اي كساني كه ايمان آوردهايد واجب است روزه بگيريد، همانطوري كه دينهاي قبل هر روزه داشتهاند. فايده روزه اين است كه تقوا شما، تقويت ميشود. «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» و در جاي ديگر ميگويد، تقواي شما، (لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) (انفال /45).
يک صحبتهايي كرديم اما يك 20 تا حديث براي روزه ميخواهم بگويم.
1- حديث داريم: پايههاي دين پنج تاست، «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ» (كافي/ج2/ص18) يعني گنبد اسلام روي پنج پايه است، نماز، زكات، روزه، حج، رهبري معصوم، ولايت اميرالمؤمنين. يعني روزه يكي پايههاي دين است.
2- حديث داريم: «دَعْوَةً لَا تُرَد» (مستدركالوسائل/ج7/ص361) يعني وقتي ميخواهد افطار كند يك دعا مستجاب دارد.
3- حديث داريم: اگر كسي با ميل روزه بگيرد حتي اگر زمين را پر از طلا كنند اجرش داده نميشود.
كسي با عشق روزه بگيرد، آخر بعضي وقتها ميگويند كي شود ماه رمضان تمام شود، خوب شد ماه رمضان تمام شد. بعضيها نه، اصلاً عاشق ماه رمضان هستند.
2- فضيلت ماه رمضان و مقام روزه دار در روايات
امام سجاد(ع) يك دعايي دارد ميگويد: ماه رمضان نيامده منتظرت بودم، نرفته دلتنگت شدم، ماه مهماني است، و خدا خودش كارت فرستاده و شخصاً امضاء كرده. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ» شما كه با ما رابطه داريد، تشريف بياوريد. پذيرايي شب قدر و دعاي مستجاب، هماهنگي با فقراي گرسنه، تقويت عاطفه، تقويت تقوي، نقويت اراده، نزول قرآن.
4-يك روز پيغمبر به جابر گفت: اي جابر اين ماه رمضان است. هر كس روزش را روزه بگيرد و شبهايش را هم اهل عبادت باشد و شهوت و زبانش را حفظ كند، همينطور كه از ماه خارج ميشود از گناه خارج ميشود. جابر گفت: به به چه حديث خوبي گفتي، قربانت برم يا رسول الله. چه حديث خوبي فرمودي. پيامبر(ص) فرمود: چه شرطهاي سختي را گذاشتم. مگر ميشود انسان هم زبانش را حفظ كند و هم شهوتش را؟ سخت است، اگر شرطش زياد است، اجرش هم زياد است. حضرت فرمود: چند تا عيب و خصلت و حالت است، كه روزه را ميشكند. غيبت كردن، سخن چيني، نگاه به شهوت كردن، قسم دروغ، اينها روزه را از اثر مياندازد. لامپ است اما آن رشته داخلش پاره ميشود. روزه هست ولي آن اثر را از دست ميدهد. زكات بدن روزه است.
5-حديث: حضرت فرمود. همه كارها كه انسان ميكند مال خودش است، روزه جزايش را خودم ميدهم. «وَ أَنَا أَجْزِي بِهِ» (منلايحضرهالفقيه/ج2/ص75)
امام صادق(ع) فرمود: آدم روزه دار دو لحظه شادي دارد: يكي لحظهاي كه ميخواهد افطار كند و يكي لحظهاي كه ميخواهد از دنيا برود. لحظهاي كه ميخواهد افطار كند يك شادي دارد چون دستور خدا را عمل كرده.
اين مسأله، مسأله مهمي است. ما خيلي دعاگو داريم. بگذاريد راجع به اين يك خورده صحبت كنم.
يك آيه داريم: (وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْض) (شوري /5) فرشتهها براي زمينها دعا و استغفار ميكنند. يك آيه داريم: (يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا) (غافر /7) فرشتهها به مؤمنين دعا ميكنند. يك آيه داريم: (وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ) (توبه /103) خدا به پيامبر ميفرمايد، تو به مردمي كه زكات ميدهند درود بفرست. اولياء خدا ما را دوست دارند.
ديشب يك حديثي شنيدم از يكي از فضلا حديث عجيبي بود كه: امام(ع) قسم ميخورد كه والله من هر روز صد بار به شما دعا ميكنم. خيلي است، «والله» قسم او غير از قسم ماست. ما زود به زود قسم ياد ميكنيم، اما او زود به زود قسم نميخورد.
فرمود: والله قسم روزي صد بار به شما دعا ميكنم.
و گرنه كارهايي كه ما ميكنيم، حرفهاي بدي كه ميزنيم، كلاه برداريها، خطاها، خطرها، خيل، خلافهايي از ما سرميزند كه، اولين خلاف نابودي است، والله قسم روزي صد بار دعا ميكنم. و حيف نيست كه ما روزي يك بار به امام زمان(ع) دعا نكنيم. «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك…»
روزي يك بار كه بايد دعا كنيم، فرشتهها به روزه دار دعا ميكنند و خداوند آنها را مأمور كرده. اصلاً يك آيه داريم كه به پيامبر ميگويد: پيغمبر اينها كه ميآيند به مدينه زيارت ميكنند، قبل از آنكه آنها بگويند «السلام عليكم» تو به آنها بگو (سلامٌ عليكم) (انعام /54). آيهاش اين است: «إِذا جاءَكَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا». «إِذا جاءَكَ» شما بگوييد «إِذا جاءَكَ» يعني چه؟ زماني كه جاء «إِذا جاءَكَ» اگر آمدند نزد تو كي؟ (الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا) (انعام /54) كساني كه ايمان دارند، يا رسول الله وقتي مؤمنين ميآيند پهلو تو «فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» تو به آنها سلام بده.
شما وارد حرم امام رضا(ع) ميشوديد آن حضرت به شما ميگويد: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ» خوش آمدي، فرشتهها به روزه دار دعا ميكنند، امام به ما دعا ميكند، حديث داريم، مسأله مهمي است.
4- اهميت دعا
داريم وقتي روزه هستيد چشم و گوشتان هم از حرام روزه باشد. و برويم سراغ دعا. در ماه رمضان يكي از مسائل مهم مسأله دعا است،
دعا كليد از كردن رحمت الهي است. حالا براي چي دعا بكنيم؟ چرا دعا مستجاب نميشود؟ يک بحث ديگري دارد. حديث داريم: اگر كسي ميخواهد دعايش مستجاب شود لقمهاش را حلال كند.
حديث داريم: اگر ميخواهيد دعايتان مستجاب شود به چهل مؤمن دعا كنيد.
آنجا هم كه دعا مستجاب نميشود امام(ع) ميفرمايند: بلا از جانت دور ميشود. ممكن است بگويي: خدايا به من بده، اما مصلحت نباشد، ميگويد حالا كه دستش را آورد بالا. حديث داريم خداوند ميگويد اين دستي كه آمد بالا من اين دست را محروم برنميگردانم. اگر صلاحش باشد. همان را كه ميگويد بهش ميدهم، اگر ندهم مشابهش را ميدهم و اگر صلاح نباشد دعا مستجاب شود، عوضش يك بلايي را از جانش دور ميكنم. چون از من چيزي خواسته.
مسأله دعا مسأله قشنگي است. گاهي وقتها دعا ذخيره ميشود براي آينده، امروز دعا مستجاب نميشود اما در آينده به شما ميدهم. مثل بچهاي كه گريه ميكند. آلاسكا ميخواهم، بابا بستني و كفش ميخواهم، توپ و دوچرخه ميخواهم، پدر هم هي طفره ميرود ميگويد: چه بابايي خدا به ما داده هر چه ميگوييم گوش نميدهد. بچه هي سوز ميزند و گريه ميكند بابا بهش نميدهد. اما پولهايش را جمع ميكند يك قطعه زمين برايش ميخرد براي داماديش.
يعني گاهي وقتها يك چيزي را، حديث داريم كه خداوند ذخيره ميكند براي آينده، گاهي تلخيها پوستش تلخ است ولي مغزش شيرين است. آدم نميداند كه گاهي تلخيها را آدم نميداند.
5- خاطره طلبه شدن حاج آقا
من دبيرستان ميرفتم بابام ميخواست من طلبه شوم، من ميخواستم دكتر مهندس شوم، خيلي با بابامون جر و بحث داشتيم، رفتيم دبيرستان، ما پيروز شديم، توي دبيرستان دعوامون شد و اين بچهها يك روز من را گرفتند و حسابي كتك زدند. يک كتكي خورديم که در عمرمان همچين كتكي نخورده بوديم. البته آن روز بچه دبيرستانيها غير از حالا بودند، حالا متمدن و پيشرفتهاند. به هر حال من آمدم خانه و گفتم بابا من ميخواهم طلبه شوم، گفت آخه من كه گفتم برو طلبه شو، گفتم من از حالا طلبه ميشوم، خلاصه با كتك دبيرستانيها ما طلبه شديم. حالا نميخواهم بگويم دكتر عيب است، آنها هم كمال است. گاهي وقتها براي آدم پيش ميآيد ميبيند تلخ است، بعد ميبيند نه در اين تلخي شيريني بود، آدم نميداند چه ميشود.
گاهي وقتها آدم دلش ميسوزد، دلش كه سوخت با همان دل سوخته يك دعا ميكند، مستجاب ميشود. يعني آدم زير پايش را داغ ميكنند، اگر داغ نكنند حركت نميكند، زير پايش را داغ ميكنند كه برود.
6- از ديدگاه الهيون ترش هم شيرين است
پس اگر زير پايت را داغ كردند نگو آخ اين چه زندگياست؟ داغ ميكنند كه بروي، گاهي مردم به انسان بياعتنايي ميكنند، آدم ميگويد عجب اين زن اين شوهر اين رفيق همه، ميگويد: خدايا تو رفيق خوبي هستي. يعني گاهي وقتها اين چيزها كه قيچي ميشود حال انسان گرفته ميشود. وقتي اين نخها قطع شد، آدم وصل به سرچشمه ميشود. بنابراين تلخيها را تلخ نپنداريد.
اولياء خدا به تلخيها هم به ديد شيريني نگاه ميكنند. يك آدم پخته و با سواد و تحصيلكرده وقتي ميرود بازار همانطور كه ليموترش ميخرد با همان پول هم خرما ميخرد، يعني او وقتي بازار ميرود هم ليمو ترش ميخرد و هم خرماي شيرين، مثل پياز، بچه كه دهنش را به پياز ميگذارد تند است دور مياندازد، بزرگ كه ميشود دور نمياندازد اصلاً بزرگتر ميشود پول ميدهد پياز را ميخرد، يعني اين پياز تند را بچه دور مياندازد، بزرگ دور نمياندازد و بزرگتر پول ميدهد ميخرد. اولياي خدا ميروند سراغ تلخيها، آدمهاي عادي از سختي فرار ميكنند، مثل بچهاي كه از پياز فرار ميكند، از ليمو ترش فرار ميكند، بزرگ ميشود فرار نميكند، همينكه رشد عقلي پيدا كرد، اصلش سختيها را سراغش ميرود.
كي گفت سختيها تلخ است، يك سربازي در پادگان به جست و خيز ميبرندش. رزم روزانه و شبانه سينه خيز و… اينها سخت است، ولي رشد است و اگر سختي نبود ما رشد نميكرديم.
7- آفات و پيامدهاي اجتماعي ربا
(الَّذينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلاَّ كَما يَقُومُ الَّذي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ) (بقره /275) خوب من همه آيه را ننوشتم چون يک خورده آيه طولاني است و همه افرادي كه پاي تلويزيون هستند با قلم و كاغذ نيستند، فرازهايي نوشتم، سوره بقره آيه 275 كه ميفرمايد: «الَّذينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا» با كمال تأسف بعضيها سراغ ربا ميروند ميگويند يك ميليون ميدهم ماهي سي تومان چهل تومان كمتر و بيشتر بده، ربا حرام است، قطعاً از گناهان كبيره است قطعاً. اين كه ميگويند گناه كبيره و صغيره در قرآن هست. (إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِر) (نساء /31) يعني اگر شما از گناه كبيره دوري كنيد خداوند گناه كوچك را ميبخشد. شما در بازار يك ميليون و سي و پنج تومان بدهكاري ميگويد يك ميليون را بده سي و پنج تومانش بخشيده حالا، قبل از اين آيه آيات انفاق بود، كمك به فقرا، بعدش آيه ربا ميگويد ربا و انفاق را پهلوي هم گذاشته، راه خير و شر، قرآن هم همينطوري است، خوف و رجا را پلهوي هم ميگذارد، آيات بهشت را ميگويد كنارش آيات جهنم را ميگويد، و هر جا آيات جهنم را ميگويد آيات بهشت را كنارش ميگويد. يعني بهشت و جهنم بايد با هم گفته بشود. اينكه بگوييم نه همش از شاديها بگوييد چرا، تلخيها هم بايد بگوييم، تلخي هست شادي هم هست. گناهي كه براي ربا گفتهاند، توي قرآن براي هيچ گناهي نگفتهاند. گفته: هركه ربا بگيرد اعلان جنگ با خدا ميكند. حتي براي آدم كشي و قتل و همچنين خطري نيامده، كساني كه ربا ميگيرند. ميگويد: پنج ميليون ميدهم ماهي اينقدر سود ميگيرم. البته يك راههايي هست كه حلال بشود منتها راه هايش را بايد يك اسلام شناس عادل بگويد. مثل كليد، يك راههايي هست كه باز بشود و يک راههايي هست كه قفل ميشود. منتهي نحوهي چرخاندن اين كليد يك دندانه كم و زياد ميشد قفل بسته ميشود يا باز، اينكه آدم پول بدهد بگويد من دو ميليون به شما ميدهم اينقدر به من بده، بهره، سود، گناه كبيره است. مال شيعه نيست، شيعه و سني و همه فرقههاي اسلامي گناه كبيره ميدانند، مال مسلمان هم فقط نيست. در دين حضرت موسي و عيسي(ع)، هم ربا حرام بوده.
قرآن ميفرمايد: (وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا) (نساء /161) يهوديها ربا ميگرفتند، «وَ قَدْ» يعني به تحقيق «نُهُوا عَنْهُ» يعني با اينكه نهي كرده بوديم كه يهوديها ربا نگيرند، ربا ميگرفتند.
امام باقر(ع) فرمود: خبيثترين و بدترين درآمدها رباخواري است. اميرالمؤمنين علي(ع) فرمود: رباخوار بايد توبه كند همانطور كه بت پرست توبه ميكند. يعني سيماي رباخوار مثل سيماي مشرك است، اگر بت پرست توبه ميكند رباخوار هم بايد توبه كند. قرآن ميفرمايد: خداوند از ربا را نابود ميكند. (يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا) (بقره /276) ميفرمايد: «يَمْحَقُ» يعني ربا را نگاه نكنيد رشد دارد ده ميليون شد 15 ميليون، امام صادق(ع) فرمود: مال حرام نمو نميكند و اگر نمو كند بركت ندارد. اتاقهايش همه ابريشمي ولي يك گرسنه نمينشيند توي اين اتاقها و سيربلند شود و افرادي خانههايشان موكت است ولي روي همين موكت افطاري ميدهند. يك لامپ دارد زير همين لامپ افطاري ميدهد. آن بنده خدا هم لوستر خريده چه قيمتي، ولي زير اين لوستر يك مرهمي به زخمي گذاشته نميشود. بركت ندارد. افرادي كتابهاي كمي دارند، مبارك است.
حاج احمد آقا خميني خداوند رحمتش كند، ميفرمود: كتابهاي پدرم بيش از 200 تا نشد زير 200 تا كتاب داشت، ولي رهبر شد هم مرجع شد.
بنده محسن قرائتي حدوداً 5، 6 هزار جلد كتاب دارم، هيچي نشدم. مُهر بزرگ آدم را نماز خوان نميكند، گاهي آدم با يك مهر كوچك هزارها ركعت نماز ميخواند، و گاهي يك مهر دارد يك وجب و نيم در يك وجب و نيم، نماز نميخواند.
نگاه نكنيد قالي ابريشم است، با اين ماشين چند تا نماز جمعه رفتي؟ با اين استخرت چند تا فقير را بردي شنا يادش دادي، با اين توفيقي كه در دانشگاه، كنكور، شاگرد اول و در المپياد نميدونم چي چي شدي تا بچههاي همسايه را كه تجديد شده بودند، كلاس گذاشتي تقويتي كمكشان كردي؟ مهمان سرايي كه درست كردي چقدر خرج مسجد محلهات كردي؟ براي كفش بچهات چقدرپول دادی؟ برای مخ و دين بچهات چقدر پول خرج كردي؟ آنقدر پدر و مادر داريم لباسهاي گران قيمت ميخرد ولي 5 هزار تومان خرج دين بچهاش نميكند، شد كه بچه سوپر دولوكس 80 كيلويي، نه رابطه با خلق دارد نه با خالق.
مي گويند آقا افغانستان بمباران شد، ميگويد: اِ. فقط ميگويد: اِ، اصول دين چند تاست، سه تا خوراك، پوشاك، مسكن. زندگي چيست؟ سه تا خانه، ماشين، تلفن. اصول دينش سه تاست. خوشا به حال كسي كه يک پول خوبي دارد و زندگي خوش ميكند.
تو كز محنت ديگران بي غمي *** نشايد كه نامت نهند آدمي
اين شرع را ميدانيد آيه قرآن است هرچي شعر خوب داريم ريشه هايش قرآن است. امام رضا(ع) فرمودند: هر وقت يک چيز خوب پيدا كرديد ريشهاش را ما داريم. يک چيزي شعراي درجه يك ميبينند آن را برمي دارند.
قرآن يك جا گفته از «الاغ بدتر» (أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ) (اعراف /179) مثل چهارپاست. بعد ميگويد «بَلْ هُمْ أَضَل» بلكه از الاغ بدتر است. ميگوييم اِ كيست كه از الاغ بدتر است. ميگويد «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون» غافل است. نه كار با خلق دارد، از خدا غافل است، از مسؤوليتش غافل است، از استعدادهايش غافل است، كه من بيشتر از اين هستم، ما خيلي بيش از اينيم كه هستيم. شما فكر نكن يك جوان فقط ديپلم است، يك دانشجو فقط ليسانس است بيش از ليسانس است، ما ميتوانيم در كنار اينكه مدرك دانشگاه را ميگيريم، برنامههاي ديگري را هم داشته باشيم. فوق برنامه يك اطلاعات ديگري را هم ياد بگيريم، بيش از اين كه هستيم، هستيم.
چقدر رباها افراد را ورشكست كرده، چندين هزار نفر ديگر گير كردهاند رفتهاند وام بگيرند رباييها اضافه شده، اضافه شده ورشكست شدهاند. ربا جامعه را دو قطبش ميكند، قطب مستكبر و قطب مستضعف. ربا جامعه را پولدار و فقير ميكند و كسي كه جامعه را متلاشي كند. قرآن ميگويد: در قيامت هم وقتي محشور است، پيلي پيلي ميخورد يعني هي ميافتد به زمين و پا ميشود، چون اين جامعه را از تعادل انداخت، خداوند او را در قيامت از تعادل مياندازد. ربا كه زياد شد ديگر مردم به همديگر قرض الحسنه نميدهند كسي كه پول دارد، اصولاً اسلام با ركود مخالف است، حالا سيماي ربا را من بنويسم: در ربا يک چيزهاي هست و يک چيزهايي نيست، چي هست؟ و چي نيست؟ آنهايي كه هست:
8- پيامدهاي ناخوشايند ربا
كينه هست، كسي كه ربا ميگيرد، ربا دهنده كينه اين را دارد وقتي به او گفتند فلاني مرد، به درك كه مرد، ما گير كرديم رفتيم يک ميليون ازش بگيريم، چند صد هزار تومان از ما سود گرفت، خدا لعنتش كند. پولش زياد شد، شد يك گاوصندوق گوشتي، گاو صندوق لازم نيست فلزي باشد. رباخوار گاوصندوق است، منتها گاوصندوق گوشتي، محبوبيت ندارد خبر مرگش را كه ميدهند يكي غصه نميخورد.
– انتقام در ربا هست، ميگويد اين از فقر من استفاده كرد.
– فقر: ربا افرادي را به فقر ميكشاند.
– بي تفاوتي: ميگوييم اين بدبخت است، ميگويد به من ربطي ندارد من دو ميليون ميدهم و ماهي 30 تومان ميگيرم، ميخواهد خوشبخت يا بدبخت، آدم بي تفاوتي است.
– حرص و طمع: رباخوار حرص ميزند و طمع دارد.
– سنگدلي: حالا بي تفاوتي و سنگدلي يكي است، بي تفاوتي و سنگدلي.
– محروميت از لطف خداوند:. محروميت از الطاف الهي: چون اگر ايشان قرض ميداد و ربا نميگرفت، ثواب قرض 18 برابر است. يعني اگر كسي چيزي را به كسي ببخشد، ده تا ثواب دارد. مثلاً اگر من چيزي را ببخشم به شما ده تا ثواب دارم اگر ده هزارتومان به شما قرضالحسنه بدهم و بگويم كم كم بده، 18 برابر است، چون در قرض گرفتن احساس ذلت نيست، در ربا چيزهايي كه نيست: عاطفه نيست. ترحم نيست. محبوبيت نيست. انسانيت نيست. عدالت نيست. بركت نیست. قرب به خداوند نيست. روايت داشتيم، فكر نكنيد من رجز ميخوانم و شعر ميگويم، همهاش آيه و حديث داريم، چه چيزهايي هست و چه چيزهايي نيست. حالا تا پول داريم چه كنيم، اصولاً اسلام با ركود مخالف است.
– ركود ممنوع
1- ركود طبيعت، يعني همينطور طبيعت را ازش استفاده نكنيم.
– حديث داريم: «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَابا» (بحارالانوار/ج100/ص65) كشوري كه آب و خاك دارد ولي گندگ ميخرد نفرين خدا بر اينها.
آب دارند، خاك و نيروي انساني هم دارند، كشاورزيشان ضعيف است، يعني آب و خاك را كه طبيعت است راكد گذاشتهاند.
– حديث داريم كسي كه طبيعت را ازش استفاده نكند: ابعده الله
2- ركود مال: سرمايه نبايد راكد باشد،
«الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَب» (كافي/ج4/ص61) كساني كه كنز، گنج، پولشان را بانك ميخوابانند، قرآن ميگويد كسي كه شولشان را به عنوان گنج احتكار ميكنند روز قسامت اين پول را داغ ميكنند روي پيشاني و پهلو ميگذارند و ميگويند: (هذا ما كَنَزْتُم) (توبه /35) اين همان گنج توست.
3- ركود جان: چرااز جانت استفاده نميكني؟
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَسَل» (كافي/ ج2/ص585) پناه ميبرم از آدمهاي ول و بي جان بي نشاط.
4- ركود فكر: انتقاد ميشود از آنهايي كه فكرشان راكد است، مشورت با كسي نميكنند، حاضر نيست يك فكري را اضافه كند، مستبد است، استبداد رأي دارد. مشورت نميكند.
5- ركود علم: علم دارد به ديگران ياد نميدهد، ميفهمد به ديگران نميگويد. ركود علم، ركود علم اسمش كتمان است، و ركود فكر اسمش استبداد است. ترك مشورت، ركود جسم اسمش كسالت است ركود مال اسمش شما بگوييد، اشاره ميكنم، بگوييد، گنج، كنز، ركود طبيعت، آب و خاك دارد ولي كشاورزي نميكند. اسلام با ركود مخالف است. انسان بايد با تمام توانش استفاده كند.
ميگويند: رزمنده خوب كيست؟ ميگويند رزمنده خوب كسي است كه تا آخرين نفس بجنگد، تا آخرين نفر بجنگد، تا آخرين فشنگ بجنگد.
يعني اگر هنوز نفس دارد و شكست خورد پيداست خوب نجنگيده و اگر هنوز فشنگ دارد و شكست خورد پيداست همه فشنگها را بكار…
اگر اينها حل شود نسل ما نجات پيدا ميكند، نسلي كه در معرض خطر است يا به خاطر اين است كه اعتقاد ندارد، يا اشتغال ندارد، و يا ازدوا ج نكرده. و بسياري ازپولهاي خوابيده را ميشود با اين كارها راه انداخت. ربا حرام است و قرض الحسنه ثوابش بيش از بخشش است.
خدايا جامعه ما را از همه مفاسد حفظ بفرما.
ايمان كامل، بدن سالم، فكر بلند و باز، قلب منيب و سليم و روح پاك، علم مفيد، رزق حلال، اولاد صالح، عزت در دنيا و آخرت به همه ما مرحمت بفرما.
تمام بلاد اسلامي را حفظ بفرما.
رهبر و دولت و امت و نسل و ناموس و مرز و آب و خاك و عقايد و افكار ما را حفظ بفرما.
روح انبيا و اوليا و اوصيا، مراجع، امام، شهدا، پدران و مادران و اساتيد و مربيان و همه كساني كه در اسلام و انقلاب و مسلماني و تربيت ما نقش داشتهاند روحشان را از ما راضي و ما را پاسدار خونها و خدمات آنها قرار بده.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 631