responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 540

موضوع بحث: ايام فراغت – 1، تابستان و نسل نو

تاريخ پخش: 17/3/69

بسم الله الرحمن الرحيم

بحثى كه مي‌خواهم مطرح‌كنم بحث تابستان و بچه هاست. اما تابستان بخشى كه اوج دارد اينست كه 13 ميليون بچه رها هستند.

1- اهميت تعطيلي تابستان و سرمايه‌هاي ما

من امروز صبح پرونده كودك را ديدم از آموزش و پرورش مي‌خواهم كه به اين حديثها دقت كنند، اينها خيلى مهم است چون تابستان مهم است.
چند روز پيش در تهران سمينارى بود كه تمام امام جمعه هاى سراسر ايران جمع بودند فرصتى من داشتم كه در آنجا چند دقيقه سخنرانى كنم و گفتم كه تابستان از بسيارى شبها از جمله ماه رمضان و ماه محرم مهم‌تر است. چون تابستان 13 ميليون نسل نو براى چند ماه آزادند ولى در ماه رمضان فقط بيست و يكم تعطيل است. در محرم فقط عاشورا تعطيل است. يعنى زمان تبليغ در تابستان خيلى زياد است بايد چه كرد.
ما بايد دردمان بيايد تا كارى انجام بدهيم. يعنى بفهميم شاه بد است تا بياييم و انقلاب كنيم و بگويند مرگ بر شاه تا شاه را بيرون كنند.
بدونيم صدام به مملكت ما حمله كرده و دفاع لازم است آنقدر داوطلبانه بر جمهورى مي‌روند و 8 سال جنگ را اداره مي‌كنند.
ما بايد بدانيم كه وقتى مي‌گوييم بازسازى بهترين نوع باز سازى اين است كه آنچه بچه‌ها توي آوزش و پرورش كمبود دارند. معلمين يا امور تربيتى نرسيده كه تجديدى دارند تفريحشان كم بوده درسشان ناقص بوده هر رقم ضعيفى داشتند جبران كنيم.
توى يك خيابان مي‌فهميم كه چهار تا چاله است طورى مردم كوچه چون ماشينشان مي‌افتد توى اين چاله‌ها مي‌نشينند جلسه مي‌گيرد چه كنيم يك طومارى به شهدارى مي‌نويسند كه اين چاله‌ها را پركن.
بدونيم كم است و لازم است همه قيام مي‌كنيم.
بچه مي‌تواند پيغمبر باشد با اراده خداوند يعنى اينقدر ظرفيت را در بچه قرار بدهد. داريم كه حضرت يحيى و حضرت عيسى هر دو در كودكى به مقام پيغمبرى رسيدند، بچه مي‌تواند امام شود. امام جواد(ع) در كودكى به امامت رسيد حضرت مهدى هم در كودكى به امامت رسيد.
و خداوند بيشترين بخشش بخاطر زنها و بچه هاست كه مظلوم واقعه مى‌شوند و استعدادشان هدر مى‌رود.
بچه از روز اول بايد توى جامعه مطرح شود.
اسلام مي‌گويد زن همين كه بچه دار شد فورى يك گوسفند قربانى كنيد و يك آبگوشت درست كنند و مردم بخورند و در حق بچه دعا كنند كه مردم شهر و روستا بفهمند كه در اين خانه يك بچه اضافه شده است.
ساده نگيريم بچه رو.
1- كودك مي‌تواند از اولياي خدا باشد.
2- كودك بايد از روز اول مطرح شود.
3- فرزند صالح ميراث خداوند است.
امام صادق(ع) مي‌فرمايد ميراث خداوند به بنده‌اش اين است كه اولاد صالح به او مي‌دهد.

2- ارزش كار و كارآموزي در اوقات فراغت

امام حسن عسگرى مي‌فرمايد: «اللَّهُمَّ ارْزُقْهُ وَلَداً يَكُونُ لَهُ عَضُداً»(كشف‌الغمة، ج‌2، ص‌503) خوشا به حال مردمي‌ كه بچه‌اش شاگردش بشود.
و تابستان وقت خوبى است كه هنرها را انتقال بدهيم. با هزار تأسف بايد بگويم مادرهايى كه خودشان قالى بافند وقتى كه به او مي‌گويى به دخترت هم ياد بده مي‌گويد بس است خودم كه بافتم چى شد من مي‌خواهم دختر بى‌كار باشد. فوقش يك ديپلم فلج مي‌گيرد هيچ مانعى ندارد كه انسان ديپلم داشته باشد قالى هم ببافد. يك زمانى اگر يك مملكت ايران فلانى متوجه بشود. همان زنهاى شالى كه برنج مي‌كارند و همان زنان تبريز و كرمان و كاشانى كه فرش مي‌بافند. اگر بنا باشد ضربه اى به ايران بخورد هان زنان ما را نجات خواهند داد اما ديپلم فلجهائى كه در خيابانها مى‌روند، اينها خدمت كم مي‌توانند بكنند. خيلى به تحصيل ننازيد.
من يكى از مدارس و حوزه علميه ديدم توى زيرزمين چند تا ماشين ژاكت بافى است و چند تا مسئول هم دارد كه طلبه‌ها ضمن تحصيل، ژاكت بافى را هم ياد بگيرند.
هركسى بايد يك هنر داشته باشد. مي‌گويند در ژاپن وقت مفيد 12 ساعت است، در ايران 5/1 ساعت. درست است ايشان در اداره 8 ساعت بوده است اما اگر وقت مفيد را جمع بندى كنند، ميانگين وقت مفيد از 1 ساعت تا 3ساعت است.
گاهى ممكن است يك روضه خوان 3ساعت طول بكشد اما وقت مفيدش 30دقيقه است. از زيركار در مي‌رويم با كمال تأسف وقتى مي‌خواهد بگويد پدر من كارگر است يك جورى مي‌گويد كه انگار پدرش مجرم است. دين ما دينى است كه پيغمبر دست كارگر را مي‌بوسد و اميرالمؤمنين بيل دست مي‌گيرد ولى شيعه اميرالمؤمنين حال ندارد بيل دست بگيرد و هر روستائى كه باسواد مي‌شود بيل را مي‌گذارد كنار.
ما زمانى را بايد جشن بگيريم و بگوييم مملكت ما مستقل شد كه بگوييم ما امسال از خارج گندم وارد نكرديم هرگونه بگوييم ديپلم داريم آنوقت ژاپن مي‌گويد ما ليسانس داريم با مدرك ما هيچ مشكلى را از نظر اقتصادى نمي‌توانيم حل بكنيم جز اينكه مدرك و كار با هم باشد. از زير بار كار در مي‌رويم بچه مي‌گويد خوش به حال فلانى كار نمي‌كند.
يك زن آمده است پيش من و مى‌گويد: آقاى قرائتى من از اول عمرم بدبخت بوده‌ام گفتم چرا گفت: بس كه كار كرده‌ام.
اصلا فكرش عوض شده است كه كسي كه از اول عمرش كار مي‌كند مى‌گويد من بدبختم و كسى كه مفت خور است مى‌گويد خوشبختم. اين ضررى است كه ما ديده‌ايم.

3- ارزش فرزند با ارزش

روايت داريم كه: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنَّ الْوَلَدَ الصَّالِحَ رَيْحَانَةٌ مِنْ رَيَاحِينِ الْجَنَّةِ»(كافي، ج‌6، ص‌3) پدر باغبان است و محيط خانه باغ است و بچه هم‌گل است وبه گل هم بايد رسيد.
اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: من هيچ وقت توى دعاهايم نگفته‌ام بچه خوشگل مي‌خواهم بچه قد بلند مي‌خواهم من بچه‌اى مي‌خواهم كه وقتى نگاهش مي‌كنم ببينم او در خط خداست.
قرآن مي‌گويد: (ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً) (آل عمران /38) به بچه‌ها بايد رسيد.
انبياء وقتى براى بچه دعا مي‌كردند شيوه دعاهايشان اين بود كه بچه بايد نور چشمى باشد.
در روايات داريم «وَلَداً صَالِحاً»(بلدالأمين، ص‌347) اولاد صالح باشند.
در قرآن داريم ( لِيُقيمُوا الصَّلاةَ) (ابراهيم /37) بچه ما اقامه نماز كند.
داريم كه آدم بايد بچه‌اى را بخواهد كه زنده باشد.
(إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في‌ بَطْني‌ مُحَرَّراً) (آل عمران /35) بچه‌اى مي‌خواهم كه خادم اسلام باشد.
چندتا بچه داريد كيلويى يا مترى.

4- هدفداري در تولد و تربيت فرزند

مادر حضرت مريم وقتى حامله شد نمي‌دانست اين بچه دختر است يا پسر گفت خدايا من نذر كرده‌ام كه اين بچه‌ام آزاد باشد يعنى هيچ كارى نكند جز براى تو.
بچه بايد جهت داشته باشد. اينها بعد معنوى بچه است بعد مادى هم اينست كه انسان با بچه انس دارد. خوب مسئله غريزه و فطرت را هم نمي‌خواهيم فراموش كنيم. ولى يك وقت آدم مي‌گويد بچه مي‌خواهم كه با او مأنوس باشم.
بچه مثل تسبيح و زنجير و آدامس نبايد وسيله انس باشد بد غريزى و فطرى هم هست قرآن مي‌گويد (نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ) (بقره /223) زن و شوهر اگر خواستند بچه دار بشوند «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ» براى قيامتتان فكر كنند به قصد شهوت و لذائذ نباشد.
همان لحظه اى را پدر و مادر قصد بچه‌دار شدن دارند. قرآن همان لحظه مي‌گويد: به قيامتتان فكر كنيد، به فكر آينده باشيد.
قرآن در سوره اعراف گله مي‌كند آيه 189 مي‌فرمايد (هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفيفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرينَ) (اعراف /189) خداوند زن و شوهر را براى هم آفريد «فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفيفاً» زن حامله مي‌شد «فَمَرَّتْ بِهِ» يك مدتى كه گذشت «فَلَمَّا أَثْقَلَتْ» زن سنگين مي‌شود بچه بزرگ مي‌شود وقتى پدر مطمئن مي‌شود كه خانمش حامله است «دَعَوَا اللَّهَ» مي‌گويند خدايا «لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرينَ» اگر يك بچه سالمى به ما بدهي ما شكر مي‌كنيم. (فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَكاءَ فيما آتاهُما فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ) (اعراف /190) وقتى به اين عروس و داماد خدا بچه داد اول كه بچه نداشتند گفتند خدا به آنها بچه بدهد اگر بدهى شكر مي‌كنم وقتى خدا بچه به آنها داد خط فكرى بچه را عرض مي‌كنند.
خدايا اگر من يك باغ و استخر داشتم همه بچه هايم را مي‌آوردم تا شنا ياد بگيرند. مثل اين بخيلها در باغ را قفل نمي‌كردم مثل اينها كه ماشين دارند هركس را جلوى راهم ديدم سوار مي‌كنم و وقتى ماشين‌دار شدم گازش را بگيرم و بردم.
قرآن مي‌گويد: عروسها و دامادها تا ندارند خوش وعده هستند وقتى دارند به وعده‌شان وفا نمي‌كنند.

