responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 987

موضوع: تفسير سوره نحل (11)، هجرت و اثرات آن

تاريخ پخش: 78/07/01

بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقي بالهدي والهمني التقوي»
بحث ما ادامه‌ي سوره‌ي نحل تا آيه 41، در آستانه هفته دفاع مقدس و مهرماه پخش مي‌شود درباره‌ي اين دو مناسبت هم انشاءالله مطالبي خواهيم داشت.

1- هجرت در راه خداوند

(وَ الَّذينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الَّذينَ صَبَرُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ) (نحل /41-42). كساني كه در راه خدا هجرت مي‌كنند، تمام كساني كه براي دفاع مقدس به جبهه رفتند، چه شهيد و مجروح و اسير يا سالم برگشتند، و تمام كساني كه هجرت مي‌كنند براي تحصيل و براي معاش و حفظ مكتب براي حفظ جان يا هر هدفي ديگر و هجرت آنها به علت ظلمي است كه به آنها مي‌شود و مظلوم واقع شده‌اند در دنيا جايگاه خوبي به آنها مي‌دهيم و حساب قيامت آنها جدا و خيلي بالاتر است اگر بدانند و آنها كساني هستند كه صبر و مقاومت كردند و بر خدا توكل مي‌كنند.
درباره‌ي هجرت خداوند در قرآن وعده داده: (وَ مَنْ يُهاجِرْ في‌ سَبيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً) (نساء /100).
اگر هجرت كنيد زندگي شما خوب مي‌شود، افرادي هستند كه فكر مي‌كنند از اين شهر و مزرعه نبايد تكان بخورند و زمين گير و پاگير شده‌اند ولي هجرت باعث وسعت و گشايش مي‌شود. پس كساني كه براي حفظ جان و مال و فرزند و …. هجرت مي‌كنند بي نتيجه نمي‌مانند.

2- هجرت مخصوص انسان نيست

ماهيان دريا هم هجرت مي‌كنند وهمين طور پرنده‌ها، و اگر انسان هجرت نكنند از حيوانات كمتر مي‌شود، كه بنشيند و ستم كشي كند.
پيامبر(ص) وقتي هجرت كردند و به مدينه آمدند عده‌اي براي اينكه سرمايه و زندگي خوبي داشتند. در مكه ماندند، كفار مكه وقتي براي جنگ آماده مي‌شدند به مسلمانهاي در مكه مانده گفتند شماهم بايد در جنگ شركت كنيد، گفتند: ما مسلمانيم، آنها قبول نكردند بعد خداوند در قرآن از آنها انتقاد مي‌كند كه بايد هجرت مي‌كرديد تا كفار بر شما زور نگفته و شما بتوانيد مكتب خود را حفظ كنيد، در محيط فاسد، يا بايد محيط را عوض كرد يا بايد از محيط خارج شد. بي تفاوت نمي‌شود.
در يك جلسه‌اي عده‌اي نشسته‌اند نسبت به يك مسلماني جسارت و غيبت مي‌كنند، اگرتوان داري بايد مسير جلسه را عوض كني، توان نداري بايد جلسه را ترك كني، نشستن و تماشا كردن گناه است جلسه‌ي شراب هم همينطور است اگر مي‌توانيم شيشه‌ي شراب را از جلسه بيرون برده و نابود كنيم، توان نداريم جلسه را ترك كرده و همينطور جلسه‌ي قمار هم، تماشاي گناه و سكوت در مقابل آن هم گناه است.

