نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 632
موضوع: آيين همسرداري در اسلام
تاريخ پخش: 14/04/86
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
سلام عليکم و رحمه الله بحثي که عزيزان ميبينند در آستانه تولد حضرت زهرا(س) است که تصادفاً تولد بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام هم هست. من يک يادداشتي دارم از قديم در يادداشت هايم است که آن را خدمتتان ميگويم. آئين همسر داري در اسلام، و ميتوانيم بگوييم که فاطمه زهرا تجسم قرآن بود يعني در قرآن هر چه آيه براي کمالات هست بالاترين درجه اش را شما در حضرت زهرا ميبينيد. حالا خانمها، دخترهاي عزيز، خانمهاي محترم، يک نگاهي بکنند ببينند چقدر با اين خط کشي که امشب من ميگويم اگر هر اندازه به خط نزديک ترند بيشتر خدا راشکر کنند. هر اندازه فاصله گرفتهاند ببينيم چقدر فاصله داريم.
1- حضرت زهرا(س)، قرآن مجسّم
زهرا(س) قرآن مجسم. قرآن لفظ که شود، ميشود قرآن. و انسان که بشود، ميشود زهرا. چطور؟ در قرآن آياتي داريم مثلاً ميفرمايد که:
1- («وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا») بالاترين درجه احسان فاطمه زهرا بود بقدري نسبت به پدرش احترام ميکرد که پدرش گفت: تو دختري يا مادر، محبتهايي که تو ميکني محبتهاي دختري نيست، محبتهاي مادري است توام ابيها هستي تو مادر پدرت هستي. احسانش از مرز دختري فراتر ميرفت وقتي حضرت رسول(ص)، به او فرمود: که بعد از رحلت من نزديک ترين کسي که به من ملحق ميشود تو هستي، خنديد به عنوان مثال پيغمبر الآن دارد از دنيا ميرود فاطمه زهرا پريشان شد، کنار گوشش فرمود: که پريشان نشو من که از دنيا بروم تو فوراً به من ملحق ميشوي. خنديد يعني عروسي که در هجده سالگي، دختر جوان وقتي خبر مرگ را ميشنود ميخندد بخاطر اينکه به پدرش ملحق ميشود. چقدر انسان بايد پدرش را دوست داشته باشد که از جواني و عروسي و داماد و شوهر به راحتي بگذرد و به مرگ لبخند بزند. اين عشق به پدر اگر هم بحث («وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا») هست قله اش زهرا است.
2- در قرآن داريم («أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِم»)(هود/23)، يعني دربست مال خدا باشيد. نه حالا چند درصد خدا چند درصد هم غير خدا، اگر بناست که ما در بست مال خدا باشيم مخبطين باشيم و دربست باشيم دربستي يعني اينکه حتي يک هزارم حواسمان به غير خدا پرت نشود. اگر در قرآن داريم («لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ») يعني نميرسيد به بر به نيکي نميرسيد («حَتَّى)(تُنْفِقُوا») مگر اينکه انفاق کنيد («مِمَّا تُحِبُّونَ») (آلعمران/92) هر چه را دوست داريد بدهيد اگر چيزي را دوست داريد به فقير بدهيد. نه حالا اين پيراهن که تنگ شده کوتاه شده رنگش رفته از مد افتاده چيزهايي که ميخواهي بيرون بريزي به فقير بدهي که هنر نکردهاي چيزي را که دوست داري بده قرآن ميفرمايد: اگر ميخواهي رشد کني هر چه را دوست داري بده ما وقتي پول بخواهيم بدهيم به فقير اگر پولي را در آورديم اگر پول سياه بود ميدهيم به فقير سفيد را نگه ميداريم براي خودمان با اين که پول سفيد هم چند دقيقه ديگر خرج ميشود ولي دلمان خوش است يک چند دقيقه اين پول سفيد در جيبمان است
2- رسيدگي به محرومان، ويژگي اهل بيت پيامبر(ع)
قرآن ميفرمايد: هر چه را دوست داري بده من چيزي که دوست دارم اين است ما اگر گوسفندي قرباني کنيم کبابيهايش را ميگذاريم در يخچال ميگوييم که اين باشد کباب کنيم کله پا چه اش هم مال فردا صبح سيراب شيردانش هم براي فردا عصر ديگر حالا هر چه مانده بود در راه خدا ميدهيم هر چه دوست داريد بدهيد. اگر در قرآن ميگويند و («وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ») (انسان/8) به فقرا غذا بدهيد زهرا(س) نزديک افطار بود که يک شب فقير و يتيم و اسير در خانه را زدند و غذاي افطاري شان را دادند. تمام آياتي که در قرآن ميفرمايد: («في سبيل الله») فقط براي خدا کار بکنيد اينها وقتي افطارشان را به فقير دادند گفتند («إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا») (انسان/9) نه جزا ميخواهيم از شما نه شکور، تشکر. توقع تشکر هم نداريم. ما اين را براي خدا ميدهيم حالا اصلاً هيچ توقعي نداريم، که شما حتي به ما دست شما درد نکند هم نگوييد اگر اخلاص است اين است.
اگر در قرآن آياتي براي جهاد هست زهرا در جنگ خندق شرکت کرد. در جنگ احد شرکت کرد. اگر بحثي از هجرت هست فاطمه زهرا جزو مهاجرات بود که از مکه به مدينه هجرت کرد. اگر راجع به صبر آياتي است در قرآن الگو و مجسمه صبر زهرا بود. به قول شاعر ميگويد که آن قدر مصيبت بر من ريخت که اگر بر روز ريخته شده بود آن روز از غصه شب ميشد. اگر آياتي در رابطه با توجه به ديگران در قرآن است فاطمه زهرا از سر شب تا صبح اول به ديگران دعا ميکرد، امام حسن مجتبي(ع) گفت مادر يک دعا هم براي خودت بفرما، فرمود «الجار ثم الدار» اول همسايه بعد خودمان. ديگران مقدمند. اگر آياتي راجع به تربيت اولاد هست فاطمه زهرا اولادهايي که تربيت کرد پسرش حسن و حسين بود دخترش زينب کبري اگر آياتي در قرآن براي حجاب و حيا هست فاطمه زهرا حتي درخواست کرد که من نميخواهم بدن من را حتي بعد از مرگم کسي ببيند و لذا زنها و مردها را روي تخته ميگذاشتند تخته صاف يک نفر آمد تابوت درست کرد که يک ديواري هم داشته باشد گفت: من در فلان منطقه تابوت اين رقمي ديدم فاطمه زهرا شاد شد فرمود: اگر من مردم، بدن من را بعد از مرگم نميخواهم در جلوي چشم مردها باشد
اگر بحث عبادت هست اينقدر عبادت کرد که زانويش ورم کرد. پاهايش ورم کرد. اگر بحث شهادت هست زهرا(س) هم خودش شهيد است. هم شوهرش شهيد است. هم مادر شهيد است. يعني همسرش شهيد خودش شهيد مادر شهيد. اگر بحث تبليغ هست زهرا(س) بخشي از عمرش را تبليغ ميکرد. جلساتي داشت خانمهاي مدينه ميآمدند از ايشان استفاده علمي ميکردند. اگر بحث همسرداري هست يک تقاضا در عمرش از همسرش نکرد. معطل نکنم هر آيهاي هر کمالي در قرآن هست: فاطمه زهرا برجسته ترين نمونه آن آيه را عمل کرد. پس اگر بگويم زهرا(س) مجسمه قرآن است و قرآن ناطق است، حرف نابجايي را نزده ايم. بينندگان بحث را در تولد اين بي بي گوش ميدهند. همسرداري در قرآن چگونه است در قرآن راجع به همسرداري چند تا جمله داريم.
چون تولد حضرت زهرا را روز زن هم ناميده اند.
3- زندگي بر اساس عرف پسنديده جامعه
آئين همسرداري: در قرآن اول ميفرمايد که چه مرد، چه زن اين رقمي همسرداري کنيد. («عاشِرُوهُنَّ»)، عاشروا يعني معاشرت کنيد، زندگي کنيد با خانمتان («عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف») (نساء/19) يعني زندگي که ميکنيد به طور معروف زندگي کنيد يعني طوري زندگي کنيد معقول و پسنديده باشد بعضي مردها سليقههاي خاصي دارند، بعضي زنها سليقههاي خاصي دارند زن وسواسي است. هر چه شوهرش ميگويد اينقدر آب نريز به خدا پاک شد خانم ميگويد به دلم، نچسبيد، اين دلم ميدانيد چيست؟ يعني خدا بيخود ميفرمايد که پاک شد. چون خدا ميفرمايد پاک شد پيغمبر و چهارده معصوم و مراجع تقليد همه ميگويند پاک شد خانم ميگويد همه شما دروغ ميگوييد من ميگويم پاک نشد، وسواسي در مقابل خدا و پيغمبر جبهه ميگيرد همه ميگويند پاک شد او ميگويد پاک نشد اين معروف نيست زندگي بايد معروف باشد باقي زنها چقدر آب ميريزند باقي مردها چگونه پول خرج ميکنند. اگر مرد، مردان ديگر براي خانمشان چگونه هديه ميخرند. شما هم مثل بقيه هديه بخر، کاري نکنيد که مثلا من آخوندم بايد طوري زندگي کنم در خانه که اگر خواستگاري، آخوندي آمد، طلبهاي آمد دختر مرا بگيرد خانمم نگويد بر پدرم لعنت دخترم را به آخوند بدهم يعني طوري زندگي کنم که ديگر همسر من از آخوند متنفر شود دخترم هم بگويد من ديگر زن طلبه نميشوم. پيداست طوري زندگي کردم که معروف نبوده است اينها «آه» به دلشان مانده و لذا حديث داريم ميفرمايد: مردها خودشان را آرايش کنند مرد ميآيد در خانه بوي پي ميدهد حالا عيبي ندارد آدم قصاب باشد ولي وقتي ميآيي در خانه، خودت را بشور. اصلاً مرد يک قيافهاي در خانه ميآيد که اين زن حديث داريم که زن اگر در کوچه راه ميرود يک مرد خوش عطري از بغل او رد شد بوي آن مرد را شنيد، خوش به حال زنها چه شوهرهايي دارند ما با چه کسي زندگي ميکنيم حديث داريم مردي که به خودش نرسد زنش فاسد ميشود حديث هست، اين که ميگويم از خودم نيست. مردي اگر به خودش نرسد زنش فاسد ميشود يعني بستري را فراهم کرده که زن فاسد شود بچه هم همينطور است اگر پدر و مادر به بچه نرسد بچه فاسد ميشود اگر خود پدر و مادر گاهي با بچه اش نروند يک باغي باغچه اي، پارکي، يک جايي مهماني بروند حالا در مغازهها يک بستني بخورند آه اين بستني در دل اين بچه ميماند ميگويد: خدايا همه پدرها پدرند اين هم پدر يک بار ما را نبرديک بستني براي ما بخرد اين بچه شما با يک بستني گول ميخورد. چرا آب را روي آهک ميريزند ميترکد؟ چون اين آهک از بس خشک شده تا آب به آن رسيد متلاشي ميشود خانوادههاي خشک، اگر ديد يک مرد معطري از بغلش گذشت اين خانم متلاشي ميشود اگر ديد باقي پدرها به بچه هايشان محبت ميکنند اين نميتواند محبت بکند اين بچه متلاشي ميشود اگر ميخواهيد زندگيتان معروف باشد، معروف باشيد.
4- آداب و رسوم و عرف جامعه در چارچوب دين
«عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف» يعني فرهنگ عمومي را بايد، البته فرهنگ عمومي صحيح باشد يک وقت ممکن است فرهنگ عمومي همه اشتباه باشد ميگويد: خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو. اين غلط است يک وقت در عروسي همه نماز نميخوانند بگوييم نه قرائتي در تلويزيون گفت: فرهنگ عمومي را بايد رعايت کنيم پس من هم نمازم را بجا بله، نه، اينجا فرهنگ عمومي که با قرآن و حديث با کلمات اهل بيت(ع) منافات نداشته باشد بايد مراعات کنيم زندگي بايد معروف باشد.چند تا سکه حالا يک مردي يک وقت تقوايش گل ميکند ميگويد نه من دخترم را با پنج عدد سکه با يک سکه! اکنون ديگر يک سکه معروف نيست از آن طرف من هم بايد يک مهري بگيرم که رکورد را بشکنم، معروف نيست ما کارمان بايد عرفي باشد ممکن است شما يک کاري انجام دهيد رکورد را بشکنيد اما رکورد شکستن، يکي از وظايف ما رکورد شکستن نيست زماني يک دوستي داشتيم گفت من ميخواهم کاري بکنم رکورد را بشکنم گفتم: حالا اين وظيفه شرعي شماست؟ اگر بناست رکورد بشکنيم برويم هندوستان مرتاضاني هستند چهل شبانه روز غذا نميخورند. اين خيلي مهم است؟ اين همه در قرآن ميفرمايد: («كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ») (مؤمنون/51) بخور، بخور، کلوا. آن شخص به آيات («کلوا») عمل نميکند اين غلط است ما آدم داريم که رکورد را در خواب شکسته است چهل شبانه روز نميخوابد! اين خيلي مهم است؟ اينها مرض است مرض امتياز طلبي، يعني دلش ميخواهد کاري بکند که هيچ کس نکرده است ما وظيفه مان اين است که بنده ي خدا باشيم منتهي در بندگي خدا ممکن است کاري بکنيم که رکورد را بشکنيم مثل امام حسين، امام حسين رکورد شهدا را شکست اما نيتش رکورد شکستن نيست او رفت براي اينکه رژيم بني اميه را بردارد براي حذف بني اميه رفت کربلا بيشترين شهيد راه هم داد بيشترين اسير را هم داد زير سم اسب رفت رکورد شکنجه را امام حسين شکست، اما امام حسين اگر در راه ميرفت که الآن ميگفت: که سلام عليکم ببخشيد يک بلند گو دست گرفت مصاحبه کنيم هدف شما از اينکه به کربلا برويد چيست؟ ميفرمايد: بسم الله الرحمن الرحيم ميروم رکورد بشکنم. اگر رکورد ميخواهد بشکند که قصد قربت نبود ما بايد براي خدا قيام کنيم البته گاهي آدم براي خدا قيام ميکند رکورد هم شکسته ميشود مثل شما در عروسي همه نشستهاند متوجه ميشوي نماز را نخواندهاي فوري بلند شو نماز بخوان گرچه آنجا وقتي نماز ميخواني همه نگاهت ميکنند و رکورد هم ميشکني براي خدا قيام کني رکورد شکست، شکست نشکست، نشکست.
مسئله ي ديگري که مسئلهاي است که بايد بگوييم، اين است که («عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف») با خانمهايتان معروف زندگي کنيد خنده تان عادي باشد گريه تان عادي باشد سوغاتي خريدنتان هديه دادنتان ديد و بازديد هايتان اگر در اين فاميل رسمشان اين است که مثلاً دو ماه به دو ماه خانه همديگر ميروند بگويي: نه اگر ميخواهي همسر من باشي سالي يک بار. چرا؟ طبق سليقه ي فاميل عمل نميکني؟ مرد و زن بايد طبق سليقه ي فاميل عمل کنند جز اينکه اين سليقه معروف نباشد. اگر معروف نيست ميگويد ببين خانم، ببين شوهر حرف شما با قرآن و حديث نميخواند، هر سليقهاي که ضدّ قرآن و حديث نبود کوتاه بياييد، گفتم پيغمبر(ص) خنده اش نگرفت ولي گفت اکنون که همه ميخندند من هم بخندم. من وظيفهام نيست روزه بگيرم زخم معده دارم ولي حالا که همه نميخورند من هم لااقل در خيابان نخورم افکار عمومي را بايد مراعات کرد الآن جو جامعه. معروف چيست؟ گاهي اوقات ما معروف عمل نميکنيم و اين درست نيست. («عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف، امسکوهن بالاحسان») يعني اگر زن داري ميکنيد درست زن داري کنيد. اگر خداي ناکرده کار به جايي رسيد که طلاق بدهيد يعني واقعاً به هيچ عنواني نميتوانيد با هم زندگي کنيد باز هم قشنگ طلاق بدهيد («عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ») (بقره/236) مردي که وضعش خوب است به مقدار خوبي وضعش يک هديهاي به خانمش بدهد از خانمش با محبت جدا شود («وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ») (بقره/236)، مردي که در تنگدستي است آن هم به مقدار…
5- دوري از افراط و تفريط در امور زندگي
نه آن قدر تنگ نظر باشيم که مهمان که آمد از خجالت خيس عرق شويم نه آنقدر بريز و بپاش کنيم که اگر در تلويزيون نشان داد خيس عرق شويم امام رضا چه فرمود؟ امام رضا فرمود: طوري زندگي کنيد که اگر زندگيتان را خواستيد در نماز جمعه براي مردم بگوييد ناراحت نباشيد. حقوقتان طوري باشد که بگوييد: حقوق من اين است. ساعت کارم اين است. وضعم اين است. طوري زندگي کنيد که انگشت نما نباشيد. خمس هم همينطور است. چقدر خمس بدهيم؟ ميگويند کسي به مقدار زندگي اش اگر خرج کرد خمس ندارد يعني يک آدم اگر يک خانهاي خريد ماشيني خريد يخچالي خريد فريزري خريد فرشي خريد مواردي که انسان براي زندگي اش ميخرد خمس ندارد. آن وقت بعضي اشخاص براي اينکه خمس ندهند وسايل بزرگي براي خانه شان ميخرند. ميگويم: نه. بيا! تو خمس داري، بايد يخچالت جمع شود. شما دو نفريد به عنوان مثال يخچالتان بايد اين اندازه باشد تو که اين يخچال اين قيمتي را خريدهاي پيداست ميخواهي از زير بار خمس…؟ ماشين شما، در شأن شما چه چيزي است. الآن در شأن ايشان چه ماشيني است؟ ماشيني بايد سوار شوي که مردم سوت نزنند. اين آقا براي اينکه خمس ندهد با يک ماشين قيمتي، آمده ميگويد: در رساله نوشته است مرکب خمس ندارد. من داماد ديدم از وقتي هم که اين را گفت ديگر مهرش از دلم رفت. که رفت، که رفت، که رفت، که رفت، اصلاً هر وقت او را ميبينم رويم را برمي گردانم که سلام هم به او ندهم. ميگفت هجده سال است که پدر زنم را نديدهام گفتم: بسيار آدم بيخودي هستي، ما صد تا پدر داريم پدر خودمان پدرمان است پدر زن هم پدر است معلم هم پدر است عمو هم پدر است رهبر هم پدر است.
«أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» (بحارالانوار/ج16/ص95) ما پنج عدد پدر داريم. پدري که سبب تولد ما شد، به عمو هم پدر ميگويند، به پدر زن هم پدر ميگويند، به معلم هم پدر ميگويند، به رهبر هم پدر ميگويند. پدر زن هم پدر است تو هجده سال است ديدنش نرفتهاي؟ بعضيها به عنوان مثال براي اينکه عروس را بسوزانند ميگويند: حالا که اين طور شد من خانه پدرت نميآيم. من خانه مادرت نميآيم. اين زندگي معروف نيست.
6- دوري از افراط و تفريط در مسأله حجاب
حجاب بايد معروف باشد من حجابهاي تند سراغ دارم. فنر را وقتي در دستت گذاشتي فشار دادي تا دستت را برداشتي بالا ميپرد و لذا من سفارش ميکنم در مدرسهها خانمهايي که دبير هستند با رنگ روشن بروند سر کلاس چادر سياه را در کوچه گفتهاند براي اينکه جاذبه نداشته باشد، کسي نگاه نکند اما اين بچه سر کلاس به چه دليلي روزي پنج ساعت بايد به سياه نگاه کند؟ رنگ کرم باشد، رنگ شاد باشد رنگ بايد رنگ شاد باشد. در قرآن يک آيه داريم ميفرمايد: («لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ)» (بقره/69) رنگ در روان اثر دارد امروز در دانشکدهها روانشناسي رنگ هست. بلي يک وقت مرد است مدرسههايي که مرد در آن است اما مدرسه دخترانه يک مرد هم نيست همه سياه پوش همه قهوهاي پوش همه سرمهاي پوش به چه دليل؟ چه کسي گفته است؟ کدام آيه داريم؟ من آخوند هستم. کدام حديث داريم؟ حساب بيرون با حساب مدرسه… اين زندگيهاي معروف آن وقت باعث ميشود که وقتي بچه وارد خانه ميشود، ميگويد: هاي، چادرش را پرت ميکند و ميگويد: راحت شدم. چرا؟ براي اينکه ما ديني آورده ايم که وقتي دستمان رابرمي داريم بچه مثل فنر بالا ميپرد. زندگي بايد عرفي باشد اگر از خانمتان کار ميکشيد عرفي باشد. زن چند ساعت بايد در خانه کار کند ميخواهي افطاري بدهي افطاري بده اما چقدر بايد زن کمک کند خيلي خوب است. در خانه هر زني هر کاسه کوزهاي هر چيزي هر جايي ميگذارد حديث داريم تمام تغيير و تحولاتي که زن در خانه ميدهد پشتي را آنجا ميگذارد، صندلي را آنجا ميگذارد، پرده را آنجا ميگذارد تمام حرکات زن در خانه عبادت است اما چقدر عبادت؟ به شرطي که اين زن ديگر از پا نيفتد مريض نشود. («عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف»)
7- ميانه روي در تحصيل علم و عبادت
بابي داريم «باب الاقتصاد في العباده» ميخواهي عبادت کني اندازه گيري کن تحصيل بايد اندازه گيري شود ما سراغ داريم آدمهايي که اسمشان را ببرم شما هم ميشناسيد، بد درس خواندهاند اکنون در خانه افتاده اند. چه کسي گفت اين گونه درس بخوانيد چه کسي گفت اين رقمي درس بخوانيد يک شخصي را داشتيم در بازار کتاب به دست تند تند مطالعه ميکرد، ميخواند گفتيم در بازار با مردم سلام عليک کن. اين چنين نکن حالا بعد ديديم چشمش را از دست داد ما بايد مطالعه مان خرج کردنمان گريه و خنده مان. ميخواهيم عزاداري کنيم قمه ميزنيم وقتي ميخواهيم بخنديم همه دنيا را مسخره ميکنيم رشتي، مازندراني، کاشاني، يزدي، نه آن عزاداري که قمه ميزني بدنت را خوني ميکني نه اين که همه استانها را دست مياندازي خنده مان معروف نيست گريه مان معروف نيست در ايران متأسفانه اينگونه زياد داريم يا چهل ستون است يا بي ستون، نه چهل ستون نه بي ستون چهار ستون يعني افراط و تفريط.
خدايا تو را به حق فاطمه زهرا رفتار و گفتار ما را طوري قرار بده که طبق آيات قرآن و روايات اهل بيت شود و ما را آني و کمتر از آني از قرآن و اهل بيت جدا نکن. سالروز تولد حضرت امام بنيانگذار جمهوري اسلامي که مصادف شد با تولد جدش زهرا را نيز تبريک ميگوييم خدايا ما را نسبت به انقلاب امام وفادار قرار بده. دشمنان ما را شاد نکن. عيدي ما را عفت دختران عيدي ما را آسان شدن ازدواج عيدي ما را عمل به قرآن قرار بده. امام رضا فرمود: اگر اسلام را از افراط و تفريط جدا کنند تندرويها و کندرويها را کنار بگذارند خود اسلام ناب را به مردم عرضه کنند همه مردم مسلمان ميشوند. هر که از اسلام فرار ميکند اسلام درست به او عرضه نشده است. يا اسلام تند يعني يا شور يا بي نمک. اسلام ناب اگر معرفي شود امام رضا فرمود همه مردم مسلمان ميشوند هر که مسلمان نشده اسلام به او نرسيده يا بد به او رسيده است. خدايا اسلام ناب را توفيق شناخت و پيروي اش را به همه ما مرحمت بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 632