5- توجه به حليت غذا و تغذيه فرزندان

راجع به غذاى بچه اسلام خيلى صحبت كرده است.
پدر و مادر بايد به فكر اين نباشند كه خرجى بچه‌ها را بدهند غذاى طيب بدهد چون امام صادق فرمود: مال حرام اثر مي‌گذارد.
امام حسين(ع) روز عاشورا هرچى موعظه كرد هيچ كس گوش نداد آخرش فرمود شما غذاي حرام وام خورديد كه حرف امام حسين(ع) هم در شما اثر نمي‌كند.
نگويى خرجى گران است زن و بچه دارم هر دو درست اما بچه را وادار كنيد كه كار بكند.
اگر هم با هم كار بكنند يك مقدار هم زندگى قناعت باشد بهتر از اين است كه در فكر رفاه بچه‌ها باشيم. اما نبايد از هر راهى بچه را تغذيه كند.
قرآن يك قصه اى نقل مي‌كند از چند تا آدم انقلابى كه اينها رفتند توى غار پناهنده شدند از شر طاغوت و بعدها وقتى گرسنه‌شان شد گفتند ما انقلابى هستيم مبارز هستيم آدم ضد طاغوت نبايد هرچى را ديد بخرد و برويد غذاى سالم و حلال تهيه كنيد. اصلا انقلابى بودن ما با حرام خوردن جور در نمى‌آيد.
امروز يك نفر آمده بود نهضت سوادآموزى و مي‌گفت: من يك مقدار از پول نهضت را بردم به فلان جا. گفتم بايد برگرداني، حرام است.
اگر شما يك شاخه آهن را خلاف برداشتى و طبقه اول ساختمان را زدى بعد هم 10 طبقه روى آن ساختى اسلام مي‌گويد بايد 10 طبقه خراب شد تا آن آهن از طبقه اول جدا شود و به صاحبش داده شود.
انقلابى بودن با حرام خواري كه نمي‌سازد.
در جبهه يكي تير خورد و افتاد و هم گفند شهادت مبارك. پيامبر گفت اين شهيد نيست همه گفتند اين از مخلصين است. فرمود: لباس كه پوشيده است بدون اجازه پوشيده و كسى كه لباس بيت المال را بپوشد توى جبهه كنار پيغمبر هم شهيد شود ثواب شهيد ندارد.
عاق والدين هم همينطور است.
حضرت موسى گفت خدايا رفيق من حالش چه جور است گفت توى جهنم است اما اين كه شهيد شد گفتن درست اما اين آق والدين شد پدر و مادرش را مي‌سوزاند.
دين يك چيزى است كه همه چيزش به هم بند است.
آمدند گفتند فلانى عجب نمازى مي‌خواند، امام صادق(ع) فرمود: گول نمازش را نخوريد، ببينيد عقلش چقدر كار مي‌كنند «كَيْفَ عَقْلُهُ»(كافي، ج‌1، ص‌24).
گاهى ممكن است يكى نمازش خوب باشد ولى خل باشد.
يكى از دوست خود مي‌گفت 2 ساعت بعد از نصف شب آمدند در خانه‌مان را زدند ما از خواب بيدار شديم رفتيم پشت در گفتيم بفرما ديديم يك نفر آمده مي‌گويد من خواستم نماز شب بخوانم فكر كردم خانه خودمان سر و صدا است آمدم اينجا شب بخوانم. اين كمبود دارد.
نماز تنها فايده ندارد، بايد ببينيد اين عقلش چطور است. نماز مثل چشم است، اگر بند به مويرگ بود، مي‌بيند.
اگر بچه متولد شد، شير خانمى كه فاسد است را به او ندهيد.
مرحوم آيت الله شيخ فضل الله نورى را اعدام كردند پسرش هم ايستاده بود، كف مي‌زد. آخر سر معلوم شد پسرش شير زنى را خورده است كه از دشمنان على(ع) بوده است.
امام سجاد مي‌فرمايد: خدا تو كمكم كن كه بچه هايم را تربيت كنم.
«وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِم»(صحيفه سجاديه، دعاى 25) يعنى تربيت بچه با امداد الهى ممكن است و گرنه ايشان روانشناسى كودك خوانده است آن هم فاييده ندارد.
حوزه و دانشگاه اينها وسيله هايى هستند. اما گاهى انسان همه وسيله‌ها را دارد اما بچه‌اش خوب تربيت نمي‌شود.

6- مراقبت و غيرت خانواده از فرزندان

اول امداد خدا دوم فرد و خصلت‌هاى پدر و مادر. از يكى از اعضاى خانواده امام نقل شده.
امام فرموده بود كه شما به خانه همسايه‌ها نرويد، اگر خواستيد برويد فاميلى برويد، اجازه ندهيد بچه‌ها يا دخترها يا پسرها به خانه همسايه بروند تنهايى نظارت كنيد نظارت بدون وسوسه و سوظن باشد. يعنى آن نظارت بى جا هم درست نيست. نه وسوسه و نه غيرت بى‌جا و نه بى خيال باشيد.
امام فرموده بود به بچه‌ها كه خانه همسايه نرويد بعد يك شاخه برداشت و آمد به طرف ما. مي‌گفت: امام اين چوب را به زمين مي‌زد و يا از ترس مي‌پريديم بالا بعد يكى از اين شاخه‌ها را كه به زمين مي‌زد تكه‌اش از زمين جدا شد و خورد به پاى من و پاى من سياه شد وبعد امام آمد از بچه‌اش عذرخواهى كرد.
همان اسلامى كه محبت دارد مي‌گويد حيوان را جلوى حيوان سر نبريد چون حيوان شعور دارد و غصه مي‌خورد در عين حال خشونت هم دارد.
يكجا مي‌گويد اگر كسى عمل فحشا انجام داد روبروى جمعيت مثلاً شلاقش بزنيد و دلت نسوزد.
همسايه اى بدون اينكه ياالله بگويد مي‌رفت توى باغ صاحب باغ گفت وقتى مي‌آيى يا الله بگو زن و بچه من تابستان است سرشان برهنه است گفت باغ خودم است نمي‌گويم گفت يك ياالله بگوئى زبانت درد كه نمي‌گيرد گفت نمي‌گويم.
شكايتش را به حضرت كرد حضرت چقدر او را نصيحت كرد گفت باغت را بفروش و يا ياالله بگو. گفت: من مي‌روم سراغ درخت ياالله هم نمي‌گويم حضرت فرمود درختش را بكن بيانداز توى كوچه.
برخورد خشونت ما داريم. حضرت موسى گفت من تمام طلاها را مي‌سوزانم شما با طلا‌ها گوساله درست كرديد و مي‌پرستيد وقتى كه خطى را بخواهيد كور كنيد طلا هم بسوزد طورى نيست.
13 ميليون بچه در تابستان توى كوچه ولو مي‌شوند و مسئوليت پدر‌ها و مادرها زياد مي‌شود اين كار كار رؤساى هيئتهاست روحانيون مساجد شوراى اسلامي ‌محله‌ها اينها بايد دور هم جمع بشوند و بگويند آقاى توى اين كوچه 200 تا بچه داريم با اين دويست تا بچه چه كنيم اگر بنشيند، فكرى كنند بلد مي‌شوند چه كار بكنند.
يك خطاط خطاطى را به اينها ياد بدهد پيراهن دوزى به اينها ياد بدهند قرآن تعليم بدهند
صدها هزار جوان ديپلمه داريم كه سه سطر قرآن را نمي‌تواند بخواند و تابستان 3ماه بيكار است.
به ورزش آموزش بدهند. هيچ وقت به بچه‌ها نگوييد كه مثلاً در پشت كوچه بازى نكنيد بگوييد در اين ساعت بازى نكنيد مثلا ساعت 1 بعد از ظهر تا 3بعد از ظهر. زمين ورزش كه نداريم توى هر شهرى دهها هزار جوان است بادو تا زمين ورزش اين بچه چه كار كند هيچ راهى نيست جز اينكه بيايند توى كوچه هاى گشاد بازى كنند و ارزان ترين بازى همين فوتبال است چون با يك توپ‌ بچه‌ها مشغول مي‌شوند و بازي هم حلال است.

7- پدر و مادر و توجه به محيط خانه و فرزندان

حديث داريم اگر پدر و مارد بين بچه هايش فرق گذاشت گناه كبيره كرده است توى خونه يك مقدار جاذبه باشد كه بچه ميلى به بيرون رفتن نداشته باشد. بعضى بچه‌ها مثل حمام كه مي‌روند يك دوش مي‌گيرند و مي‌آيند بيرون خانه هم همينطور است مي‌روند يك غذا مي‌خورند و بعد مي‌آيند بيرون چون پدرشان مى‌گويد بشين بتمرگ غذا بخور. . . اصلا تا وارد مي‌شود از راست و چپ چنان مسخره‌اش مي‌كنند كه اين بچه مي‌خواهد فقط غذايش را بخورد و فرار كند بعضى از مردهائى هم كه به خانه نمي‌آيند بخاطر اينست كه خانه برايشان جاذبه ندارد.
لباس و عفت داشتند يك مسأله مهمى است در تابستان هوا گرم است مادر حق ندارد با هر لباس بيايد جلوى بچه‌اش. دختر و پدر و پسر و مادر اينها و او محرم هستند لباس خفيف نبايد بپوشند. برادر بزرگ توى خانه اى كه دختر 8 و 9 ساله است نبايد شورت پا كند.
با بچه‌ها مشورت كنيد امروز كه مي‌خواهيد نهار بخوريم شما بگوييد چه بخوريم. به حساب بياوريم حضرت ابراهيم صد صاله با پسر13 ساله‌اش مشورت مي‌كرد و نظر مي‌خواست.

8- احترام به فرزندان

اگر بچه خلافى كرد عذرش را قبول كن ولو دروغ بگويد. آقا تو پول از توى جيب من برداشتى بچه مي‌گويد نه خوب بيا توى جيبت را بگردم. بچه تا مي‌گويد نه ديگر ولش كن تحقيق نكن كه بچه دزد مي‌شود اگر دروغ مي‌گويد شتر ديدى نديدى خودت را به تغافل بزن و عذر بچه را بخواه حتى اگر يقين دارى كه دروغ مي‌گويد. بچه همين كه پنج ساله شد دوتايشان را با هم نخوابان رختخواب بچه بايد جدا باشد.
شعر ياد بچه دادن خوب است. روايت داريم كه ما شعرهاى على ابن ابى طالب را مأمور مي‌كنيم كه بچه هاياد بگيرند.
در مدرسه هاى دوشيفتى و سه شيفتى بچه‌ها چيزى ياد نمي‌گيرند، ما كمبود مدرسه‌ها را بايد جبران كنيم بخصوص حقوق معلم‌ها را بايد زياد كنيم. چون معلمها همه دو شغله و سه شغله هستند. معلمى كه بعد از ظهر‌ها شوفرى مي‌كند اين معلم ديگر تمركز فكر ندارد فرصت مطالعه هم ندارد اينجورى چيزى گير بچه‌ها نمي‌افتد. توى اقيانوس نور خورشيد تا مقدارى به حيوانها اثر مي‌كند حيوانهايي كه در قعر اقيانوسند و به آنها نور نمي‌رسد از خودشان توليد نور مي‌كنند.
ما بايد كوچه به كوچه مسجد به مسجد حسينيه به حسينيه بچه هايمان را جمع كنيم سرود، نقاشي و تعليم قرآن ياد بدهيم.
يك دانشجو مي‌تواند تمام مردم آموزش بدهيم، آنوقت بايد منافقين بيايند و بچه هايمان را شكار كند. حتماً من بايد ببينم كه منافقين دارند مسجد را مي‌گيرند تا به فكر بيافتم.
بايد فرهنگ ما برسد به آنجائى كه اگر توى حسينيه ميز پينگ پنگ گذاشتند رئيس حسينيه داد نزند كه اينجا جاى عزادارى است.
از اين مسجد بايد انواع كلاسها استفاده بشود اگر نشود بچه هايمان به فساد كشيده مي‌شوند. سال به سال تجديدى زياد مي‌شود تازه آنهايى كه تجديد نمي‌شوند و ديپلم مي‌گيرند آنها هم سوادى ندارند.
جلسات سخنرانى كم است. بسيارى از تحصيلكرده هاى ما بدخطند و تابستان فرصت خوبى است. همه مسئولين جمع بشوند توى هر حجره يك دانشجوى خط خوب دار پيدا كنند و يك خياط كه وقت آزاد دارد بچه‌ها را جمع كنند و به آنها آموزش بدهند.
اگر جمع بشويم و اوقات فراغت بچه‌ها را پر كنيم سعادتمند مي‌شويم، وگرنه در اين نظام موجود بچه‌هايمان استعدادهايمان، سرمايه‌هايمان هدر مي‌رود.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 540
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست