نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 835
موضــوع: تفرقه – ريشهها
تاريخ پخش: 14/9/58
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
بحث ما در اين برنامه اين است كه از نظر قرآن ريشههاي تفرقه را بيائيم بررسي كنيم چون همه ميدانيم كه تفرقه بد است و همه ميدانيم كه اتحاد خوب است اما چطور بين مردم تفرقه بوجود ميآيد؟ اما آشنا شدن با ريشههاي تفرقه، شايد رمزي باشد كه تفرقه را از بين ببرد. يكي از ريشهها اين است، 1- وجود رهبران خود رو 2- برداشتهاي غلط، مثلاً تفسيرهاي به رأيها و برداشتهاي غلط باعث ميشود كه هر كسي برداشتي را ميپسندد و آن برداشتي كه با مزاج او جور در بيايد، استنابط نابجا، 3- امتيازات موهوم، گروه گروه شدن، نژاد سفيد و نژاد سياه را مطرح كردن، شهري و دهاتي را مطرح كردن، اقشار را عَلَم كردن، اينها هيچكدام امتياز نيست ولي ما اميتازات موهومي را علم ميكنيم و باعث تفرقه ميشويم 4- طوفان غرائز و خودخواهيها 5- اِخبار فاسد و پذيرش آن از طرف مردم. معيارهايي كه قرآن فرموده عزل و نصب و دادن پست و مقام به آن معيارها نه تا است: علم، بازو، تقوا، سابقه، هجرت، ايمان، اخلاص، اينها معيارهاست روي اين معيارها و روي اين خط كش… حضرت يوسف پست ميگيرد ولي نه بخاطر اينكه زيباست و نه بخاطر اينكه پيغمبر زاده است بخاطر اينكه امانت دار است. اين معيارها همه اش توي قرآن است و هر كدام يك آيه دارد ما روي اين معيارها اگر افراد را آزمايش كنيم… يك افرادي سبز ميشوند كه معيارهاي قرآني افراد سبز شده را درو ميكند اين قرآن و اين معيار خود روها را درو ميكند.
1- برداشتهاي غلط از قرآن عامل تفرقه است
برداشتهاي غلط، مثلاً ميبينيم كلاسهايي است برنامههايي هست و هر كسي از قرآن يك جوري برداشت دارد مثل آن بنده خدايي كه مرحوم مطهري نقل ميكند كه شخصي از ايران رفته بود جايي گفته بود وقتي ايرانيها به هم ميرسند ميگويند آيا بيني جنابعالي كلفت است؟ خوب كي ايرانيها اينرا به هم ميگويند؟ اينها به هم ميگويند دماغت چاق است؟ اين دماغ چاق را به بيني كلفت ترجمه كرده بود خوب اين برداشت كج… دماغ بمعناي مغز است و چاق هم بمعناي آماده است نه كلفت، مثلاً قليان را چاق كن نه يعني اينكه قليان را كلفت كن فلاني كار چاق كن است نه يعني اينكه كارها را كلفت ميكند، چاق يعني آماده، دماغت چاق است يعني مغزت آمادگي دارد يا نه، حوصله ات ميرسد يا نه؟ شخصي به من ميگفت ميداني چرا خدا به ما بيني داده؟ گفتم نه، گفت براي اينكه هر كس عينك ميزند عينك اش نيفتد تفسيرش از بيني اينست. گروه فرقان آيهاي را ميبينند بدون اينكه بدانند اين آيه چي ميگويد در چه موردي است چه ميخواهد بگويد مثلاً (فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ) (اسراء /33) يعني اسراف نكن در آدمكشي پس يكي را ميشود كشت، بنابراين برداشتهاي غلط… قرآن ميفرمايد (الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) (زمر /18) گفتار را بشنويد و بهترين آنرا پيروي كنيد يعني كسي حق دارد تمام نظريات را بررسي كند كه قدرت انتخاب احسن را داشته باشد هر كسي حق ندارد هر كتابي را ببيند. تشخيص خوب و منطق حق و منطق باطل كار هر كسي نيست. افرادي هستند تحت يك مذهب و ايسمي بودهاند مدتي بدليل اينكه با مخالفين برخوردي نداشتهاند همان حاضر نيست با يك اسلام شناس عميق ده دقيقه بحث كند، بنابراين برداشتهاي غلط هم عامل تفرقه است، و رمز ترور امثال مطهري اين بود كه اينها دزدگير بودند اينها جلوي افكار غلط را ميگرفتند، چون دزد كه ميخواهد بيايد توي خانه اول بايد برق را قطع كند تا نوري توي خانه نباشد چون نور كه نبود وقتي صاحبخانه از خواب بيدار شد دستش به جايي بند نيست، بايد افرادي كه نورافكن هستند… بسياري از جوانان ما گول اين مسائل را خوردهاند گول برداشتهاي غلط (وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ) (تين /1) يعني زندگي بايد در حد انجير باشد، اين آيه در حدي نيست كه بگويد سطح زندگي چطور باشد البته آيات و رواياتي ديگر هست ولي لازم نيست كه ما اينرا از اين آيه بيرون بكشيم.
2- گاهي خودسازي، جامعه سازي امتياز است
اسلام ميگويد امتياز براساس سه مرحله است اول آگاهي است، بعد هم خودسازي است، بعد هم جامعه سازي است، فقط اين سه دسته امتياز دارند باقي دستهها مرخص هستند، آگاهي (هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ) (زمر /9) با سواد و بي سواد يكي نيست، خودسازي (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ) (حجرات /13) جامعه سازي (فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً) (نساء /95) كساني كه در راه خدا جهاد كنند گرامي هستند و بر ديگران فضيلت دارند.
3- گروه گروه شدن و حزبهاي گوناگون عامل تفرقه
گاهي تفرقه بخاطر يك مسئله جزئي است يك نفر به او برخورده است ميگويد حالا كه اينطور شد من هم در مقابل او حزبي تشكيل ميدهم اين حزب و گروه شدنها بخاطر اين است كه افراد ساخته نشده و افرادي كه تقوا ندارند غرائزشان… در يك برخورد فوري جدا ميشود و يك دار و دستهاي را تشكيل ميدهد در بهشت وقتي بهشتيها وارد ميشوند ميگويند سلام حرفي ندارند مگر اينكه (إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا) (واقعة /26) ولي در جهنم (كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا) (اعراف /38) دسته به دسته لعنت ميكنند، جامعه بهشتي جامعهاي است كه همه براي هم سلامتي خواسته باشند اما در جهنم همه به همديگر لعنت ميفرستند، اين نشان ميدهد كه جامعه بهشتي نيست.
4- پخش شايعه و پذيرش آن عامل تفرقه
گاهي يك فرد فاسق شايعهاي بوجود ميآورد يكي ميگويد امت مسلمان اگر شخصي شايعهاي را پخش كرد تحقيق كنيد، چون الان ترور شخص داريم، يك ترور شخصيت هم داريم، كه آنقدر پر و بال اش را ميبرند، آنقدر تهمت ناجوانمردانه به او ميزنند كه اگر هم هست ديگر از خاصيت ميافتد، اينرا ميگويند ترور شخصيت است. (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) (حجرات /6) اگر فاسقي براي شما خبري آورد تحقيق كنيد، يكي از همين كج فهمها ميگفت توي قرآن گفته است كه «أموالِكُم» با جمع آمده است يعني اموال مال همه است كسي حق شخصي و مال شخصي ندارد آقا اين چه برداشتي است؟ «كُم» يعني شماها، ولي همه جا بمعناي شماها نيست ولذا قرآن هم ميگويد «نسائكم» خانم هايتان «أبنائكم» پسرهايتان پسر يعني بچه همه مال همه، زن همه مال همه، هر جا «كُم» شد بمعناي همه نيست.
5- دادگاه خانواده از نظر قرآن
گاهي اختلافات خانوادگي پيش ميآيد يك زن و شوهر سر يك مسئلهاي ناراحتي پيدا ميكنند، قرآن درباره ناراحتي ميفرمايد قرآن يك دادگاهي دارد تحت عنوان دادگاه خانواده ميفرمايد (وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقْ اللَّهُ بَيْنَهُمَا) (نساء /35) يك داور از فاميل مرد را انتخاب كنيد و يك داور را از فاميل زن انتخاب كنيد بنشينند كدخدا منشي تفرقه و ناراحتي را برطرف كنند، اين دادگاه خانواده قرآن است. اين دادگاه خانواده پنج امتياز دارد امتياز اول اين دادگاه خانواده بودجه لازم ندارد، زن و شوهر ساعت هشت دعوا ميكنند ساعت هشت و نيم يك فاميل از اين و يك فاميل از او ميآيد به شرطي كه فاميل تعصب فاميلي نداشته باشد و لياقت داوري داشته باشد، اگر كسي لياقت داوري داشته باشد اين خرجي ندارد زن و شوهر دعوا ميكنند يك فاميل ميآيد آنرا حل ميكند. دوم اينكه اين دادگاه محبت و سوز دارند، فاميل مرد و فاميل زن دلش ميسوزد اما اگر زن و شوهر قمي با هم دعوا كنند قاضي بندرعباسي دلش به حال آنها نميسوزد و بعكس ولذا قرآن گفته دو نفر از فاميل بيايند امتياز سوم اين است كه فوري حل ميشود، اگر سه شنبه دعوا كردهاند چهارشنبه ميشود آنرا بررسي كرد، اما گاهي وقتها دادگاههاي بيرون به قدري پرونده هايشان طول ميكشد كه زن و شوهر با هم صلح ميكنند. يك كسي برفها را ريخته بود خانه همسايه اين هم رفت شكايت كرد اينقدر اين پرونده اينقدر طول كشيد كه تابستان حكم دادگاه آمد كه اين بايد برفها را بيرون ببرد! گفت بابا برو برفها آب شد. امتياز چهارم اينكه آبروريزي كمتري توي آن هست، وقتي زن و شوهر ميروند اداره، بازار و افرادي كه به اداره مراجعه كردهاند دادستان يك گروهي زيادي اينها را ميبينند يكوقت ميبيني در يك شهر پنجاه هزار نفري يك زن و شوهر دعوا كردهاند چندين هزار نفر از دعواي آنها باخبر شدهاند چون مراجعه به غير كرده اند. اين دادگاهي كه اسلام گفته است چهار امتياز داشت و اين است كه اسلام گفته تفرقههاي داخلي را زود حل كنيد اسلام ميگويد اگر دو تا مسلمان با هم اختلاف پيدا كردند سه روز بيشتر با هم قهر بودند اينها مسلمان نيستند، مگر اينكه بغض بغض الهي باشد، مثل اينكه آدم از دست جنايتكاري ناراحت است ولي ناراحتي شخصي نيست، انسان بايد روح بزرگ داشته باشد و ناراحتيهاي شخصي را زود حل كند. اسلام درباره تفرقه گفته است كه اگر كسي اهل تفرقه باشد توحيد ندارد آدمهايي كه گروه گروه ميشوند اينها مشرك هستند گروه گروه شدنها از توحيد بيرون رفتن است و به مرز شرك نزديك شدن است، قرآن ميفرمايد (لَا تَكُونُوا مِنْ الْمُشْرِكِينَ مِنْ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ) (روم /32) مشرك كسي است كه در مكتب تفرقه مياندازد. مشرك تنها خورشيد پرست نيست كساني كه با آرم و ايسمي عكس و پرچمي گروه گروه بكنند ملت را، اينها از توحيد بيرون ميروند اين قرآن است.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 835