3- گناه هجرت نكردن

يك سري از گناهان حسابرسي‌شان در قيامت است، تنها گناهي كه خداوند ما را درنيا توبيخ و مؤاخذه مي‌كند گناه هجرت نكردن است. مي‌فرمايد: (إِنَّ الَّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمي‌ أَنْفُسِهِمْ قالُوا فيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصيراً) (نساء /97).
زماني كه ملائكه جان يك عده‌اي كه به خود ظلم كرده‌اند مي‌گيرند مي‌گويند شما در چه موقعيتي بوديد؟ مي‌گويند ما مستضعف بوديم به آنها مي‌گويند آيا زمين خدا وسيع نبود؟ تا شما هجرت كنيد و وسعت پيدا كرد و رفع گرفتاري شما شود (چرا هجرت نكرديد؟ ) شما جايگاهتان جهنم است و بدمسيري را رفته‌ايد.
و تنها گناهي كه انسان قبل از مردن خبر عذاب آن را مي‌شنود گناه ظلم پذيري (و هجرت نكردن) است البته مستضعفين از مرد و زن و كودك داريم كه چاره‌اي ندارند و راه به جايي نمي‌برند. (لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبيلاً) (نساء /98). پير است ماشين و زبان و امكانات ندارد ولي كسي كه سواد است و پا و جان و زبان دارد مي‌تواند با هجرت حركت اقتصادي و فكري بوجود آورد (اين عذري ندارد).
(مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا) (نحل /41) براي ماست در دفاع مقدس حزب بعث به ما حمله كرد و ما شروع نكرديم و بعد از اينكه به ما ظلم و آب و خاك، انقلاب و نسل و ناموسمان مورد تجاوز قرار گرفت. اينجا هجرت لازم بود.
و لذا امام خميني(ره) فرمود: ما نه مي‌خواهيم پيروز شويم و نه شكست بخوريم، مي‌خواهيم به وظيفه‌ي خود عمل كنيم.
خداوند از مظلوم خواسته به پاخيزد، هجرت و دفاع كند. حال به نتيجه رسيد يا نرسيد.
(داستان حضرت يوسف(ع) را شنيده‌ايد كه زليخا آرايش كرده و به يوسف گفت (وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ) (يوسف /23) من خود را آماده‌ كرده‌ام كه از من كام بگيري و تعبيراتي دارد كه «غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ»، «غَلَّقَ» غير از «غلق» است «غَلَّقَ» يعني محكم بست و نه يك در همه دربها را بست و محكم هم بست، يوسف(ع) هم يك جوان در مقابل يك زن آرايش كرده در عين حال مي‌فرمايد: (وَ اسْتَبَقَا الْباب) (يوسف /25) به سمت درب بسته دويد.
شما بدو و درب بسته باز مي‌شود، والا حضرت يوسف(ع) مي‌توانست بگويد. حالا كه چاره‌اي نيست خوب حالا… درب بسته هم هست بايد فرار كني، آن مقدار كه توان داري، آقا سيمان است شما مشت را بزنيد، ما بايد بي تفاوت نباشيم.

4- نحوه‌ي برخورد با گناه و گناهكار

حديث داريم: كسي كه كار خلافي مي‌كند اگر هم گوش به حرف تو نمي‌دهد در مقابل او قيافه بگير. قَالَ اميرالمؤمنين(ع): «أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِي بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ» (كافي/ج‌5/ص‌58) با قيافه‌ي (اخمو) برخورد كنيد.
نمي‌شود در مقابل گناه و ثواب عادي و بي تفاوت بود انسان بايد عكس العمل نشان دهد و اين بر ما واجب است «مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا» بعد از اينكه به شما ظلم شد بايد هجرت كنيد، خدايي كه مي‌فرمايد: هجرت كند، خود هم مي داند كه بايد تاييد و نصرت كند.
تمام انبياء هجرت داشته‌اند، ابراهيم و موسي و نوح، پيامبر(ص) هجرت داشتند و همچنين مراجع درجه‌ي يك ما، و مصلحين جهان و انقلابيون درجه‌ي يك اهل هجرت بودند والا هيچ كس به نزد مادر وعمه‌اش به جايي نمي‌رسد.
پيامبر(ص) كه به معراج مي‌رود از منزل و نزد خانم نمي‌رود از خانه مي‌آيد در مسجدالحرام و از آنجا: (سُبْحانَ الَّذي أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ) (اسراء /1).
سكوي پرش هجرت است، و مبدا تاريخ هجري است، و اين از افتخارات ماست، (مسيحي‌ها تاريخشان ميلادي است و تولد به دست ما نيست مادرش زاييده، البته زاييدن حضرت عيسي حسابش جداست. در عين حال خود عيسي كاري نكرده، ولي در هجرت شما تصميم به هجرت گرفته‌اي و من براي مسلماناني كه تاريخشان مبلادي است غصه مي‌خوردم كمي فكر كن، هجرت يك حركت انتخابي بدست شما است براي يك هدف مقدس بين لغات فرق است: «فر» فرار كرد، «سفر»: مسافرت كرد، «ذهب»: رفت، «طَلَّقَ» رفت و «هجر»: رفت و هر رفتني يك باري دارد.
«فَرَّ»: رفت ولي در رفت.
«سفر»: رفت ولي در آن سياحت، زيارت، تفريح، عياشي همه را دارد.
«ذهب»: رفت: ولي پول در آن است «ذهب» يعني طلا براي پول درآوردن رفت.
«طَلَّقَ»: رفت: ولي جانش راحت شد مثل زني كه مي‌گويند طلاق گرفت. از گير در رفت.
«هجر»: رفت: رفتن هدف دار و مقدس است.
پس رفتن فرق مي‌كند، (در همان ماجراي حضرت يوسف(ع) دويد و زليخا هم دويد او مي‌دويد و من مي‌دويدم. منتهي يوسف(ع) دويد كه گناه نكند زليخا به دنبالش دويد كه گناه بكند، فيزيك آنها يكي است حرف ما باكمونيستها همين است). اسكناس‌ها همه كاغذ است در اسكناس نخي است كه آن نخ به اسكناس ارزش مي‌دهد، نيروي دريايي، سپاه و ارتش را همه كشورها دارند، منتهي در سپاه و ارتش و نيروي دريايي و هوايي ما يك نخ ايمان هم هست كه آن به اينها ارزش مي‌دهد همه كشورها گل مي‌زنند، فوتبال و واليبال و پينگ پونگ، و شنا و رئيس جمهور و مجلس، و دولت و جوان در همه كشورها هست ولي در ايران «ايثاري» است كه در جاي ديگر نيست و در ايران و لايت فقيه است كه در جاي ديگر نيست، در ايران عشق و عاطفه‌ و خلوصي است كه در كشورهاي ديگر نيست، و ارزش ما به اين نخهاست.
هجرت: در همه اينها جنبيدن و حركت هست، منتها اين حركت يك حركت هدف دار است،

5- اهداف هجرت

1-هجرت براي ضربه به نظام كفر
هزاران، متخصص و دكتر و مهندس در كشورهاي اروپايي و آمريكا هستند. اگر اينها به ايران برگردند مشكل ايران حل مي‌شود گرچه الآن هم كه آنها نيامده و نيستند ما (بحمدالله) داريم خودكفا مي‌شويم، همين نيروي دريايي در اين چند سال چندين برابر شده و در خيلي از مسائل و كارها وابسته نيستيم و آمادگي هم داريم (الحمدالله) در بعضي موارد به ديگر كشورها هم كمك كنيم، همين بچه‌هاي كوچه و بازار و استعدادهاي ايراني درخشيد، ايران موشكي ساخته كه اسراييل از اينها وحشت كرده ايراني فكر دارد، توانست مشكلات خود را حل كند، ما تا چند سال قبل ناموسمان وقتي مريض مي‌شد دستش در دست دكترهاي هندي و پاكستاني بود، الآن پزشك زياد داريم. البته با وجود مشكلات زيادي، بسياري از آنها را نتوانسته‌ايم حل كنيم. اگر آنها هجرت كنند بيايند وطن خودشان و بعضي هم توبه كنند و برگردند كه كارهاي كليدي (كفار و غيرمسلمانها بدست آنهاست).
(اگر مسلمانهاي تركيه هجرت كنند و برگردند به تركيه، اروپا كمرش مي‌شكند، بسياري از كارهاي سنگين آن كشورها به دوش مسلمانهاست).
2- براي نجات جان
3- براي حفظ مكتب
4- براي تحصيل
5- براي تبليغ
6- براي تجربه
حديث: به پيامبر(ص) گفتند بعضي كفار به روش خاصي مي‌جنگند حضرت فرمود ده نفر از شماها برويد روش آنها را ياد گرفته و بياييد به مسلمانها ياد بدهيد.
ما در آموزش هم شرقي هستيم، هم غربي، نه شرقي نه غربي در خودباختگي است، درب آموزش باز است هم از شرق و هم از غرب، ما همه را بايد ياد بگيريم.
پيامبر(ص) فرمود: باسوادترين افراد آن است كه علمها و دانشهاي ديگر را به علم خود اضافه كند، معماري قديم را بداند، روش ساختن برجهاي جديد را هم ياد بگيرد، گيوه بافي را و كفش دوزي جديد را هم بداند، غذاهاي سنتي قديم و غذاي جديد را هم بلد باشد، گير ما در اين است كه دختري كه گيوه و قالي ببافد كم داريم معمار براي گنبد و گلدسته نداريم و بسياري از شهرها در ساختن مسجد از اصفهان معمار مي‌برند، يعني در كل استان يك مهندس كه گنبد بسازد نيست) عيب ما اين است كه آنچه خود داريم از دست داده و از ديگران هم خوب ياد نمي‌گيريم پيام براي دانشگاه:
پيامبر(ص) فرمود: اعلم الناس من جمع علم الناس الي علمه: باسوادترين مردم كسي است كه علم خودش را با علم ديگران جمع كند. رسالت دانشگاه اين است و اين حديث با كاشيكاري بايد بر سر درب دانشگاهها نصب شود. «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ» (روضةالواعظين/ج‌1/ص‌11) يعني ما در آموزش شرقي و غربي نداريم.
7- براي دريافت پاداش
جالب اين است كه خداوند براي بقيه كارها مي‌فرمايد: اگر به آخر ياوسط كار رسيد ولي درباره‌ي هجرت مي‌فرمايد: (وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ) (نساء /100).
همينكه از درب خانه بيرون رفت اجر او با خداست، گرچه برسي يا نرسي، براي انتقال صنعت و علم، امداد مستضعفين، كاري كه جهادسازندگي كرده، نيروهاي خوبي رفته به مردم آموزشهايي داده‌اند، امدادرساني، الحمدالله در مسائل نفت، در پالايشگاه، در آموزشهاي تخصصي توانسته‌ايم به كشورهايي كمك كنيم، ايراني در همه مسائل به بقيه كشورها مي‌تواند كمك كند، مشكل اين است كه ما هنوز خود را كشف نكرده‌ايم.

6- سختي‌ها مؤثر در تكامل

من بارها اين را گفته‌ام ولي چون بحث را در هفته‌ي دفاع مقدس مي‌شنوند يكبار ديگر تكرار كنم، اگر به شما بگويند، چقدر مي‌دوي؟ مي‌گويي دو كيلومتر، اما يك گرگ دنبالت كند سي كيلومتر مي‌دوي حمله‌ي بعث گرگي بود به ايران حمله كرد، ايران هم از شر شاه بيرون آمده، خيلي سر و سامان نداشت، نه مسائل سياسي و نه اقتصادي و نه نيروهاي مسلح، اين گرگ كه حمله كرد باعث شد ايران خودش را (دريابد) گرگ كه حمله مي‌كند 30 كيلومتر مي‌دوي، بعد معلوم شد اين گرگ بركت بود، امام خميني(ره) هم فرمود: اين جنگ براي ما بركت بود، اگر اين گرگ نبود تا آخر عمر هم مي‌گفتي من دو كيلومتر بيشتر نمي‌دوم، گرگ حمله مي‌كند 30 كيلومتر مي‌دوي يعني گرگ استعداد شما را شكوفا مي‌كند
در دفاع مقدس خيلي عزيز داديم در عوض چه بوديم و چه شديم. برادران بيل آهن است ولي نوك آن سفيد و تيز است و برق مي‌زند، براي اينكه نوك آن با خاك درگيري دارد، بالاي بيل كلفت است اما سياه و زنگ زده، سر بيل استهلاك دارد ولي به ضرر آن نيست.
آمار شهداي طلبه در بين بقيه‌ي اقشار و اصناف مردم از همه بيشتر است (تكرار) چند هزار طلبه از حوزه علميه قم كه 20 هزار طلبه دارد كم شد تقريباً 2500 نفر از آنها البته به حسب ظاهر ممكن است يكي پيدا شود بگويد آمار ما نسبت به جمعيت خودمان زيادتر است، اينطور در ذهن من است چه طلبه‌هايي مثل، مدني‌ها، اشرفي‌ها، صدوقي‌ها، دستغيب‌ها، مطهري‌ها، بهشتي‌ها اينها در دفاع مقدس و برخورد منافقين كم شدند ولي مثل سر بيل، ساييده و نازك مي‌شود ولي آنكه مي‌ماند سفيد و براق و تيز است، پس آهنهاي بالا نبايد بگويد ما ضخيم‌تر هستيم بله و سياه و زنگ زده نيز هستي رشد انسان در سختي است،
اگر آمپولي به گندم و نخود تزريق كنيم به شعور‌ آيد مي‌گويد انسان به من ظلم كرد زندگي خوشي داشتيم مرا با داس از مادرم جدا كرده خشك شدم بعد مرا خرد كرد زير سنگ له كرد و بعد خمير گير آب ريخت و مشت و مال داد بعد نانوا بر سرم زد و بعد هم كمرم را به تنور زد و پوست صورت مرا به آتش تنور سوزانيد، از همه بدبختيها گذشته به زير دندانهاي انسان دوباره له شدم. و من از اين انسان گله دارم.
ما مي‌گوييم‌: اي گندم، اگر اين مراحل سخت را نمي‌گذراندي، سلول بدن انسان نمي‌شدي.از جمادي مردم و نامي شدم…
اگر موادغذايي مي‌خواهد گندم شود بايد با بيل زير و رو شود، اگر گياه بخواهد سلول شود بايد اين مسير را بگذراند، نخود هم همينطور، كه او دو مشگل ديگر هم دارد يكي ديگ زودپز و يكي هم دسته‌ي گوشت كوب.
در عين حال مي‌گوييم، نخودي مي‌خواهي جماد و خاك باشي؟ «بسم الله» اما اگر مي‌خواهي سلول بدن انسان شوي بايد يك سري حوادث تلخ را تحمل كني. ناپلئون مي‌گويد 14 مرتبه در عمليات نظامي شكست خوردم و دفعه 15 پيروز شدم،
مرحوم فلسفي(ره) واعظ بزرگ مي‌فرمود، من در نوشتن كتاب كودك بعضي وقتها 14 مرتبه مي‌نوشتم و پاره مي‌كردم و دفعه 15 مي‌ديدم قابل استفاده و چاپ است. بالاخره اگر زمين نخوريم پا نمي‌شويم و اگر پاره نكنيم نويسنده نمي‌شويم و اگر در سخنراني خراب نكنيم سخنران و اگر در آب غوطه نخوريم شناگر نمي‌شويم، پس رشد ما در لابلاي سختي‌هاست. حديث داريم: كسيكه طالب علم است بايد سختي و زجر را تحمل كند.
اول مهر است، فرزندان ما مي‌خواهند درس بخوانند بي سختي و غصه، شعر مي‌خواند: ارديبهشت مردم، اردي جهنم ما!
مي‌گوييم چرا؟ مي‌گويد دو تا امتحان دارم. فرار از درس است، ما (از عشق به درس و علم و كتاب) بايد به مهر، مهر بورزيم، و خوشحال شويم.
پيامبر(ص) فرمود: اگر شبي بخوابم و بر سواد من اضافه نشود آنروز براي من ننگ بوده است. امام صادق(ع) فرمود: هر شب جمعه بر علم ما افزوده نشود آن هفته براي ما مبارك نيست. براي سختي‌ها حساب باز كنيم چون قرآن مي‌فرمايد: (عَسى‌ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‌ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ) (بقره /216). رفاه و آسايش را دوست داريد ولي براي شما بد است.
اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: درختهايي كه هر روز آب مي‌خورد چوب آن سست است در عوض درختهاي كوير هم سفت و محكم حيوانهاي آخوري و شكم گنده و با زيادي پيه به مكه نمي‌توانند برود و لذا قرآن مي‌فرمايد: (وَ عَلى‌ كُلِّ ضامِرٍ) (حج /27) «ضامر» يعني حيواني كه همه‌اش ماهيچه است و در نتيجه زرنگ و چابك است.
«ضامر» نه يعني لاغر كه در ترجمه‌ها نوشته، لاغر كه مكه نمي‌تواند برود يعني ماهيچه دار.
پس ديگر اهداف هجرت:
8- بدست آوردن امكانات
9- انتقال علم صنعت
10- امداد مستضعفين
11- گفتگوي تمدنها و فرهنگها و تبادل نظرها
12- خروج اسلام از شكل منطقه‌اي به شكل جهاني

7- هجرت مؤثر در كنترل نسل

سؤال: كسي راجع به كنترل نسل از من پرسيد ، اولاد كمتر زندگي بهتر نظر شما چيست؟
جواب: گفتم با وضع موجود خوب است، اما اسلام مي‌گويد، زود پسرها و دخترها را عروس و داماد كنيد زياد هم بچه دار شويد ولي پخش شويد. مشكل ما اين است كه بچه دار مي‌شويم، كنار هم مي‌نشينيم بعد مي‌گوييم جا تنگ و كم است. اگر كسي كه ده بچه دارد يكي از آنها به هند و يكي به آفريقا و يكي پاكستان، هر بچه‌اي به قاره‌اي برود و زبان ياد بگيرد، چند ساله دنيا را اسلام مي‌گيرد، زنهاي مسلمان مي‌زايند و كنار هم مي‌گذارند. بعد مي‌بينيم جا تنگ است، بعد مي‌گوييم نزاييد اسلامي كه مي‌گويد اولاد زياد خوب است هجرت را هم كنار آن گذاشته، زندگي ساده و زاهدانه و كم بودن تجملات.
سه چيز: فرزند، سادگي، هجرت.
زندگي ساده يعني مي‌شود اطاق سفيد ولي گچ بري نداشته باشد، لوستر نباشد، ما گاهي پول مي‌دهيم 6 عدد بشقاب بخريم كه گل آنها يكي باشد، پلو را بخور برو حالا گل آن آبي يا قرمز فرقي ندارد، آبرو رفت، گل بشقابها به هم نمي‌خورد، سادگي رفته، بسوي تجملات، هجرت هم نيست، سادگي و هجرت كه نيست بعد مي‌گوييم سومي هم كه فرزند است نابود شود، لاستيك اول و دوم كه پنچر شد مي‌گويد سومي را هم پنچر كن.
اسلامي مي‌گويد خوشا به حال كسي كه بچه‌اش «عضد» يعني بازو باشد 7 پسر يعني 14 بازو دارد الآن 7 پسر بيچارگي است چون «عضد» نيست شكم است. علتي كه در اولاد گير كرده‌ايم چون بازو نيست شكم است. بازو تبديل به شكم شده اسلام با هم و مجموعه است.
البته ما هجرت معنوي هم داريم براي كساني كه توان هجرتهاي ديگر ندارند مثل پيرزنها، بچه، اين بحث چه استفاده‌اي براي ما داشت مي‌گويم كه:

8- اقسام هجرت

دو رقم هجرت دارم:
الف: فيزيكي و مكاني
ب: اخلاقي و معنوي
اخلاقهاي بد مثل دروغگويي و حسادت و …. را هركس كنار بگذارد هجرت كرده.
حديث: يكي از بهترين هجرت‌ها، هجرت از عيبهاست.
هجرت از عصبانيت.
يكي از علماء سر درس و بحث عصباني مي‌شد. نذر كرد اگر عصباني شود يك سال روزه بگيرد و با نذر خود را كنترل كرد. از بد دهاني، سيگار كشيدن و بد قولي و برگشتن از چكها و دروغ‌ها، قسم خوردن‌هاي نابجا هجرت هست. فرموده‌اند: هجرت «في الله» هجرت در راه خدا و الا غير از اين باشد ارزش ندارد.
مثلاً خانمش در فلان شهر قبول شده دنبال خانمش به آن شهر مي‌رود اصلاً كاري به اين ندارد كه كار هست يا نه براي خانمش مي‌رود و انتقال مي‌گيرد اينها هجرت نيست اين به سايه‌ي خانم مي‌رود البته حفظ خانم هم عيب ندارد بايد گفت اسم اين كار را هجرت نگذارد بعد هم مي‌گويد حق ماموريت، حق ماموريت براي حفظ خانمت، حق هجرت براي حفظ خانمت، او را چند دفعه دعوت به آن شهر كردند نرفت حال كه خانم قبول شده مي‌رود. هجرت بايد براي خدا باشد.

9- مشكلات هجرت

مهاجر 4 مشكل دارد كه قرآن جواب مي‌دهد:
الف: مي‌گويد نكند در بين راه بميرم؟
قرآن بعد از آيه هجرت در سوره‌ي عنكبوت آيه‌هاي 57 و 58 و 59 و 60 مي‌فرمايد: (كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ) (آل‌عمران /185) هر كس خواهد مرد. يعني هجرت مرگ را نزديك نمي‌كند اگر اجل به سر آمده باشد در وطن خود هم خواهي مرد.
ب: از زندگي كه آن همه براي آن زحمت كشيده‌ام دور مي‌شوم.
همسر مي‌گويد: ماموريت دارم زن مي‌گويد حالا بعد از اينهمه اجاره نشيني و تازه دارد زندگي رنگ مي‌گيرد، خانم كمك كن مي‌فرمايد: (لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ) (عنكبوت /58) اگر در راه هجرت از دنيا دل كندي. غرفه‌هاي بهشتي مي‌دهيم اگر نياز حكومت اسلامي و دولت و ملت اسلامي و دين و مكتب است از ظواهر دل بكنيد.
ج: هجرت سخت است.
(الَّذينَ صَبَرُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ) (نحل /42) صبر مي‌كنند و بر پروردگارشان توكل مي‌كنند. هم اين آيه در سوره‌ي نحل آمده و هم عنكبوت.
د: امرار معاش و روزي و اداره‌ي زندگي چه مي‌شود؟
مي‌فرمايد: (اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ) (عنكبوت /60).
(وَ مَنْ يُهاجِرْ في‌ سَبيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً) (نساء /100).

10- هجرت‌هاي نامطلوب از نگاه اسلام

هجرت بد و تنبيهي هم داريم. هجرت و دوري دو مسلمان از همديگر بد است، از هم جدا مي‌شوند و ديگر نه تماس و تلفن و نامه.
حديث داريم، پيامبر(ص) فرمود: اگر دو مسلمان قهر كرده و از هم جدا شوند و بعد از چهار روز آشتي نكنند من آنها را به عنوان مسلمان قبول نمي‌كنم.
حداكثر جدايي و قهر 4 روز است، البته اگر طرف خائن، دين فروش است نبايد ارتباط داشته و با او رفيق بود ولي اگر او گفته عدس من ماش او پيكان من پژو او و… اين چنين نيست.
هجرت تنبيهي: اگر مرد به وظيفه‌اش عمل نمي‌كند (و زن كه معمولاً حريف مرد نمي‌شود اگر درگيري شود زن كتك مي‌خورد البته بعضي از زنها هم مي‌زنند معمولاً قدرت جسمي مرد از زن بيشتر و قدرت عاطفي زن از مرد بيشتر است)، مرد اگر تخلف كرد، خرجي نداد به وظيفه‌ي شرعي‌اش عمل نكرد حكومت و دادگاه خانواده بايد به حساب مرد برسد، اگر زن مخالفت كرد اسلامي مي‌فرمايد: (فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِع) (نساء /34).
ناموست را به دادگاه نكش «فَعِظُوهُنَّ»: او را موعظه كن بعد،: «وَ اهْجُرُوهُنَّ» (رختخوابت را جدا كن، همينكه مرد اطاق ديگر بخوابد براي خانم گوشمالي است) همين مقدار بس است هجرت تنبيهي.

11- هجرت مكتبي

در سايه دفاع مقدس ما به چه حسناتي رسيديم، «حَسَنَةً»: يعني خير و جمهوري اسلامي به چه خيراتي رسيد؟ رئيس جمهور خودمان انتخاب كرديم با بهترين آراء، كدخداي محل، شوراي اسلامي، با بهترين آراء (رهبر و خبرگان را انتخاب كرديم با بهترين آرا) و نمايندگان مجلس، و در دنيا عزيز هستيم، آمريكا جز ايران از هيچ كس نمي‌ترسد، به خاطر دفاع مقدس است. خداوند مي‌فرمايد: اگر شما هجرت كرديد براي دفاع از حق و اسلام مهم نيست كه شهيد بشويد يا نه. ما «سعي» مي‌خواهيم نه «عمل». مي‌فرمايد: (وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‌) (نجم /39).
يعني تو بايد سعي خودت را بكني: اگر عمل مي‌خواست مي‌گفت «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ ما عَمَل» اگر از ما كار مي‌خواست مي‌فرمود «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ مَا اَتَي» سعي بكن شد، شد، نشد، نشد مي‌فرمايد: آنها كه در راه خدا هجرت كنند بعد از آنكه به آن‌ها ظلم شود ما به آنها حسنه مي‌دهيم.

12- ارزش مندي عزن و كرامت

خاطره: آقازاده‌ها زيادي گوش بدهيد اگر دادستان براي من نمي‌گفت من باور نمي‌كردم دادستان هم عالم رباني و عادل است، گفت خودم خوانده‌ام بروم پرونده را بياورم گفتم قبول دارم خيلي خاطره‌ي تلخي است زيادي گوش بدهيد وقتي ايرانيها مرگ بر آمريكا را شروع كردند مهره‌هاي آمريكايي در ايران بودند، احضار شدند يكي از مهره‌ها در خوزستان بود خواست از ايران برود و به استاندار خوزستان از طرف شاه كه هنوز در ايران بود دستور دادند كه يك بدرقه‌ي رسمي از او بكنند هواپيما براي بردن او آمد. استاندار و مسئولين آن منطقه هم آمده و يك قالي سفارشي ابريشمي به او هديه دادند موقع رفتن هم او بسته‌اي را به عنوان هديه براي اعليحضرت شاه ايران داد بعد از رفتن خبر دادند به دربار كه هديه‌اي را يك آمريكايي داده گفتند ببينيد چيست؟ من نمي‌دانم آيا مي‌توانم توي تلويزيون بگويم يا نه يه طوري مي‌گويم كه هم گفته باشم هم نه، درب جعبه‌اي را باز كردند ديدند مقداري دستمال كاغذي مصرف شده در جايي كه خودتان مي‌دانيد داده، بعد از پنجاه سال جنايت آمريكا وقتي اين مهره مي‌خواهد برود قالي ابريشمي مي‌برد دستمال كاغذي مي‌دهد ايران آنقدر ذليل بوده اطلاع مي‌دهند كه مشخصات را معين كنيد كه البته در تهران هم مشخص بود بعد دولت ايران به دولت آمريكا مي‌گويد خواهشمنديم اگر ايشان خواست به ايران برگردد به او تذكر بدهيد كه ديگر از اين كارها را نكند آنقدر ايران ذليل بود كه آمريكايي دستمال نجس به شاه مي‌داد و شاه جرأت اين كه خم به ابرو بياورد نداشت فقط به او تذكر بدهيد اين ايران زمان شاه بود).
وقتي مردم از خود دفاع كرده و حماسه بوجود آوردند عزيز مي‌شوند در همين دنيا «في الدنيا» عزتي كه بعد از انقلاب زماني كه شهيد رجايي(ره) به عنوان رئيس جمهور ايران رفت در سازمان ملل سخنراني كند: كارتر رئيس جمهور آن زمان آمريكا از او وقت ملاقات خواست، اين معلم ايراني به او اجازه‌ي ملاقات نداد، اين عزت است.
عزت و حسنه به اين نيست كه شكر و پنير و خربزه كيلويي چه قدر است، شاه ما ذليل بود بر اثر انقلاب معلم ما عزيز شد اين حسنه است.
كرامتها فراموش نشود علي(ع) به روي خاك مي‌نشيند ولي علي است و معاويه روي قالي ولي معاويه است.
الان جمهوري اسلامي ذليل است يا عزيز، 43 راديو زمان جنگ به امام خميني(ره) جسارت و از صدام حمايت مي‌كردند. الآن مرده‌ي امام خميني(ره) از زنده‌ي صدام عزتش بيشتر است عزت معنايش اين نيست كه عصا و انگشتر و كاخ داشته باشد.
حسنه اين است كه مقام معظم رهبري يك جمله مي‌فرمايند ميليونها انسان به خيابان‌ها مي‌ريزند (براي دفاع از اسلام و ارزشها)
و يك يا حسين كه روز عاشورا مي‌گوييم 40 ميليون مسلمان به خيابان‌ها مي‌آيند حال اگر زماني كه بدن امام حسين(ع) زير سم اسبها رفت آنها شادي كرده و شراب مي‌خوردند و جسارتها و چوب به لب و دندان آن حضرت(ع) مي‌زدند، اين موجي است كه مي‌گذرد اما بالاخره امام حسين(ع) برنده شد يا يزيد؟ موسي يا فرعون؟ در طول تاريخ هر كس به مكه مي‌رود يادگارهاي حضرت ابراهيم(ع) را زنده نگه مي‌دارد. اين نتيجه‌ي هجرت و حسنات آن در دنياست. البته سختي‌هايي هم دارد.
بهترين كشور را داريم بعضي كشورها آب ندارند دريا ندارند و بعضي خاك ندارد و مي‌خرند براي يك باغچه در خانه خاك مي‌خرند و بعضي جنگل و بعضي معدن و بعضي نيروي انساني و بعضي جرأت.
از زماني كه مقام معظم رهبري در زمان رياست جمهوري در سازمان ملل سخنراني فرمود بعضي رئيس جمهورها گفتند خوب شد چون تا حالا مي‌خواستيم بسم الله بگوييم خجالت مي‌كشيديم رئيس جمهور كشور اسلامي جرأت بسم الله گفتن ندارد و حال اينكه ما به هر بچه‌اي مي‌گوييم اسم شما مي‌گويد بنام خدا (محسن قرائتي) و فلان و اين عزت ماست.
امام حسين(ع) بدنش سوراخ، سوراخ شد اما عزتش سوراخ نشد، كشتي و جوانها و هواپيماها و تانك و بدنهاي ما سوراخ شد ولي عزت و نفوذناپذيري ما اين بود كه نتوانستند يك وجب خاك ما را بگيرند.
خدايا كساني كه با هجرتشان در راه تو و مخلصانه بوده و بعد از اينكه به ايران حمله شد و حضور در جبهه و حفاظت از دريا و هوا و زمين، با دادن جان و مال و فكر و سختيها را تحمل كرده و اين انقلاب را به ما رساندند روحشان را از ما راضي و ما را پاسدار خونها و خدمات آنها قرار بده.
خدايا تو وعده دادي كه در دنيا به ما حسنه بدهي كه حساب آخرت جداست و آنجا حسابش بزرگتر است در دنيا اين حسنه را بر ما كامل و تمام و روز به روز آبروي نظام ما را در دنيا عزيزتر بفرما.
اجرهايي كه براي آخرت وعده داده‌اي بر سر سفره آن اجرها ما را بنشان.
خدايا تو را به حق آل محمد(ع) قسمت مي‌دهيم طاغوتهاي جهان را مثل طاغوت ايران درهم بشكن.
توطئه‌ها تا هستيم خواهد بود و تا مي‌گوييم نه شرقي و نه غربي دشمن براي ما برنامه دارد اگر جنگ نيست آتش به زير خاكستر است، همانطور كه تا حالا ايران و نظام را حفظ كرده‌اي از اين به بعد هم از همه گزندها حفظ بفرما.
رهبر و دولت و امت، نسل و ناموس و عقائد و افكار ما حفظ بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 987
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست