responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 886

موضوع: تفسير سوره حجرات (6)

تاريخ پخش: 10/03/80

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

1- تفسير سوره حجرات آيه دو

بحثي که دنبال مي‌کنيم سوره حجرات است. آيه دوم را دو جلسه صحبت کرديم و اين جلسه هم مي‌خواهيم مطالبي را دنبال دو جلسه قبل بگوييم، بحث اين بود که: سوره حجرات آيه دوم، آيه اين بود:
(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ) (حجرات /2) ‌اي کساني که ايمان آورده‌ايد بالاتر از پِيامبر صحبت نکنيد. يعني ادب داشته باشيد مثلا پيامبر در يک شعاعي صحبت مي‌کرد آنها داد مي‌زدند. بعد مي‌فرمايد: اگر پيامبر صحبت مي‌کند صداي شما بلندتر از او نباشد يعني ادب داشته باش، بعد مي‌فرمايد: تو بلند حرف نزن: (وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ) (حجرات /2) پيامبر يک حريمي دارد، براي پيامبر احترام قائل بشويد، کرامت قائل بشويد.
نمي‌گويد «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ محمد»، مي‌گفت «فوق صوت محمد» مي¬گفتيد شايد منظور شخص پيامبر بوده، مي‌فرمايد «فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ» به خاطر مقام نبوت‌اش نه به خاطر شخصش، يه وقت مي‌گويند: احترام ايشان را بگير. براي خاطر اينکه ايشان است يك وقت مي‌گويد احترام استاد را بگير به خاطر مقام استادي‌اش، يک وقت مي‌گويند به حسن آقا سلام کن و يک وقت مي‌گويند حسن آقا بابات است. به خاطر پدري، اين گفته: «فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ» يعني به خاطر اينکه اين مقام نبوت دارد.

2- مقدسات و مردم

آن دو جلسه‌اي که صحبت کردم اين بود که در هر جامعه‌اي افرادي و چيزهايي مقدس هستند و بايد به مقدسات احترام گذاشت و همه کشورها هم مقدسات دارند. مثلا قانون اساسي همه کشورها نزد آنها مقدس است. اگر کسي کتاب قانون اساسي آنها را بياورد و در خيابان پاره کند مردم با او برخورد مي‌کنند، آثار علمي، پرچم، افراد نابغه، بزرگان علمي هنري، مبتکرين هر کشوري، حتي آنجا که دين ندارند چيزهايي نزدشان مقدس است.
من نمي‌دانم اين را گفته‌ام يا نه گير من اين است که زياد سخنراني ميکنم و يه حرفهايي را هم زده‌ام ولي نمي‌دانم اين را در تلويزيون يا بيرون تلويزيون گفته‌ام، حالا اين را عنايت کنيد، رفته بوديم کره شمالي آن طرف چين، موزه جنگي بود. رفتيم تماشا از موزه در کره شمالي، چون آمريکا آنجا را بمباران کرده بود. ما رفتيم تماشا در موزه جنگ يک مترجمي هم با ما بود يک تنه درختي را ديدم ذغال شده بود گفتند: درخت مقدس، بحث من هم احترام به مقدسات است گفتيم شما که خدا و پيامبر را قبول نداريد نه مسلمان نيستند يهودي و مسيحي هم نيستند، شما که هيچ ديدني نداريد چطور اين درخت مقدس است، گفتند: زماني که آمريکا اينجا را بمباران مي‌کرده بمب خوشه‌اي ريخته يک ماشين سرباز زير اين درخت بوده‌، اين درخت تنومند تمام مواد شيميايي بمب را به خودش جذب کرده و سوخته و ذغال شد اما عوضش بچه‌هاي ما سالم ماندند، چون جذب مواد شيميايي در فضا باعث شد که بچه‌هاي ما سالم بماند اين درخت به نزد ما مقدس است. پس کشوري که هيچ دين هم ندارد باز مقدساتي دارد. و اصل اين اشياي مقدس محور جمعيتشان مي‌شود.
اشياي مقدس محور وحدت است در خودمان، جنگ، حالا شما کوچولو بوديد، حضرت امام(ره) يك وجود مقدس بود براي ايران به خاطر او دورش جمع شدند، خون دادند، اطاعت کردند و شما را بيرون کردند. شما الآن حساب کنيد ظهر عاشورا، امام حسين(ع) پهلوي ما مقدس است و محور وحدت ماست. ظهر عاشورا، نانوا و بقال و هرکس با هر خط فکري و جناحي و سياسي، و هرکس با هر سليقه و شغل و مدرکي دارد. ظهر عاشورا همه مي‌گويند ياحسين، يعني اشياي مقدس هميشه محور وحدت هستند، اقتدار ملي مال مقدسات است، در هند گاندي مقدس است.
اينکه الآن به اسم روشنگري و يا روشن‌زدگي، يا آزادي بياييم هر چه مقدس است بشکنيم هر کس هر آبرويي دارد بريزيم، خوب حالا چي چي مي‌ماند براي کي، استاد را بشکنيم دانشجو از کنار او رد مي‌شود سلام نمي‌کند دبيرستان ديپلمش را گرفته دبيرش را در خيابان مي‌بيند اعتنا نمي‌کند. بچه گوش به حرف پدر و مادرش نمي‌دهد و به مسجد محله بي‌اعتناست و به روحاني بي اعتناست به پزشک بي‌اعتناست به کتابخانه بي‌اعتناست اين شکستن است، اينها مي‌شود يک جامعه وِل و هرزه، شکستن مقدسات نتيجه‌اش هرزگي است.

3- ملاك مقدس بودن

حالا اينکه ميگوييم مقدس، مقدساتي است که مبنا دارد، چون قدس دو جور است. گاهي مقدس‌ها مبنا دارد و گاهي وهم و استعمار است. از کجا کسي مقدس مي‌شود، روي کمالات خدا پهلوي ما مظهر قدس است، چرا؟ براي اينکه قدرت دارد (لَهُ الْمُلْكُ) (بقره /247) خلق مي‌کند، هستي از اوست به اراده او هستي مي‌چرخد، چون همه کمالات از اوست، قدسش مبنا دارد به دليل عقل، اما يک وقت چيزي مقدس وهمي است مثل بت، بت پهلوي بت پرستها مقدس بود مبنايش چيست؟ هيچي.
فرعون گفت: (أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى) (نازعات /24) من پهلوي شما مقدس هستم، حالا خودِ فرعون از ترسِ پشه مي‌رفت توي پشه بند، احتياج به آب و اکسيژن و خواب و دستشويي داشت و آدمي که از سر تا پايش محتاج است ادعاي خدايي چرا مي‌کني. گوساله پرستي، حضرت موسي(ع) به مردم گفت مي‌خواهم بروم کتاب تورات بياورم و سي روز بناست مناجات کنم سي روز هم شد چهل روز و ده روز تمديد شد. يک مجسمه ساز هنرمندي بود که امان از آن وقتي که هنر کج برود، اين برداشت طلاها را از زنها گرفت يک مجسمه طلايي درست کرد و جوري هم درست کرد که باد به آن مي‌خورد صداي گوساله مي‌داد، گفت: (هذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى) (طه /88) خدا همين است. مردم هم از خدا پرستي رفتند سراغ گوساله پرستي.
يک مثال براي مبنا: زمان شاه وقتي شاه يک چيزي مي‌گفت، مي‌گفتند بله قربان، الآن هم ولايت فقيه که مي‌گويد، مي‌گويند بله قربان، خوب چطور شد، فرق بين شاه و ولايت فقيه چيست؟ شاه که مي‌گفت نظر شخصي، نظر من و لذا مبنا ندارد مي‌گفتيم تو هم يك کسي مثل ما نه سوادت بيش از ماست، مرجع تقليد و يا رهبر که مي‌گوييم بله قربان او مي‌گويد: حکم الهي وظيفه شرعي ما اين است. آن ممکن است از روي هوا و هوس نظر بدهد اما اگر مرجع تقليد هوا و هوس از او سراغ داشته باشيم. نمي‌توانيم از او تقليد کنيم، چون شرط مرجع تقليد آن است که: در حديث آمده کسي را بايد ازش تقليد کني که با هوا و هوسش مخالف باشد نمي‌گويد، هر چه دوست دارم نه مسأله اينکه تو چه چيزي دوست داري، خدا چي مي‌خواهد، پس بله قربان به کسي که ميل شخصي و نظر شخصي‌اش را مي‌گويد و بله قربان به کسي که بلندگوي امام صادق(ع) است. مي‌گويد خدا از ما اين را خواسته، رسول خدا از من اين را خواسته، امام زمان(ع) از من اين را خواسته.

4- تولد امام زمان و وجود ايشان مقدس است

حالا الآن مقدسترين موجود چيست؟ اين بحث زماني پخش مي‌شود که روز نهم ربيع الاول است، روز شهادت امام عسکري(ع) و روز اول امامت امام زمان(ع) است، يعني همان روزي که امام حسن عسگري شهيد شد همان روز اول امامت امام زمان(ع) است. الآن مقدس‌ترين موجود در زمان ما امام زمان(ع) است يك خورده راجع به اين صحبت کنيم: امام زمان(ع)، يك کتابي نوشته آيت الله صافي از علماي قم بنام «منخب الاثر» که فعلا در اين چهل ساله کتابي مثل اين نوشته نشده، بهترين کتاب است.
خودِ پيامبر(ص) فرموده: فرزند يازدهم علي بن ابيطالب(ع) حضرت مهدي(ع)، مثلا صد و چند حديث، حضرت زهرا سلام الله عليها فرموده چند حديث يکي يکي، امامان ما امام زمان(ع) را معرفي کرده‌اند.
ببينيد هر چيزي که اصلي بود قلابي آن هم درست مي‌شود، مثلا پول چون اصل است پول قلابي هم هست، هر چيزي که قلابي‌اش بود معلوم مي‌شود اصلي هم دارد، چون اگر اصل نداشته باشد فتوکپي آن را درست نمي‌کنند هميشه فتوکپي پيداست که يک نسخه اصلي هم داشته، شايد حدود صد نفر در اين هزار ساله آمده‌اند گفته‌اند آن منجي و آن کسي که مي‌خواهد دنيا را نجات بدهد ما هستيم که آخري هم همين باب و بهاء بودند که هنوز هم دنباله آن هست باب و بهاء مي‌گفتند آنکه بناست بيايد ما هستيم، ادعاهايي کردند، در ايران بوده و در هندوستان و سودان بوده، بارها و بارها افرادي مي‌آمدند و مي‌گفتند آن کسي که منتظرش هستيد ما هستيم، منتها امام زمان(ع) صدها حديث داريم که مادرش کيست، مادرش کيست؟ نرجس، پدر کيست؟ امام حسن عسکري(ع)، زمان تولد شب نيمه شعبان، روز شهادت پدر ابروهايش به هم پيوسته است، ابروهاي حضرت مهدي بهم پيوسته است، بين دندانهايش شکاف است، خالِ کنار لب، قد، سيما، صورت. مرکز‌ي که فرياد مي‌زند، مکه، يارانش، هيأت مرکزي سيصد و سيزده نفر، چند نفر خانم؟ پنجاه نفر از آنها که کميته مرکزي است خانم هستند.
