نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 570
«بسم الله الرحمن الرحیم»
«الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمدو علی اهل بیت الطیبین الطاهرین الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی».
ماه رمضان امسال 82 بحث مان بحث اینست که راه مستقیم کدام است که ما روزی 10 مرتبه توی نماز میگوئیم «اهدنا الصراط المستقیم» خدایا ما را در راه مستقیم قرار بده راه مستقیم اوصاف چه دعایی است که واجب است توی نماز بخوانیم چون اگر از راه مستقیم… اگر از حرکت در راه مستقیم مهمتر داشتیم اگر دعایی از این دعا مهمتر بود خدا آن دعا را در نماز قرار میداد در تمام نماز ما دعایی که واجب است ما بخوانیم «اهدناالصراط المستقیم» است که توی سوره حمد است دعای دست هم دعا هست اما مستحب است دعای واجب همین است یعنی واجب است همه مسلمانها بگویند «اهدنا الصراط المستقیم» این پیداست راه مستقیم یک چیزی است که واجب واجب است همه این هم روزی 10 بار شبانه روز. جلساتی راجع به «اهدنا الصراط المستقیم» صحبت کردیم. راه مستقیم راه اعتدال راه معتدل نه تند نه کند نه افراط نه تفریط. موضوع بحث ما اینست پس موضوع در جستجوی راه مستقیم (نه افراط و تندروی نه تفریط و کندروی) راه اعتدال این راه اعتدال خیلی مهم است اعتدال در گفتگو در غذا خوردن در مسافرت در قهر در آشتی در تجارت در عبادت در ورزش آدم میزان باشد بچه که هست معتدل به دنیا بیاید حالا این بچه اگر کلهاش بزرگ بود شکمش بزرگ بود پایش بزرگ بود هر جای او نامیزان باشد نامیزان است انسان معتدل.
محبوبیت افراد معتدل نزد خداوند
راجع به اعتدال اهمیت اش برایتان مطالبی بگویم: 1-محبوب خدا بودن، محبوب خداوند بودن قرآن آیهای داریم میفرماید« ان الله یحب المحسنین» خداوند محسنین رادوست دارد آنوقت محسنین تفسیر شده به مقتصدین اقتصاد یعنی میانه روها توی قرآن آیه داریم «ان الله یحب المحسنین» خدا نیکوکار را دوست دارد نیکوکار را یکی از معانیش گفتهاند آدمهایی که نه افراطی نه تفریطی نه پرحرف هستند نه «صم بکم» معتدل. روایت مقتصدین بحار ج 97 ص 168 سیره نبوی است اثر دوم اینست که اعتدال اعتدال راه انبیاست چون داریم که «سنة القصد، سنة القصد» قصد یعنی اقتصاد یعنی میانه روی قصد، سنت پیامبر میانه روی است. روایت داریم ساعاتتان را ساعاتی بگذرانید برای عبادت ساعاتی را برای کار ساعاتی را برای دیدو بازدید دوستان ساعاتی را برای تفریح لذت، لذت غیرحرام امام رضا (علیه السلام) فرمود ساعاتتان را برنامه ریزی کنید برنامه داشته باشید توی کارتان آفرینش برنامه دارد «سبح اسم ربک الاعلی* الذی خلق فسوی* و الذی قدر»… قدر یعنی تقدیر یعنی اندازهگیری. خوابتان به اندازه باشدخوراکتان به اندازه باشدتحصیل تان مطالعه تان خوب روایتی داریم «طریق القصد» راه ما میانه روی است شاخهای از وحی است حدیث داریم که «الاقتصاد جزء من خمسه و اربعین جزء من النبوه» اگر نبوت را 45 قسم اش کنی یک قسم از نبوت… یعنی آدمهایی که…برنامه دارند برنامه داشتن یعنی برنامه درست داشتن برنامه معتدل داشتن یک چهل و پنجم نبوت است. به خیر میرسد انسان حدیث داریم «اذا راد الله بعبد خیرا الهمه الاقتصاد» خدا یک