responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 993

موضوع: تفسير سوره نحل (17)

تاريخ پخش: 78/08/13

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي»

«اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَاعِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا»
بحث ما را بيننده‌ها در مناسبت شهادت امام موسي ابن جعفر امام هفتم(ع) (و انقلابي كه امام خميني(ره) فرمود انقلاب دوم در تاريخ انقلاب تسخير لانه‌ي جاسوسي آمريكا و تحقير استكبار و اين مستكبر و تبعيد حضرت امام خميني(ره) به خارج از ايران) مي‌بينند و سلسله‌ي بحث ما تفسير سوره‌ي نحل بود كه ادامه مي‌دهيم و به اين مناسبتها هم اشاره مي‌كنيم.

1- نقش شيطان و عذاب الهي

(تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‌ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ) (نحل /63).
در آيه‌ي قبل انتقادي داشت از مردماني كه آنچه خداوند به آنها نعمت داده ناشكري كرده و سراغ شرك مي‌روند، وقتي به آنها بشارت مي‌دادند كه دختردار شده‌اند رنگشان سياه مي‌شد و فكر مي‌كردند يا بايد فرار كند و يا دخترشان را زنده به گور كنند و چيزهايي را كه دوست نداشتند مي‌گفتند از خداست و: (وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ) (نحل /62) آنچه را براي آنها كراهت دارد براي خدا قرار مي‌دهند.

2- دعوت به صبر در مشكلات و هشدار به نقش شيطان

(وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ) (نحل /62).
اين انتقادهاي خداوند از قوم جاهلي است، بعد خداوند به پيامبرش مي‌فرمايد غصه نخوريد چون همه انبياء با آدمهايي مشرك و جاهل، سر و كار داشته‌اند، ما براي امتهاي قبل هم رسولاني فرستاده‌ايم و شيطان اعمال آن مردمان را براي آنها زينت مي‌داد و فكر مي‌كردند كارشان درست است و آنها را تشويق مي‌كرد كه در مقابل انبياء صف آرايي كنند و الآن هم شيطان براي اين گروههاي سرپرست و راهنما است البته براي اينها عذاب دردناكي است.
مي‌خواهد بفرمايد كه اگر يك وقت سختي به سراغ شما آمد بدانيد براي ديگران هم اين مشكلات بوده است.

3- مسئوليت دولت و مردم در حل مشكلات

سؤال: اگر مشكلات بر فكر ما فشار آورده چكار كنيم؟
جواب: البته بعضي از مشكلات را بايد دولت حل كند و بعضي را خود ما بايد حل كنيم و غلبه‌ي بر بعضي مشكلات دروني دانستن تاريخ است كه اين تنها مشكل من نيست ديگران هم داشته‌اند، زماني كه انسان بداند اين مشكلات را ديگران هم داشته‌اند براي انسان آسانتر مي‌شود و لذا قرآن از اين اهرم زياد استفاده كرده مي‌فرمايد: (فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ) (احقاف /35) صبر كن پيامبران قبل هم صبر كرده‌اند.
من چهل روز است مرغ نخورده‌ام فلاني هم 45 روز است مرغ نخورده، عرض كردم مشكل مرغ بايد حل شود و هر كاري وظيفه‌ي دولت و ملت است بايد انجام دهند، هر كسي يك وظيفه‌اي دارد اغنياء، دولت، خود انسان، معناي حرف اين نيست كه بخواهيم افكار را تحذير كرده و بگوييم هر كس هر كاري كرد شما صبر كن، كارهاي خارجي را بايد انجام داد، ولي از روحي نبايد بگذارد مشكل بماند بداند ديگران هم داشته‌اند.
پس: آشنايي با تاريخ عامل صبر است.
بعثت انبياء يك سنت الهي است «فَهُوَ وَلِيُّهُمُ»

4- شيطان عامل خوب جلوه دادن بدي‌ها

سؤال: چگونه امروز شيطان، غرب و مستكبران و…. سلطه پيدا مي‌كنند؟
جواب: اعمال زشت را زينت مي‌دهند «فَزَيَّنَ لَهُمُ».
با زرق و برق، و يكسري پيشرفتهاي مادي و تكنيكي دلها را جذب مي‌كنند و توجيهات و اسامي و واژه‌هاي بي محتوا، مثل: تمدن بزرگ، سازمان ملل، حقوق بشر و…
استفاده از كلماتي كه از بيخ دروغ است، هيچ زماني مثل امروز وحشيگري نبوده چون در زمان صدر اسلام يك مادر يا پدر دختر خود را در گور مي‌كرد ولي امروز با قرص و آمپول پسر و دختر را سقط مي‌كنند، هم دختر و هم پسر كش است، (آن زمان زنده در خاك و امروز در چاه دستشويي) آن زمان يكي، يكي ولي الآن، نفت يك كشور غارت مي‌شود، و با بمب شيميايي يك شهر را مي‌سوزانند اسم بزرگ و داخل آن وحشيگري است،
يعني امروز هم اگر شيطان بخواهد ولايت پيدا كند از راه زينت است «زَيَّنَ لَهُمُ» جلوه مي‌دهد ساختمانها را نگاه مي‌كني دلربا است.
در پاريس بودم گفتند منطقه‌اي است كه مدرنترين ساختمانها را دارند گفتم يك دوست و آشنا و ايراني نيست من اين خانه‌ها را از نزديك ببينم از بيرون نگاه مي‌كني آيينه است ولي داخل آن انسان خفه مي‌شود. بزرگترين سرمايه دار آنجا وقتي غذا مي‌دهد چگونه پذيرايي مي‌كند، خريد و مصرف آنها چگونه است، حتي بهداشت آنها، (بهداشت ما از كشورهاي غربي بهتر است چون آنها در داخل زندگي‌شان سگ هست، شما ادرار سگ را با تمام لجنهاي ايران را هم بدهيد آزمايشگاه ببينيد ادرار سگ ميكروب بيشتري دارد يا لجنها، ) تحت عنوان مد «مد» عنواني است كه «فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ» آقا اين كفش تنگ نيست؟ چرا ولي چه خاكي به سرم كنم مد است آقا نمي‌شود ده متر ساختمان را زيادتر كرده و در عوض نماي خانه را آجر كني شما بيرون را سنگ كرده‌اي هر كس عبور مي‌كند لذت مي‌برد ولي انسان داخل خانه خفه مي‌شود پول سنگ را مي‌دادي ساختمان زيادتري مي‌ساختي؟ (مي گويد عوضش همسايه‌ها…
اينها را شيطان «فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ» بسياري از مدركهاي علمي هم اينگونه است و بسياري از تحقيقها، پژوهش مي‌كنند و تحقيقات كه چي؟ بعضي بسيار عالي و بعضي پوك پوك اسمش تحقيق ولي هيچ باري را از دوش كسي بر نمي‌دارد، اين رساله چه مشكلي را از جامعه حل كرد، با پژوهش مخالف نيستم ولي بعضي مسائلي كه تحقيق مي‌شود هيچ باري ندارد.
مثلاً مي‌گويند به واژه فارسي خندق كندند درست است يا خندق كندندي، و ديگري مي‌گويد به نظر من خندق بكندندي بود حالا 4، 10، 20 استاد جمع شده و درباره‌ي اين موضوع نظر مي‌دهند اين چه مشكلي را حل مي‌كند؟ اولين پرده‌ي كعبه را در يمن بافتند يا شام، بار ندارد مثل بعضي حاجي‌ها مي‌رود مكه مي‌گويد مسجدالحرام 700 بلندگو داشت مگر رفته‌اي كه بلندگوها را بشماري؟ مسجد النبي چند تا پايه داشت، يعني عمر و بودجه و وقت صرف شده ولي باري ندارد) و لذا حديث داريم از پيامبر اكرم(ص) كه:

5- بي‌فايدگي بسياري از علوم و پژوهشها

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ» (المصباح‌كفعمي/ص‌299) پناه مي‌برم به تو‌ اي خدا از علمي كه نفعي ندارد.
و هر روز اين دعا را مي‌خواندند، پسران و دختران ما چه علومي بايد بخوانند، بعضي از درسهاي دانشگاه و حوزه «لَا يَنْفَعُ» است، و بعضي از تحقيقات، ولي اسمش را مي‌گذارند مد و پژوهش، تحقيق، چه القاب خوبي، بازي با كلمات است،گول نخوريد.
من رفتم يه جايي ديدم سقف كوتاه است، گفتم سقف خيلي كوتاه است گفت اين نقشه‌ي مهندسي است گفتم پيش پدر مهندس؟ من هم يك آدم هستم و دارم خفه مي‌شوم، تا مي‌گويند نقشه‌ي مهندسي يعني خفه شويد. وقتي سيگار كشيدي سرفه كردي معلوم مي‌شود و براي ريه‌ي شما ضرر دارد، فلاني هم كشيد پيش پدرش بكشد تا خفه شود، من هم يك آدم هستم سرفه كردم.
ما گاهي وجود و وجدان خود را له مي‌كنيم، و عقل و فطرت را، براي اين القاب كنار مي‌گذاريم. خوشا بحال كسي كه اين زنجيرها را پاره كند، سلام و صلوات بر امام خميني(ره).

6- اشعار و ضرب‌المثل‌هاي انحرافي و غلط

13 آبان است ايشان را تبعيد كردند چون ديدند گفته مي‌شود شاه فرمود، ايشان فرمودند شاه بي خود گفته، امريكا هم هيچ غلطي نمي‌تواند بكند، (ديدند امام آمده و شاه و آمريكا نزد او كشك است، استاد گفت، بزرگوار، خيلي از حرفها را ممكن است يك شاعر گفته باشد ما در شعرمان شعرهاي بسيار چرند داريم و البته اينها در فرهنگ هم اثر مي‌گذارد آنقدر انسان بايد بخواند تا فرهنگ عوض شود مثلاً گفته: «خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو»
شاعر غلط گفتي و اشتباه كردي، يعني ابراهيم هم، خواهي نشوي رسوا همرنگ بت پرستها شو و همچنين پيامبر اكرم (ص) حضرت امام خميني(ره) هم حال كه همه مردم مي‌گويند جاويدشاه، او هم بگويد، ارزش ما به اين است كه همرنگ جماعت نشويم چون اينكه ارزش نيست من يك وقتي مثل زدم كه: اگر كشتي صد مسافر دارد، به علت نقص فني غرق شد 95 نفر به علت اينكه شنا نمي‌دانستند غرق شدند و 5 نفر هم كه شنا مي‌دانستند گفتند ببين: خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو بيا ما هم غرق شويم اين غلط است.

7- اسلام دين كامل رحمت و چند بعدي است

(وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ) (نحل /64).
اي پيامبر ما قرآن را به تو نفرستاديم تا براي مردم بيان كني، هر چه كه مردم در آن اختلاف دارند. يعني قرآن حرف آخر را بزند
يكوقت مي‌گويند فلاني طرفدار رأفت و فلاني طرفدار خشونت است، ما مسلمانيم و قرآن بايد بيان كند آنچه مردم در آن اختلاف دارند برويم سراغ قرآن كه مي‌فرمايد: هم رأفت درست است و هم خشونت.
مثل اينكه بگوييم قصاب بايد چاقو داشته باشد يا ساتور مي‌گوييم هر دو هر كدام بجاي خود و يا اينكه بگوييم دكتر بايد پنبه داشته باشد يا سوزن، هر دو و هر كدام به جاي خود مصرف مي‌شود انسان بايد شهوت داشته باشد يا غضب؟ هر دو با شهوت نسل ادامه پيدا مي‌كند و با غضب از خود در مقابل دشمن دفاع مي‌كند. اين بحث ندارد.
در مواردي رأفت داريم مثل، عفو، كظم غيظ، محبت، سوغاتي، دست دادن، احوالپرسي، عيادت، كمك به فقراء، گذشت، اغماض، اينها نشانه‌هاي رأفت و محبت است و در جاهايي هم غضب داريم. قَالَ اميرالمؤمنين(ع): «أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِي بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ» (كافي/ج‌5/ص‌58).

