نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 867
موضوع: تفسير سوره حجرات (13)
تاريخ پخش: 28/04/80
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
1- تفسير سوره حجرات آيه 6
سوره حجرات که جزء 26 قرآن است را تفسير ميکرديم و اسمش هم سوره آداب است و خيلی آيات و درسهای مهمی در آن است يك آيه¬اي است که ما در دو جلسه صحبت کردهايم، در اين جلسه هم بناست يك مقداری صحبت کنيم. پس موضوع بحث: سوره حجرات (إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) (حجرات /6) «إِنْ» اگر «جاءَكُمْ» به سراغ شما آمد «فاسِقٌ» فاسقی به سراغ شما آمد و يك خبر مهمی داد زود باور نباشيد تحقيق کنيد يك قصه ای دارد که در جلسات قبل گفتهام که: يك کسی آمد به پيغمبر گفت فلان مردم ميخواهند بجنگند، در حاليکه آمده بودند به استقبال او، فکر کرد آمدهاند او را گرفته و بکشند، برگشت خبر غلط داد مردم تحريک شدند نزديک بود درگيری پيش آيد، آيه نازل شد که: اين آقايی که اين خبر را داده فاسق است تحقيق کنيد، زود باور نباشيد. اين آيه ميخواهد بگويد زودباور نباشيد. در کشور ما و در هر کشور ديگر چقدر افراد، چه فتنههايی را به وجود آوردهاند برای اينکه آدمهای زودباوری بودند يك چيزی گفتهاند داغ شده بعد هم معلوم شده که دروغ بوده در دو جلسه صحبت کردهايم در اينجا حالا می¬خواهيم يك مقداری باز صحبت کنيم.
2- فاسق كيست؟
يکی مسأله اينکه فاسق کيست؟ «فسق» يعنی خروج از مرز «فَسَقَ» يعنی خارج شد، کسي که از مدار توحيد و مدار تقوا خارج شد می¬گويند: «فَسَقَ» خارج شد، کسي که مرتکب گناه بزرگ شود. گناه کبيره، کلمه و واژه «فسق و فاسق» يفسقون، فاسقين، حدود 54 بار در قرآن آمده و موارد فسق را هم معين کرده. فاسق کيست؟ گاهی از نظر فکری انحراف دارد، منحرفان فکری، قرآن ميفرمايد: (إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقينَ) (نمل /12) فرعون و فرعونيان فاسق بودند. چون عوض پرستش خدا پرستش فرعون ميکردند، از نظر فکر عقيدهشان منحرف بود مثل فرعون «إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقينَ» اين درباره انحراف فکری. گاهی آدمهای دورو، به زبان يك چيزی ميگويد و در دل چيز ديگر قرآن به منافق دورو گفته «فاسقين»، (إِنَّ الْمُنافِقينَ هُمُ الْفاسِقُونَ) (توبه /67) آدمهای دو چهره فاسقند، نفاق، افرادی که دو چهره هستند گاهی در مورد کسانی قضاوت ناحق ميکنند: قاضی است به ناحق قضاوت ميکند که قرآن ميفرمايد: (مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ) (مائده /47) اگر قاضی به قانون الهی قضاوت نکند فاسق است. قضاوت و داوری به ناحق: «مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ» اگر کسی به آنچه خدا حکم کرده قضاوت نکند فاسق است. کسانی که امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند: رها کردن امر به معروف و نهی از منکر. اين هم قرآن ميگويد: فسق، انسان ميبيند اين خلاف ميکند ميگويد به ما چه؟ آدمهای بی تفاوت، بی تعهد، بی خيال، شخصي ميزنند به ما چه بزنندش، اصلاً غم ندارد يك کسی ميافتاد بيافتد به ما چه پا خواهد شد فلانی درس نمیخواند، بخواند يا نخواند، بابا آبِ نمک ميريزد پای درخت اين بقّال، اين لبنيّاتی آب نمک شور است درخت خشک ميشود، بما چه؟ شهرداری بيايد جلويش را بگيرد، آقا دوبله پارک کرده به ما چه، پليس جلويش را بگيرد، اصلاً هر چی ميبيند، ميگويد به ما چه، اين هم فاسق است، آدمهای بی خيال، بی سوز، بی تعهد. حيله گر، خداوند به حيله گر هم گفته فاسق، قرآن به يهوديها گفته بود شنبه ماهی نگيريد آن وقت شنبه ماهیها ميآمدند احساس آزادی ميکردند، اينها دهنشان پر از آب ميشد، آمدند کنار رودخانه حوضچه درست کردند، از اين رودخانه سوراخ درست کردند به حوضچه ماهی ميآمد در حوضچه درب سوراخ را ميگرفتند ماهی توی حوضچه گير ميکرد يکشنبه ميگرفتند اين قصه توی قرآن هست که ما به اينها گفتيم ماهی نگيريد کلک زدند، الآن هم بعضی افراد که ميخواهند ربا بخورند، سود بخورند يك همچنين کاری ميکنند: مثلاً ميگويند يک ميليون ميدهيم ماهی چهل هزار تومان، پنجاه هزار تومان، کمتر، بيشتر، بعد وقتی ميخواهد بگيرد ميگويد: من اين قوطی کبريت را به چهل هزار تومان ميفروشم کلکهاست ديگه، نه خير حلال نمی شود من ديروز هم يک مثالهايی زدم با اين الفاظ حرام خدا حلال نمیشود، البته حالا راههای شرعی هم هست، منتهی کلک هم هست اين را از فقها بپرسيد از من نپرسيد. ميشود يک راههايی را انجام داد، آدم مثلاً ميخواهد روزهاش را بخورد، ميتواند سوار ماشين شود و بيست و چهار کيلومتر بيرون شهر برود و روزهاش را بخورد و برگردد، اين مقدار چون رفتی بيرون شهر ميشوی مسافر، مسافر ميتواند روزهاش را بخورد، سحری نخورده بيدار شده ميبيند حالا تا افطار خيلی راه است نمیتواند تحمّل کند، از طرفي هم بايد روزه بگيرد هيچی يك ماشين سوار ميشود ميرود 24 کيلومتری اونجا يک ليوان آب ميخورد و برمی گردد. برگشت روزهاش را ميخورد. يعنی ما يك راههايی داريم که آدم گير کرد، در اسلام بن بست وجود ندارد، راه هست اما فرق است بين راههايی که اسلام گفته با کارهايی که خودمان بهم ميبافيم. خلاصهاش به يهودیها ميگويد: اينها حيله کردند به اينها هم قرآن کلمه «فاسق» گفته است. به انحرافات جنسی هم «فسق» گفته، همجنس بازی، لواط، قوم لوط اهل لواط بودند، خداوند گفته فاسق آياتش هم هست سوره عنکبوت آيه 34، به انحرافات جنسی فسق گفته شده است. نهی از منکر نکنيم (فسق گفته شده) سوره اعراف آيه 165 به تغذيه حرام: قرآن ميگويد: گوشت مرده نخوريد، حرام است بر شما گوشت مرده، خوک حرام است چی حرام است؟ بعد ميگويد: تغذيه حرام هم فسق است. آقايانی که دير پيچ تلويزيون را باز کردهاند ميگويند: قرائتی چی چی ميگويد؟ بسم الله الرحمن الرحيم، دارم ميگويم در قرآن از لغتهايی که 54 دفعه بکار رفته کلمه «فسق» است و ما هم ميگوييم فلانی فاسق است، عادل است، عادل كيست و فاسق كيست؟ قرآن به اين اعمال گفته «فسق» يک، دو، سه، چهار، داريم ميشماريم: تهمت به زنان پاکدامن: کسی به دختران و زنان پاکدامن تهمت بزند، ميفرمايد (الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ) (نور /4) «رمی» يعنی پرتاب کردن، تيراندازی را ميگويند: «يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ» محصن با «صاد» نه محسن با «سين» يعنی حصن، دژ يعنی زن پاکدامن، کسی که به زن پاکدامن تهمت بزند، قرآن به اين هم گفته فاسق. البته اينها نمونههاي فسق است که در قرآن گفته، «فسق» حالا. «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا» اگر يک فاسقی خبري آورد تحقيق کنيد «نبأ» را هم در جلسه قبل تفسير کردم نگفته: «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بخبر»، «خبر» با «نبأ» فرق می-کند، هر خبری، خبر است، خبرهای عادی هم خبر است. ولی «نبأ» به خبرهايی ميگويند که هم مهم باشد، و هم مفيد، خبرهای مهم و مفيد را ميگويند اگر يك خبر مهم و مفيدی را فاسق آورد، البته چون فاسق است نمیگويد هميشه دروغ ميگويد: چون ممکن است انسانهای فاسق راست هم بگويند، منتها چون سابقهشان خراب است، شما تحقيق کنيد. حالا: «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا» فاسق کيست؟ حالا اينجا آقازاده¬ها و دخترخانم¬ها. در روايات داريم: «إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفَاسِق» (كافي/ج2/ص376) با دختر پسر با زن و مرد و کسی که فاسق است رفيق نشويد آدمهايی که گنه کارند باهاشون رفيق نشويد. «فَإِنَّهُ بَائِعُكَ بِأُكْلَةٍ أَوْ أَقَل» تو را با يک لقمه نان ميفروشد با فاسق رفيق نشويد، آقا با چه کسی رفيق شويم، يک خط کش برای شما ميگويم با اين آدمها رفيق بشويد، اين خط کش هم از من نيست از اسلام است.
3- خصوصيات يك رفيق خوب
خصوصيات کسی که ميخواهی با او رفيق بشوی: 1 – اول ببين نماز ميخواند يا نه: چون اگر لطف خدا را ناديده بگيرد، در مقابل خدا تشکّر نکند، تو هم هر چه به او خدمت کنی، کسی که تشکّر از خدا نمیکند، تشکّر از خدمات تو هم نخواهد کرد. 2- ببين به پدر و مادرش احترام ميگيرد يا نه: اگر دختر و پسری زحمات پدر و مادر را ناديده ميگيرد، خدمات رفاقت تو را هم ناديده خواهد گرفت. 3- ببين نسبت به رفقای قبلی وفادار است يا جفاکار کسی که به رفقای قبلی جفا کرده به تو هم جفا خواهد کرد. با کی رفيق شويم؟ اهل نماز، اهل احترام به پدر و مادر، اهل صفا با رفقای قبلی. اين خط کش است، آدمی که نماز نمی خواند به رفقای قبلیاش هم نارو زده، نسبت به پدر و مادرش هم گردن کلفت است برای چی با او رفيق ميشوی. تو هر چه به او لطف کنی بيش از خدا و پدر و مادر و رفقای قبلیاش به او لطف نخواهی کرد او که همه را پايمال کرده تو را هم پايمال ميکند. طبيعی هم هست. اميرالمؤمنين علی(ع) فرمود: آدم فاسق اگر گواهی داد گواهیاش را قبول نکنيد. اينها برخوردهای اجتماعی است. يعنی در جامعه با فاسق چه کنيم. ما يك چيزی داريم ميگويند: بايکوت يعنی اين را از گردونه حذف كنيد، کسی که دارد گردن کلفتی می¬کند بايکوتش کنيد، 1- با او رفيق نشويد، 2- امضايش را قبول نکنيد و گواهیاش را قبول نکنيد، اگر فاسق است نسبت به فاسق غيبت هم جايز است، منتها در آن کاری که ميکند. مثلاً يك کسی قمارباز است، قمار هم فسق است، شراب هم فسق است، اگر کسی گناهی ميکند غيبتش جايز است منتها در همان گناه، مثلاً اگر يك کسی سيگار ميکشد، حالا سيگار فسق نيست، حالا نمی دونم هست يا نيست، حالا به كسي چه که هست يا نيست، شايد هم باشد. چون يعنی به هر حال، اسراف و تبذير در آن هست، يك مثال روشنتر بزنم مثلاً شراب، اگر کسی شراب ميخورد نمیتوانی بگويی دزد است در همان شراب خوردن ميتوانی شما غيبتش را بکنی آن هم باز به شرط اينکه علنی شراب بخورد. اگر کسی يواشکی گناه کرد شما حق نداری بيرون آبرويش را بريزی، اما اگر کسی علنی گناه ميکند، طوری نيست بهش بگو فلانی، پس غيبت کسی که روبروی مردم انجام ميدهد، نسبت به آن گناهی که روبروی مردم انجام ميدهد غيبتش جايز است. خوب حالا ما يك کسی را نمی دونيم فاسق است يا نيست، نشانه فاسق چيست؟
4- نشانه فاسق
پيامبر اسلام(ص) فرمود: نشانه و علامت فاسق چهار چيز است. 1- لغو: چرت و پرت ميگويد، اصلاً کارهايش همهاش لغو است، کارهای بيهوده. 2- لهو: يک رگِ عياشی قوی دارد. 3- دشمنی: با همه در ستيز است، خروس جنگی است به همه ميپرد، حتی يك الاغ میآيد برود، سنگ پرت ميکند، نمیدانم با ذغال ديوار خانه مردم را سياه ميکند، بابا حالا اين کانديدا شده رأی نياورده، يا آورده حالا تو دوستش نداری چرا با پاشنه کش چشمهايش را در ميآوری. يك نفر را ميبيند هلش ميدهد، بوق ميزند، اصلاً ذاتش شرگراست، گرايش به شرّ دارد. 4- بهتان: اين را ميبينی فلان کاره است. به هر کس ميرسد يك چيزی ميگويد، اين دزد است مادرش چطور، خواهرش چطور است. اينها آدمهای فاسقی هستند، پس 1- دهنش چاک ندارد 2- دستش چاک ندارد 3- کارهايش لهو و لعب است. حضرت فرمود: لهو، لغو، دشمنی و تهمت اينها علامت اين است که ايشان فاسق است. وقتی فاش شد ديگه رابطهات را قطع کن، و اگر فاسق دعوتت کرد برای مهمانی نرو، ما الآن چقدر دختر و پسر داريم که گول خوردهاند به خاطر مهمانیها، بيا برويم مهمانی، با يک بستنی با يك پارک با يك فيلم با يك… حضرت فرمود: اگر ميخواهيد بيمه شويد، دعوت فاسق را قبول نکنيد. (حديثش در من لايحضر است) پس برخورد با فاسق چگونه بايد باشد: 1- حرف که ميزند تحقيق کنيد 2- دعوت ميکند نرويد 3- گواهی ميدهد قبولش نکنيد، يعنی بايد جامعه اسلامی افراد فاسق را بايکوت کند. سؤال: آيا بايکوت در اسلام داريم؟ جواب: آيات بايکوت در قرآن زياد است مثلاً ميگويد: (أَعْرِضْ عَنْهُم) (مائده /42) از او اعراض کن، آقا ما يك گناهکار ميبينيم حريفش نمی شويم، يك دختر و پسر 13 ساله و يک جوان 16 ساله اين گناه ميکند من حريفش نمیشوم. لااقل وقتی نگاهش ميکنی عبوس کن که فکر نکند کار خوبی ميکند؟ اگر يك کسی يك کاری ميکند هر کس میآيد رد شود چهرهاش را درهم ميکشد اين ميفهمد که توی دلها جايگاهی ندارد دست ميکشد، اما اگر شما خنديدی، خنده شما، او را تشويق ميکند. «أَعْرِضْ عَنْهُم» داريم اعراض کن، «لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً» (كافي/ج2/ص31) گواهیاش را قبول نکن، پشت سرش نماز نخوان، حتی داريم منافقين اگر مردند به جنازهاش نماز نخوان، سَرِ قبرشان نرو، اينها که ميگويم آيه قرآن است سر قبرش نرو آيهاش اين است: (لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ) (توبه /84) ای پيامبر سر قبرش هم نرو، اينها را از جامعه پرت کن (لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَدا) (توبه /84) «لا تُصَلِّ» يعنی بر جنازه منافق نماز نخوان. پس ما بايد برخوردمان جوری باشد که با حرکتمان با برخوردهايمان به عدالت و عدالت خواهان بها بدهيم. و به فسق و به طرفداران فسق برخورد منفی داشته باشيم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 867