نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 914
موضوع بحث: تفسير سوره فرقان- آيات آخر
تاريخ پخش: 23/11/65
بسم اللّه الّرحمن الّرحيم
1- روز كميته انقلاب اسلامي و وظايف سنگربانان
روز 23 بهمن، روز اول انقلاب، روزي است كه كميته تأسيس شد و در اين هشت سال برادران عزيز كميته زحمتها كشيدهاند. من امروز فكر كردم كه اين آيهي قرآني را كه آرم كميته است، يكي بخواند و يكي بنويسد و من ترجمه بكنم، منتها امروز بحث ما چيز ديگري است. قرآن ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا»اي مؤمنين! بيشتر آيههايي که با «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» است، در مدينه نازل شده است و بيشتر «يا أَيُّهَا النَّاسُ»ها در مكه نازل شده است. اين آيه در مدينه است و بعد از آن كه حكومت تشكيل شد. (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ) (نساء /135) البته در آيهي 8 سورهي مائده هم ميفرمايد: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ) (مائده /8) اي كساني كه ايمان آورديد براي خدا به پا خيزيد و اگر شهادت ميدهيد عادلانه باشد. حركت براي خدا و شهادت براي عدل است. «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ» دشمنيهايي كه از سابق داريد، شما را وادار نكند «عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا» مواظب باشيد به عدالت برخورد كنيد. «هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى» عدالت به تقوا نزديكتر است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» تقوا داشته باشيد «إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ» خبره يعني كسي كه خوب ميداند. يعني خدا خوب ميداند، خدا خبير است يعني ريز مسئله را هم ميداند. آن چه آرم كميته است (كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ) (مائده /8) اما اين پسوند و پيشوند دارد. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» يعني كسي ميتواند براي خدا باشد كه اهل ايمان باشد. بعد هم ميگويد: اگر واقعاً ميخواهي بداني عادل هستي يا عادل نيستي، ببين که طبق خورده حساب تصفيه ميكني يا نه؟ اگر با خورده حساب تصفيه نكردي، نشانگر اين است که عادل هستي. اگر دق دل خالي كردي، عادل نيستي. . . در اين آيه شهادت براي خدا و قسط است. با تقوا باشيد. فقر و غنا كاري با شما نداشته باشد. حب و بغض با شما كاري نداشته باشد. كميته با سپاه و ارتش فرق ميكند. شهرباني و ژاندارمري و كميته سر و كارشان با مردم است و سراغ كسي ميرود كه يك دهن كجي دارد. قاچاقچي، بيحجاب، گران فروش، محتكر، دزد، بالاخره شما سر و كارتان با فرد فرد آدمهايي است كه يك ريگي در كفششان است. يعني آدمهاي بنزيني هستند هم ميشود كبريت به آنها زد و هم ميشود آب روي آنها ريخت و اگر كبريت لب آن ببري، ضد انقلاب ميشود. اما نه! اگر حركت، حركت خوبي باشد، هدايت ميشود. حالا من در موضوعي كه در نظر گرفته بودم وارد بحث شوم. بحث امروز ما آيات آخر سورهي فرقان است.
2- خصوصيات عبادالرحمن
(وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً) (فرقان /63) حزب اللهي و بندهي خوب كيست؟ بندهي خدا كسي است كه «الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» وقتي بر روي زمين راه ميرود، آرام راه ميرود. در رانندگي معلوم ميشود چه كسي حزب اللهي است. پس بندهي خوب خدا كسي است كه آرام راه برود. هم حركت آرام باشد. بعد ميگويد: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» بندهي خوب خدا با افراد، خوب برخورد ميكند. مجرم، جاهل، بددهن، هرزه، به اين آدمها فقط يك سلام ميكند و رد ميشود. دقتهاي بي خود نميكند. از نظر اسلام ما مأمور نيستيم. اگر يك زن و شوهري ميروند تا يقين نكردهايم كه اينها فاسد هستند تحقيق لازم نيست. بله منكر ديديم با قدرت نهي از منكر ميكنيم. شما برادران كميته بايد به گونهاي باشيد كه شهدا خوشحال شوند. بحمدالله روز به روز نظام ما و اخلاق ما بهتر ميشود. (وَ الَّذينَ يَبيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً) (فرقان /64) بندهي خوب خدا كسي است كه اهل نيايش شبانه باشد. (وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً) (فرقان /65) بندهي خدا كسي است كه ياد عذاب قيامت باشد. (وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً) (فرقان /67) بندهي خوب خدا كسي است كه وقتي پول خرج ميكند اسراف نكند، زياد خرج نكند. «وَ لَمْ يَقْتُرُوا» كنس و بخيل هم نباشد. «وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» نشانهي بندهي خوب خدا اين است كه در پول خرج كردن ميزان داشته باشد. حركتش معتدل، پول خرج كردنش معتدل باشد. (وَ الَّذينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً) (فرقان /68) خدا پرست باشد و به كس ديگر كار نداشته باشد. «وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ» بي خود كسي را نميزند و نميكشد. اين طور نيست كه حالا چون من زور دارم، توي گوش او بزنم. «وَ لا يَزْنُونَ» اهل فساد و فحشاء نيست. (وَ الَّذينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً) (فرقان /72) در جلسهي غيبت، گواهي باطل، شهادت ناحق، لهو و. . . شركت نميكند. «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» به لهو لعب و لغو كه ميرسد با يك بزرگ منشي، نهي از منكر ميكند. (ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَة) (نحل /125) اگر بخواهد مردم را دعوت كند با حكمت دعوت ميكند. البته ما معتقد به كتك هم هستيم، بايد به بعضيها هم كتك زد. اما كتك براي مرحلهي آخر است. اينها فرم كار خوب است. خطر فقط شما را تهديد نميكند، همه را تهديد ميكند. بد نيست برايتان بگويم كه چگونه خطر تهديد ميكند. شما مهمتر هستيد يا حضرت سليمان؟ حضرت سليمان يك پيغمبر است، اما براي اين كه كلاه سرش بگذارند يك هديه برايش ميفرستند. قرآن ميگويد: خجالت نميكشيد، ميخواهيد سليمان را با يك هديه گول بزنيد؟ يك شب اميرالمؤمنين در خانه بود، ديدند در ميزنند، آمد در را باز كرد ديد يك نفر يك حلواي شيريني آورده است، حضرت علي فرمود: حلوا براي من ميآوري كه فردا اگر يك غلطي كردي جلويت را نگيرم؟ برو بدجنس. خدا در قرآن به پيغمبرش ميفرمايد: چشم هايت را به اينهايي كه اهل دنيا هستند خيره نكني، مواظب باش، نكند زرق و برق دنيا در تو اثر بگذارد. پيغمبر مورد نصيحت قرآن است. خدا در قرآن ميفرمايد: (أَلْقَى الشَّيْطانُ في أُمْنِيَّتِهِ) (حج /52) يعني شيطان دست و پا ميزند كه حتي در پيغمبر اثر بگذارد، منتها پيغمبر معصوم است و اثرپذير نيست. چند وقت پيش، نزد يك فرد مهم از مملكت رفتهاند، گفته: آقا من يك خوابي ديدهام مقداري پول به حساب امام بريزم. در خواب ديدم كه مقداري به جنگ زدهها بدهم. خوب «بسم الله» بعد که همهي كارهايش را كرده است گفته: ضمناً چون خواب ديدم پول را دادم. اما ما يك قطعه زمين در فلان نقطه داريم، اگر ميشود شما بفرماييد كه به ما ظلم نشود. پس بگو که تمام پول ريختن به حساب و کمک به جبههات براي همين پدر سوختگيات بود. تو آمدهاي به من رشوه ميدهي، خجالت نميكشي، يعني آدم كلك دار حتي براي بزرگان ما هم خواب ميبيند. انواع شبكهها هست، ميآيد، ميگويد: آقا بنده به شما ارادت دارم، مخلص شما هستم. خيلي نقشه ميكشند. از طريق گول زدن همسر، نقشه از طريق نوارهاي مختلف، نقشه از طريق تقسيمي، خلاصهاش من كه طلبه هستم و آن برادري كه قاضي است و شما كه كميتهاي هستي و آن برادر ژاندارمري بايد براي رضاي خدا، ازآدمهايي كه به ما هديه ميدهند، چيزي قبول نكنيم. ميگويند که سلام گرگ بي طمع نيست. برادرها مواظب باشيم. اما تا حالا رو سفيد بودهايد. در اين هشت سال كه از انقلاب رفته است محبوب امام هستيد، ايثار كردهايد. خدمات، ايثار و روحيهتان قابل تقدير است. همان طور كه تا حالا روسفيد بودهايد از خدا بخواهيد از اين به بعد هم همين طور باشيد. قرآن ميفرمايد: آدمهاي خوب حركت آرام دارند، با آدمهاي هرزه، بزرگ برخورد ميكنند. اهل نماز شب هستند و از جهنم ميترسند. در پول خرج كردن ملاك دارد، غير از خدا سراغ كسي نميرود، اهل زنا و فحشا نيست، شاهد زور نميشود. بعد ميفرمايد: (وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً) (فرقان /74) من ميخواهم روي اين كلمه صحبت كنم. بندگان خوب ميگويند: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً» قرآن ميگويد: بندهي خوب داراي اين صفات است. مرد خوب اين است، زن خوب اين است، امت خوب اين است كه ميگويد: خدايا، ما نميخواهيم فقط خودسازي كنيم، ما ميخواهيم انقلابمان را به همه جا صادر كنيم. به قول فرمايش امام، ما ميخواهيم در جهان، پايه ريز سياست نه شرقي، نه غربي باشيم. ايراني كه ميخواهد آبروي سياست نه شرقي، نه غربي باشد، يعني ميخواهد به همهي دنيا بگويد: شما هم مثل ما باشيد. كسي كه ميخواهد امام متقين باشد، امام متقين شدن صبر ميخواهد.
3- صبر از صفات اولياي خداست
من از اين جا وارد بحث اصليام ميشوم، چون قرآن ميفرمايد: ما به افرادي پست داديم به خاطر اين كه صبر كردند. (وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ) (سجده /24) امت حزب الله ميخواهند روي كرهي زمين امام متقين باشند و كسي ميتواند ائمه باشد كه «صبروا» هشت سال از انقلاب ما ميگذرد، همه رقم جنايتي كردهاند. حملهي هوايي، دريايي، زميني، توطئه، طبس، ليبرال، منافقين، توده، محاصرهي نظامي، اقتصادي، جنگ تبليغاتي، بمباران هوايي، قرآن ميفرمايد: مؤمنين ميخواهند امام باشند! و در آيهي ديگر ميگويد: كسي بي خود امام نميشود، مگر اينكه صبر داشته باشد. اگر «صَبَرُوا»، «جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً» شب جمعهي گذشته گفتم که در اثر بمباران ممكن است ديوار خانه خراب شود، اما ديوار صبر خراب نميشود. علي اصغر، علي اكبر، ابوالفضل، زينب، هر كاري ميكنند، ديوار صبر امام حسين خراب نميشود. سيصد و نه سال مردان خدا در غار رفتند اما مشرك نشدند. مثنوي يك شعر ميگويد: صبر كن بر كار خضراي بي نفاق *** تا نگويد خضر، رو هذا فراق قرآن يك داستاني دارد. به حضرت موسي الهام شد برو پهلوي خضر و شاگردي كن. موسي به خضر رسيد، خضر به اوگفت: تو اهل صبر نيستي! گفت: چرا من حتماً اهل صبر هستم، به دريا رسيدند، سوار كشتي شدند، يك مرتبه خضر شروع به سوراخ كردن كشتي كرد، موسي گفت: الان خفه ميشويم. گفت: (قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطيعَ مَعِيَ صَبْراً) (كهف /75) آيا به تو نگفتم تو صبر نميكني؟ بعد به يك پسري رسيدند، حضرت خضر آن پسر را كشت. موسي گفت: چرا كشتي؟ خضرگفت: به تو نگفتم چيزي نگو. به يك قريهاي رسيدند گرسنه بودند، به مردم گفتند: ما دو پيغمبر گرسنه هستيم، ولي هيچ يك از اينها به آن دو هيچ چيز ندادند تا بخورند. شكمها گرسنه بود، به يك ديوار خرابه رسيدند. حضرت خضرگفت: ميخواهيم اين ديوار را بسازيم. موسي گفت: گرسنه هستيم. خضر گفت: نگفتم چيزي نگو. آخرش گفت: آن كشتي را كه سوراخ كردم دليلش اين بود و كشتن بچه و ساختن ديوار هم دليل داشت. اما چون تو صبر نميكني (قالَ هذا فِراقُ بَيْني وَ بَيْنِكَ) (كهف /78) بعد مثنوي ميگويد: صبر كن بر كار خضراي بي نفاق *** تا نگويد خضر رو، هذا فراق تا نگفته برو و اجازه نداده، صبر كن. اگر آدم بخواهد به يك سري چيزها برسد بايد صبر كند. ملت ما از صبر، چيز زيادي به دست آورده است. اگر سال اول استقامت نكرده بوديم، الان ما را قورت داده بودند. صبر كرديم و الان در دنيا عزيز هستيم.
4- نمونههايي از صبر اولياي خدا
حضرت امير در نهج البلاغه ميفرمايد: چون خدا استقامت ما را ديد لطفش را به ما نازل كرد. قرآن ميگويد: (إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ) (فصلت /30) كساني كه گفتند: خدا، سپس استقامت ورزيدند. راه پيمايي 22بهمن هم با تمام تلخي، آفتاب و باران، با راه دور و راه نزديك، با همهي اينها استقامت ورزيدند. آن وقت (تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ، أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا) (فصلت /30) براي اين كه ما خودمان را آمادهي صبر كنيم، اين است. شما الان نگاه كنيد، يا در روزنامه يا در راديو يا در تلويزيون ميبينيم سنگر ميسازند. سنگرسازي اساسي كه آهن و مصالح ميخواهد كه نيست. اما همين زير زمينهاي خانه هايتان را خالي كردن، آب حوض را خالي كردن، هر مقداري كه انسان ميتواند كمك كند، اگر ما معتقد باشيم كه خدا حكيم است، خداي حكيم، اين سختيها را بي حكمت به ما نميچشاند. «صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ يَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ»(نهجالبلاغه، خطبه 193) اميرالمؤمنين ميفرمايد: مردان خدا يك چند روزي را دندان سر جگر ميگذارند، اما «أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً» اما يك استراحت طولاني دارند. خدا شكور است، يعني قدرداني ميكند. چند نفر چند هزار سال پيش صبر كردند، خدا به پيغمبر ميگويد: قصهي اينها را براي مردم بگو. امام حسين و يارانش نصف روز در كربلا صبر كردند، الان قرنهاست كه در مقابلشان ادب ميكنيم. اين كه ما صبر ميكنيم، بايد مواظب باشيم كه ادامه بدهيم، شهيد هم ميدهيم، نكند آدمهاي باسواد و شهري ما از بعضي از روستاييها عقب بمانند كه واقعاً معلوم شود كه آنها دانشمند هستند. ديروز به جزيرهي هرمز رفتم، گفتند: اين جا زني است كه هشت شهيد داده است، بچههايش، و محارمش و دامادش شهيد شدهاند. گفتيم برويم ايشان را ببينيم، رفتيم به اين زن گفتيم: چه ميخواهي؟ گفت: هيچ چيز. اگر باز هم الان پسر داشتم، باز هم پسرم را ميدادم. اسلام بزرگتر از اولادهاي من است. حكومت ما، عزت ما و قدرت ما تثبيت شد. نه فقط در مسائل انقلابي، بلكه در مسائل علمي هم بايد صبر كرد. يك مقدار در مطالعه بايد صبر كرد. در عبادت بايد صبر كرد. تو كه ميخواهي بخوابي، وضو بگير و بخواب. مگر نميداني با وضو خوابيدن ثواب هزار عبادت را دارد. صبر در اطاعت «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ» بحمده را در راه ميگويد. خوب صبر كن، يك كم بيشتر خم شو. صبر در برابر متلك، به پيغمبر ما متلكهاي بزرگي گفتند. مجنون، كاهن، ساحر، . . . اما پيغمبر صبر كرد. به علي گفتند: مگر علي نماز ميخواند؟ به امام حسن ما ميگفتند: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُذِلَّ الْمُؤْمِنِينَ»(إختصاص مفيد، ص82) سلام بر تواي كسي كه ذليل كنندهي مسلمانها هستي. اما امام حسن صبر كرد. امام حسين صبر كرد. به امام چهارم صدقه دادند، اما صبر كرد. به امام پنجم توهين كردند صبر كرد. به امام صادق توهين كردند صبر كرد. رقاصه فرستادند كه براي موسي بن جعفر برقصد. موسي بن جعفر به او نگاه نكرد. به امام رضا تهمت زدند. گفتند: امام رضا گفته است تمام مردم بردهي ما هستند تا با اين شايعات مردم را عليه امام رضا بدبين كنند. به امام جواد تهمت زدند. آخر به كدام يك از اولياي خدا تهمت نزدند؟ كه شما ميگويي به من. . . من نميگذارم. هرچه حرف زده ببخش، هرچه نيش زده ببخش، مردانگي اين است. صبر در عبادت، صبر در علم، انسان بايد اگر چيزي هم هست، بپوشاند. امام سجاد ميگويد: خدايا من را يك طوري كن كه عيب را بپوشانم. شما اگر يك عكسي را پيدا كردي، نبايد به چند نفر نشان بدهي. لاي پرونده بگذار، جلوي دادستان بگذار، اگر منزل يك كسي آمدي براي بازرسي عكسي را ديدي اين عيب است. (إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ) (نور /19) تودوست داري فحشا ء زياد شود. عكس را ديديم، بايد به صاحبش بدهيم، همان مقداري كه گفتيم بايد عمل كنيم. شخصي خلاف كرد، بنا بود كه شلاق بخورد. اميرالمؤمنين(ع) شلاق را به قنبر داد و گفت: بزن. وقتي اين آقا ميزد، داغ كرده بود، سه تا اضافه زد. امام فرمود: 3 تا اضافه زدي شلاق را گرفت، قنبر را خواباند سه تايي كه اضافه زده بود به خودش زد. داريم كه اگر كسي خلاف كرد و در راه ميبري، در راه حق نداري نيش به او بزني. برادرها، شما خودتان خيلي خوب هستيد، كارتان هم خيلي مقدس است. اولين نهاد انقلابي هم شما هستيد. امام فرمود: اگر سپاه نبود، كشور هم نبود. درست است. سپاه هم اول بچههاي كميته بودند. آن زمان كه سپاه نبود شما هم بوديد. دست همهي شما درد نكند. اما مواظب باشيد كه شيطان خناس است، يعني دائم ميرود و ميآيد. از راه پول، فايده ندارد. از راه شهوت، فايده ندارد. از راه مقام، خناس، يعني انواع راهها را طي ميكند كه شما را در يكي از اين چهار راهها يقهات را بگيرد. يا شهوت، يا پول، يا رشوه، يا هديه از همه راهي ميآيد. حرف هايم تمام شد، 23 بهمن، روز افتتاح كميته بود. مردم خدمات شهداي شما را فراموش نكرده و نميكنند. فرق شما با ارتش و سپاه اين است كه آنها با دشمن خارجي هستند و شما با مردم خودي كه ريگ در كفش دارند. وآدمي كه مجرم است و ريگ در كفشش است، اين يك آدم مريض است. در گوش مريض بزني تبش خوب نميشود. تجربه نشان داده كه ما از راه كتك موفق نبوديم. نه آموزش و پرورش و نه. . . تا ميشود بايد اول موعظه باشد. (ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ) (نحل /125) اول «وَ الْمَوْعِظَةِ» باشد، دوم (وَ اضْرِبُوهُنَّ) (نساء /34) اما هميشه كتك براي آخرين مرحله است. عمل جراحي استثنايي است. مواظب باشيد زحماتتان را با رانندگي، مانور، تهديد، حيلههايي كه براي شما عزيزان پيش ميكشند، به هدر ندهيد. برادران اگر كارتان با ديگران فرق دارد احساس خطر كنيد. هركس كه كارش زودتر از افراد معمولي راه بيفتد، شك كند. گرچه اسم رشوه نيست. هديه، نور چشمي، چشم روشني، مغز همهي اينها رشوه است. مگر نه شما با بنده و با ديگران هيچ فرقي نميكنيد. مواظب شيطانها باشيد، نور هستيد، گل هستيد، اما مواظب شيطان باشيد كه شيطان براي سليمان هم هديه ميفرستد. بايد به جايي برسيم كه اگر هرچه ديديم در ما اثر نكند. خدايا! به همهي جوانهاي حزب اللهي ايمان مرحمت بفرما. خدايا! مردم عزيز ما را با صبر امام جهان قرار بده. خدايا! ما را بنيان گذار نه شرقي، نه غربي قرار بده. خدايا! شهداي ما را با شهداي آينده محشور بفرما. خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 914