نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 343
بسم الله الرّحمن الرّحیم الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بینندگان عزیز بحث را در شب نوزدهم ماه رمضان میبینند. شب ضربت خوردن آقا امیرالمؤمنین، یک سلام بدهیم به نجف، به امیرالمؤمنین، السلام علیک یا ابالحسن، یا امیرالمؤمنین، و رحمه الله و برکاته. چون من معلم قرآن هستم اگر خدا قبول کند، آیاتی که درباره امیرالمؤمنین است خیلی است، چند تا از آن آیاتی که سنی و شیعه قبول دارند، مردم خودمان با آنها مأنوسند، آن آیات را میخوانم. شب عجیبی است امشب، شب نوزدهم شبی است که سی سال قبل پیغمبر به حال امشب گریه کرد، وقتی ستایش ماه رمضان را میکرد که رمضان چه ماهی است چنین و چنان است، رمضان یک بار دیگر هم گفتم، میگویند کیمیا را به مس بزنی طلا میشود. رمضان کیمیا است، به هرچی بخورد نرخش بالا میرود و لذا نفس کشیدن در ماه رمضان ثواب سبحان الله دارد، یعنی رمضان به نفس میخورد ثواب سبحان الله دارد، خوابیدن در ماه رمضان عبادت است، یعنی رمضان به خواب میخورد عبادت میشود، رمضان به یک آیه قرآن میخورد، انگار همه قرآن را خواندی. رمضان کیمیاست. درباره رمضان صحبت میکرد پیامبر، یعنی سی سال قبل از شهادت مولا، امیرالمؤمنین پاشد گفت بهترین کار در ماه رمضان چیست؟ فرمود ورع، تقوا، پیغمبر گریه کرد پرسیدند چرا گریه میکنی؟ فرمود در همین ماه رمضان تو را شهید میکنند. یعنی سی سال قبل از شهادت، رسول اکرم برای امشب گریست.
1- رابطه امام علی(ع) و امام مهدی(ع)
امیرالمؤمنین اول مظلوم تاریخ است، اول مظلوم تاریخ است. یک نکتهای بگویم خیلی قشنگ است. من این را از یک نفر از طلاب یمنی در قم یاد گرفتم. از حدود صد تا کشور طلبه در قم هست، دوازده هزار طلبه غیر ایرانی، ما با جمع اینها ماه رمضان بحثی داشتیم، یک خورده من صحبت میکردم یک خورده آنها صحبت میکردند، یکی از این طلبههای یمنی یک چیزی گفت برایم نو بود، توی هیچ کتابی ندیده بودم. گفت من درباره امیرالمؤمنین بحثی کردم، چون اهل سنت به لطف خدا، الحمدلله رب العالمین، حضرت مهدی را قبول دارند، حتی بن باز و وهابیها حضرت مهدی را قبول دارند که در آینده حکومت جهان به دست حضرت مهدی خواهد افتاد. میگوییم این حضرت مهدی کی است؟ میگوییم خوب شما مگر نمیگویید مردم باید جمع بشوند امام را تعیین کنند؟ شما خلیفه اول ابوبکر را گفتید مردم جمع شدند تعیین کردند، بسیار خوب، اگر واقعا امامت را باید مردم جمع شوند یک نفر را بگویند رهبر، جمع شوید یک مهدی درست کنید، مگر امام آخر مهدی نیست؟ امام آخر حضرت مهدی را جمع شوید، رأی بدهید، حضرت مهدی را انتخاب کنید. اینها میگویند نه مهدی را ما نمیتوانیم تعیین کنیم باید خدا تعیین کند، آنوقت آن یمنی میگفت من گفتم چطور امام آخری را خدا باید تعیین کند، امام اولی را مردم تعیین کنند. اگر بناست خدا تعیین کند هم اولش را هم آخرش را. اینکه امام اول را میگویید مردم جمع شدند رأی دادند امام آخر را میگویید نه، ما باید صبر کنیم تا خود خدا تعیین کند. اگر امام را باید خدا تعیین کند. بگذارید من از قرآن بگویم که از خود حرف بزنم. «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ»، موضوع به مناسبت شب نوزدهم رمضان، امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) در قرآن. در اینکه امام را کی باید تعیین کند، بوعلی سینا یک حرف دارد، حرف بوعلی سینا را بزنم. بوعلی سینا میگوید امام باید معصوم باشد و چون عصمت کیلویی و متری نیست، یک حالت درونی است، جز خدا کسی خبر ندارد، امام باید معصوم باشد و عصمت را جز خدا خبر ندارد پس امام را باید خدا تعیین کند. این حرف بوعلی سینا. قرآن میفرماید (;إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) (البقرة/124)، به حضرت ابراهیم گفت من تو را برای مردم امام تعیین کردم، کلمه انّی یعنی من، خدا میگوید من، من قرار میدهم تو را برای مردم امام. امیرالمؤمنین در قرآن آیات زیادی دارد، یک مقدارش را بگویم.
2- اعلام جانشینی امام علی در اولین دعوت پیامبر
1- آیه نازل شد (;أَنذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ) (الشعراء/214)، فرم دعوت را برایتان بگویم. پیغمبر اول مأمور شد خودش را اصلاح کند، اساتید دانشگاه، طلبهها، مربیان، پدر و مادرها توجه داشته باشید. اگر کسی خواست مربی باشد اول باید خودش را اصلاح کند و لذا اول به پیغمبر گفت خودت را بعد گفت خانم و بچه هایت را، بعد گفت فامیل هایت را، بعد گفت مردم مکه را، بعد گفت همه مردم را. یعنی همین طور این رقمی است. اول فرمود(ثیابک فطهر)، لباسهای خودت را تطهیر کن، (الزجر فاجهر)، عیب هایت را برطرف کن، آلودگی را کنار کن، اول از خودت، بعد(قل لنسائک و بناتک)، به خانمت بگو، به دخترهات بگو، بعد(عشیرتک)، به عشیره، به فامیلت بگو، بعد «لِتُنذِرَام الْقُرَى» الأنعام/92، به «أُمَّ الْقُرَى»، به مکه بگو، بعد(للناس کافه)، برای همه مردم بگو. خودت، خانمت، دخترت، فامیلت، مردم منطقه، کل کره زمین. وقتی آیه نازل شد «أَنذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ»، فامیل هات را دعوت کن، پیغمبر صلی الله علیه و اله وسلم، به امیرالمؤمنین فرمود یک غذا درست کن، غذا تهیه کرد از همین هم یک نکته میفهمیم که تبلیغ، بی مایه فتیر است. گاهی انسانی وقتی میخواهد دست به یک کاری بزند باید یک سوری هم بدهد. اجازه بدهید قرآن بخوانم، قرآن میفرماید: (;كُلُوا مِنْ الطَّیِّبَاتِ) (المؤمنون/51)، بعد میفرماید «وَاعْمَلُوا صَالِحًا»، یعنی یک چیز خوبی بخورید، یک عمل صالحی انجام بدهید، اول میگوید «كُلُوا» بعد میگوید «وَاعْمَلُوا». آیه نازل شد پیغمبر، فامیل هایت را هشدار بده، حضرت به امیرالمؤمنین فرمود غذا درست کن. غذایی درست کرد، در همان جلسه اول فرمود اولین کسی که به من ایمان بیاورد او جانشین من است و اول کسی که ایمان آورد امیرالمؤمنین بود. این یک.
3- نقش امام علی علیه السلام در حفظ جان پیامبر اسلام
3- شبی که تصمیم گرفتند پیغمبر را ترور کنند، گفتند فامیل مهمی دارد، هرکه پیغمبر را ترور کند فامیل قوی دارد، نابود می شود. گفتند از هر فامیلی یک تروریست، از هر فامیلی یک تروریست تعیین شدند، گروهی پیغمبر را بکشیم، فامیل پیغمبر هم میبینند با همه فامیلهای مکه درافتادند حریف نمیشوند، حضرت امیر جای پیغمبر خوابید، آیه نازل شد (;وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ) (البقرة/207)، بعضی مردم با خدا معامله میکنند. اینجا برای اینکه این فضیلت را بشکنند گفتند حضرت علی بخوابد کاریش ندارند ولذا مهم نیست، گفت جای من بخواب کاریت ندارند، مثل اینکه میگویند اینجا زلزله نمیشود خوب میخوابیم، این هنر نبوده، امیرالمؤمنین خودش میگوید، میگوید خوابیدم جای پیغمبر(ولست ادری)، یعنی نمیدانستم زنده میمانم یا زنده. . . ، خود امیرالمؤمنین به صراحت میگوید من نمی دانم، حالا منتهی بعضیها که بغض علی را دارند میگویند نخیر. این عمل جوری بود که خداوند به عمل امیرالمؤمنین مباهات کرد، خدا.
4- تولد امام علی علیه السلام در خانه كعبه
برای امیرالمؤمنین خیلی جای پا گذاشته. اصلاً تولد حضرت علی در کعبه شب سیزده رجب روز سیزده رجب، شب و روز سیزده رجب، تولد علی برای این است که مردم که رو به کعبه نماز میخوانند، هر که در نماز رو به کعبه نماز میخواند یاد علی هم بیفتد. خدا علی را گذاشت توی کعبه که مردم که وقت نماز رو به کعبه نماز میخوانند یاد علی هم باشند. این جاسازیها خیلی درس، اصلا باید گفت سیاست گذاری است اینها، این را میگویند سیاست. در طول تاریخ مردم رو به کعبه نماز میخوانند، خدا علی را میگذار توی کعبه تا توجه به کعبه، توجه به علی هم باشد. هرکی تشنهاش میشود آب میخورد میگویند بگو سلام بر حسین، تا به عدد هر عطشی حسین و کربلا مطرح شود. بعد از نماز میگویند تسبیح بگویید، این تسبیح تربت، سه چیز باعث میشود که نماز قبول شود؛ یا حضور قلب که آدم سر نماز حواسش پرت نباشد، یا اگر حواسش پرت باشد نماز مستحبی بخواند نافله بخواند، یا اگر هم حواسش پرت میشود هم حال نافله ندارد، لا اقل مهر کربلا. در هر نمازی مهر کربلا بلندترین نقطه بدن ما پیشانی است، هفده رکعت، هر رکعتی دو دفعه، دو هفده تا سی و چهار بار، روزی سی و چهار بار بلندترین نقطه بدن با خاک کربلا تماس میگیرد. اینها جاسازیهای عجیب و غریبی است. میگویند امام سجاد تسبیح تربتی داشت در مجلس ابن زیاد یا یزید میگرداند، گفتند این چی است؟ گفت فکر کردید تمام شد؟ ما میگوییم خاک کربلا را تسبیح کنند بگردانند، یعنی این خاک دیگر از بین نمیرود و کربلا زنده است. حرکتی که جای پیغمبر خوابید معروف است. (;وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنْ الْمُهَاجِرِینَ) (التوبة/100)، اولین گروه مهاجرین حضرت امیر بود با سه تا فاطمه. فاطمه بت اسد مادر امیرالمؤمنین، یکی هم فاطمه زهرا، فاطمه بنت زبیر.
5- حضور پایدار امام علی در جنگ احد
خوب، در جنگ احد هفتاد قسمت یا شصت قسمت، قسمتهای زیادی از بدن امیرالمؤمنین آسیب دیده بود، قسمتهایی بریده شده بود خون میآید، کفار هم مطمئن شدند که ما هفتاد و دو نفر را در احد کشتیم، راز هفتاد و دو تا نفهمیدم، رازی داره یا تصادف بوده، سه تا هفتاد و دو تا در تاریخ داریم، هفتاد و دو نفر در احد کشته شدند در یاری پیغمبر، هفتاد و دو نفر در کربلا شهید شدند، هفتاد و دو نفر در حزب جمهوری. چطور این سه تا هفتاد و دو تا درآمده، تصادف است یا یک رمزی توش است نفهمیدم. در احد هفتاد و دو نفر شهید شدند. عدهای هم فرار کردند و بالاخره کفار گفتند دیگه بریم بس است، وقتی رفتند دومرتبه به سرشان افتاد که برگردند. حالا ما یک عدهای را کشتیم این باقیها را هم لت و پار کنیم، تار و مار کنیم، یعنی کلک اسلام را یکجا بکنیم، به هر صورت حضرت فرمود زخمیها دومرتبه لباس رزم بپوشند، از کسانی که قبل از هرکس روی زخم هایش لباس پوشید آمد جبهه امیرالمؤمنین است. آیه نازل شد. (;الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمْ الْقَرْحُ) (آل عمران/172)، بعد از آن که «أَصَابَهُمْ الْقَرْحُ»، یعنی با اینکه بدنشان خونی بود، تا پیغمبر گفت بیاید آمدند. تازه یک چیز مهم، قرآن میگوید (;لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ) (آل عمران/172)، این انقلابیها هم اگر اهل تقوا باشند اجر دارند، یعنی ممکن است کسی بدنش تکه تکه هم شده باشد ولی بعد تقوایش را از دست بدهد اجرش را از بین ببرد. یک بار دیگر هم میگویم یک چیز مهمی به ذهنم آمد. زیادی گوش بدهید. در جنگ احد حضرت علی(ع) مواردی از بدنش آسیب دیده بود، خون از بدن مقدس میآمد، حضرت فرمود کفار دارند برمی گردند باز همان زخمیها بروید جبهه. امیرالمؤمنین با بدن زخمی حرکت کرد خدا نمیگوید برای امیرالمؤمنین اجر است، میگوید للذین اتقوا، للذین احسنوا منهم واتقوا اجر عظیم. یعنی سابقه انقلابی به تنهایی کافی نیست، جبهه و ترکش به تنهایی کافی نیست. امیرالمؤمنین بدنش خون میآمد در عین حال میگوید اگر احسنوا و اگر اتقوا، اجر عظیم. چون افرادی هستند در یک مرحله، دو ماه، سه ماه، چند سال از انقلابیهای درجه یک هستند در جبهه هم بودند بر که میگردند میبینی این اون نیست، فکرش اصلا یک جور دیگه دارد میشود. این خیلی مهم است. شب نوزدهم بینندهها بحث را میبینند. به امیرالمؤمنین گفتند چقدر میگویی اهدنا الصراط المستقیم، گفت من تا حالا راهم مستقیم است خبر از بعد ندارم بنابراین همه باید بگوییم اهدنا الصراط المستقیم، نمیدانیم فردا چه میشود. قصه طعام دادنِ یطعمون الطعام، قصهاش را همه شنیدید، از آیاتی است که امیرالمؤمنین محور است. در رکوع انگشتر دادن در قرآن آمده همهتان میدانید من توضیح نمیدهم، محور امیرالمؤمنین است. تنها کسی که در رکوع انگشترش را داد. از این یک نکته استفاده میشود که کمک به فقرا توی نماز است نه بعد از نماز. حضرت علی اشاره نکرد بنشین نمازم تمام شود، رسیدگی به گرسنهها توی نماز است نه بعد از نماز، به همین خاطر میگویند نمازِ بی زکات، قبول نیست.
6- امام علی، جان پیامبر در قرآن
امیرالمؤمنی جان پیغمبر است وقتی بنا شد نفرین کنند، گفتند چند نفر را بخواهید، «نَدْعُ أَبْنَاءَنَا»، بچه هایمان را میگوییم بیایند، «نِسَاءَنَا»، زنانمان را میگوییم بیایند، «أَنْفُسَنَا»، جانمان را میگوییم بیایند، «نِسَاءَ» زهرا بود، »أَبْنَاء» حسن و حسین بود، «أَنْفُسَنَا»، جانمان را میگوییم بیایند، آنوقت پیغمبر علی ابن ابیطالب را آورد. یعنی علی ابن ابیطالب جانِ پیغمبر است. قرآن میگوید در ماجرایی که، اینها را چون میدانید من دیگر توضیح نمیدهم. برای بچهها بگویم که ممکن است کم شنیده باشند. مسیحیها و مسلمانها تصمیم گرفتند نفرین کنند، هر نفرینی گیرا شد معلوم میشود آن کسی که نفرین کرده راهش حق است، گفتند چه کسی را دعوت کنیم؟ گفتند خانمها را، بچهها را، جانمان را، آنوقت از خانمها زهرا را آورد، از بچهها حسن و حسین را آورد کوچولو بودند، و از انفسنا، امیرالمؤمنین جانِ پیغمبر است.
7- آیهای كه تنها امام علی به آن عمل كرد
در قرآن یک آیه داریم فقط حضرت علی به آن عمل کرد، نه قبلش کسی عمل کرد نه بعدش. میآمدند تنگِ گوش پیغمبر میگفتند عرض خصوصی، وقت ملاقات خصوصی، هی درِ گوش پیغمبر حرف میزدند. آیه نازل شد پیغمبر مفت پیدا کردید؟ هرکه میخواهد با پیغمبر نجوا کند، خصوصی، درِگوشی صحبت کند برود یک صدقه بدهد. بلیطیاش کردند به قول امروزیها. هرکه میخواهد، پول بدهد به فقیر بیاید صحبت کند. تا دیدند پولی شد گفتند نه آقا غرض عرض سلام بود هیچ کاری نداریم. یک نفر صحبت نکرد با پیغمبر. امیرالمؤمنین درهمی داد آمد یک صحبتی کرد باز میخواست یک صحبتی دیگر کند آمد یک درهم داد، بعد آیه نازل شد نمیخواهد، مفت بروید صحبت کنید، فقط میخواستم به شما بگویم خیلی مردِ عمل، نیستید. تا دیدید پولی شد خلاص. این تنها آیهای است در قرآن که میفرماید «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمْ الرَّسُولَ» المجادلة/12ای مؤمنین وقتی میخواهید نجوا کنید با پیغمبر درِگوشی صحبت کنید، (;فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً) (المجادلة/12)، قبل از اینکه درِگوشی بگویید یک صدقه بدهید. از دَم تا دُم در رفتند. آیهای دیگر. جابر میگوید در فتح مکه همه بتها را شکستند رسیدند به بت هبل، روی پشت بام کعبه بود، کعبه هم کوچک بود مثل الان نبود، حضرت علی علیه السلام بر دوش پیغمبر بالا رفت و بتها را، آن بت هُبَل را شکست واین آیه تلاوت شد: «جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا» الإسراء/81. آیهای دیگر.