آخر يك وقت مي‌گويند يك شيخ بلند کاشاني، مي‌گوييم قرائتي، ممکن است سي تا شيخ قد بلند نشاني باشد اما مي‌گويند آنکه پاي تخته سياه مي‌نويسد، آنکه در تلويزيون است آنکه درسهايي از قرآن است بلا تشبيه البته آنقدر صفات ما را مي‌گويند که ديگر احتمال نمي‌دهيد که کسي ديگر باشد، چون الآن ممکن است تا الآن بنده خودم يازده تا فاميل قرائتي کشف کرده‌ام که ده تا از آنها را نمي‌شناختم، يك قرائتي خرمشهر که نمي‌دانم چه کسي است و يك قرائتي اصفهان و يك قرائتي زنجان، بالاخره وقتي کامپيوتر را مي‌زند، مي‌بيني چند تا قرائتي هست حالا يکي هم مرغداري دارد و يکي هم گاوداري دارد، همه هم به اسم ما ثبت مي‌شود باشد من الآن آنقدر چيزي دارم که خودم هم خبر ندارم ولي بايد مشخصات روشن شود که چه کسي و چي، امام زمان(ع) تمام مشخصاتش روشن است جايي براي شبهه نمانده، شعارش چيست؟ اولين آيه‌اي که مي‌خواند چه آيه‌اي است، «الله اکبر».
پس روزِ ظهور، جمعه، محل ظهور، مسجد الحرام، کميته مرکزي، تعداد خانمها، ابروها به هم¬پيوسته، افراد چه کسي؟ از کجا؟ اولين آيه‌اي که مي‌خواند؟ و اولين شعاري که مي‌دهد؟ مادر چه کسي، پدر چه کسي، تاريخ تولد، دهها حديث بند، بند زندگي آقا را روشن کرده. آن براي ما فعلا مقدس‌ترين چيز است. چرا: «أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء» (بحارالانوار/ج99/ص106) رابطه بين زمين و آسمان است.
ببينيد ما قبلا مي‌گفتم مثلا امام زمان(ع) چگونه مي‌آيد و تشکيل حکومت مي‌دهد. اين جمهوري اسلامي دو، سه تا پيچ را براي ما باز کرد. و دو سه اشکال را براي ما حل کرد. آخه اگر مي‌گفتند: يک کتابخانه توي يک سي دي مي‌گفتيم مگر مي‌شود، الآن سي‌دي‌‌ها که آمده مي‌بينيم راست مي‌گويد يک کتابخانه توي يک کامپيوتر. يك سري چيزها براي آدم حل مي‌شود، اگر مي‌گفتند: آقا يک دگمه بزن از اينجا با تلفن همراه با آن طرف دنيا حرف بزن، مي‌گفتيم مگر مي‌شود. اين پيشرفت‌هاي علمي خيلي چيزها را براي ما حلّ کرده. جمهوري اسلامي چند مشکل را حل کرد. يکي اينکه مي‌گفتيم مي‌شود يک مرد خدا حکومت را بدست بگيرد در اين همه طاغوتها، حضرت امام(ره) حکومت را به دست گرفت. مي‌شود مستضعفين حاکم شوند مي‌گوييم بله. شهيد رجايي مستضعف بود رئيس جمهور شد. مي‌شود قانون الهي تصويب شود بله مي‌شود طاغوتها بترسند، بله، خيلي چيزها را پيروزي انقلاب براي ما حل کرد.

