نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 851
موضوع: تفسير سوره حجرات(3)
تاريخ پخش: 20/02/80
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
1- تفسير سوره حجرات
تفسیر سوره حجرات را شروع كرديم دو جلسه درباره آيه صحبت كرديم كه باز حرف داريم. (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ) (حجرات /1) اي كساني كه ايمان آوردهايد از خدا و رسولش جلو نيفتيد.
گفتيم در سه سوره قرآن آيه اول »يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» ميباشد و سورههايي است كه مسائل سياسي، اجتماعي دارد، سورههاي «مائده»، «ممتحنه» و «حجرات» و »يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» يعني در مدينه نازل شده، و معلوم است كه كسي كه ايمان دارد بايد به اين دستور عمل كند. يكي از موارد جلو افتادن (از خدا و پيامبرش) غلو است.
مثل آنهايي كه حضرت علي(ع) را بيش از آنچه خداوند فرموده توصيف ميكنند و مثل بعضي از شعرا درباره مقام آن حضرت چيزهايي ميگويند كه انسان براي آن شبهه ميكند.
قرآن ميفرمايد: (لا تَغْلُوا في دينِكُمْ) (نساء /171) در دين خود بلند پروازي نكنيد.
قرآن ميفرمايد: «وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ» درباره خداوند جز حق نگوييد.
قرآن ميفرمايد: «إِنَّمَا الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ» مسيحيها به حضرت عيسي(ع) بيش از آنچه هست عقيده دارند و يهوديها «عْزّير» را پسر خدا ميدانند.
قرآن ميفرمايد: (وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسيحُ ابْنُ اللَّهِ) (توبه /30) بلكه اينها بند خدا هستند ما درباره پيامبر خود ميگوييم: «و اشهد ان محمداً عبده» اول ميگوييم او بنده خداست بعد ميگوييم رسول خداست.
جمله بعد: «واتقوالله».
2- معناي تقوا
سؤال: «تقوا» محدوديت است يا مصونيت؟ مثال: فرق بين قلعه و زندان، قلعه خوب است چون قديم براي امن بودن شهر ديوار ميكشيدند، ولي زندان بد است با اينكه هر دو ديوار زخيم دارد و بلند است و درب هر دو هم قفل است، زندان دربش را از بيرون و قلعه دربش را از درون قفل ميكنند.
حال اگر كسي دربش را از داخل بست اين يك ارزش است ولي اگر او را محدود و از بيرون او را بستند پس او را محدود كردهاند.
پس اگر از درون ميشود «مصونيت» و اگر از بيرون ميشود «محدوديت» اولي خوب و دومي بد است، و تقوا اولي است.
اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: تقوا شما را حفظ ميكند و شما تقوا را حفظ كنيد.
3- بركات وآثار تقوا و اهميت آن
1- فلسفه و دليل عبادات رسيدن به تقواست، قرآن ميفرمايد: «وَ اعْبُدُوا» بندگي خدا كنيد «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون» تا تقوا داشته باشيد. (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون) (بقره /183). وقتي انسان لباس سفيد ميپوشد ديگر روي زمين آلوده نمينشيند.
2- تقوا سفارش همه انبياء است، در سورههايي مثل «شعرا» و «انبياء» كه نام پيامبران را ميبرد، فرموده «واتقوالله».
3- همه ائمه جمعه در هر جمعه و در هر خطبه موظف هستند درباره «تقوا» بگويند. فرق بين آموزش و پرورش هم همين است كه در «آموزش» همينكه طرف ياد گرفت بس است ولي «پرورش» آنقدر بايد گفت تا اين جزو خلق و خوي او بشود.
4- انساني كه «تقوا» دارد حرف حق را ميپذيرد.
قرآن ميفرمايد: «الم، ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ» در جاي ديگر ميفرمايد: (هُدىً لِلنَّاس) (بقره /185) هر دو هست. قرآن آمده براي همه مردم ولي آن كه گوش ميدهد «متقين» هستند. معلم براي همه آمده ولي شاگردهاي عاشق دل ميدهند و و ديگران بازيگوشي ميكنند.
5- «تقوا» وسيله دريافت علم از جانب خداوند است. قرآن ميفرمايد: (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ) (بقره /282) تقوا داشته باشيد، خداوند به شما ياد ميدهد. اگرشما ديواري را ايينه كاري كنيد هرچه مقابل است در او پيداست.
واگر كسي هم قلبش صاف باشد الهاماتي را دريافت ميكند و چيزهايي ميفهمد كه در كتابها نيست.
6- كليد رحمت خداوند و دريافت آن تقوا است.
7- عمل انسان بي تقوا قبول نيست. دروغ نميگويد و اهل دزدي و ربا نيست. براي حضرت(ع) از براي يك نفر خيلي تعريف كردند، يك روز حضرت(ع) او را ديد كه از دكان بقالي دو تا انار دزديد و جلوتر دكان نانواييدو تا نان دزديد، جلوتر دو تا نان را به فقير داد، حضرت دليل اين كار را پرسيد. گفت: مؤمن بايد زرنگ باشد دو تا نان و دو تا انار دزديدم چهار گناه كردم ولي چهار تا را دادم به فقير هر يكي ده برابر ميشود شد چهل تا و چهار تا گناه از آن كم ميشود شد سي و شش تا! امام(ع) فرمود: رياضي شما درست است، ولي قرآن را فراموش كردهاي كه ميفرمايد: از انسان متقي قبول ميشود، انفاق تو بر اساس صدقه و تقوا نبوده، ممكن است افرادي در بازار كلاهبرداري كرده و بعد هم افطاري ميدهد، نه افطاري بده و نه گران فروشي كن. زماني كه عمل قبول شود كم نيست
8- تقوا، كليد رزق و روزي است.
بعضي روزها مثل حقوق اداري قابل پيش بيني است ولي بعضي از راهي است كه انسان حساب نميكند. قرآن ميفرمايد: (وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ) (طلاق /3) با تقوا خداوند روزي او ميكند از راهي که به حساب نميآورد، برنامه ريزي و فكر آن را نكرده ولي خداوند روزياش ميدهد، رزق بيگمان.
9- با تقوا، انسان در بن بست قرار نميگيرد
بعضيها به درد چه كنم گرفتار ميشوند، قرآن ميفرمايد: (يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً) (طلاق /2) كسي كه تقوا داشته باشد راه خروج ميدهيم اگر سردرگم شديم معلوم ميشود گير در تقواست.
10- باتقوا، خوش عاقبت است.
ممكن است عدهاي خانواده و زمين… ولي قرآن ميفرمايد: (وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ) (اعراف /128)، (وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى) (طه /132) ممكن است بعضي امروز، ولي بايد جوجهها را آخر پاييز شمرد. اين باعث خوش عاقبتي نيست.
حديث: «إِنَّ الْحَرَامَ لَا يَنْمِي» (وسائل الشیعه/ج17/ص82) مال حرام رشد نميكند «وَ إِنْ نَمَى لَمْ يُبَارَكْ لَهُ فِيه» (وسائل الشیعه/ج17/ص82) و اگر هم نمو كند بركت نميكند من به كسي گفتم: خدا طول عمرت بدهد او به من گفت: خدا عرض عمرت بدهد، اول فكركردم جوك ميگويد بعد ديدم درست است طول عمر مهم نيست بلكه عرض آن مهم است. ممكن است كسي مهرش بزرگ باشد ولي نماز نخواند و با مهر كوچك نماز بخواند. موبايل دارند ولي با هم قهر هستند، وسيله ارتباط هست، خود ارتباط نيست. لوله كشي هست، آب نيست و لامپ هست روشنايي نيست.
11- انسانٍِ باتقوا مورد حمايت خداوند است.
قرآن ميفرمايد: (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقين) (بقره /194) هشيار باش خداوند با متقين است. بالاخره بني اميه برنده شد يا امام حسين(ع)؟ موسي(ع) يا فرعون؟ شاه يا امام خمینی(ره)؟
12- «تقوا» راه نجات در قيامت است.
قرآن ميفرمايد: (وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا) (مریم /71) همه وارد جهنم شده و از پلي رد ميشوند فقط متقين نجات مييابند. و بقيه سقوط ميكنند.
قرآن ميفرمايد: تقوا مرز ندارد، (فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ) (تغابن /16) هر چه ميتوانيد. بعضي در گفتار با تقوا حجاب كامل نيست، حجاب خوب است ملي نيش ميزند و غيبت سي كيلويي ميكند و دو ليتر براي حضرت زهرا(س) گريه ميكند، و بعضي مشكل لقمه دارند، نميتواند خود را نگه دارد. قرآن ميفرمايد ( اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ) (آلعمران /102) علامت بودن و نبودن تقوا چيست؟ قرآن ميفرمايد: ( إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ) (اعراف /201).
قرآن ميفرمايد: اگر جا خورد با تقوا است و اگر طوري نشد بي تقوايي.
درباره ايمان و نقاق هم حديثي هست كه هر زمان بعد از بيست سال هم ياد گناهش در فلان زمان و مكان كه ميافتد ناراحت و پشيمان ميشود. اين علامت مؤمن است. منافق وقتي گناه ميكند مثل مگس كوچكي است كه از كنار گوشش عبور ميكند.
خدايا، به حق محمد وآل محمد(ع) مشكلات همه جوانها و كشور ما، مسأله كار، ازدواج، عشق به كار و تحصيل و عبادت و خدمت به همديگر، عشقهاي مقدس در جامعه پررنگ و مشكلات را حل بفرما.
خدايا، رهبر امت و دولت و مرز و بوم، عقائد و افكار ما را كه از همه مهمتر است حفظ بفرما.
«و السلام عليكم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 851