نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 348
موضوع: امام علی(علیه السلام)، شخصیت
تاریخ پخش: 72/12/12
بسم الله الرحمن الرحيم
بينندگان عزيز بحث را شب جمعه و شب بيست و يك ماه رمضان ميبينيد. برنامهي ما داستان انبياء بود امشب با اجازهي بينندهها و همهي شما بحث را تعطيل ميكنيم داستان را كنار ميگذاريم و از فردا شب ميگوييم.
1- برخي از فضايل اميرالمؤمنين
شب بيست و يكم، شب اميرالمؤمنين است. اميرالمؤمنيني كه فقط اگر فهرست فضائل ايشان را بشنويم زياد ميشود. چون شهادت آقا هست، آيهاي كه در اين مورد ميتواند باشد را با هم بشنويم. (مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً) (احزاب /23). شيعه و سني ميگويد كه حدود سيصد آيه در مورد اميرالمؤمنين نازل شده است. آيهي تطهير (وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً) (احزاب /33) دربارهي اميرالمؤمنين نازل شده است. پيامبر فرمود: هيچ پيامبري به اندازهي من زجر نكشيد و من هيچ مزدي از شما نميخواهم فقط اهل بيت و قرباي مرا دوست داشته باشيد. شيعه و سني گفتهاند: يعني علي را دوست داشته باشيد همان علي كه شهيدش كردند. قرآن ميفرمايد: آيهاي كه: (الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ) (بقره /274). كساني كه مال خودشان را شب و روز به فقرا ميدادند صورت خودش را ميپوشاند تا فقرا نشناسندش، علي بود. گفتند: يا علي! ميتواني سخنراني كني كه در سخنرانيت حرف بي نقطه باشد. در سخنراني شما حرف نقطه دار نباشد. فوري يك خطبه خواند كه در كل سخنرانيش حرف بي نقطه بود. يا علي! ميتواني سخنراني كني كه در كل سخنرانيت حرف الف نباشد؟ بله. اميرالمومنين آمد سراغ بچههاي يتيم، بچهها غم زده هستند هر چه خواست با اينها صحبت كند ديد اينها را غم گرفته، خواست يتيمها را بخنداند ديد اينها خيلي غمگين هستند با زانو و دست هايش راه رفت. صداي بزغاله درآورد، يك مرتبه بچه يتيم خنديد. يك كسي گفت: آقا. شما اميرالمومنين، رئيس حكومت اسلامي صداي بزغاله درمي آوري. فرمود: ميخواهم يتيمي بخندد. خندهي يتيم براي اميرالمؤمنين خيلي ارزش داشت. آيه (وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ) (اعراف /46). روز قيامت افرادي كه شناسايي ميكنند مردم را در جايگاه مخصوصي هستند، از بهترين مصاديق اين آيه، اميرالمومين است. كسي كه سورهي برائت را براي كفار در مكه خواند، اميرالمؤمنين است. سورهي برائت يك سورهي انفجاري بود. مرگ بر كفار، مرگ بر مشركين. مشركين نجس هستند و حق ورود به مسجد الحرام ندارند. تندترين و پتك ترين آيات نازل شد. چه كسي برود بخواند؟ وقتي آيه نازل شد به پيامبر دستور دادند اين آيه را خودت ميخواني يا كسي مثل خودت و لذا به افرادي هم كه داده بود پس گرفت به اميرالمؤمنين فرمود: شما برو آيه را بخوان. چه كسي ميتواند جاي پيامبر بخوابد؟ اميرالمومنين. آن شبي كه از هر قلدري از هر قبيله يك قلدري ريختند در خانهي پيامبر و خواستند پيامبر را بكشند پارچه را پس زدند ديدند اميرالمؤمنين است زير برق شمشير. چه كسي حاضر است خودش را جانش را قربان كند. اميرالمؤمنين كاري كرد كه خدا به او افتخار كرد. خداوند به جبرئيل و ميكائيل گفت: كدامتان حاضر هستيد قربان هم شويد. و بعد گفت اين جا اميرالمؤمنين جاي پيامبر خوابيده جانش را فدا كند. نزديك ترين افراد در احد به پيامبر، اميرالمؤمنين بود. در يكي از جنگها، شصت جاي بدن آقا خوني شده بود. و برش خورده بود. شصت جاي بدن آقا سوراخ شده بود. آمد خانه داشت پانسمان ميكرد. دوا ميگذاشت روي زخمها. يك مرتبه گفتند: رسول الله شما را ميخواهد. دو مرتبه روي خونها لباس پوشيد رفت بگويد يا رسول الله جانم فدايت چه ميگوييد؟ از شجاعت اميرالمؤمنين چه ميتوانم بگويم از علمش چه ميتوانم بگويم؟ جلد ششم الغدير مربوط به علم اميرالمؤمنين است. خليفهي اول گير ميكرد ميگفت برويد از اميرالمؤمنين بپرسيد. خليفهي دوم، خليفهي سوم. قضاوتهاي اميرالمؤمنين ميتواند براي دانشكدههاي حقوق دنيا، كتاب درسي باشد.
2- مناجات اميرالمؤمنين
اشك اميرالمؤمنين و مناجات اميرالمومنين: اميرالمؤمنين مناجاتي دارد در مسجد كوفه «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَي اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»(البلدالأمين/ ص319). مناجات دل رباي است همهاش آيهي قرآن است. ببنيد اميرالمؤمنين راجع به چه چيزي گريه ميكرد. «لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» نالهي حضرت علي(ع) را در مسجد كوفه در قتل گاهش بشنويد. ميفرمايد: خدايا من از قيامت ميترسم. چون در قيامت هيچ كس به درد هيچ كس نميخورد. جز كسي كه دل سالم داشته باشد. «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ». اميرالمومنين در مناجاتش در مسجد كوفه ميفرمايد: خداي من ميخواهم روزي كه مجرمين دست هايشان را دندان ميگيرند. چون يك آيه در قرآن داريم (فرقان/27) اينها كه رفيق بد ميگيرند و رفيق بد اينها را بي حجاب ميكند اهل قمار و مشروبات و ربا ميكند. قرآن ميگويد: اينها كه رفيق بد ميگيرند دست هايشان را گاز ميگيرند ميگويند كاش با فلاني رفيق نميشدم. بعد اميرالمؤمنين ميگويد: پناه به تو ميبرم سوال ميكند مرا امان بده. از آنروزي كه مجرمين دستهايشان را گاز ميگيرند. «وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا»(البلدالأمين/ص319). قرآن يك آيه دارد(الرحمن/41) كه مجرمين روز قيامت قيافهشان پيداست. از قيافهشان پيداست كه اين مجرم است. حضرت علي(ع) ميفرمايد: خدايا به تو پناه ميبرم از روزي كه مجرمين از قيافهشان پيداست كه اينها مجرم هستند و اينها را با قدرت مواخذه ميكني. «وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ»(البلدالأمين/ ص319). يك آيه داريم در قرآن(لقمان/33) ميگويد: در روز قيامت پدر به درد بچه نميخورد و بچه هم به درد پدر نميخورد همه از هم فرار ميكنند. اميرالمؤمنين در قتلگاه خودش مناجات ميكند با خدا ميفرمايد: پناه ميبرم به تواي خدا از روزي كه هيچ كس به درد هيچ كس نميخورد. «وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ يَوْمَ لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ»(البلدالأمين/ ص319). يك آيه در قرآن داريم(غافر/52) كه ميفرمايد: روز قيامت ظالم هر چه ميخواهد معذرت خواهي كند ميگويند خفه شو. يعني معذرت ظالمين ديگر فايده ندارد. «وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»(البلدالأمين/ ص319). حضرت علي(ع) ميفرمايد: خدايا علي را در آن روز نجات بده.
3- قيامت را نبايد فراموش كرد و در دعا بايد ياد قيامت بود
در قرآن و دعا يك چيزي است به نام نار. اين نار مسئله مهمي است. چون شبهاي قدر صد مرتبه ميگويند«الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ»(البلدالأمين/ ص402) صد بار ميگويند از آتش نجاتم بده. شب سيزده و چهارده و پانزده ماه رمضان دعاي مجير حدود هفتاد و پنج مرتبه ميگويند «أجرنا من النار»(البلدالأمين/ص362). حتي ميگويند وقتي وضو ميگيري حالا عربي نگوييد فارسي بگوييد ميگويند وقتي وضو ميگيري بگو. خدايا آن روزي كه صورتها سياه ميشود صورت مرا سياه نكن. وقتي دست راستت را ميشويي ياد قيامت باش. بگو خدايا آن زماني كه مجرمين را نامهشان را دست چپشان ميدهي نامهي مرا دست راستم بده. وقتي مسح پا ميكشي بگو خدايا آن پايي كه بايد از پل صراط رد شود پاي مرا نلرزان. مسئله اين است كه در كنار وضو و مسح سر و مسح پا در كنار هر شستني به ما گفتهاند ياد قيامت باش و ما متأسفانه (بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ) (ص /26). ما دو تا آيه در قرآن داريم. يك آيه داريم (لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ) (غافر /27). يعني ايمان ندارند به قيامت نه ما بحمدالله ايمان داريم اما يك آيه داريم، «بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ». ما جزء «لا يُؤْمِنُ» نيستيم. اما جزء «بِما نَسُوا» هستيم فراموش كرديم. ولي مگر ميشود انسان بداند قيامت هست وفراموش كند. آدم اگر بداند قيامت هست ناله مي زند. چه چيزي از خدا بخواهيم؟ مي رويد مسجد. همسر خوب، مسجد خوب، فرزند خوب، سلامتي مردم، آزادي اسرا، حفظ مرزها دعا كنيد همهي اينها را انجام بدهيد. ولي تمام اين دعاها مال شصت سال هفتاد سال است اين كه (خالِدينَ فيها) (آل عمران /136). يك آيه داريم خيلي آيهي عجيبي است. ميگويد (وَ يَأْتيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ) (ابراهيم /17). از هر سمت مرگ ميآيد اما نميميرد و آن روز قيامت است. مجرم چنان شكنجه ميشود كه هر لحظه مرگ را ميبيند از خدا ميخواهد كه خدايا مرگم بده. آه ميكشد براي مرگ ولي مرگ نيست. «خالِدينَ فيها». خيلي آيه در قرآن داريم ميگويد «خالِدينَ فيها». يعني هميشه هست.
4- نشانه اهل يقين و علامت مؤمن و منافق
يك جواني آمده بود مسجد. پيامبر(ص) بعد از نماز صبح نگاه كرد به اين جوان ديد رنگش پريده چرت ميزند فرمود: چطوري جوان؟ جوان گفت: الحمدلله من ايمانم كامل است يقين دارم. فرمود: يقين داري. كو علامتش؟ گفت: ديشب رفتم بخوابم ياد قيامت افتادم. قرآن ميگويد: پوست دست شهادت ميدهد ميگويد: من بودم كه سيلي زدم. من بودم كه با من دزدي كرد يا پا شهادت ميدهد كه من بودم كه با من به فلان جا رفت. پوست شهادت ميدهد؟ بله. اعضاء دست شهادت ميدهد. جوان گفت: من ديشب رفتم بخوابم، ياد قيامت افتادم در فكر بودم تا نزديك صبح خوابم نبرده و لذا صبح رنگم پريده خواب آلودم. پيامبر فرمود: اين جوان يقين دارد. اگر كسي گناه كند و او را طوري نشود معلوم ميشود منافق است. حديث داريم: اگر ميخواهيد بدانيد منافق هستيد يا مومن يك علامت دارد. علامت مومن اين است كه بعد از گناه ناراحت است و منافق گناه ميكند و ناراحت هم نيست. حديث داريم: مومن بعد از بيست سال ياد گناهش ميافتد رنگش ميپرد.
5- شب قدر شب آشتي با خدا و تجربه براي علي(ع) است
اميرالمومنين قيامت را ميديد در قتلگاه خودش در مسجد كوفه ناله ميكرد. «وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍشان يُغْنِيهِ»(البلدالأمين/ ص319). از امشب اين صدا قطع ميشود اذان قطع ميشود از امشب بچههاي يتيم منتظر ميمانند كسي در خانهشان را نميزند. شب قدر و شب بيست و يك شب آشتي با خداست. شب گريه براي اميرالمؤمنين و من فكر كردم تنها چيزي كه ما بتوانيم با آن دل حضرت مهدي(عج) را به خودمان متوجه كنيم همين است كه براي بابايش گريه ميكنيم چون گاهي براي مادرش گريه ميكنيم گاهي براي بابايش گريه ميكنيم. اين گريههاي براي حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت علي(ع) خيلي اثر دارد.
6- وضعيت مجرمين در روز قيامت
«وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ كَلَّا إِنَّها لَظى نَزَّاعَةً لِلشَّوىِّ»(البلدالأمين/ ص319). اين آيه قرآن است. اين مناجات دو تا امتياز دارد. يكي اينكه در مسجد كوفه جايگاهش بوده كه حضرت علي(ع) در آنجا به شهادت رسيدند. كه در قتلگاه خودش اين مناجات را خوانده است. دوم اينكه همهي مناجات آيه قرآن است. آيههاي قرآن را حضرت امير(ع) برداشته و به صورت مناجات درآورده است. يك آيه داريم كه روز قيامت پدر و فرزند و مادر و همسر و خواهر و برادر و همه از هم فرار ميكنند. چه طور يك وقت زلزله ميشود همه در ميروند. قرآن ميگويد روز قيامت (وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَديدٌ) (حج /2) را مردم مست هستند. نه اين كه مست هستند، عذاب خدا عقل را از سر اينها برده است. روز قيامت روز مهمي است. قرآن ميفرمايد: روز قيامت مجرم از پنج گروه التماس ميكند. مي گويد ترا به خدا كمك كنيد. ميگويند: فايده ندارد. مجرم ميآيد سراغ مجرم ميگويد: (إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُون) (ابراهيم /21). من در دنيا عقب تو آمدم مجرم شدم. ميشود كمكم كني. ميگويد: ما خودمان هم ميسوزيم. ميرود سراغ مومنين. ميگويد: مومنين ما با هم در يك دبيرستان بوديم. ميگويد: بله تو نماز نخواندي من خواندم تو حجاب نداشتي من داشتم تو حرام خوردي من نخوردم تو خيانت كردي من نكردم. تو دروغ گفتي من نگفتم تو دزدي كردي من نكردم. هر چه ميگويد در يك اداره و بازار و مدرسه بوديم ميگويد: بله با هم بوديم ولي خط فكري و خط عمليمان جدا بود. (يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُم) (حديد /14). بدكاران ميگويند: يك نگاه كنيد ما از نور شما استفاده كنيم. (انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً) (حديد /13). بد نيست مثالي بزنم احتمالاً اين مثال را شنيده باشيد. سابقاً حاجيها كه ميرفتند مكه، شب عيد قربان مراسم اين است كه همهي حاجيها در صحرا باشند. بنام صحراي مشعر. در آن زمان برق نبود لذا ايرانيها كه ميرفتند يك چراغ قوه با خودشان ميبردند. چون در آن شب عيد قربان در آن بيابان چادر نيست ساختمان نيست بيابان است و تاريك تاريك هر حاجي ايراني آنجا آدم زود گم ميشود يك چراغ قوه داشت آن جا بايد شن جمع كني اندازه شنهاي نان سنگك. هر حاجي بايد شصت الي هفتاد تا شن جمع كند براي فردا. بعضي حاجيها چراغ قوه نميآورند به هم ميگفتند: آقا ميشود چراغ قوهات را به من بدهي من هم شن جمع كنم؟ ميگفت: بايد از ايران بياوري. آنجا ميگويد: «انْظُرُوني نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ». ميشود نورت را به من بدهي نشان دهي. مي گويد بايد از ايران بياوري. اين جا جاي قرض دادن نيست. جاي قرض و فرض نيست. حدود هزار آيه راجع به قيامت است. حيف كه ما قيامت را فراموش كرديم. هرچه خداوند در نماز به ما گفت (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) (فاتحه /4) ياد قيامت بيفت. ما در «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» هم حواسمان پرت است. نمازي كه ذكر است ما در ذكر غافل هستيم. آن جا كه غافل هستيم هيچي. امام حسين ميفرمايد: من خوبي هايم بد است. بدي هايم كه هيچي ما در آن جا كه ذكر خدا را ميگوييم غافل هستيم آن جا كه غافل هستيم ديگر هيچ. امشب شب ملاقات علي با خداست ما هم ميخواهيم در مسجد خدا را ملاقات كنيم. يكوقت يكي از اولياء خدا آمد حرم حضرت علي(ع) يك طلبه رفت پشت سر ايشان(اولياء خدا) ايستاد. ميگفت: حضرت علي كه به ايشان توجه كند به ما هم توجه ميكند.
7- برخي ديگر از فضايل علي(ع)
اميرالمومنين چه كسي بود؟ گريهاش را بگويم يا كشاورزي او را بگويم. بيل ميزد كشاورزي ميكرد يك مزرعه درست كرد پانصد درخت خرما در آن بود. پاي هر درخت خرما دو ركعت نماز ميخواند. آن هم نمازي كه با توجه بود. شبي هزار ركعت ميشود ماهي سي هزار ركعت ببين سالي چه قدر ميشود. ما در يك ركعت از نمازهايمان توجه نداريم يعني ما در يك ركعت شبيه حضرت علي(ع) نيستيم. به امام زين العابدين(ع) گفتند چه قدر خودكشي ميكني در عبادت؟ فرمود: من كجا و علي كجا. بيخود نيست كه روايت شيعه و سني گفتهاند: «حُبُّ عَلِيٍّ إِيمَانٌ وَ بُغْضُهُ كُفْرٌ»(خصال صدوق/ ج2/ ص496) حب علي ايمان است و بغض علي كفر، اين درحديث شيعه و سني است. از علي چه ميتوانيم بگوييم؟ وصيتي كه دارد. ميشود وصيت او را گفت. مناجات هايش را و خطبههاي نهج البلاغه را. خيال نكنيد همه سخنان حضرت علي(ع) در نهج البلاغه است يك جلد نهج البلاغه داريم كه خطبه هاست بعد علما پيدا كردند خطبههايي را كه در نهج البلاغه نيست ولي از اميرالمومنان هست و صاحب نهج البلاغه به اين خطبهها دسترسي پيدا نكرده. بعد آن خطبههايي را كه پيدا كردهاند را چاپ كردند كه چندين برابر خطبههاي نهج البلاغه است. درست مثل كيسهي پولي كه بريزد و يك نفر چهار تاي آن را جمع كند. سيد رضي حدود هزار سال پيش آمده مقداري از خطبهها را جمع كرده ميگويد نهج البلاغه مال حضرت امير است ولي چندين برابر اين خطبهها مال حضرت علي(ع) است. جبهه هايش را بگويم. مگر ميشود گفت. علم او را بگويم. فرمود هر چه ميخواهيد بپرسيد. و بعد گفت در طول تاريخ چونهاي نيست كه بگويد هر چه ميخواهيد بپرسيد فقط من هستم كه ميگويم هر چه ميخواهيد بپرسيد. اميرالمومنين خيلي غصه خورد فرمود: من بيست و پنج سال در خانه نشستم مثل آدمي كه استخوان در گلويش گير كرده و مثل آدمي كه تيغ در چشمش است. بيست و پنج سال سوختم. خيلي مشكل است. آخه زن انسان را روبروي آدم بزنند. مشكل است. اگر حضرت زهرا(س) پيرزن بود كم غصه ميخوريم. زهرا جوان بود. اگر زهرا را روبروي شوهرش نميزدند غصه سبكتر بود. اگر روبروي بچهها نبود سبكتر بود. اگر زهرا حامله نبود ميكشتند او را اين طور دردناك نبود. اميرالمومنين سر نماز بود زهرا(س) حامله بود بين در و ديوار بود. امام حسين(ع) تشنه بود امام حسن(ع) سر نماز بود. امام سجاد مشغول عبادت بود. موسي بن جعفر در زندان بود. در چه شرايطي. خدايا. ما كه دلمان ميسوزد در طول تاريخ هر كس به حق و طرفدار حق ظلم كرد عذابش را زياد بفرما. خدايا. در طول تاريخ كساني كه طرفدار اهل بيت بودند و شبهاي نوزده و بيست و يك ميرفتند مساجد و گريه ميكردند عزاداري ميكردند قرآن سر ميگرفتند. الآن زير خاك هستند و اگر يك مصاحبهي راديو تلويزيوني با مردهها بكنيم بگوييم نظر شما چيست؟ ميگويند امشب را دريابيد. شب قدر مساوي است با هشتاد و سه سال يعني (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ) (قدر /3). هزار ماه مساوي است با هشتاد و سه سال.
8- شب قدر شب توبه واقعي بايد باشد
يك شب آن وقت در اين شب دعا كنيد. تصميم بگيريد توبه كنيم. توبهي واقعي گريه نيست توبهي واقعي يعني مال مردم را خوردي پس بده و توبهي واقعي يعني تصميم بگيريم نماز بخوانيم. خوش انصاف اين نماز چند دقيقه طول ميكشد كه ما نميخوانيم واقعاً نماز نصف زمان اتوي يك كت است. نماز به اندازهي وقت ناخن گرفتن است. رابطهي با خدا قطع شده است. توبه يعني رابطهي با خدا برقرار شود، توبه يعني بي حجابي را كنار بگذاريم. يعني حرام نخوريم. غيبت نكنيم. نه اين كه همهي گناهها را كنيم و برويم بك يا الله بگوييم اين توبهي ناقص است. خدايا توفيق توبهي كامل به ما مرحمت بفرما. تمام خير و بركاتي كه در شب قدر براي بندگان خوبت مقدر ميفرمايي به حق آبروي اميرالمومنين(ع) براي ما مقدر بفرما. ما را از محرومين و اهل حسرت و خسارت در دنيا و آخرت قرار نده. تمام پدران و مادران و علمايي كه ما را با اهل بيت آشنا كردند روحشان را از ما شاد، روح امام عزيز و شهدا از ما شاد و نسل ما را تا ابد از بهترين شيعهي اميرالمؤمنين و امت پيامبر و ياور حضرت مهدي(عج) قرار بده.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 348