5- ويژگي‌هاي حكومت امام زمان

ويژگي‌هاي حکومت حضرت مهدي(ع): به عنوان مقدس‌ترين موجود فعلي هستي.
1- وحدت کلمه: (مطالب ذيل در رابطه با وحدت نيست بلکه تحت عنوان دوم که بعد مي‌آيد يعني گسترش عدالت است)
حديثي ديشب ديدم در بحارالانوار که همانطور که سرما و گرما در همه خانه‌ها مي‌رود عدالت هم در همه خانه‌ها مي‌رود اصل آرم امام زمان(ع) اين نيست که همه يهودي‌ها مسلمان شود، نه يهودي‌ها، يهودي خواهند بود و مسيحي‌ها مسيحي خواهند بود چون قرآن مي‌فرمايد: (بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ) (مائده /14) يهودي‌ها و مسيحي‌ها تا روز قيامت هستند. حکومت با اسلام است، نه اينکه همه يهودي‌ها و مسيحي‌ها را سرشان را مي‌برند، آرم مشخصه امام زمان(ع) اين است که: «يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً» (بحارالانوار/ج24/ص241) آنکه امام زمان(ع) پرچمدارِ آن است عدالت است.
اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد وقتي حكومت شما اسلامي است که: «لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِي لِلْأَدْنَى» (مستدرك‌‌الوسائل/ج13/ص167) آنکه در اقصي نقاط ايران است. اين نظام اسلامي است، توي نهج البلاغه مي‌فرمايد: براي دورترين مردم چيزي باشد که براي نزديک‌ترين مردم است. اگر چيزي در تهران هست ولي آن طرف مرز يعني لب مرز ايران نيست، وسط ايران هست کنار ايران نيست، پيداست ما به آن عدالت نرسيده‌ايم. يادتان نرود «لِلْأَقْصَى»، دورترين نقطه مثل چيزي باشد که نزديکترين نقطه، هر چه براي نزديکترين است براي دورترين هم باشد، بچه مدرسه‌اي شمال شهر و جنوب شهر يک جور پارک و آزمايشگاه و دبير و مدير و کلاس و نيمکت داشته باشند.
در زمان امام زمان(ع) يک زن از اين طرف منطقه مي‌خواهد برود هيچ دغدغه و دلهره ندارد.
آبادي شهرها و روستاها:
چقدر حديث داريم: اشاره مي‌کنند وقت تمام شد من هم از روي آن مي‌خوانم، پيشرفت علوم، نکته‌اي برايتان بگويم و اينکه مي‌گويم حديث داريم.
حديث داريم اگر تمام علم را 27 قسمت کنند. تمام علومي که کشف شده و بعد کشف خواهد شد. اگر همه علوم 27 شاخه شود، تمام آن تا زمان امام زمان 2 از 27 است ولي 25 از 27 آن در زمان امام زمان کشف مي‌شود.
محو فقر: ديگر فقيري نخواهد بود، البته الآن بهزيستي و پانزده خرداد و کميته امداد، يك کارهايي مي‌کنند اما خيلي فقير داريم خيلي فقير داريم، از فقري که از گرسنگي بميرند آمده‌اند بيرون، اما اينکه فقيري نباشد بايد منتظر آقا باشيم.
صفا و صميميت: حديث، آمد به نزد آقا گفت ما همه با هم برادر هستيم، فرمود: دست در جيب همديگر مي‌کنيد و او بگويد چقدر برداشتي، گفت: نه، فرمود: پس هنوز برادر نشده‌ايد. ما واقعاً بايد به جايي برسيم که ديگر تو و من نداشته باشيم. حکومت مستضعفان صالح.
کشف معدنها: حديث داريم: زمين آنچه برکت دارد عرضه مي‌کند به بشر، و الآن چرا نيست خورشيد زير ابر است، و خورشيد زير ابر قابل انکار نيست، منتظر هستيم که ابرها کنار روند، چون هر هفته کارهاي ما به آقا عرضه مي‌شود و ايمان به اينکه يک رهبر معصومي هست و کارهاي ما به او عرضه مي‌شود. اين اثر تربيتي دارد يعني من بدانم نوار مرا مي‌برند، فلاني گوش مي‌دهد، همينکه بدانم نوار مرا چه کسي گوش مي‌دهد در من اثر مي‌گذارد که هر حرفي را نزنم، ما بدانيم ولي خدا معصوم هست و همه کارهاي ما به او عرضه مي‌شود. خيلي همه است اثر تربيتي دارد. بعد امام(ع) به فقها فرمود: که شما فتوا بدهيد هر کجا مشکلي شد من مشکل شما را حل مي‌کنم. افراد در بن بست‌ها بوده‌اند و امام زمان(ع) آنها را نجات داده، يکي و دو تا و صد تا و هزار تا هم نيست. هر کسي در عمرش به صحنه‌هايي مي‌رسد که بن بست است و درهاي غيبي برايش باز مي‌شود و خودِ امام زمان(ع) هم فرموده:
شما راه حق را برويد به علما گفت شما فتوا بدهيد آنجا که به بن بست رسيديد من هستم. فرمود: اگر دعاي من نبود دشمنان شما را قورت مي‌دادند.
اين روز، اولين روز امامت آقا امام زمان(ع) را به همه تبريک مي‌گويم.
خدايا، ما را زمينه ساز آن حکومت قرار بده و ما را از منتظرين آقا قرار بده.
خدايا، زمينه را براي ظهورش باز بفرما.
ما را مشمول دعاي آقا قرار بده، معرفت و عشق و محبت به آقا را روز به روز در ما زياد بفرما، يارانش را ياري کن و منحرفين را هدايت کن، رهبر ما دولت ما امت ما نسل ما ناموس ما، نظام ما در پناهش حفظ بفرما.

«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 886
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست