responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 722

موضوع: پرسش و پاسخ(2)

تاريخ پخش: 77/10/02

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

گفتيم از ميان چند هزار سؤال، سؤال‌هايي كه مثل آب جوش به همه معده‌ها مي‌خورد و مورد سؤال همه هست را جواب بدهيم و سؤالهاي مربوط به محيط‌هاي خاص مثل فرد و خانواده و دانشگاه را فعلاً كار نداريم، بعضي سؤالها مثل آب و نان و در بنايي مثل آجر در همه جا لازم و بعضي مثل جرثقيل در موارد خاص مصرف دارد مورد نياز همه جا و همه كس نيست، اما سؤال اول:

1- واجب بودن عبادت و عبادت كامل

سؤال اول: (بسم اللّه الرحمن الرحيم) خدمت شما اين سؤال مطرح است كه چرا عبادت واجب و ما چگونه عبادت كنيم كه كامل باشد؟
جواب: عبادت يعني تواضع و كرنش و «عبد» كسي كه متواضع است و كرنش كرده و مطيع است و در جلسه قبل درباره عبادت گفتيم، و شناخت و معرفت كرنش مي‌آورد.
مثل: اينكه اگر فهميديم فلاني پزشك متخصص است خوب به نسخه آن عمل مي‌كنيم، اگر مكانيك است ماشين را در اختيار او مي‌گذاريم و اين با تشخيص است.
مثال: يك نوع ميوه‌اي را كه شناخت نداريم مشكل است حاضر بشويم پول بدهيم ولي اگر در تلويزيون از خواص وخوبيهاي آن گفتند، راحت براي آن پول مي‌دهيم.
اگر كسي را دوست داشته باشيم دوست داريم با او حرف بزنيم و اگر خدا را هم هرچه بيشتر دوست داشته باشيم بيشتر دوست داريم با او حرف بزنيم، و كسي كه نماز نمي‌خواند، يا خدا را نمي‌شناسد يا او را دوست ندارد و يا اينكه احساس نياز ما به خدا ضعيف است.
قرآن مي‌فرمايد: (فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ) (عنكبوت /65) زماني كه سوار بر كشتي شده (در حال غرق شدن و گرفتاري) خدا رامي خوانيد.
و اما عبادت كامل كدام است؟
اول اينكه: هيچ عبادتي از ما كامل نيست، مي‌فرمايد: «وَ أَنَّى لِخَلِيقَتِكَ كُنْهُ مَعْرِفَةِ مَجْدِكَ وَ‌اي زَمَنٍ لَمْ تَكُنْ مَمْدُوحاً بِفَضْلِكَ» (مصباح‌المتهجد/ص‌311)
مگر مي‌شود انسان حقيقت خداوند را بشناسد، چون پيامبر(ص) مي‌فرمايد: «وَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ» (عوالي‌اللآلي/ج‌4/ص‌132) ما نتوانستيم حق معرفت تو را بشناسيم. مگر محدود مي‌تواند بي نهايت را بشناسد.
ولي آنچه ما را به آن سفارش كرده‌اند:
الف) اخلاص، خدا را در نظر بگيريد، كسي فهميد يا نه، مردم قدرداني كردند يا نه، چون خداوند به اين كار و عمل راضي است.
ب) دوام: گاهي عبادتها ماه رمضاني است، يا گرفتار مي‌شود، يا زيارت امام رضا(ع) مي‌رود موسمي است.
ج) نشاط: دوست داشته و از آن لذت ببرد، مي‌فرمايد: (الَّذينَ هُمْ في‌ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ) (مومنون /2) خشوع داشته باشد.
د) كوچك ديدن خود، به بزرگي آن فكر نكند كه ما 80 نفر افطاري داديم، چقدر پول داري و هزار تومان به صندوق كميته امداد در مقابل آن همه پول.
خداوند به موسي(ع) گفت: يك شكر كامل از من انجام بده، گفت: من و شكر كامل امكان ندارد و توان ندارم. خداوند فرمود: من همين را مي‌خواهم كه ناتواني خود را بفهمي.
ه) تفقه و شناخت: عبادت را بشناسد و درست انجام دهد، نماز و حمد و وضو اشتباه و غلط است گرچه دو ليتر هم گريه مي‌كنند، در وضو بايد آب تا نوك انگشتان بيايد گرچه قبلاً دستها را هم شسته باشي دقت كنيم و دو شاخه‌ي برق و تلفن را جابه جا نزنيم.
و) باور و يقين
حديث: خواب با يقين از عبادت بدون يقين بهتر است.
ز) عبادت دسته‌جمعي، ارزش كار را بالا مي‌برد.
ح) نماز در مسجد