8- بشارت به شیعیان امام علی علیه السلام
قرآن میفرماید روز قیامت هرکسی را با رهبرش احضار میکنیم، یَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» الإسراء/71، هر گروهی را با رهبرش میگوییم پای پرچم کی سینه زدی؟ با همان رهبرت با هم بیایید. «فَمَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُ بِیَمِینِهِ»، افرادی که نامهشان دست راستشان میشود، خوشبختند. بعد امام باقر فرمود روز قیامت ندا میدهند لیقم فلان و شیعته، و فلان و شیعته، و فلان و شیعته، و علی و شیعته، میگویند علی ابن ابیطالب با شیعه هایش. در دعای ندبه میخوانیم(و شیعتک علی منابر من نور مبیضه وجوهه حولی فی الجنه). پیغمبر گفت یا علی شیعیان تو همسایه من هستند با صورتهای نورانی. خدایا بحث را بینندهها شب نوزدهم میبینند. تو را به جان پیغمبر که امیرالمؤمنین است ما را از بهترین شیعیان امیرالمؤمنین قرار بده(الهی آمین) خوب حالا زیاد آیه نخوانم یک خورده هم صحبت کنیم. بعضیها فکر میکنند مسئله امیرالمؤمنین یک مسئله تاریخی است. الان از مشکلاتی که جوانهای ما را تهدید میکند، مسئله فشار شهوت است. ازدواج مشکل، شرائط ازدواج سخت، اسلام یعنی امیرالمؤمنین و شیعه یک راه میانبری زده گفته ازدواج موقت ولی غیر از علی ابن ابیطالب حرام کرده. فاطمه زهرا فرمود یا بعضی از ائمه دیگر فرمودند اگر فلانی ازدواج موقت را حرام نکرده بود، احدی زنا نمیکرد. بخاطر اینکه حرام کرد در تمام زناهای تاریخ شریکند. مسئله علی امیرالمؤمنین، فقط عدالت امیرالمؤمنین، زهد امیرالمؤمنین، حکومت امیرالمؤمنین، گردنبند عاریه را از زینب گرفت و توبیخ کرد. الان بعد از 1400 سال باید رئیس جمهور از همکارانش قول بگیرد که شما فامیل هایتان را سرکار چی نیاورید. این کار 1400 سال پیش شد. 1400 سال عقب افتادیم. امیرالمؤمنین فرمود من اطلاعاتم به آسمانها بیش از اطلاعاتم به زمین است. از علم امیرالمؤمنین محروم شدیم. بسیاری از چیزهایی که باید بعد از قرنها کشف بشود اگر اهلش بود از امیرالمؤمنین میپرسید و چند قرن ما عقب نمیافتادیم. از نظر علمی عقب افتادیم. از نظر شهوت به زنا افتادند بعضی. از نظر عدالت قرنها کلاهمان پسِ معرکه شد. در ادبیات عقب افتادیم، در مناجات عقب افتادیم. یک ماه رمضان من سامرا بودم. طلبه نجف بودم، گفتند صد تا طلبه بروند سی روز ماه رمضان را بخوابند، شبها سی شب را احیاء بگیرند، روزها مقداری بیشتر بخوابند که سی شب احیا بگیرند که حرم حضرت هادی و حضرت عسگری، این دو تا امام عزیز، لااقل ماه رمضان درِ حرم باز باشد. ما هم جزء آن صد تا طلبه رفتیم. در سامرا شیعه پنجاه شصت تا بودند همه غیر شیعه بودند دو تا هم اذان آنجا میگویند. شیعهها مناجاتهای امیرالمؤمنین را میخواندند و باقیها چیزی نداشتند بخوانند.
