نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 688
موضوع: نماز
تاريخ پخش: 74/06/23
بسم الله الرحمن الرحيم
در محضر مبارك دانشجويان، اساتيد و پرسنل دانشگاه افسري هستيم و بينندهها بحث ما را شب 17 شهريور و ايامي ميبينند كه چند مناسبت دارد. من به يكي دو تا از مناسبتهايش اشاره جزيي ميكنم و به يك مناسبت هم اشاره رسمي و مفصل. گرچه در جمهوري اسلامي ايران 7 دي را روز نهضت سوادآموزي ميدانيم كه حضرت امام (ره) پيام دادند نهضت سوادآموزي تأسيس شد و بحمدالله موفق بود ما زماني كه ايران انقلاب شد تقريباً 50 درصد بي سواد بودند والان 25 درصد كار شده. نهضت سوادآموزي با 70 هزار خانم معلمي كه الآن دارد تقريباً با ارزانترين نرخ بهترين حجاب، دورترين راه كه حتي روستاهايي آموزش وپرورش نميتوانند بروند، زنان نهضت ميروند، نهادي ارزان و در دورترين روستاها و حركتهاي خيلي خوبي هم شده ميليونها آدم با سواد شدند. دهها هزار نفر ادامه تحصيل دادند صدها نفر از كلاس نهضت به دانشگاه راه پيدا كردند. اين روز هفت دي است، اما غير از هفت دي در دنيا 17 شهريور را روز مبارزه با بيسوادي تلقي ميكنند. اين يك مناسبت كه همين مقدر بس است، مناسبت دوم 17 شهريور آن جمعه سياهي بود كه شاه ملعون در ميدان ژاله سابق و ميدان شهداي امروز دستور رگبار داد و چند هزار نفر در چند دقيقه شهيد شدند. خداوند ان شاء الله بر عذاب مجرمين بيافزايد و به خانوادههاي شهدا صبر و شهداي ما را با شهداي كربلا محشور و ما را پاسدار خون ايشان قرار بدهد. و اما بحثي كه ميخواهيم بگوئيم، 15 و 16 شهريور، خوب امسال ما در تبريز هستيم و اجلاس سراسري از همه وزارتخانهها و ارگانهاي دولتي و سازمانهاي مردمي از حوزه و دانشگاه، اجلاس مهمي داريم و سالي يك اجلاس داريم، و اجلاس نماز افتخار چند مساله دارد. اول؛ اجلاسي است عمومي معمولاً اجلاسها فني است، مثلاً پزشكان هستند، مهندسان هستند، روحانيون هستند، اجلاس نماز عمومي است، چون نماز عمومي است و بايد هم همين طور باشد. دوم؛ ارزانترين سمينار در جمهوري اسلامي سمينار نماز است و اين را ما با افتخار ميگوئيم و هر استاني هستيم، استاندار آن استان شهادت ميدهد كه اجلاسها وسمينارهايي كه در جمهوري اسلامي برگزار ميشود ارزانترين آنها اجلاس نماز است، هدف اين اجلاسها دكور نيست. من خودم ضد سمينار هستم ولي بعضي از اجلاسها و بعضي از سمينارها انصافاً بار دارد و دور هم مينشينند و طرح ميدهند و طرحشان را القاء ميكنند، تنها اجلاسي كه مقام معظم رهبري پيام ميدهد، يعني پيام مقام معظم رهبري يك امتياز است، عمومي بودن يك امتياز است، ارزان ترين اجلاس است و به هر حال. يكسال مشهد بوديم، يكسال مازندران و يكسال شيراز و امسال هم تبريز. نماز چون مربوط به قشر خاصي نيست كه بگويند آقاي قرائتي امشب چي ميگويي يك چيزي است كه مربوط به همه است بنابراين قابل پخش در تلويزيون است آخر گاهي وقتها انسان يك چيزي را ميگويد كه براي يك قشر است. اما كساني كه در نماز كار كردند در رأس همه آموزش وپرورش است، بعد از آموزش و پرورش يا در كنار آموزش و پرورش صدا و سيما بوده، روحانيون بودند، ائمه جمعه بودند، دانشگاه بوده و از همه عقبتر بازار، حالا بازاريها بهشون برخورد، ولي بناست راستش را بگوييم، يعني جلوترينش آموزش و پرورش و صف آخر بازار. در اين بين حركتهاي خوبي از نيروهاي مسلح شده، طرح «حَيَّ عَلَى الصَّلَاة» بوده از شعرا، از خطاطان، از وزارتخانهها كارهاي زيبايي شده من اول به كارهاي فرهنگي اشاره ميكنم، كتابهايي كه در اين زمينه هست برايتان ميگويم. ماجراي حركتي نماز به اين صورت بود كه در قرآن در آيه 41 سوره حج ميفرمايد حكومتي كه به دست گرفتيد، اولين كارتان اقمه نماز باشد. مرحوم شهيد مطهري اول انقلاب شهيد شد، دست توي قبايش كردن، ديدن يك كاغذ است، نوشته شده بود مطالبي كه خدمت امام بايد عرضه شود اين بود كه: بروند به امام بگويند 1- اقامه نماز جمعه در همه شهرها چون اين وظيفه قرآني است كه ميگويد حزب اللهي حكومتي را كه دست گرفت. خوب تقسيم پنير و كدشيميايي و آهن و نميدانم كوپن و اتوبان و بلوار و پل و… كارهايي است كه بايد طوري باشد كه وقتي ميگويند حكومت دست مسلمانان است، شهرشان زيباتر از زمان شاه شده باشد، اگر بگوئيم شهرداريهاي ما شهرهاي زيبا درست كردند، ميگويند اين هنر جمهوري اسلامي است، و پزشكي كه نداشتيم و در هر روستا و شهري كه ناموس ايراني مريض ميشد دستش را ميگذاشت توي دست يك دكتر هندي، الان به قدري پزشك داريم كه خودكفا شديم و اين افتخار ماست. جادههايمان، آسفالتمان، آبمان، برقمان، گازمان و هر چه در اين رابطهها بشود مردم به نظام و اسلام دلگرم ميشوند و دلگرمي مردم يك چيز و دوم دنيافتوكپياش را صادر ميكند. ميگويند پس ميشود مسلمانها حكومت را به دست بگيرند عدد دانشجو را ببرند بالا، خانه سازي را بالا ببرند، همه چيز را بالا ببرند و البته نار اينها نرخ هم بالا ميرود ولي خوب برود. يعني آدم به يك چيزي دلش خوش باشد، حالا گاهي وقتها نرخ بالا ميرود، ولي همه چيز افت ميكند، اما در كنار رشدها، گروني هم هست، ولي اينها با هم در كارهاي معنوي هم يك كارهاي خوبي شده مثل حركتي كه براي قرآن شده، تنها مجلسي كه چهار ساعت رهبر انقلاب مينشيند، مجلس قرآن است. چهار ساعت مينشيند و قاريها با انواع لحنها قرآن ميخوانند، خوب هيچگاه رهبر انقلاب چهار ساعت وقت نميگذارند براي يك كار، فقط براي قرآن است و روي صندلي هم نمينشيند روي زمين مينشيند، بالاي دو ميليون بچه مشغول حفظ قرآن هستند، خوب اين از بركات انقلاب است، يك حركتهاي بسيار خوبي در شاخه نماز شده، وقتي بينندهها بحث را ميبينند كه چهارمين اجلاس نماز در تبريز است.
1- چندين كتب درباره نماز
من گزارشي از وضع نمازبدهم كارهاي فرهنگي شده كه نمونهاش كتابهاي نماز هستند، كتابي چاپ شده به نام «سرچشمه اميد» اشعاري است كه 100 تا شايد ما 10تايش را انتخاب ميكنيم البته من شعرشناس نيستم اما ميدهيم دست افرادي كه شعرشناس هستند، پيام معنويت از مقام معظم رهبري «حَيَّ عَلَى الصَّلَاة» كتابي است راجع به اسرار نماز همراه با عكس، كتاب خوبي است. «نماز و نمازگزاران» از آيت اله حوادي آملي وآقاي استاد جعفري، منتها آقاي جوادي آملي اخيراً يك كتابي نوشتهاند به نام اسرارالصلوه كه يكي را به من دادند و اين جزوه يك سخنراني است. حدود 300 صفحه است. «ملكه جنگل» قصهاي است براي بچهها با عكس و تصوير براي توجه به نماز، آموزش نماز واجب مهم نيست، دو ركعت نماز را كه بايد بخوانيم عشق به نماز اين است كه انسان از دو ركعت نماز صبح، دو ركعت نافلهاش را بخواند اگر من در زدم و شما گفتي كيه؟ پيدا نيست كه دوستم داري يا نه، بالاخره هركسي در بزند آدم ميگويد كيه؟ اگر من ميخواهم ببينم شما چقدر من را دوست داري، بايد ببينم قبل از آنكه در را بزنم در را باز ميكني و ميآيي سركوچه. لذا حديث داريم علامتي كه آدم به نماز دل دارد يا ندارد اين است كه قبل از شنيدن صداي اذان وضو بگيرد اگر صداي اذان را شنيدي و بعد وضو گرفتي مثل اين است كه در را زدم و بعد گفتي كيه؟ معلوم ميشود خيلي مهمان را دوست نداري. «آداب ومستحبات نماز» دوجلد است. «نماز در اسارت» دوتا خواهر از حوزه هنري نوشتهاند. اكرم ارجح، فريده حاجيان. آزادگان اسير ما كه اين ايام هم سالروز آزاديشان است، خوب دهها هزار اسير و آزاده داشتيم وقتي اينها آمدند گفتند: آقا خاطراتي كه راجع به نماز در ايام اسارت است بنويسيد. منتها چند سطر، سيصد چهارصد خاطره، نماز در اسارت واقعاً اين خاطرات را آدم وقتي ميخواند مو بر بدنش سيخ ميشود، كه اينها چطور نماز خواندند. جناب آقاي ابوترابي ميگفت: يك روز بعثيهاي صدام آمدند گفتند توي هر معيت اسيري دو سه نفر قهرمانهايشان را جدا كنيد، آمدند چند تا از قهرمانها را جدا كردند آنها كه خيلي انقلابيترند، همه انقلابي هستند آن داغ ترهاشان از جمله هم ما، آقاي ابوترابي ميگفت: بردند اينها را با كابل آنقدر زدند تا كمرشان خوني شد. چنان با مشت توي چانه و صورت ميزدند همچين ميزدند كه چشمشان افتاد زمين يعني چنان زدند كه دو نفر چشمشان افتاد زمين. اين رقمي زدند، بعد كه با شيلنگ آب خونها را شستند، همه در آستانه مرگ افتادند. شب شد ولي هوا روشن بود خيال كردند صبح است. پا شدند نماز خواندند اينها بعد از مدتي ديدند آن روشني مهتاب بوده وصبح نبوده، صبح كه شد دو مرتبه نماز خواندند، يعني آن شبي كه بدن ما خوني بود آن شب دو بار نماز صبح خوانديم، نماز شب آدم وقتي ميخواند كه خيلي قوي باشد. «نماز در اسارت» دو جلد است، «باز گل تسبيح» مجموعه اشعار حدود بالاي 500 شعر وسروده داريم «نافله باغ» مجموعه اشعار است. «پيوند خلق و خالق» سخنراني 20 نفر از دانشمندان است. در اجلاس اول، «نشانههاي حق گذاري» سخنراني ده و پانزده نفر در اجلاس سوم، است. «بهداشت ماجد» كتاب بسيار خوبي است و هر هيأت امنايي خوب است كه اين را بخواند و در همه مساجد ما مسايل بهداشتي مراعات نميشود. البته ورافتاد ولي متاسفانه هنوزهست در بعضي مسجدها هنوز هست كه يك ظرف بزرگ آب ميكنند و همه استكانها را توي همان ميشورند به طوري كه آن آب رنگش عوض ميشود بابا اين استكان توي نعلبكي است، نعلبكي به فرشها ماليده شده تو نعلبكي كه به فرشها ماليده شده و استكاني كه دومرتبه… بدترين نوع بهداشت است. سفره مياندازند براي عزاي امام حسين با جورابي كه بو ميدهد توي سفره راه ميروند بعد نان را مياندازند توي همان سفره، نان به جاي جوراب ماليده ميشود بعد ميرود توي حلق ما، حدود 150 دستور بهداشتي كه مساجد ما بايد رعايت كند. واقعاً مسجد مابايد مثل عروس باشد، ميداني آرزوي ما چيست؟ آرزوي ما اين است كه چطور غبارروبي امام رضا افتخار است و الآن رهبر انقلاب، علما، مراجع، شخصيتهاي نمونه ميروند توي حرم امام رضا براي غبارروبي، همينطور كه غبارروبي حرم عنوان و افتخار است، بايد غبارروبي مساجد هم عنوان باشد و افتخار. ميدانيد خادم مسجد چه كساني بودهاند. چهار خادم مسجد در قرآن داريم: 1- ابراهيم (وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْقائِمينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ) (حج /26) 2- ابراهيم و اسماعيل (وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ) (بقره /125) 3- حضرت مريم 4- زكرياي پيامبر يعني خادم مسجد اينها بودند، (رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّراً) (آلعمران /35) حالا شده مشت عباس حيدر كه اين مشت عباس يا كور است يا فقير است يا بداخلاق يا فقير يا بيسواد يا مريض يا همه. بهداشت مسجد يك اصل است ما در زمان قديم در همه مساجدمان يك جعبه مهر نوشته بود «اوتوا توكل» همه مساجد يك جعبه مهر داشت. الان مسجدها يك مهر سالم ندارد. بابا مهر كه تخصص ندارد. آب را بريزيد روي خاك ميشود گل. ماله بزن ميشود صاف، برش بزن مثل باقلوا ميشود مهر اين كه تخصص نميخواهد، ولي متاسفانه مهر كثيف و شكسته است، به هر حال بهداشت مساجد كتاب بسيار خوبي است. «داستانها و حكايت ها» كتاب خوبي راجع به نماز اولياي خدا است. «هدايت نوجوان به سوي نماز» يكي از اساتيد دانشگاه آقاي دكتر قائمي نوشتهاند، كتاب بسيار جالبي است. «نماز در آينه قرآن» نماز در آينه حديث براي جناب آقاي عزيزي، باز اين يك كتاب شعر است راجع به نماز. اينها همه توي اين دو سه ساله چاپ شدهاند. «اقامه نماز در دوران كودكي» «در قلمرو راز» «نمازهاي مستحبي» ما حدود 350 رقم نماز داريم كه حتماً شما و مردم ايران بيش از ده تا بلد نيستيد، نماز شب، قفيله و… . و نماز امام زمان و ديگر تمام شد. 350 رقم نماز داريم كه فقط كدگذاري شده. «پيشاني سوخته» با تيمسارها و افسران و سرداران ارتش و سپاه مصاحبه شده توي اين هشت سال نمازهايي كه توي جبههها بود آن نماز اسارت، نماز آزادهها بود اين نماز توي جبهه است، خاطرات قشنگي را، چند صد خاطره مصاحبه كرديم و آن تيكههاي نابش را چاپ كرديم. عرض كنم به حضور شما كه «زنگ نماز» مال برادر عزيزمان جناب آقاي زرهاني است كتابي است شيرين براي بچهها خيلي قشنگ است، «پرواز» باز يك كتابي است براي بچهها «جشن شكوفه ها» باز كتاب خوبي است. چند تا كتاب هم خود من نوشتهام، يك كتاب نوشتهام براي بي حوصلهها، يك كتاب نوشتم براي كم حوصلهها، يك كتاب نوشتم براي پرحوصلهها. چون من ديدم مردم ساندويچ ميخورند گفتم چرا ساندويچ ميخوريد؟ گفتم: حوصله پختن ندارند. بعد ديدم آب ميوه ميخورند چون ساندويچ را بايد جويد، حالا آب ميوه ميخورند كه ديگر نجود، يعني وقتي ديدم مردم كم حوصله هستند و پرحوصله و سطح معلومات هم متفاوت است. اين آشنايي بانماز نوشته شد براي بيحوصلهها و راز نماز نوشته شد براي كم حوصلهها. براي نوجوانان و جوانان هم يكي نوشتهايم: پرتوي از اسرار نماز. براي دانشجو هم يكي نوشتهايم 114 نكته براي مطبها، دادگستريها، حمامها و اين جاها كه نشستند منتظر مينشينند مثل تخمه كدو، آخه تخمه كدو، تخمه 16 ربطي به تخمه 18 و 15 ندارد. يعني هر تخمه كدو براي خودش هنر دارد، يعني زنجيرهاي نيست، بعضي كتابها مقالهاي است يعني آدم بايدآنقدر بخواند تا ببيند آخرش چي ميشود؟ بعضي كتابها قلمه قلمه است يعني هر يك دقيقه ميشود يك نكته ازش گرفت. 114نكته پنج سطري است. آدم تا نشست ميتواند يكي از اين پنج سطرها را بخواند و برود، بعد يك تفسير نماز هم هست كه اين واجبات نماز است. تحليلي از حمد و قل هوالله تحليلي از ركوع وسجود، قنوت وتشهد و سلام كه من سطر آخرش را برايتان بخوانم.
2- سلام نماز
درباره سلام نماز: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ» و… سيماي سلام چيست؟ سلام نامي از نامهاي خداست (السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ) (حشر /23)، سلام تهيت اهل بهشت است (سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ) (زمر /73)، سلام تهيت فرشتگان است، سلام پيام پروردگار است (سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ) (يس /58). سلام پذيرايي شب قدر است، (سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ) (قدر /5)، سلام اولين حق هر مسلمان بر ديگري است، «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ»، سلام امان نامه از هر گونه ترس و شر است، به هم كه ميرسد آدم ميترسد تا گفت سلام عليكم آدم خاطرش جمع ميشود كه اين يعني چراغ سبز، سلام ساده ترين عمل نيك است و نشانه تواضع است سلام عامل محبت و اظهار صلح است، سلام اولين تحفه و هديه دو انسان است، سلام دعوت به صلح جهاني است. در سلام اميد و نشاط است، سلام برطرف كننده كدورتهاست. سلام حضور و اجازه براي ورود است و همين طور راجع به سلام چند صفحهاي گفته و آخرش، كلمات امام را درآورديم، اما در اين صحيفه نور بيست جلد راجع به نماز گفتند همه را از كامپيوتر آورديم، نماز در ديدگاه امام، يك كتاب شد. مرحوم مطهري 52 كتاب دارد آنچه راجع به نماز وعبادت دارد را درآورديم و كتاب «طهارت روح» بوجود آمد. چهارصد جمله براي ديوارنويسي و تابلونويسي، چهارصد جمله راجع به نماز از آقاي جواد بهشتي، كه از همكاران قديمي خودمان است به هر حال معطلتان نكنم، توي اين چهارسال، دقيق بگويم 49 كتاب چاپ شد و در تيراژ نزديك به شش ميليون تيراژ. اين كار فرهنگي است. صدا وسيما در هر فيلمي اگر نگوييم اما در بسياري از فيلمها سر و كله نماز پيدا شده، آخرين حركت اين بود كه با وزير صنايع، مدير كلهاي كارخانهها دعوت شدند و ميخواستند مدير عامل نمونه اين كه 1- بهداشت كارگرها. 2- توليد. 3- جلوي ضرر دادن نميدونم چي چي، يكي هم اضافه شده اين كه مدير عامل نقشش نسبت به نماز چيست؟ پريروز يكي از اين مديرعاملهاي خيلي سوپردولوكس گفت: بنده الان ميروم نمازخانه، كارخانه كه بسيار جاي بدي است يا متوسطي است تبديلش ميكنم به شيكترين، ما يك جمله گفتيم به قدري در مديركلها اثر كرد، گفتيم آقاي مدير كل هر كس اتاق شما ميآيد جنابعالي را ملاقات كند اما هر كه ميرود نمازخانه ميخواهد با خداوند مذاكره كند. چطور هر كه ميخواهد با شما مذاكره كند اتاق شما سوپردولوكس است هر كه ميخواهد با خدا مذاكره كند بايد برود يك جاي خرابي. اين كلمه را خداوند يك بركتي توش گذاشت. بسياري از مديركلها گفتند آقاي قرائتي ما ديگر نمازخونهمان از اتاق خودمان هم شيكتر است، يعني قشنگتر است. ما بايد نمازخانهمان از اتاق سمينار بهتر باشد. 1ـ نمازخانه وزارتخانهها بايد از اتاق وزير بهتر باشد چون اتاق وزير، مذاكره با وزير، نمازخانه مذاكره با خداست. آرزوي ما چيست؟ اجلاس نماز حرف حسابش چيست؟ توي اين چند سال، حركتهايي شده كه مردم حزب اللهي از نمازخواندن خجالت نكشند، ميآيند قشنگ نماز ميخوانند اما يك عده واقعاً راجع به نماز سهل انگارند، ما بايد براي اينها يك برنامه داشته باشيم لجباز نيستند، منتها افراد كاهل را شناسايي كنيم توي هر وزارتخانهاي توي هر كارخانهاي توي هر بازاري بازارچهاي بعد بگوييم آقا اينها راجع به نماز شل هستند، بخواهيم بهش بگوييم آقا چرا شلي؟ لجباز كه نيست، ما با هر كه ميتوانيم لجبازي كنيم اما با خدا كه نميشود لجبازي كرد، چون رگ حيات ما دست اوست، مگر با خدا ميشود. بگوييم آخر قصه چيست؟ بسياري از افرادي كه نماز نميخوانند اسرار نماز را نميدانند يك كتاب بهش بدهيم باهاش حرف بزنيم، بسياري مثلاً عمل كسي را پاي كسي حساب ميكنند. مثلاً ميگويند آقا به كسي گفتند برويد نماز گفت برو به شهرداري بگو اين قدر ماليات نگيرد گفت: اِ، حالا كشورهاي ديگر كه نماز ميخوانند شهرداريشان ماليات نميگيرد. چون حالا صعودي كه ما قبولش نداريم، اسلامش هم اسلام آمريكايي ميدانيم، وقتي صعودي بازار را تعطيل ميكند، يعني صعودي از بازارهايش ماليات نميگيرد، خانه ميخواهند بسازند. شهرداري صعودي كاري به كارشان ندارد ـ آقا اگر طرف خواسته باشد نماز بخواند، بهانه ميگيرند. به يك ترياكي گفتند: چرا ترياكي شدهاي گفت امان از زغال خوب، بابا آخر اين زغال خوب چه ربطي به ترياكي شدن دارد. خوب زغال خوب است، كباب درست كن، زغال خوب است بلال درست كن، آخر زغال خوبه كرسي درست كن، زغال خوب ديدي ترياكي شدي، بهانه، بهانه. به يك كسي گفتند چرا دستهايت كثيف است، گفت: ديشب شما چرا با خانمت دعوا كردي، گفت اِ دست شما كثيف است چه كار دارد به دعواي ما با خانممان. گفت: نه حرف، حرف ميآورد، تو يك چيزي گفتي، ما هم يك چيزي گفتيم.
3- نماز بخوانيم تا مشكلات رفع شود
آقا جان نميخواهد نماز بخواند منتها دنبال بهانه ميگردد. وگرنه حالا مثلاً الان كه الحمدالله تورم مقداري مهار شد حالا فرض كنيم اصلاً قحطي شود خداي ناكرده تازه اگر قحطي شده و باران نميآيد بايد نماز خواند و دعا كرد تا باران بيايد، داريم ميگوييم اگر بلاها به شما رجوع كند (وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ) (بقره /45) با نماز مشكلتان را حل كنيد، اصلاً نماز داريم، نماز حاجت، نماز ما هم كدش فرق ميكند، نماز حضرت سليمان در آن 350 نماز مستحب غير از نماز ابيذر است، نماز اول ماه غير از نماز آخرِ ماه است نماز ماه رمضان غير از نماز ماه شوال است، نماز شب قدر غير از نماز ماه اول است. اينها همهاش كدش فرق ميكند هر نمازي يك جوري است. به هر حال كارهاي فرهنگي شده، نمونههايش اين است، اما كارهاي قانوني كه شده بخش نامههايي كه راجع به نماز توي اين چهار سال نوشته شده، چون هر كس راجع به نماز نامهاي ميدهد، جهت اطلاع يك رونوشت هم به ما ميدهد، چون برج مراقبت از نماز شديم، خلبان نيستيم، خلبانها خودشان ميپرند، منتها جهت اطلاع به ما ميدهند ما نامهها كه جهت اطلاع به ما دادند بالاي 4000 رونوشت است يعني در اين چهار سال كه سالي 1000 بخش نامه راجع به نماز شد. خوب معلوم ميشود الحمدالله موج نماز راه افتاده.
4- اهميت نماز
يك زماني ميگفتند معلم نمونه كيست؟ همه ديپلمهها رفتند دانشگاه، بعد معلوم شد اين آقاي معلم نمونه راجع به نماز كاري نكرده نماز هم جزو نمونه بودن است. اصلاً تمبر ورودي از دنيا به آخرت نماز است، بهترين نامه را بنويسيد تا تمبر نداشته نباشد. رد نميكنند با نماز بايد ملاكها را بسنجيم، نماز يك سرش قبرستان است يك سرش زايشگاه. بچه كه متولد ميشود ميگويند توي گوشش بگو «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ» بابا حالا متولد شده چشمهايش بسته است، بگو «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ» وقتي هم توي قبرش ميگذارند، ميگويند «الصَّلَاةِ» نخ نماز يك سرش توي زايشگاه است، يك سرش توي قبرستان. نماز آمپولي است كه خدا هم به زمين فرو ميكند هم به آسمان. مساله نماز شوخي نيست، هر چيزي استطاعت ميخواهد. جهاد اگر ميتواني برو. نابينا هستي لنگ هستي جبهه نرو. روزه اگر سالمي، مكه اگر پول داري، خمس اگر داري، زكات اگر داري. تمام واجبات يك اگر درونش است، تنها واجبي كه بي اگر است نماز است و توجه به نماز مساله مهمي است، ادارهها كه زمان شاه ساخته شده نمازخانه ندارد. اخيراً هر رئيس ادارهاي كه خودش درد دين دارد خودش دو سه تا از اتاقها را نمازخانه ميكند. بحمدالله وضع نماز به اينجا رسيد كه وزير عزيز ما رفته بازديد از يك مؤسسه چند ميليارد توماني، تجهيزات، ساختمانها، چي چي، همه را نشان دادند، بعد لوحي دادند كه آقا امضاء كند، خواسته امضاء كند، چه كساني بودند، هيأت امنا بودند، معاون مالي بودند، مهندسين ناظر بودند همه آمدند از جناب وزير تشويق بگيرند، وزير گفت من مدت زيادي همه اين ساختمان با عظمت را ديدم من يادم رفت نمازخانه راببينم، برويم نمازخانه را ببينيم، اينها همه رنگشان پريد. آقا نمازخانه كجاست؟ زير پله، يك جاي دخمهاي كه آيا اگر هم نمازخانهاي نبود يك بشكهاي ميگذاشتند گفت نمازخانهتان اين است، ساختمان چندميلياردي نمازخانهاش نبايد اين باشد، گفت من متأسفم، لوح تقدير براي شما امضاء نميكنم. همه رنگشان پريد ما همين را ميخواهيم.
5- برخورد قانوني با بينمازها
مسافرين گفتند راننده نماز است. گفت بنشينيد هر كسي بخواهد نماز بخواند، در خانهشان بخواند. توي ترمينال شماره ماشين را گرفتند. اطلاع دادند راننده را گرفتند سه روز ماشينش را خواباندند، 750000 هزار تومان هم جريمه شد، ما همين را ميخواهيم. مگر ميشود به راننده گفت نماز است يك كسي ميگويد ادرارم ميآيد، نگه ميداري، تو نامرد براي ادرار نگه ميداري، براي نماز نگه نميداري خوب اين شوفر را بايد زد توي كلش. ما كه با كسي شوخي نداريم. قطار براي نماز، نايستاد آبرويش را توي روزنامه ريختند، و به وزرا هم كشيده شد، مگر ميشود براي نماز نايستاد، آخر جمهوري اسلامي بدون نمازيعني چه؟ عروسي بي عروس يعني هيچي. آخر عروسي بي عروس ما براي كه داريه ميزنيم براي كه تنبك ميزنيم. عروسي و دامادي، عروس نيست داماد هم نيست پس براي كي ما آرايش كرديم، تمام اين سوپردولوكس ما براي اين است كه ميخواهيم بگوئيم عروس اينجاست، اگر نماز نيست، زكات هم نيست. مگر ميشود جمهوري اسلامي بي نماز ما از قديم نماز ميخوانديم.
6- اهميت به نماز در ايران قبل از انقلاب
اگر ميخواهيد بدانيد ايرانيها چقدر به نماز عاشقند مسجدها را ببينيد يك زماني كه همه خانههاي ايران خشتي بود، مساجدهاشان آجري بود، نشانش مسجدهاي قديمي و اين علامت اين كه از نظر رواني انسان قلباً معتقد به يك قدرت غيبي است و لذا هندوها هم كه در بدبختي زندگي ميكنند، بتخانههاي هند مهم است. در آلمان يك كليسا هست كه وقتي ما رفتيم گفتند 400 سال معمارها رويش كار كردند گفتيم اين هم از آن دروغ هاست، گفتم بابا ميخواهيم ببينيم، رفتيم ديديم گفتيم مثل اينكه درسته انصافاً مهم بود خيلي هم مهم بود، چهارقرن يعني زماني كه خود اروپا در توحش بوده، آخرين درجه هنرش را روي كليسا كار كرده، ببينيد معبد هندوها، كليساها، كنيسهها… مساجد اين كه ساختمانهايي رنگ مذهب دارند محكم و شيك بسازند اين پيداست در درون انسان يك غريزه و فطرت خدايابي هست، چون اگر نبود اينقدر آدم اظهار عشق نميكرد. آن جنگي كه رنگ مذهبي دارد، توي تاريخ مانده است جنگ نمرود و ابراهيم، جنگ موسي و فرعون، جنگ امام حسين ويزيد، يعني هر جنگي كه رنگ مذهبي دارد مانده است. باقي جنگها رنگ شاهنشاهي دارند، ميپرد.
7- دين فطري است
سؤال آيا دين فطري است، ميگوئيم بله به چند دليل، دليل فطري بودن اين است كه هر چيزي رنگ مذهبي دارد در ذهنها ميماند. 2- هر چيزي رنگ مذهبي دارد با عشق ميدهند خودش گوشوارهاش را درميآورد براي طلا كردن گنبد ميدهد اين هم نه گنبد امام، گنبد حضرت عبدالعظيم، گنبد حضرت معصومه، گنبد شاه چراغ، نميدانم حتي گنبد مسلم بن عقيل، مسلم بن عقيل امامزاده نبود، پسر برادر امام بود. خوب سفير امام حسين بوده، گنبدش را در كوفه طلا كردند ، در اين كه مردم خودشان روي زمين مينشينند اما طلا را ميدهند براي گنبد پسر برادر امام اين پيداست كه انگيزههاي ديني عميق است. با دوتا سخنراني و چهار تا حرف هم پوك نميشود دين ريشه دار است. اين همه تبليغ كردند در تركيه كه مردم را بي دين كنند تازه الان مساجد تركيه بسيار شيك است، مساجد تركيه از مساجد ايران شيكتر است. شلوغياش خيلي شلوغه، نسل جوان هم استقبال زياد ميكنند، الان در همه محافل سياسي ولوله شده و از طرف وزات اطلاعات، اخبار راديويي خارجي را جمع كرده بودند قائم مقام وزارت اطلاعات روي نوشته ميخواند كه تمام سياستمردان دنيا ميگفتند اسلام به ما تهاجم فرهنگي كرده، يعني ما از ماهواره آنها ميترسيم، آنها از فكر ما، خوب اگر چهار تا حسين فهميده 13 ساله تو هر كشوري پيدا شد، رئيس جمهور رنگ از صورتش ميپرد ميگويد بابا ما همهشان را كه ميگوييم ميكشيمت، اين اصلاً از كشتن نميترسد، آخرين ضربهها اين است كه زندان. زندان كه چيزي نيست قرآن يك آيه دارد كه ميگويد: اصلاً اولياي خدا قبل از موسي و عيسي و حضرت يوسف قبل از موسي و عيسي بوده قبل از موسي و عيسي حضرت يوسف گفت: (قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَني إِلَيْهِ) (يوسف /33) اصلاً زندان را من دوست دارم، زندان رو دوست دارم. من حاضرم زندان بروم كه پاك باشم، كشورهاي ديگر از زندان ميترسند. از تشر ميترسند از اينكه… ولي وقتي به هر حال. اين جمله را بايد بگم، ما ميگوييم دنيا به ما تهاجم فرهنگي كرده، آنها از راه سكس و عياشي و شهوت و نميدونم اينها، به ما تهاجم ميكنند، شبهات و نميدانم اين حرفها، ولي ما تهاجم فرهنگي داريم. اين كه مردم رو از خواب بيدار كرديم. الان چيزي به نام تفكر اسلامي، صدها نامه در قم براي جامعه مدرسين آمده كه آقا اسلام چه ميگويد ما فهميديم شوروي سقوط كرد، فهميديم كه هيچ كجاي كره زمين نا امنتر از آمريكا نيست. الحمدالله: و هيچ جاي كره زمين فعلاً امنتر از جمهوري اسلامي نيست، امن ترين كشورها كشور ماست، با همه خلافهايي كه ميشود ما هم خلافها را ميدانيم، برف پاك كن باز ميكنند، لاستيك ماشين باز ميكنند، دزدي ميكنند، رشوه ميگيرند، همه پوست پرتقالها را ميريزيم اما همه را كه حساب كنيم ما در جمع امنيت با همه مفاسد، امنيت ايران در همه كشورهاي جهان جلو است. مبارزه با مواد مخدر در ايران موفق ترين كشورهاست. رشد دانشجو در ايران موفقترين كشورهاست. مبارزه با بي سوادي در ايران دوم شديم، ايران در كل كشورها دوم شد. البته اين رو هم به شما بگم هرجا ايران دوم است يعني اول است. من اين را پارسال در يكي از مسابقات بين المللي فهميدم، مسابقه بين المللي قرآن بود، چند تا جوان دانشجوي جوان از ايران رفتند در كشوري بنده هم بودم. در آنجا از مصر وصعودي و نميدونم كي كي، چند تا از كشورها، هيأت داوران نشسته بودند چند صد نفر از چهل تا كشور بودند، مسابقات حفظ قرآن ايران اول شد، در قرائت هم اول شد، بعد به قاضي گفتند اگر بنويسي ايران هم در حفظ قرآن اول شد هم در قرائت ديگر ما عربها بايد خاك بر سرمان كنيم خلاصه گفتند الا و لابد بايد بنويسي دوم، قاضي از ترس حكومت نوشت دوم، منتها بعد آقايي آمد پهلوي قاري ما گفت: آقا من حق ترا به خاطر فشار حكومت دزديدم. شما من را حلال كن كه قيامت گيرنباشم. ما از اين حرف قاضي فهميديم هر كجاي ايران به دنيا ميگويد دوم. مراد اول است. منتها فشار آمريكا، فشار مخالفين، ميگويند آخر زشت است بگويند ايران اولِ. بنابراين اول ما كه اول است، دوممان هم اول است، نه واقعاً هر جا اوليم كه اوليم، هر جا دوميم هم اوليم، منتها خوب فشار ميآورند ميگويند بگو دوم ميگويند خيلي خوب دوم. گاليله ثابت كرد زمين حركت ميكند، بردنش پهلوي آخوند مسيحيها گفت: غلط كردي. يا بگو زمين حركت نميكند يا ميكشيمت، ديد جانش در خطر است. نوشت زمين حركت نميكند. اين جانب گاليله توبه كرد گاليله بود، ديگر اشتباه كه نميكنم، آره، آخر گاهي وقتها آدم دو شاخه برق را توي تلفن ميزند، تلفن را توي برق قاطي ميكند، عرض كنم كه توبه كرد كه جانش سالم باشد، وقتي آمد بيرون يك لگد زد به زمين و گفت: زمين تو حركت خودت را بكن كاري به من نداشته باش اينها هر جا به ما ميگويند دوم ما اول هستيم، به هر حال اين كشور خوب كشوريست يك مقداري، سه تا چيز كم داريم، اگر اين سه تا چيز خوب بشود ديگر ما مملكتمان مشكلي ندارد، ما مشكل مرز نداريم، مشكل تخصص با اين رشد دانشجو نداريم، ما فقط سه تا مشكل داريم: 1- حال كار نداريم اين گير اولِ، حال كار نداريم تو ادارهها آقا كار كم است من يك ميز بود يك جاي توي يك سالن، ميخواستيم فيلمبرداري كنيم گفتم اين ميز نافرم است، برداريم بگذاريم كنار، گفتند آقا بنويسيد تقاضا كنيد، گفتم به كي تقاضا كنم، گفتند تقاضا كنيد به روابط عمومي، گفتم خوب بعدش چي ميشود؟ پاراف ميكند، زيرش مينويسد به حمل و نقل و تداركات بعد تداركات مينويسد به حمل و نقل بعد حمل و نقل تاريخ ميزند ميآيد اين ميز را بر ميدارد. من خنديدم، عبايم را گذاشتم كنار لخت شدم، ميز را هلش دادم رفت كنار. يعني يك مقداري بازي درميآوريم. حضرت عباسي بعضي وقتها يك نفر مفيد به اندازه ده تا كار ضد دولت كار ميكند. كار نميكنيم وگرنه بيني و بين الله ارتش و سپاه ما نميتواند گندم خودش را خودش توليد كند، بيابان هست، آب هست، خاك هست، جوان هم هست، نان خودش را نميتواند پيدا كند، به خدا ميتواند، هر جوان توي مملكت ما يك هنر پيدا كند، يك هنر دستي. ما تصميم نگرفتيم از ايني كه هستيم يك قدم جلوتر برويم بعد خطهاي ما نميتوانند به فاصله دو ماه خطاطي ياد بگيرند، آني كه مثل آجر ميافتد توي استخر ميتواند در يك ماه شنا ياد بگيرد. آن كسي كه بلد نيست يك دكمه بدوزد. ميتواند يك خياطي ساده ياد بگيرد، آن كه غير از چايي دم كردن، البته تخم مرغ هم بلد است بجوشاند، آن جواني كه غير از اين دو تا واقعاً نميتواند يك كيلو برنج بپزد، ما يك مقدار جوان هامان بي هنر هستند.
8- عشق به كار
عشق به كار در ما نيست. اين بلاي ماست، دوم عشق به تحصيل در ما نيست. البته اخيراً اين مسابقات بين المللي نشان داد ايراني هوش دارد منتها اين هوش را به كبريت نميزند، پارچهاش بنزيني است، خودش به آن كبريت نميزند، يعني مغز ميكشه منتها از اين مغز كار نميكشه، ماشين سالم اما مسافر كشي نميكند، حرام ميكند، هوش ايراني خوب است، حال كار كم است، حال تحصيل كم است وگرنه مرحوم مطهري 52 كتاب دارد. تمام تحصيلكردههاي ديپلم به بالا تصميم بگيرند، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم» امسال سال 75 -74 تصميم ميگيريم هفتهاي يكي از كتابهاي مطهري را بخوانم، 52 كتاب دارد سال هم 52 هفته است يك سال ميتوانيم يك دو كتابهاي مطهري را بخوانيم، اين كه مهم نيست كه، نشاط علمي كم است، نشاط كار كم است، نشاط عبادت هم كم است (وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعينَ) (بقره /45) نشاط عبادت كم است، اگر يك مقدار نشاط تحصيلي، نشاط كار و نشاط عبادت در ما تقويت شود مملكت ما به حق مملكت نمونهاي است. خدايا خيليها شهيد شدند تا مملكت به اينجا رسيد. ما را پاسدار خونشان قرار بده. رهبر ما، امت ما، نسل و ناموس ما، دين ودنياي ما، مرز و بوم ما، حفظ بفرما، ايمان كامل، بدن سالم، فكر بلند، قلب پاك، رزق پاك، اولاد صالح، علم مفيد، عمر با بركت، نيت خالص به ما مرحمت بفرما، كشور ما كشور حركت، كشور تخصص، كشور نماز، كشور قرآن، كشور امام زمان كه هست در اين رشدها روز به روز رشدمان را تندتر بفرما. به اميد اينكه برسيم به سمت اينكه يك زماني بازار هم تعطيل بشود، يك زماني كارخانه تعطيل بشود، منتها ده دقيقه.
9- به نماز توهين نكنيم
خدا رحمت كند، شهيد رجايي در ابتداي رئيس جمهوري فرمود در همه ادارهها تعطيل، بعضي نامردها نوشتند وقت نماز است، نشستند سيگار كشيدند، هر كه مراجعه ميكرد توي اداره ميگفتند وقت نماز است ولي مينشست تخمه كدو ميشكست، يعني نماز رو تحقير كردند، خدا هدايت كند اينها را، اگر روز اول انقلاب، با بخش نامه شهيد رجايي را بازي نميكردند الان بعد از 17 سال بخشنامه ما جا افتاده بود، فرمان رجايي را شكستند، رجايي شهيد شد رفت بهشت، روسياه آن كسي كه با دستورالعمل رجايي بازي كرد، . از اين به بعد بازي نكنيم 10 دقيقه تعطيل كردن هيچ ضرري نميزند، تمام كامپيوترها و كارشناسهاي جمهوري اسلامي گفتند، تمام كارمندهاي دولت ساعت مفيدشان اينقدر است، حالا از چقدر تا چقدر وقتي همه كارشناسهاشان با معاونين رئيس جمهور هم صحبت كردند، بعضيهايشان كه آقا چقدر بالاخره كار مفيد چقدر است. ان روح كار كارمند چند ساعت بيشتر نيست. آن كسي كه واقعاً كار مفيدش چند ساعت است، پنج دقيقه نماز خواندن به جايي ضربه نميزند. چون وضو كه بايد بگيرد، دست و صورتش را كه ميشويد دستشويي كه ميرود، براي پنج دقيقه نماز خواندن. منتها ما به اسم پنج دقيقه نيم ساعت، صحبت ميكنيم. نماز رو طولش ميدهيم، الاف ميكنيم، البته يك جاهايي هم هست مثل اتاق جراحي مثل كوره شيشه پزي يك جاهايي هست كه براي يك دقيقه هم نميشود خاموش كرد. حتي ظهر عاشورا هم نميشود كار را تعطيل كرد، بعضيها حسابش جداست، اما باقي كارها ميشود شما الآن توي پادگانها، واقعاً نمازخانههايش پر ميشود، نشاط عبادي رشد كرده اين رشد عبادي را ان شاءالله توسعه بدهيد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 688