زدن دارد. آدم عاشق که شد متوجه نیست. نماز و هر کار دیگر با عشق باشد. با نشاط باشد. دعا میخوانید اگر دیدید متوجه نیستید مفاتیح را ببند و یک دقیقه استراحت کن و بلند شو قدم بزن. دعا کیلویی و متری نیست. ساعتی هم نیست، نشاطی است. این هم یک مورد.
4- عمل بر اساس سخن و سیره اولیای دین
دوم راه طی شده بروید. بعضی از خودشان یک راهی را خلق میکنند و معلوم نیست و مبنا هم ندارد. آیا آیه داریم؟ آیه نه. حدیث داریم؟ نه. سیره پیغمبر و امامان ما این کار را داشتند؟ نه. همینطور یک چیزی را درمیآورد. مثل خیلی ختمهایی که الآن در جلسههای زنانه است. ما هرچه فکر میکنیم این ختم انعام کجا بوده؟ ما که نفهمیدیم. من بالای پنجاه سال است که طلبه هستم. نیم قرن است آخوند هستم نفهمیدم. این خانم از کجا فهمید؟ برای حفاظت اول مفاتیحها، کسی در خواب فلانی را دید و گفت: این دعا را به هفت نفر بنویس، او هم به هفت نفر دیگر و او هم به هفت نفر دیگر… تو چه کاره هستی که برای من چیز میگویی؟ مبنای اینها چیست؟ راهی باید باشد که طی شده باشد. یعنی یک عده از اولیای خدا و معصومین سفارش کرده بودند. این کارهایی که میکنند، اینها خیلیهایشان…کاشان ما یک غلطی هست، نمیدانم شهرهای دیگر هم این غلط هست یا نه؟ میگویند: فلانی را چشم کردند. میگویند: خوب چه کنیم بفهمیم چه کسی است؟ میگوید: یک زغال را کنار یک تخم مرغ بگذار، فشار بده هرجا تخم مرغ شکست، معلوم میشود او چشم زده است. یک مرتبه میگویند: محسن قرائتی شکست… قرائتی چشم زده است. بابا از زرده تخم مرغ تو آدم میشناسی. یک نفر میگفت: رفتم نجف به امیرالمؤمنین متوسل شدم، که امشب به خواب ما بیا و بگو: مجتهد اعلم کیست؟ من میخواهم از مجتهد اعلم تقلید کنم. شب به خواب من آمد و گفت: مجتهد اعلم فلانی است. من هم مقلد او شدم. گفتم: به او بگو: شما بیخود این تقاضا را کردی و این خواب هم ارزش ندارد. مجتهد اعلم را باید علمای قم بگویند. علمای نجف بگویند. خواب دیدی که اعلم است. اینها راههای طی نشده است. یعنی راههایی است که مبنا ندارد. در وزارتخانههای ما و در ادارهها و سازمانهای ما هم از این کارها میشود. یکوقتی میخواستند یک قراردادی ببندند، یک قرآن ده میلیارد تومان. گفتیم: ده میلیارد تومان برای یک قرآن، مگر چیست؟ گفتند: آخر تمام ورقهها چوب است، هر کلمهای هم مثلاً «قل هو الله احد» با چوب انار است. «الله صمد» با چوب پسته است. «لم یلد و لم یولد» با چوب گردو است. هر کلمهاش با یک چوبی است. گفتیم: خوب حالا یک چنین قرآنی ده میلیارد تومان چند سال طول میکشد؟ بعد گفتیم: این قرآن را چه کسی میخواهد بخواند؟ بعد گفتیم: خاصیت این قرآن چیست؟ گفت: در یونسکو ثبت میدهیم. گفتم: اوه اوه اوه! حضرت عباسی الاغ روز قیامت یقه ما را میگیرد. میگوید: من به اندازه یک خر، خر بودم. تو چند تا خر هستی؟ آخر قرآن چاپ شده که ما با چوب کلمه درست کنیم و بعد در یونسکو ثبت بدهیم؟ من فکر میکنم بعضیها را خدا گفته: انشاءالله خیر از عمرت نبینی. انشاءالله خیر از مالت نبینی. انشاءالله خیر از فکرت نبینی. در خواص هم هستند. آدمهای تحصیلکرده رده بالا هم هستند، تصمیمهایی که میگیرند، راه… به نظر خودشان هم ابتکار میکنند. هر ابتکاری… به نظر خودشان پیشرفته هستند. این کلمه پیشرفته کجا بوده است؟ مگر هر چیزی پیشرفته است، مریضیها هم گاهی در بدن پیش میرود. میگویند: این مرض در بدن شما پیشرفت کرده است. میگویند: اوه… پیشرفت کرده است. مگر هر پیشرفتی خوب است؟ ممکن است سرطان هم پیشرفت کند. هر عقب گردی هم بد نیست. همه مریضها که دکتر میروند، میخواهند عقب گرد کنند. میگویند: آقای دکتر حال من به هم خورده است. محبت کنید یک دارو به من بدهید که به حال اولم برگردم. تمام بیمارها میخواهند به حال اولشان برگردند. پس هر برگشتی بد نیست و هر پیشرفتی خوب نیست. خدا به ما عقل داده است. قرآن نازل نشد که هر کلمهای را با یک چوبی، ده میلیارد در یونسکو ثبت بدهیم. اینها اعلی درجه حماقت است. حالا چه کسی چنین فکری را کرد، نمیگویم. چون اگر بگویم آبروریزی است. راه طی شده بروید. گاهی وقتها آدم یک فیلمهایی را میبیند که هرچه فکر میکند این کی واقع شده است. من که وقت فیلم دیدن ندارم. گاهی همینطور بریده بریده یک تکههایی را میبینم. یک شب دیدم در تلویزیون یک گاو صندوق در استخر است. میگویند: هرکس زیر آب رفت، این گاو صندوق را درش را باز کرد و بیرون آمد جایزه بگیرد. من گفتم: از روزی که گاوصندوق در کره زمین تا الآن اختراع شده است، آیا تا به حال گاو صندوقی در استخر گیر کرده است؟ اصلاً جای گاو صندوق در استخر است؟ این را چطور آنجا بردند؟ اصلاً چه کسی در عمرش نیاز داشته که زیر آب برود و گاو صندوق باز کند؟ به نظر خودشان هم این یک کار ابتکاری است. هر ابتکاری ارزش ندارد. هر شیرینی ارزش ندارد. هر پیشرفتی ارزش ندارد.
5- دوری از خواب و خیال و خرافات در زندگی
ما نباید دنبال موج برویم. خودمان فکر کنیم. گاهی یک چیزی را همینطور میگویند، موج راه میافتد. زن یک دنده از مرد کمتر دارد! بابا دروغ است. شما یک شب عمهات را بخوابان و دندههایش را بشمار. (خنده حضار) دندههای زن و مرد یکی است. سیزده نحس است. دروغ است! حضرت علی سیزده رجب به دنیا آمد. عطسه کردی صبر کن. دروغ است. حدیث داریم عطسه کردی، عجله کن. حرفتان را از مبنا بگیرد. نه از شاعر و … عارف و شاعر و کف بین و مرتاض و خواب… یکی از دوستان میگفت: شش ماه است خانم من با من قهر است. میگوییم: چه شده است؟ میگوید: من خواب دیدم تو یک زن دیگر هم گرفتی. چون خواب دیده شوهرش یک زن دیگر هم گرفته، با شوهری که بیدار است قهر میکند برای شوهری که در خواب دیده است. یعنی براساس خواب یک شوهر دیگر با شوهری که فعلاً هست،… باید کارها مبنا داشته باشد. اسمش را نمیبرم که بگویم: کجاست. یکی از شهرها دو منار ساختند، فاصله دو منارش سه متر و نیم است. آخر یک وقت یک منار این طرف است و یک منار آن طرف، توجیه دارد. آخر سه متر و نیم دو منار! هرچه فکر کردم مخ این مهندس و مخ معمار و مخ بانی… فقط میگویم: اینها نفرین شده هستند. گفتند: انشاءالله خیر از عمرت نبینی. در فاصله سه متر و نیم دو منار هست. کارهایی که از غیر مجتهد جامع الشرایط… وصیت میکند کجا مرا خاک کنید. بابا بگو: هرجا راحت هستند. تا زنده بودی که اذیت کردی. دیگر در مردنت ما را اذیت نکن. بگو: هرجا راحت هستید. هرجا راحت هستید ما را خاک کن! در یکی از شهرها دو جناح سیاسی بودند، یکی گفت: جبهه میروم. برای یکی از این جناحهای سیاسی بود. گفت: اگر شهید شدم و برگشتم، آن جناح سیاسی مخالف من راضی نیستم برای تشییع جنازه بیاید. یعنی تا زنده بود خط سیاسیاش فتنه کرد. با مرگش هم خط سیاسی را بیشتر جر داد. یک نفر دیگر وصیت کرد و گفت: اگر من در جبهه شهید شدم، وقتی جنازه مرا خاک کنید که این دو جناح سیاسی تشییع جنازه من بیایند. یعنی یکی با جنازهاش وحدت ایجاد میکند، یکی با جنازهاش تفرقه ایجاد میکند. اینکه میگویند: آدم باید عقل داشته باشد، راه طی شده باشد.