2- گستره عبادت

سؤال دوم: آيا عبادت فقط به نماز و روزه است؟
جواب: در جلسه قبل هم به اين مطلب اشاره كردم، ما چيزي نداريم كه عبادت نباشد، و اين مربوط به نيت است. بهترين عبادت فكر است. و اين از افتخارات دين ماست كه فكر عبادت است.
قَالَ الصَّادِقُ(ع): «كَانَ أَكْثَرَ عِبَادَةِ أَبِي ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ التَّفَكُّرُ وَ الِاعْتِبَارُ» (خصال صدوق/ج‌1/ص‌42) بيشترين عبادت ابي ذر تفكر بود. من كسي را ديدم كه بعد از نماز فكر مي‌كرد به جاي تعقيب و دعا خواندن، البته فكر در چه چيز؟
نگاه با محبت به پدر و مادر و به صورت عالم و نگاه به قرآن، (گرچه حفظ باشد از روي آن بخواند) نگاه به كعبه و كمك به ايتام و صله رحم، آبياري. اگر درخت تشنه‌اي را آب بدهيم مثل اين است كه مؤمن تشنه‌اي را سيراب كرده‌ايم.
اگر حاجي زود به مكه آمد، امضاي او به عنوان شاهد قبول نمي‌شود چون معلوم مي‌شود مركبش را اذيت كرده و دوانده تا زودتر از ديگران برسد و اين بي رحمي امضايش را از اعتبار مي‌اندازد.
پول صدقه و بخشش ده ثواب و قرض ثواب دارد. در بخشش طرف شرمنده ولي در قرض چون پَس مي‌دهد اين مسأله را ندارد.
عفاف و حجاب و سكوت همه اينها ممكن است عبادت باشد و تحصيل و اگر قصد ما خدا باشد چيزي نداريم كه عبادت نباشد.

3- دليل و فلسفه روزه

سؤال سوم: با سلام خدمت شما، چرا بايد روزه بگيريم، دليل و فلسفه آن چيست؟
جواب: در قرآن و روايات مطالبي آمده است.
قرآن مي‌فرمايد: روزه بگيريد (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) (بقره /183) تا باتقوا شويد.
بيشتر گناهان يا از غضب است يا شهوت، گرسنگي و تشنگي غضب و شهوت را كنترل شده و در نتيجه آمار فساد هم كم مي‌شود.
مثال: وقتي به ريشه‌ها آب نرسد ميوه‌هاي آن درخت هم كامل و آبدار نمي‌شود.
و در جاي ديگر حديث داريم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «صُومُوا تَصِحُّوا» (الدعوات/ص‌76) روزه بگيريد تا سالم بمانيد.
پرفسوري است غير مسلمان كه مدعي است چندين مرض با روزه و امساك مداوا مي‌شود البته رژيم غذايي غير از روزه است چون در روزه قصد قربت هم هست.
روزه براي همدردي با همه گرسنگان
روزه براي ياد معاد: حديث: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَة» (عيون‌أخبارالرضا/ج‌1/ص‌295) با گرسنگي و عطش روزه، ياد كنيد قيامت را.
روزه براي تقويت اراده
زماني كه نان و آب خود را دست نزد و نخورد در مقابل نان و آب مردم هم مي‌تواند خود را كنترل كند ولي اگر مراعات نكرد مي‌شود:
تنور شكم دم به دم تافتن *** مصيبت بود روز نايافتن
اگر هر شب سرش بر روي متكا باشد يك شب بدون آن خوابش نمي‌برد، و اگر هر شب با چراغ خاموش مي‌خوابد يك شب چراغ روشن باشد خوابش نمي‌برد، ما بايد بعضي از چيزها را تمرين كنيم. به حاجي گفته‌اند اگر به مني و عرفات بوي بدي هم بود، بايد تحمل كني.
مثال: به آدمهاي خيلي تميز و مرتب و مقيد و سوپردولوكس بگويند سالي دو بار لباس تعميركار بپوش و برو زير ماشين. تمرين كنيم با مشكلات بسازيم.
كشوري كه روزه دارد از محاصره اقتصادي و كشوري كه عاشورا و امام حسين(ع) را دارد از محاصره نظامي نمي‌ترسد چون سي هزار نفر 70 نفر را محاصره كردند و آنها نيز زير بار ظلم نرفتند. بايد ما با شرائط مختلف خود را تربيت كنيم و روزه عامل مهمي براي آن است.

4- تفاوت سن تكليف دختر و پسر

سؤال چهارم: با عرض سلام، چرا دختران زودتر از پسران به تكليف مي‌رسند؟
جواب: جواب آن معلوم است براي همه.
مثال: باغبان به گل بيشتر مي‌رسد يا درخت، به گل بيشتر مي‌رسد.
و در يك كلام لطافت حفاظت مي‌خواهد، نماز انسان را حفظ مي‌كند و آن دژ است.
چون دختر حساسيت، لطافت و عاطفه و آسيب پذيري آن زيادتر است.
مثال: ماشين نو و ظريف را چادر مي‌كشند، چون خط به آن مي‌كشند ولي كاميون را چادر نمي‌كشند چون دخترمي خواهد مادر شود، خداوند اين نژاد را لطيف آفريده، و لذا اشك او زودتر جاري و دلش زودتر مي‌سوزد و سرچشمه عاطفه‌اش قوي‌تر است. و لذا اسلام تكليف را زودتر آورده، و تكليف هم يك ارزش است چون گربه و فيل به تكليف نمي‌رسد، همين كه انسان به تكليف مي‌رسد معلوم مي‌شود آن ارزش است.

5- بهترين كار در ماه رمضان

سؤال پنجم: با عرض سلام و تشكر و خسته نباشيد بفرمايئد: بهترين كار در ماه رمضان چيست؟
جواب: مردم ايران مي‌دانند، يك آيه در رمضان ثواب ختم قرآن دارد، اگر سواد ندارد سوره توحيد و «قُلْ هُوَ اللَّه» بخواند. اگر كسي عبادت را انجام داده ولي با تقوا نباشد از آن قبول نمي‌شود.
مثال: آب را بريزيم در ظرف كثيف، گرچه تشنه هم باشد آن را قبول نمي‌كند.
ثرآن مي‌فرمايد: (إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ) (مائده /27).
و هركس تقوايش بيشتر، قبولي اعمالش بيشتر است.
آيه‌اي داريم كه (بِقَبُولٍ حَسَنٍ) (آل‌عمران /37) خداوند قبول نيكو دارد.
در دعا داريم كه: «اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا بِأَحْسَنِ قَبُولِكَ» (كافي/ج‌4/ص‌165).
در دعا داريم كه: (رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا) (بقره /127). پس: قبول عادي، و نيكو، و نيكوي نيكو. و اينها مربوط به تقواي، عادي و زياد و زيادتر است كه ميزان قبول هم به آن اندازه است.
مثال: ميوه هرچه مرغوب‌تر باشد، مشتري حاضر است آن را گرانتر بخرد. خداوند از ما تقوا مي‌خواهد و آن بهترين كار است.
حديث: اميرالمؤمنين علي(ع) از پيامبر(ص) سؤال كرد:
بهترين كار در ماه رمضان چيست؟ حضرت در جواب فرمود: «الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ» (فضائل‌الاشهرالثلاثه/ص‌77) يعني تقوا. پس بهترين گناه نكردن است، كسي كه در ماه رمضان سيگار نمي‌كشد وقت ديگر هم مي‌توتند رمضان ماهي است كه مي‌تواند نسخه اصلي را نوشته و كپي آن را ماههاي ديگر هم عمل كند. خلق نيكو و افطاري به فقرا، دعا و سحرخيزي و مسجد و موعظه و توبه در اين ماه سفارش شده است.

6- روزه و شرط توان و طاقت

سؤال ششم: با عرض سلام، كسيكه به تكيف رسيده ولي طاقت روزه گرفتن ندارد چكار كند؟
جواب: اول: اينكه طاقت دارد، توجه ندارد و طفره مي‌رود. مثل: اينكه مي‌گويند بدويم مي‌گوييم ما پير و شكسته شده و حال دويدن نداريم. ممكن، 50 متري بدويم ولي اگريك گرگ دنبال كند 30 كيلومتر مي‌دويم. پس خيال مي‌كند كه طاقت ندارد ولذا اگر بگوييم بعد از ماه رمضان يك تلويزيون رنگي مي‌دهيم حاضر است بدون سحري روزه بگيرد. فردي آمد گفت من حج به گردن و واجب دارم ولي چون زياد با سازمانها و شركتها قرارداد دارم نمي‌توانم حج بروم گفتم حتي اگر بچه‌ات از دنيا برود حاضر نيستي چند روز كار را رها كني (انشاء اللّه به سلامت) گفت تعطيل مي‌كنم، بچه بعد و بعد مادر و بعد فلان به ترتيب اقوام نزديك تعطيل مي‌كنم و بالاخره به اين شكل روز مغازه را تعطيل، گفت بله، گفتم پس حج همينطور بايد بروي مكه.
دوم: زمينه طاقت را فراهم بايد كرد.
مثال: گفت چيست كه آويزان است و آبي مي‌خواند، گفت ماهي، پرسيد آويزان نيست گفت آويزانش مي‌كنيم، آبي نيست، گفت رنگش مي‌زنيم، پرسيد نمي‌خواند، گفت نوار در شكمش مي‌گذاريم.
مثلاً در آموزش و پرورش برنامه ريزي كند براي دانش آموزان كه ورزش نكنند به شكلي كه خسته و تشنه و گرسنه شوند.
مثل: كسي كه درب را باز كرده و مي‌گويد سرد است پول بدهيد براي بخاري مي‌گوييم درب را ببند بخاري هم لازم نيست و مادرها هم ملاحظه كنند در واگذاري كارها به دخترها و سحرها با غذاي مناسب آنها را تقويت كنند. نانوا مي‌گويد كنار تنور روزه نمي‌شود، بله جمهوري اسلامي نمي‌تواند با برنامه ريزي نانواها شب پخت كنند كه روز پخت نكرده و آنها را بفروشند، نان بيات بخوريم بله براي اينكه ده‌ها هزار نانوا بتوانند روزه بگيرند. اگر همه اين كارها انجام شده و زمينه فراهم باز هم طاقت ندارد، روزه نگيرد و البته نه آنكه مي‌گويد رنگش زرد شد، بله روزه سختي دارد و فلسفه‌اي، ما بايد خود و فرزندان را به مشكلات آشنا و عادت بدهيم، امام حسين(ع) به چه دليل فرزندانش را به كربلا و ابراهيم فرزندش را بين كوه‌هاي مكه، بله مقداري هم فرزند بايد تلخي را بچشد تا ساخته شود. پس اگر همه راه‌ها را رفتيم و نتوانست، روزه را بخورد و بعد قضا كند.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 722
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست