نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 834
موضوع: تفتيش و جاسوسي
تاريخ پخش: 12/08/59
بسم اللّه الّرحمن الّرحيم
بررسي مسئلهي تفتيش و جاسوسي موضوع ما است. ما در اين زمينه دو تا مطلب داريم. 1- قرآن يك جا ميگويد: (لا تَجَسَّسُوا) (حجرات /12) تجسس نكنيد. يك جا ميگويد: «المجالس بالامانه» مجلس امانت است. اين يك مورد است. يك جاي ديگر امام ميفرمايد: مردم بايد همه جاسوس باشند. اين سخن امام است. اينها با هم اختلافي ندارد. چون مواردش فرق ميكند.
1- در مواردي تجسس بايد با تحقيق باشد
عرض كنم، مثال سينما را ميگويم. گفتم: مثلاً كسي بگويد: سينما خوب است يا بد است؟ شما بگوييد؟ كلمهي سينما بد است يا خوب است؟ نه ميشود گفت بد است و نه ميشود گفت: خوب است. حرف زدن خوب است يا بد است؟ تا چه حرفي بزنيم. سينما فيلم بد بگذارد، بد است. فيلم خوب بگذارد خوب است. اينكه ميگويند: تجسس نكن، يعني در حال عادي تجسس نكن. يعني بنده دارم ميروم، شما ميگويي كه آقاي قرائتي، ميگويم: بله، ميگويي: بيا. شما جز كدام دار و دسته هستي؟ به تو چه! اينكه در قانون خبرگان، در قانون اساسي، ميگويد: تفتيش عقائد ممنوع و كسي را به خاطر داشتن عقيده نبايد مورد تعرض قرار داد، اين معنايش اين است كه اگر حالا حالت طبيعي بود، اما اگر خواستيم دختر به او بدهيم، خواستيم پسر به او بدهيم، خواستيم نزد او پول بسپاريم، اينجا هم بايد تفتيش نكنيم.
اصلاً قرآن به پيغمبر سفارش ميكند و ميگويد: (إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ) (ممتحنه /10) اگر زنان با ايمان نزد تو آمدند و گفتند: يا رسول الله ما چند نفر زن هستيم به تو ايمان آورديم، زود باور نباش. «فَامْتَحِنُوهُنَّ» يعني تفتيش كن. وارسي كنيد. قرآن ميفرمايد: «فَامْتَحِنُوهُنَّ» اينها را امتحان كنيد. امتحان كنيد يعني چه؟ يعني تحقيق كنيد كه راست ميگويند، يا دروغ ميگويند. سؤال: آيا در اسلام تفتيش عقائد هست يا نيست؟ هست. اگر چند نفر زن از مكه نزد تو در مدينه آمدند و گفتند: يارسول الله ما چند نفر زن هستيم، هجرت كرديم و به مدينه آمديم، هرچه گفتند به حرفشان گوش نده. زود باور نباش. تفتيش كن. تحقيق كن. شايد اينها دروغ ميگويند. شايد كلاه بردار باشند.
يك آيهاي برايتان بخوانم، آب پاك را روي دستتان بريزيد. اين آيه مفصل ايت. ابتدا ميفرمايد: (إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) (حجرات /6) آخرش ميفرمايد: (فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ) (حجرات /6) پيغمبر شخصي را براي ماموريتي فرستاد. ايشان وقتي وارد حوزهي ماموريتي خودش شد، مردم به احترام اينكه او نمايندهي رسول خدا است، براي استقبال آمدند. ايشان وقتي ديد مردم دارند براي استقبال ميآيند خيال كرد دارند ميآيند تا او را بزنند. فرار كرد. به رسول اكرم گفت: نزديك بود مرا بكشند. زود اعلام جنگ مسلحانه كن. فوري آيه نازل شد، پيغمبر! اين آدم فاسق است. اگر يك فاسق آمد و خبري داد، «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا» امت اردن فاسق است. راديو مصر فاسق است. ولذا تمام كساني كه اخبار را گوش ميدهند، هر راديو خارجي باشد، ميگويد: «فتبينوا» بايد تحقيق كني. مگر نه اين است كه راديو آمريكا يكساعت برنامه گذاشته است، چون آمريكا يك برنامهاي دارد كه سراسري است. يعني تمام مردم آمريكا به آن برنامه اهميت ميدهند و در آن برنامهي سراسري كه همه به آن اهميت ميدهند، مدتها تبليغ كرده كه ايران از اسرائيل اسلحه خريده است. آن وقت اين جنايت است كه يك مسلمان خواسته باشد مطالبش را از راديو(بي بي سي) گوش بدهد. بله، ممكن است اينها راست هم بگويند، اما بايد «فتبينوا» اگر يك مسلماني از راديو اسرائيل و عراق، بي بي سي و آمريكا و غيره، از راديوهاي بيگانه خبري را شنيد، اگر تحقيق نكرده پخش كرد، مورد مذمت قرآن است. قرآن ميگويد: يك عده مسلمان نما هستند همينكه (وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا) (نساء /83) تا يك چيزي را شنيدند، بدون اينكه تحقيق كنند، پخش ميكنند. تحقيق كنيد يعني تفتيش كنيد. كلمهي «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا» اگر فاسق خبر آورد تحقيق كنيد، يعني تفتيش كنيد. يعني بررسي كنيد. «فَامْتَحِنُوهُنَّ» زنهايي كه ميآيند ميگويند: يا رسول الله ما مسلمان هستيم، امتحان كن. وارسي كن كه راست ميگويد يا دروغ ميگويد؟ آن وقت به دنبال آن ميگويد: يا رسول الله اگر تحقيق نكرده گوش به حرف اين آقا بدهي، بگويي: اينها براي جنگ ميآمدند، يك ارتشي تشكيل بدهي، بعد ميبينيد زدند و كشتند، بعد غصه ميخوريد كه اشتباه شده است. دنبال آيه ميگويد: «فتصبحوا» يعني صبح ميكنيد. در حالي كه (عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ) (حجرات /6) نادم به معني ندامت است. از كارهايي كه انجام داديد، پشيمان هستيد. ميخواهم بگويم: اي جامعهي اسلامي هر عملي كه اگر انجام ندهيد، غصه ميخوريد بايد جلوي آن را از قبل بگيريد. نگذاريد كه بگويند: عزا، عزاست امروز، روز عزاست امروز. امام عزيز ما صاحب عزاست امروز.
2- قبل از اتفاق بايد تفتيش و وارسي كرد
نگذاريد وقتي شهيد داديد بعد جيبها را وارسي كنيد. از قبل جيبها را وارسي كنيد. آيا در رخت كن فلان مجلس اينكه جيب من را تفتيش ميكنند درست است؟ بله، چون قرآن گفته است هركاري كه اگر انجام ندهيد غصه خواهيد خورد، بايد قبلاً اين كار را ميكرديد. اين متن قرآن است. پيغمبر آمده است و به تو ميگويد: ميخواستند او را بكشند. نه! اينها براي استقبال از او ميآمدند. كج ميگويد. افرادي را كه كج ميگويند، وارسي كنيد. شايد اگر به حرف او گوش دهيد، مرتكب حملهاي شويد كه بعد غصه بخوريد كه چرا عدهاي كشته شدند. اين آيه به دنبالش علتي دارد كه ميگويد: كاري نكنيد كه بعد غصه بخوريد. ما هركجا تفتيش نكنيم، بعد غصه ميخوريم. پس از قبل واجب است كه تفتيش كنيم. آخوندها يك بياني دارند. اصطلاح طلبگي است. ميگويند: «العلت يوامن و يخسم» يعني اگر دنبال يك چيزي علتش آمد، مثلاً ميگويند: شراب حرام است. براي اينكه مست ميكند. حالا اگر يك قرصي پيدا شد، شراب هم نيست قرص است. آن قرص را هركسي بخورد مست ميشود. حرام است يا حرام نيست؟ حرام است. چرا؟ براي اينكه ما با شراب پدركشتگي نداشتيم. اگر ميگفتيم شراب حرام است، ميگوييم: براي اينكه مست ميكند. پس اگر قرص هم اين براي اينكه را داشت، قرص هم حرام است. اگر كسي يك لباسي را پوشيد كه تا اين لباس را ميپوشد مست ميشود، پوشيدن آن لباس هم حرام است. چون ملاك مست بودن است. اينجا ميگويد: به حرف فاسق گوش ندهيد. براي اينكه ممكن است مرتكب كاري شويد كه بعد غصه بخوريد. پس ملاك اين است كه انسان دست به كاري بزند كه بعد دچار غصه نشود. هر عملي كه نتيجهاش غصه خوردن باشد، بايد از اين عمل پيش گيري شود.
الآن اگر جامعهي ما جاسوسي نكنند، همهي مردم با دقت مسائل را زير نظر نگيرند، ممكن است باز مطهريهايي را از دست بدهيم. (فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ) (حجرات /6) سؤال: آيا جاسوسي در اسلام هست يا نه؟ نگاه كنيد ببينيد مطهري شهيد ميشود يا نميشود. اگر به خاطر جاسوسي نكردن ما باز مفتحها و آيت الله صدرها و بهشتيها، اگر به خاطر ترك جاسوسي باز هم عزا، عزاست امروز خواهيم گفت، اينجا بايد جاسوسي شود كه نادم نشويم. مسئله اين است كه انجام دادن يا انجام ندادن چه كاري ندامت را به دنبال دارد؟ هركاري كه دنبال آن ندامت است، بايد انسان انجام دهد. اگر ميگوييم: شراب نخور براي مستياش است. اگر يك جليقه، يك قرص، حتي ميوهاي هم شما را مست ميكند، نبايد بخوريد. ملاك اين است كه نكند غصه بخوريد. پس اگر ملت ما بي تفاوت باشند و بگويند: به من چه؟ حالا اين ايستاده، خوب بايستد. رفت، رفت. اين موتور دو پشته است. نگاه كردن، نگاه كنند. اين ماشين دائم چراغش روشن و خاموش ميشود. اين ماشين تحت تعقيب است. به ما چه؟ اگر گفتي به ما چه و فردا كسي را از دست دادي و نادم بودي، پس بايد از قبل بي تفاوت نباشي.
3- براي تسلط بر دشمن ميتوان خانههايي را خراب كرد
من اينها را يك زماني به مناسبتي گفتم. ولي حالا هم يك تك جملههايي پشتوانهي حرف هايم بگويم. خانه خراب كردن در اسلام داريم يا نه؟ مثلاً خانهاي تيمي است و ما نميتوانيم در خانه نفوذ كنيم، جز اينكه خانه را خراب كنيم. خراب كنيم يا نه؟ قرآن ميگويد: (يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْديهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنينَ) (حشر /2) يعني خدا توسط دست مومنين خانههايي را خراب ميكند. مرحوم شهيد ميفرمايد: اگر تسلط بر دشمن جز از راه خرابي نشد، آنجا خراب كردن جايز است. كما اينكه شلاق زدن جايز است. اگر كسي مسلماني را، دشمن مسلماناني را جلو ببرد. مثل اينكه حزب كمونيست و دموكرات اوايل جنگ كردستان بچههاي كوچك را جلو ميبردند كه راه نفوذ بر آن ضد انقلاب جز از راه كشتن اين كوچولوها نبود. آنجا هم جايز هست. اگر كفار آمدند مسلمانها را سپر قرار دادند، اسلام ميگويد: مسلمانهايي كه سپر هستند بايد كشت تا شما دسترسي به كافر پيدا كنيد. درخت قطع كردن در جنگ حرام است امااگر راهي براي اينكه پوزهي دشمن به خاك ماليده شود، جز از راه قطع درخت امكان ندارد بايد درخت را هم قطع كرد.
4- مسجد اگر لانه جاسوسي باشد بايد خراب شود
پيغمبر مسجد ضرار را خراب كرد. چرا؟ مسجد بود. خانهي خدا بود. اما چون مركز توطئه بود، اين مسجد را دشمنهاي داخلي ساخته بودند و به اسم مسلمان در آن جمع ميشدند. (وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ) (توبه /107) اين خانه كمينگاه خانههاي ديگر بود. مسجدي هم كه لانهي جاسوسي باشد بايد خراب شود.
5- انواع جاسوس در كلام علي (ع)
ما در اسلام دو سه نوع جاسوس داريم. در نهج البلاغه يك جا جاسوسي عمومي است. كه حضرت علي(ع) در نهج البلاغه ميفرمايد: «بلغني انك»، «بلغني» يعني از مردم شهر فلان منطقه به من ابلاغ كردند. يعني به من گزارش دادند. اين يك معنا بود. گاهي گزارش عمومي نيست. يك شخصي را معين ميكنيم. مي گوييم: تو مامور هستي كه اطلاعات جمع كني. ولذا ميگويد: «عيني بالمغرب» ببينيد اين دو تعبير در نهج البلاغه است. يعني چشمي كه من در منطقهي مغرب دارم. يعني معلوم ميشود حضرت علي(ع) در منطقهي مغرب، يك چشمي را نصب كرده بود. گفته بود: در آن منطقه و در آن حوزه برو و خبرها را به من بده. «عيني بالمغرب» يعني وقتي جاسوسي خصوصي است. يعني ايشان را براي جاسوسي نصب كردند. يك وقت نصب نكرديم ميگوييم: جاسوسي 36 ميليوني! حضرت علي(ع) به مالك اشتر ميگويد: «وبعث العيون» يعني يك چشمهايي را انتخاب كن تا ريز و درشت خبرها را بگويند.
6- جاسوس گذاشتن پيامبر
پيغمبر وقتي در مدينه آمد حكومت اسلامي تشكيل داد، عموي خودش را در مكه گذاشت و گفت: تو جاسوس من باش. اگر ديدي كفار مكه عليه حكومت اسلامي مدينه دارند طرحي را ميريزند فوري به من خبر بده. فلذا گزارش ميداد. يكبار عموي پيغمبر گزارش داد كه سه حزب با هم شريك شدند، هم بت پرستها، هم يهوديها و هم منافقين، اسمش هم جنگ احزاب است. جنگ احزاب سه حزب بودند. آن وقت پيغمبر هم فوري پيشگيري كرد و جلسهاي و شوراي نظامي و طرح خندق را ايجاد كرد. قرار شد كه دور تا دور مدينه را خندق بكنند. خود پيغمبر(ص) هم گاهي با لباس مبدل نزديك دشمن ميرفت و خبرها را از دشمن ميگرفت. يك وقت كنار چاه آبي يكي از دشمنان را دستگير كردند. آوردند و گفتند: تعداد شما چند نفر است؟ گفت: نميدانم. هركاري كردند كه بگويد، نگفت. آخر پيغمبر فرمود: براي غذا چند شتر ميكشيد؟ گفت: يك روز نه تا ميكشيم. يك روز هم ده تا ميكشيم. پيغمبر گفت: متوجه شدم. اينها يا نهصد نفر هستند. يا هزار نفر هستند. يعني از طريق تعداد ديگهاي غذا متوجه شد. برعكس پيغمبر خودش روي حساب طرحي كه داشت، دل دشمن را آب ميكرد. يك شب پيغمبر در جنگ فرمود: ده تا ديگ بار بگذاريد. گفتند: آقا يك ديگ كافي است. فرمود: بله، يك ديگ غذا بگذاريد. در بقيه هم آب جوش بريزيد. فرمود: امشب ديدبان دشمن ديد ميزند. ما اگر يك ديگ داشته باشيم، ميگويند: مسلمانها كم هستند و حمله ميكنند. ده تا ديگ آب جوش بگذاريد كه ديدبان خيال كند جمعيت ما زياد است. چه دين خوبي است. تمام مسائل را دارد. مسائلي كه دشمن را به وحشت مياندازد. شعارها، نحوهي حمله، جاي حمله، منطقهي حمله، اين فرمولها را دارد. در اين زمينه چيزهايي جمع آوري شده است كه بعداً انشاالله چاپ شود.
7- رمزي حرف زدن پيامبر و آتش زدن خانه
به آتش كشيدن هم داريم. پيغمبردر يكي از جنگها رمزي حرف زد. يك رمزي بين خودش و فرمانده گذاشت، گفت: هروقت اين كلمه را گفتم، معنايش بله باشد يا خير. يعني همين مسائلي كه الآن در ارتش است، مسائل رمز، خود پيغمبر مسئلهي رمز را داشت. مسئلهي آتش زدن خانه در زمان پيغمبر صورت گرفت. چون ضد انقلابيهاي زمان پيغمبر در يكجا نشسته بودند، پيغمبر فرمود خانه را آتش بزنيد. چون هرچه نصيحت كردم گوش ندادند. علياي حال مسئلهي قطع كردن، مسئلهي خراب كردن، مسئلهي جاسوسي كردن، مسئلهي نصب جاسوس، جاسوسي سي وپنج ميليوني، اينكه خود پيغمبر با لباس مبدل رفت، از راه تعداد شترها جمعيت را فهميدن، اينكه ده تا ديگ بار بگذارد تا دشمن تعداد را نفهمد، تمام اين ريزه كاريها، ريزه كاريهاي نظامي در اسلام بوده است. بايد همهي ما تلاش كنيم تا اين شصت، هفتاد هزار شهيد، اگر روز قيامت يقهي ما را گرفتند، چون اگر ما الآن بميريم گرفتار هستيم. هفتاد هزار، صد هزار شهيد يقهي ما را ميگيرند، مي گويند: ما خون داديم. چرا شما براي خون ما بي تفاوت بوديد؟ به خاطر پاسداري از خون شهدا هر نوع توطئهاي كه در ايران ميشود بايد همهي ما به مقداري كه ميتوانيم در خنثي كردن توطئهها تلاش كنيم كه اين توطئهي اخر همين ترورها است كه انشاالله كلكش كنده ميشود. آنهايي كه رفتند و ترور شدند كه پيش حضرت ابراهيم ميروند. اين ترور كنندهها هستند كه بدبخت هستند. فداي كسي شدند كه رهبرشان دارد عياشي ميكند و خودشان هم به جهنم ميروند. خدا به حق محمد و آل محمد، توفيق بدهد كه گول خوردهها بلكه بيشتر برگردند. آنهايي هم كه قابل نيستند به درك واصل شوند. تا جلسهي بعد شما را به خدا ميسپارم. سه تا تكبير بگوييد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 834