کسی را که دوستش دارد به ذهنش میاندازد که کارهایش معتدل زندگی کند. اینهایی که معتدل نیستند اینها را خدا دوستشان ندارد هر کسی خدا دوستش دارد به او حالتی میدهد که معتدل باشد میخواهد بخندد خوب بخند همچین قهقهه میخندد تا 7 تا خانه صدایش میرود بعضی هم انگار که یک ده دقیقه دیگر اعدامش میکنی همینطور نشسته بعضیها صبح تا شام از این خانه میرود آن خانه از آن خانه میرود…. همچین دائما دوره گرد است افرادی هم هستند ماه به ماه از خانه بیرون نمیآیند هر دوی آنها گیر هستند افرادی همیشه در سفر هستند افرادی هیچ سفر نمیکنند افرادی همه شان میهمانی میکنند و میهمانی میروند افرادی هیچکس خانه شان میهمانی نمیکنند این نامیزان بودن خیلی…
زندگی شیرین در گرو اعتدال در زندگی
حدیث داریم هر که خدا دوستش دارد به او الهام میکند که زندگی ات را برنامه ریزی داشته باش زندگی شیرین «علیک بالقصد» حدیث داریم میانه رو باش «فانه اعون الشی علی حسن العیش» اگر میانه رو باشی زندگی ات شیرین است پشیمان نمیشوی اصلا حدیث داریم بازاریها و مردم سرمایه شان را در چند راه خرج میکنند اگر هرچه پول داری طلا خریدی خوب طلا دزد ببره نابود میشود همه پولهایت مزرعه بود قنات خشک بشود… نابود میشوی تمام پولت کشتی شد غرق شد فلجی. تمام عشق ات به یک نفر بود طرف بمیرد شما هم سکته میکنید حدیث داریم که پولتان هم که توی جیب است هر مقداری از آن را توی یک کیسه بگذارید که اگر دزد یک جیب را زد یک جیب دیگر پولی داشته باشی قنات خشک شد چهار تا سکه داشته باشی سکه هایت دزد برد یک قناتی داشته باشی همه را بردند یک قالی توی خانه داشته باشی این رفیق ات قهر کرد یک رفیق دیگر داشته باشی این برق رفت برق اضطراری داشته باشی توی این رشته موفق نشدی رشته دیگری باشد افرادی که تمام مطالعاتشان مثلا راجع به… یک موضوع است حالا مثلا متخصص یک رشته شده آن رشته الان بازار ندارد همینطور فلج نشسته عمری تحقیق کرده ولی چون مشتری ندارد یک محقق فلج و فشل توی خانه نشسته چون هیچ هنر دیگری ندارد. اینکه انسان باید استعدادهایش را یک جوری برنامه ریزی کند که اگر در یک رشته موفق نشد رشته دیگر بتواند یک کاری… یعنی هیچوقت بصورت یک عنصر فشل نباشد حالا اگر نفت ایران خش شد چی؟ ایرانیها باید بمیرند نباید اینطور باشد که ما باید اقتصادمان، تجارتمان، جهانگردیمان باید همینطور یک جوری باشد که کسی نتواند مثلا با بستن گندم ایران بشکند با نمیدانم مسئله نفت مان آمدند اعتصاب کردند نفت ایران را نخریدند آنوقت باید ایران تسلیم همه ابرقدرتها بشود؟ طراحی و برنامه ریزیتان جوری باشد که کسی نتواند شما را بشکند وقتی شما زندگی تان عزیزید و زندگی تان شیرین است که استعدادهایتان را جوری برنامه ریزی کرده باشید که… برنامه ریزی، اندازهگیری. اگر می خواهید زندگی تان شیرین باشد و ابر قدرتی و طاغوتی نتواند شما را فشل کند حالا خانم شما خدایی ناکرده مریض شد یا رفت مسافرت مرد همینطور توی خانه مینشینید تا یک کسی یک ساندویچ دستش بدهد اصلا جز چای دم کردن هیچ هنری ندارد تخم مرغ بلد نیست درست کندخوب… بنایی هم همینطور است ما میتوانیم طراحی بنایی مان جوری باشد که از این خانه استفادههای متعدد بشود کرد.
اعتدال در خوراک و پوشاک
سلامتی بدن «علیکم بالقصد» اگر شما در خوردن میانه رو بخورید نه کم خوری نه پرخوری یک شعر هست که از حلق ات چیه؟ نه چندان بخور که از دهانت برآید / نه چندان که از ضعف جانت برآید. حالا… حدیث داریم میگوید «اصح للبدن» اگر در غذاخوردن معتدل بودید بدنت سالمتر است توفیق عبادت بیشتر داری اصلا آدم پرخور زود هم خوابش میگیرد برای مطالعه برای عبادت «اعون العبادة». آدم اگر در کارهایش میانه رو باشد سرمایهاش رشد پیدا میکند حدیث داریم «الاقتصاد ینمن قلیل» میانه رو بودن اعتدال ینمی، نمو یعنی کم را زیاد میکند حدیث دیگری داریم «ینمی الیسیر» کم زیاد میشود کمها رشد پیدا میکند اگر اعتدال باشد رشد… راه خودسازی، حدیث داریم هر که میخواهد خودسازی… «اذا رغبت فی صلاح نفسک» اگر کسی دوست دارد خودش را… اصلاح کند «فالیک بالاقتصاد» کارات را اندازهگیری کن میانه رو باش تحصیل، عبادت، آشتی، قهر، ورزش، رفاقت تمام کارهایت یک اندازه نگویند آقا شورش را در آوردی. آقا 10 دقیقه جوک گفتید خندیدیم بس است دیگر حالا دو تا حرف حسابی بزنیم سه ساعت چرت و پرت میگویند کلهاش خالی است سوادی ندارد اطلاعاتی ندارد ولی 3 ساعت هرچه چرند و پرند است یاد میگیرد. خوب بله تفریح میخواهی بکنی بسم الله خوب 10 دقیقه او یک طنزی گفت خندیدید آن هم سرجا… کافی است آقا 10 دقیقه بس است حالا دو تا حرف حسابی بزن ببینیم خسته شدید حالا بگو دو مرتبه یک جوک بگو ببینیم که بصورت یک دلقک در نیایید حدیث داریم «ان هذا الدین متین» دین اسلام دین محکمی است «فدخلوا برفق» با نرمش وارد اسلام بشوید… اسلام را خشن معرفی نکنید «و لا تکرهوا عبادة الله علی عبادالله» سخت نگیرید بر خودتان حتی حدیث داریم اگر حال دعا ندارید کم دعا بخوان لازم نیست مثلا این دعا را تا آخر بخوانی یک 10 دقیقه یک ربع هر چه حال داری بخوان آن مقداری که دل ات آمادگی دارد همان مقدار را بخوان فشار نیاور بر خودت آن نماز واجب 3 دقیقه 5 دقیقه آن حسابش جداست در مستحبات ببینید اگر میل دارید.
اعتدال میان دنیا و آخرت
«لیس منا من ترک الدنیا لاخرته و دینه لدنیا» اگر کسی دنیا را رها کند صبح تا شام دنبال آخرت برود از ما نیست و به عکس اش هم از ما نیست تعادل… «واقصد یا بنی فی معیشک» لقمان به پسرش گفت پسرجان زندگی ات را میانه قرار بده «والیک فیها بالا مراد ائم» کارت را همیشه انجام بده ولی مقتصد باش نه شتاب نه کندی نه سکوت نه پرحرفی البته یک جاهایی دیگر نمیشود میانه روی کرد وقتی دشمن حمله کرده آنجا نمیگوید نه حالا شما فعلا 2 ساعت جبهه باش بس است میگوید بابا دشمن آمده توی خانه «واعدوا لهم ما استطعتم» «استطعتم» یعنی آنچه در توان داری بعضی جا باید دیگر تا آخرین درجه اینجا دیگر میانه نیست گاهی انسان باید خودش را فدا کند اصلا اعتدال اینست معنایش حسین فهمیده که چهره نمونه یک محصل انقلابی است که امام (رحمه الله علیه) فرمود رهبر من این نوجوان 13، 14 ساله است خوب افتخار دانشآموزان ایران است گر چه خوب آموزش و پرورش دانشآموزان سی و پنج شش هزار تا شهید دادند و الان هم الحمدالله میلیونها عضو، چند میلیون عضو دارد خدا را شکر اما ببینید ما یکوقت اگر خطری برای ما پیش آمد آنجا دیگر، اعتدال آنجا اینست که… یعنی در کربلا اعتدال اینست که امام حسین (علیه السلام) حتی علی اصغرش (علیه السلام) را بدهد اینکه میگوییم اعتدال در شرایط عادی است در شرایط عادی اعتدال است اما یکوقت وظیفه انجام میدهد که انسان اصلا… از خواب بیدار شده دید سحری نخورده اگر در خطر واقع نمیشوی باید مثلا سحری نخورده هم روزه بگیری ولو حالا خطر در حد ضعف طوری نیست. خوابم میگیرد ضعفام میگیرد طوری نیست رنگ هم زرد بشود طوری نیست خطر نیست رنگ زرد و بی حالی اینها خطر نیست یک سری جاها انسان باید هر چه دارد بدهد. خلاصه میخواهم بگویم اعتدالی که میگوییم معنای اعتدال هرجایی یک جوری است هر جایی اعتدال یک جوری است. شبهای عادی ما داریم که چند ساعت بخواب اما در سال چند شب گفتهاند شب تا صبح احیاء باش آن شب قدر حسابش جداست. زمین مسطح است البته یک گوشه هایی از زمین یک قلههایی دارد یک دره هایی دارد آن حساب قلهها و درهها جداست که آن هم در نظام کل اعتدال است یعنی این زمین لرزهای که میشود اگر این کوهها بلند نباشد این گذاختگی مغز زمین دائما هی زمین را میجنباند و لذا قرآن میگوید که ما این کوهها را قرار دادیم که داغی درون زمین البته داغی درون زمین اش از من است جمله قرآن اینست که… کوهها را قرار دادیم که این زمین… شما را نلرزاند «ان تمید بکم» شما را… یعنی کوهها را با اینکه آدم نگاه میکند ناهماهنگ است نامتعادل است آنها هم در کل حساب که میکنیم با حرکت زمین با گداختگی درون زمین میبینیم این دیگی که میجوشد و این سینی در دیگ است این سنگ باید روی این سینی باشد و گرنه گداختگی آب داغ سینی را همهاش را زندگی را فشل میکند. ممکن است یک جایی سرد سرد باشد یک جایی داغ باشد منتهی همان سردیها و داغیها در جمع که جمع شد میشود متعادل. اگر کشور نیاز به یک آرامش دارد توی این آرامش یک عدهای باید شبها لب مرز بیدار باشند درست است برای آنکه بیدار است بی خوابی میکشد ولی آن بی خوابی ضربدر خواب مردم آنوقت جمع میشود جمعیت متعادل بندهای که بحثی که برای شما میکنم ساعتها مطالعه کردم حدیث جمع کردم برای من چند ساعت طول کشید اما شما پای تلویزیون 4 تا حدیث من را گوش میدهید شما نان میپزید من میخورم من حدیث گوش میدهم یاد میگیرم یاد شما میدهم یعنی همه همدیگر را… کمبودهای همدیگر را آن جبران میکند آن برای آن بنایی میکند آن برای او تجاری میکند او برای… میکند او شیرینی پزی میکند او رانندگی میکند او مکانیکی میکند او پزشکی میکند یعنی ممکن است یک کسی صبح تا شام توی اتاق عمل بایستد یک پزشک ممکن است 14 ساعت روی پا بایستد برای عمل جراحی این 14 ساعت روی پا ایستادن برای پزشک تعادل 14 ساعت روی پا میایستد برای شخص پزشک تعادل نیست اما برای جمع جامعه سالم تعادل است. حسین فهمیده خودش… خودش را فدا کرد اما برای یک نسل یعنی بعد از حسین فهمیده ایران به آمریکا گفت ما این هستیم ما این هستیم عزت ایران آمد بالا خودش رفت پایین ولی عزت آمد بالا. گاهی بچه را بابا و ننه دستش را میگیرد پدر میخواهد متعادل راه برود اینجا هی یواش یواش راه میرود از حالت طبیعی تعادل کم کرده اما عوض اش بچه را راه رفتن یادش میدهد بچه را رشدش میدهد یعنی گاهی کند میرود تا آن رشد کند مثل معلم، معلم سواد زیادی دارد میآید سرکلاس هی مطلب را با مثل پایین میآورد با ضرب المثل پایین میآورد جلسه را گرمش میکند یعنی هی مسئله را هی نازل میکند نازل میکند تا بچه بفهمد بچه که فهمید میآید بالا یعنی گاهی معلم باید بیاید پایین تا شاگرد برود بالا باران باید ببارد بیاید پایین خورشید با نورش بیاید پایین تا بخار برود بالا باران باید بیاید پایین تا برگها، مواد غذایی برود به برگها برسد یعنی این بده بستانها در جمع آدم وقتی نگاه میکند میبیند تعادل توی آن هست. امیرالمومنین (علیه السلام) توی نهج البلاغه میفرمایند: «ماد القامه قصیرالهمة» یک کسی قدش بلند است همت اش کوتاه است خط اش خوب است صدایش بد است صدایش خوب است خط اش بد است خط و صدایش خوب است هوش اش کم است خط و صدا و هوش اش خوب است نمیدانم… همینطور یک جوری است که مثل گوشت ماهی هر گوشتش را میگیری یک استخوان دارد نه همه تلخی هایش یک سمت است.
اعتدال در آفرینش
همان زنبور عسل هم عسل دارد هم نیش گاهی هم ما نمیفهمیم مثلا این در هستی نقش اش چی چیه؟ ولی کارشناسان محیط زیست مثلا میگویند اگر این پرنده نباشد این حشره در دنیا زیاد میشود ما خبر هم نداریم فکر میکنیم مثلا حالا این ملخ فایدهاش چیه؟ ما نمیدانیم توی عالم هستی چه خبره یک حیوان کوچکی کرم ریزی تکان میخورد توی خاک یکی از بندگان خدا نگاه کرد و گفت حالا مثلا این فایدهاش چیه به خدا گفت خدایا اگر این را خلق نمیکردی چی میشد؟ اصلا اگر این نبود چی میشد چه فایدهای دارد خطاب آمد که دفعه اول ات است یک همچین سوالی کردی این کرم تا حالا 10 بار از من پرسیده خدایا اگر تونبودی چه میشد یعنی این ولی خدا ما ممکن است ما نفهمیم مثلا حالا… اجمالا اصل تعادل «بالعدل قامت السموات و الارض» تعادل باید باشد آن مقداری که بچه ضعیف است عوض اش مادرش مهر دارد مهر مادر باعث میشود که ضعف بچه جبران بشود ترکیباتی که غذایی که خدا تعیین کرده تعادل دارد بعضی وقتها هم به ما گفته تو تعادلش را همچین کن مثلا به ما گفته تخم مرغ میخوری با پیاز بخور حدیث داریم با دو چیز پیاز بخورید یکی تخم مرغ یکی برنج حالا این برنج و تخم مرغ چه کمبودی دارند که با پیاز جبران میشود (یا مثلا داریم گردو مکروه است پنیر هم مکروه است اما پنیر و گردو با هم خوب است گردو گران است نان چای شیرین بخور لازم نیست نان و پنیر بخوری یک مشما نان و چای شیرین بخور اما آن روزی که میخوری گردو و پنیر را با هم بخور برای اینکه حدیث داریم پنیر خالی مرض است گردو خالی هم مرض است ولی با هم که شد دواست یعنی به ما گفتهاند اینها را خودت متعادل کن. اصلا تمام پزشکهای عالم برای تعادل است این آقا قندش رفته بالا آن چربی اش رفته بالا آن نمیدانم… تمام این ناهماهنگیها و عدم تعادلها، دنیای پزشکی یعنی دنیای تعادل یعنی بیایند این مریض ببینند آزمایش کنند کمبودها و ضعف هایشان را میزان کنند. در جامعه ما خیلی نامیزانی هست بعضیها هر چه غربی است با هر چه غربی است مخالفاند اول انقلاب که بود توی خیلی از خانهها از این مستراح فرنگی بود ای ده بزن بشکن حالا همانکه زده شکسته حالا خودش، خودش و خانمش و مادرش… یعنی فکر میکردی حالا اگر آمریکا بده مثلا حالا این دستشویی فرنگی اش هم باید بشکنیم بعضیها با هر نوع… با هر چیزی مخالف هستند آخر این چه قیافهای است مرده شور ترکیب ات را بکشد من خوشم نمیآید مگر تو… میزان هستی اسلام این را حالا… حرام نکرده چیزی که اسلام حرام نکرده شماچرا اینقدر حساسیت نشان میدهی.
اعتدال در انجام دستورات دینی
خیلی وقتها به خود بنده میگویند آقای قرائتی همچین بگو همچین بگو میگویم آقا ببخشید این حرامه؟ وقتی یک چیزی حرام نیست ما چرا حلال خدا را بر مردم حرام کنیم (سلیقهای که نیست که یخچال روزی که آمده بود میگفتند حرام است چون اسراف است بعد از یک مدتی که شد گفتند اسراف نیست ولی جزو تجملات است یک مدتی که شد دیگر جزو تجملات نشد جزو مباهات شد یک مدتی که گذشت جزو مستحبات شد الان یخچال جزو واجبات است ببینید وقتی دین سلیقهای میشود این رقمی میشود ازحرام میرسد به واجب خوب اینکه نشد که) اینطور نیست که حالا هر چیزی نو است بگوییم حرام است بنابراین بعضیها با هر چیز غربی مخالف هستند غلط است این کار حتی قاشق، با قاشق نمیخورد از بلندگو استفاده نمیکند پشت دوربین نمیآید اجازه نمیدهد حرفهایش را ضبط کنند از بلندگو… یک مشت این رقمی هستند که هر چی غربی اند. بعضیها هم با شرق مخالف هستند هر چه شرقیاند این افراط و تفریط قرآن پیغمبر فرموده ببینید من دارم میروم دو چیز بین شما هست یکی قرآن یکی اهل بیت همه چیزهایتان را با قرآن و اهل بیت تطبیق بدهید با این خودتان را… تعادل خودتان را حفظ کنید دیدید اینهایی که روی نخ راه میروند یک چیز دست میگیرند یک چوب این چوبی که دست میگیرند این چوب اینها را تعادل میکند با قرآن و اهل بیت خودتان را تعادل کنید این تعادل خیلی مسئله مهمی است. یکی در لباس اش به قدری خودباخته است اصلش دیگر نمیداند کجای بدنش چه لباسی میخواهد یعنی واقعا بدترین لباس را میپوشد از نظر اینکه خودش در عذاب است میگوییم آقا در عذاب نیستی؟ میگوید چرا خیلی هم اذیت میشوم ولی حالا دیگر چه کنم مد است. مثلا شلوارش تنگ است رانش توی آن تنگ افتاده میخواهد بنشیند اذیت میشود آنوقت ساق پا که باریک است پاچهاش را گشاد دوخته یعنی برای باریکه گشاد دوخته برای کلفته تنگ دوخته ران کلفت اش را تنگ میدوزد ساق باریک را گشاد میدوزد میگوییم آقا این چه شلواری است میگوید حالا دیگر مد است خودت نمیدانی کجای بدنات چه لباسی میخواهد یعنی ببینید بعضی این رقمی هستند که… یک جوان خودش خودش را دوست دارد میگوید آقا من این قیافه را دوست دارم چون از این قیافه خوشم آمده میخواهم قیافهام را اینطوری درست کنی یک کسی نه میرود آرایشگاه میگوید اینجای من را ژاپنی اینجا را فرانسوی اینجا را آلمانی اینجا را… اگر خودش تشخیص بدهد ما پیشانی اش را میبوسیم میگوییم خوب درود بر این جوانی که فکر کرد بر اساس فکر این قیافه را پسندید این خیلی خوب است اما بعضی وقتها هیچ دلیلی هم ندارد میگوید نمیدانم چرا حالا ببینیم چی میشود یعنی حتی دیده شده افرادی در نگه داشتن چوب کبریت از خودشان اراده ندارند مثلا سیگار روشن میکند چوب کبریت اش را همچین نگه میدارد میگوییم آقا شما تا دیروز چوب را همچین میکردی چرا امروز همچین نگه داشتی میگوید ندیدی توی فیلم چوبه را همچین نگه داشت یعنی در نگه داشتن چوب کبریت دیگر اختیار… بی اراده… پوک پوک است نسل پوک یعنی نسلی است که یک راهی را میپذیرد من میگویم نه شرقی نه غربی ولی اگر چیزی خوب است هم از شرق یاد بگیرید هم از غرب «اطلبوا العلم ولو بالسین» یعنی چه؟ یعنی برو چین چیزی یاد بگیر.
اعتدال در برخورد با شرق و غرب
خوب زمانی که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید بروید چین چیزی یاد بگیرید ما چین چه چیزی میخواستیم یاد بگیریم یعنی اگر شرق و غرب چیز خوبی داشت ولو به ثریا حدیث داریم ولو بلاصین حدیث داریم ولو به ثریا حدیث داریم گر چه توی موج دریا ما باید در آموزش هم شرقی باشیم هم غربی اینکه میگویند نه شرقی نه غربی یعنی در سیاست شرق زده نباشید غرب زده هم نباشید اما در استفادههای علمی هم از شرق استفاده کنید… مثل اینکه میگوییم یخ زده گرمازده درست است نه یخ زده نه گرمازده اما هم از… یخ استفاده میکنیم هم از حرارت اما یخ… از یخ استفاده میکنیم اما یخ زده نیستیم از علوم غرب استفاده کنیم غرب زده نیستیم منتهی یک جوری هم نباشد که علوم خودمان هم یادمان برود ما باید هنر معماری قدیم را بلد باشیم معماری جدید هم مثلا این سقفهای گنبدی این ساختمانهای سنتی را بلد باشیم برج هم بلد باشیم بسازیم طب قدیم بلد باشیم طب جدید هم اضافه کنیم غذاهای قدیمی را بلد باشیم غذاهای جدید را هم اضافه کنیم نه که خود باخته جوری باشد که آنچه بلدیم تحقیر کنیم گیوه بافی را فراموش کنیم. آنچه خودمان داریم فراموش نکنیم خودمان علم داشتیم صنعت داشتیم ساختمانهای خوبی که ما داریم خیلی جاها ندارند غذاهای لذیذی که ایرانیها میپزند خیلی کشورها ندارند حالا مثلا بلژیک شیرینی اش خیلی قشنگ میشود حضرت عباسی بیایید بین گز اصفهان و سوهان قم و باقلوای یزد پهلوی هم بگذارید ببینید واقعا شیرینی ایرانی کم دارد که همچین تو… توی شیرینی هم تو باید ببینی بلژیک چی چی میخورد خیلی وقتها یک جوری است که میفهمیم غذای ایرانی خوشمزهتر است اما دل مان خوش است که مثلا فرض کنید که…
اعتدال در برخورد با سنتها و نوآوریها
میفهمیم لباس ایرانی راحتتر است اعتدال یعنی نه باهر چه غربی است مخالف باشیم نه با هر چه شرقی است نه با هر چه تجدد است مخالف باشیم نه با هر چه سنت گرایی اینها همهاش افراط و تفریط است بعضیها مثل سرمایهداری اصل را میدهند به سرمایه بعضیها به سرمایه فردی بعضیها به سرمایه حزبی بعضی محور را دل میدانند بعضی محور را مال میدانند بعضی محور را ورزش میدانند افراط و تفریطهای… ما خیلی جامعه مان گرفتار افراط و تفریط است راه مستقیم یعنی همه اینها را دور بریزیم مصرف گوشت: بعضیها مرتب گوشت میخورند اصلا… صدها میلیون جمعیت داریم روی کره زمین که اصلش اینها غذای گوشتی نمیخورند یعنی در مصرف گوشت یک عده از اینطرف افتادهاند غذای بی گوشت نمیخورند یک عده از آن طرف افتاده که اصلا گوشت خوردن را حرام میدانند در سنت پذیری: بعضی آثار نیاکان را نگه میدارند مثلا میگوید این نی سیگار مال جدم است حالا مثلا جد شما این نی سیگارش علامت چی چیه جد شما دود خورده تنگی سینه پیدا کرده توی این نی سیگار هم کلی جرم دوداست حالا مثلا حفظ این چیه؟ بعضی آثار باستانی را نگه میدارند ولو چیزهای مزخرف این استخوان کیه این نمیدانم فرض کنید شاخ کیه این نمیدانم چی چی چیه؟ بر میدارند یک چیزهایی جمع میکنند که وقت شان را… انواع قوطی کبریت جمع کرده تو جوانی مثلا حالا… میگوید من 73 رقم کبریت دارم مثلا دلیل بر چی چیه؟ دلیل بر علم است؟ دلیل بر رشد است دلیل بر… چه دلیلی هست اینکه انسان نفهمد وقت اش را صرف چی میکند. همه وقت صرف ورزش غلط است همه وقت صرف رفیق غلط است همه وقت صرف تحصیل غلط است همه وقت صرف عبادت غلط است. اصلا در کتابهای ما داریم «باب الاقتصاد فی العبادة» یعنی عبادتت اندازهگیری باید باشد شما وقتی روزه گرفتی روز عید روزه بگیری حرام است اه!! اه ندارد تا دیروز واجب بود عید فطر روزهاش حرام است اینجا میگویند بله اینجا میگویند نه خیر. ما برای اینکه این سلیقههای شخصی را همه را بگذاریم کنار… حتی بزرگان ما گاهی وقتها یک تندروی هایی میکردند یادم نمیرود که یک کسی من را نصحیت میکرد میگفت آقای قرائتی اگر میخواهی درس بخوانی سرت را پایین بینداز کاری به هیچکس نداشته باش بعد میگفت فلان بزرگوار درس میخواند هرچه نامه میآمد میگذاشت زیر تشک اش باز نامه آمد گذاشت زیر تشک وقتی ملای ملا شد دید توی یک نامه نوشته پدرت مرده توی یک نامه نوشته مادرت مرد توی یک نامه نوشته عمویت مرد یعنی من را از پدر و مادر و عاطفه جدا میکنند برای اینکه فتیله درس را ببرند بالا این چه… تعادل در هر چیزی خدایا به حق محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) آن به آن همه ما را در همه کارها متعادل و در راه مستقیم قرار بده تندرویها، کندرویها، افراط و تفریطها سلیقههای شخصی که با تبلیغات و جوسازیها و هوسها قاطی است ما را از همه این دامها نجات بده «والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 570