6- تقلید، یعنی رجوع به کارشناس خبره دین
دینمان را باید از مرجع تقلید بگیریم. شیعه یک امتیازی دارد، کره زمین ندارد. تمام کره زمین به کارشناس رجوع میکنند. یعنی تمام دنیا تقلید میکنند. یعنی چه؟ یعنی ساختمانش را به مهندس و معمار میدهد. در و پنجرهاش را به نجار میدهد. لباسهایش را به خیاط میدهد. مریض میشود دکتر میرود. تمام دنیا در مشکلاتشان به کارشناس مراجعه میکنند. زنده باد شیعه! چرا؟ میگوید: کارشناسی که به آن رجوع میکنی باید اعلم باشد. باسوادترین، با تقوا ترین و زاهد ترین، شجاع ترین و ترین… ترین… یعنی بهترین آدمها باید کارشناس باشد. دیگر نگویید: چرا تقلید میکنیم؟اصلاً در کره زمین یک نفر نیست که تقلید نکند. یعنی لباسش را به خیاط ندهد. بیمار میشود دکتر نرود. پس تمام آدمهای کره زمین تقلید میکنند، زنده باد شیعه… میگوید: تقلید باید از اعلم باشد نه از هرکس… دینمان، راهمان، فکرمان، وصیتمان، خرج کردنمان… بد نیست این خاطره را بگویم. یک کسی منزل ما آمد و گفت: آقای قرائتی امسال ماه رمضان مکه بودم. چه حالی! چه حالی! شبها نماز تراویح میخواندیم. پیشنماز مسجدالحرام گریه میکرد و ما هم زار زار گریه میکردیم. چند لیتر مردم اشک میریختند. گفتم: نماز تراویح حرام است. گفت: اِ… گفتم: بله. نماز تراویح حرام است. حضرت امیر فرمود: حرام است. حرام است. از بدعتهایی است که بعد از پیغمبر گذاشتند. گفت: پس از شب تا صبح حرام گریه کردم؟گفتم: بله. حالا گریه کن که چرا گریه کردی؟ گفتم: دیگر در مکه چه کردی؟ گفت: افطاری پهن میکردند. گفتم: خوب افطار آنها هم قبل از افطار ما است. آنها یک ربع زودتر افطار میکنند. پس روزهات هم باطل است. ببین وقتی آدم سوار موج میشود، هم میرود گریه میکند، هم روزه میگیرد، هم روزهاش را باطل میکند. هم نمازش را غلط میخواند. دستتان را در دست باسوادترین و باتقوا ترین بگذارید. فردا میخواهید زکات بدهید. بین خودت و خدا هرکس فقیر شرعی است. نگو: من این را دوست دارم، به این بدهید. از این بدم میآید، به این ندهید. بنا نیست هرکس را خوشت میآید و هرکس را بدت میآید… زکات فطره را باید به فقیر بدهی، چه خوشت بیاید و چه خوشت نیاید. نفسمان را باید کنار بگذاریم. شخصی را سراغ دارم که رفت سهم امام را به مرجعش بدهد. مرجعش گفت: خودت فقیر سراغ داری بده. ایشان گفت: نه، من خودم فقیر سراغ دارم ولی به او سهم امام و خمس نمیدهم. از جیب خودم میدهم. گفت: چرا؟ گفت: برای اینکه من نفس دارم. ممکن است این را دوستش داشته باشم، به او بدهم. او را دوست نداشته باشم، به او ندهم. پس هرکس را دوست دارم به او میدهم. اگر دوستی و میل خودم باشد دیگر قصد قربت نیست. زکات باید فقط برای ر ضای خدا باشد. نه اینکه خوشم میآید و بدم میآید. زکات مثل نماز است و خمس مثل عبادت است. عبادت یک درصد اگر تمام کارهایت درست باشد، فقط مکانی که میایستی برای غیر خدا باشد، نمازت باطل است. همه چیزت خداست، فقط آن مکانی که میایستی، برای این است که تلویزیون تو را نشان بدهد.
7- اخلاص در کارها برای خدا
یک کسی نماز میخواند، در قنوتش یک مرتبه دید دوربین آمد. وسط قنوتش یک مرتبه چنین کرد. (خنده حضار) اگر کسی مکانی بایستد که دوربین او را نشان بدهد، نمازش باطل است. اگر کسی همه کارهایش برای خداست. مکانش هم برای خداست، زمانش برای غیر خدا باشد، مثلاً اول وقت نماز بخواند که بگویند: این آدم خوبی است. باز نمازش باطل است. اگر یکی از واجبات برای غیر خدا باشد، نمازش باطل است. اگر یکی از مستحبات برای غیر خدا باشد، نمازش باطل است. اگر قیافهای که میگیرد، گردنش را کج کند، عبا روی دوش بگیرد. قیافهای که میگیرد برای غیر خدا باشد، باز نمازش باطل است. نماز مثل توپ است. یک سوراخ در آن برود کل فوتبال لغو میشود. آقای قرائتی حالا ما یک سوزن یک گوشه زدیم. بله یک سوزن یک گوشه زدی ولی بازی بهم خورد. یک ذره از عبادات برای غیر خدا باشد، باطل است. سعی کنید عبادتتان و عبادتمان سالم باشد. خالص باشد. از نااهل دینمان را نگیریم. از ناشناخته دینمان را نگیریم. دنبال آسانهایش نرویم. آقای قرائتی کدام مراجع خمس را میبخشند؟ میخواهم بروم با او حساب کنم. خدا خواسته باشد خمس تو را بدهد، جایش پر میشود. من بارها این حدیث را گفتم. امام جواد فرمود: اگر خمس بدهید، من امام جواد ضامن هستم مال شما کم نشود. نترس! قرآن میگوید: ( فَهُوَ يُخْلِفُهُ) (سبأ /39) جایش را پر میکنم. خدایا شب عید فطر است. کمتر از شب قدر نیست. بعد از شب قدر بهترین شبها است. احیا امشب خیلی مهم است. خوشا به حال کسانی که میتوانند، احیا بگیرند. و توفیق داشتند. چند دعا میکنم آمین بگویید. خدایا اگر ماه رمضان آخر ما مقدر شده، قبل از مرگ ما را ببخش و بیامرز و اول مرگ اول راحتی ما و روز قیامت، روز سرافرازی ما قرار بده. اگر شب قدر مقدر شد که ما عمر داشته باشیم، عمر ما را در راه رضای خودت قرار بده. خدایا امنیت کامل بر همه بلاد اسلامی حاکم بفرما. از الآن تا ابد قلب امام زمان را از ما راضی بفرما. کینه کسی را در ما قرار نده. بالاترین درجه ایمان و یقین و عقل و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت و عزت را به همه ما مرحمت بفرما. نسل ما را تا آخر تاریخ بهترین مؤمنین و مؤمنات قرار بده. هرچه در این ماه رمضان به خوبان دادی، به آبروی همان خوبها همه آنها را به همه ما مرحمت بفرما. ما را از زیانکاران قیامت و از اهل حسرت روز حسرت و از غافلین در دنیا قرار نده. همه اموات را بیامرز و همه مریضها را شفا بده. به همه بیهمسرها، همسر خوب و به همه بیمسکنها، مسکن خوب، به همه بیکارها شغل خوب، به همه بیسوادها علم مفید و به همه کدورتها صفا مرحمت بفرما.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2692