9- اوج عرفان در كلام امام علی علیه السلام
من معتقدم که اگر دعاهای حضرت امیر را مطرح کنیم، همین دعای کمیل را، اگر بخوانیم چون ندارند مثل امیرالمؤمنین کسی نمیتواند صحبت کند، مثل بچههای امیرالمؤمنین کسی نمیتواند صحبت کند. کی میتواند اینطور به خدا بگوید: (لئن ادخلتنی النار اعلمت اهلها انّی احبّک)، خدایا اگر جهنمم ببری، توی جهنم شعار میدهم خدایا دوسِت دارم منو بسوزان ولی دوسِت دارم. کی میتواند اینطور حرف بزند، (صبرتُ علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک)، من این را نمیفهمیدم چطور امیرالمؤمنین میگوید من بر عذاب صبر میکنم، فراق تو را چه کنم؟ نمیفهمیدم، نفهمیدم و نفهمیدم تا دیدم یک عده از بندرعباس و بوشهر از راههای دور آمده بودند تهران، جماران، امام را ببینند. خوب ده بیست ساعت در ماشین بودند، خود منطقه جماران کوهستانی است این سربالایی را رفته بودند به هِنّ و هِن افتاده بودند، پولش چیزی نیست، اما وقتش، جونش، خستگی سفر، آخرش گفتند امروز امام ملاقات ندارد، این بیچارهها میگفتند ما سختی سفر را تحمل میکنیم، به نفس افتادن را تحمل میکنیم، اما چطور آمدیم و امام را ندیدیم. من اینجا فهمیدم صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک. سختی را تحمل میکنم، چطور شد تو را ندیدم. شما بچهتان در فلان پادگان سرباز است. پولی میدهید ماشین به ماشین با دردِسر میروید دمِ پادگان، میگویند بچهتان رفته مرخصی. حسابی حالت گرفته میشود اصلا یادت نیست چقدر پولِ، میگویی بچهام را ندیدم. صبرت علی عذابک، کی میتواند اینطوری بگوید؟ امیرالمؤمنین هزار رکعت نماز میخواند که کل عمر ما یک رکعت از آن نمازها امکان ندارد بخوانیم. گفتند شما میگویی تیر از پای علی میکشیدند حالیش نبود، راست میگویید؟ گفتم بله، در بازی فوتبال استخوان میشکند طرفِ فوتبالیست حالیش نیست، چنان عشقِ گل زدن دارد که استخوانش هم بشکند متوجه نمیشود. کسی که عاشق شد متوجه نمیشود. مگر زنهای مصر دستشان را نبریدند و نفهمیدند؟ آقا امیرالمؤمنین از نماز خسته نمیشد؟ نخیر، ماهی از شنا خسته نمیشود. فرزند امیرالمؤمنین امام سجاد میگوید خدایا من را میبخشی یا نمیبخشی؟ اگر ببخشی پیغمبرت خوشحال است، که بالاخره امت پیغمبر، امت پغمبر که هستم که، حالا امت گنهکار، اگر مرا ببخشی پیغمبر خوشحال است که امتش بخشیده شد، اگر مرا نبخشی شیطان خوشحال میشود که یک نفر را جهنمی کرد. بعد میگوید اختیار با خودت، شیطان را میخواهی خوشحال کنی یا پیغمبر را؟ کی میتواند اینطوری حرف بزند؟ کی میتواند سخنرانی کند که در کل سخنرانیاش حرف الف و نقطه نداشته باشد. آن نمازش، آن اشکش، آن تربیت اولادش، آن زینبش، آن حسنش، آن حسینش، ولی باید ضربت بخورد. بهترین فردِ کره زمین بعد از پیغمبر در بهترین ماه، رمضان، بهترین وقت، سحر، بهترین مکان، مسجد، بهترین حالت، نماز، بهترین حالتِ نماز، سجده. هرچی بهترین است، برای امیرالمؤمنین است. السلام علیک یا ابالحسن. یا امیرالمؤمنین. تو را به حق محمد و آل محمد، خدایا به آبروی امیرالمؤمنین و اشکهایش و آهش و سوزش و نسلش و مناجاتش، آنچه شبِ قدر برای خوبان تاریخ مقدر کردی و میکنی و خواهی کرد، همه آنها را برای همه ما مقدر بفرما(الهی آمین). والسلام علیكم ورحمة الله و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 343