8- تشويق به امر به معروف تقبيح بي‌تفاوتي در برابر گناه

مي‌فرمايد: «بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ»: وقتي گناه ديدي بي تفاوت نباش اگر هم امر به معروف و نهي از منكر نمي‌كني لا اقل اخم كن.
به ابالفضل مي‌گوييم عباس يعني به دشمنان عبوس مي‌كرد، نسبت به بديها خشونت دارد و از طرفي ابالفضل هم هست يعني پدر فضيلتها، هم به تشنه آب مي‌دهد و سقاست و هم پرچمدار و هم عباس است، هر كدام در جاي خود. مي‌فرمايد: (أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ) (فتح /29) مؤمنين نسبت به كفار شديد و بين خود رحيم و مهربان هستند
اين كه دعوا ندارد كه اسلام طرفدار چيست كتاب آسماني براي ما راه را روشن مي‌كند.
(وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ) (نحل /65). وقتي مي‌گوييم خداوند از آسمان باران فرستاد، يعني فكر نكن طبيعي است بله ابزار طبيعي است ولي پشت سر آن يك اراده‌ي حكيمانه هم هست. خداوند باران را از آسمان فرستاد و زمين مرده را زنده كرد، اگر گوش شنوا نسبت به اين آيات الهي باشد كه چطور با آمدن باران زمين زنده مي‌شود.

9- استدلال قرآن در اثبات معاد

(وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقيكُمْ مِمَّا في‌ بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبينَ) (نحل /66).
اين آيه نعمت شير را مي‌گويد، گفتيم سوره‌ي نحل حدود چهل نعمت را مي‌شمارد كه مقداري از آنها را گفتيم، نعمت آب را قبلاً گفت و الآن نعمت شير را مي‌گويد.
بدرستيكه در چهارپايان براي شما عبرت است، از چهارپا هم مي‌توانيد عبرت بگيريد «عبرت» يعني: عبور وقتي ديدي عبور كن برو پشت او را هم ببين، مثلاً چهارپا كه خداوند چه نظامي به او داده است، مي‌آشامانيم به شما و مي‌نوشيد از چيزي كه در شكم آنهاست (شير) از ميان «فَرْثٍ»: غذاي هضم شده و كود، «دَمٍ»: خون شير تازه و خالص به شما داديم. اين يك كارخانه‌ي شيرسازي است، شما شك نكنيد در معاد.

10- تشبيه و تفسير خلوص انسان به شير

سؤال: چطور وقتي ما مرديم دوباره زنده مي‌شويم؟
جواب: خدايي كه شير را از شكم علف بيرون مي‌كشد ما را هم از شكم زمين بيرون خواهد كشيد بعد هم مي‌فرمايد: هنر را نگاه كن.
از لابلاي خون رد مي‌شود ولي رنگ خون را نمي‌گيرد، از لابلاي كود و پهن رد مي‌شود ولي بوي پهن نمي‌گيرد
پس اگر مي‌گويند فلاني آدم خالص و مخلصي است يعني همانطور كه شير از لابلاي كود و پهن و خون رد مي‌شود نه بو و رنگ آن را مي‌گيرد، انسان خالص هم از لابلاي خطوط سياسي و سليقه‌ها و هوس‌ها، طاغوتها، محيطها، سرمايه‌ها و ثروت‌ها، مردم، رد شود و رنگ و بوي آنها را نمي‌گيرد، خود يك شخصيت مستقل بوده و راه را انتخاب كند، آمد سيگار روشن كند چوب كبريت را به شكلي نگه داشت دوستش گفت چرا اينچنين نگه مي‌داري؟ گفت در فلان فيلم نديدي كه چوب كبريت سيگارش را به اين شكل نگه مي‌داشت واقعاً آنقدر اين جوان پوك شده كه در نگه داشتن چوب كبريت هم از خود اراده ندارد، زود خود را مي‌بازد، و با يك عروسي و مهماني اثر پذير مي‌شود، و باعث مي‌شود حتي زندگي خود را بهم بريزد، زنده باد شير، كه از لابلاي خون و پهن رد مي‌شود و رنگ و بو نمي‌گيرد و اين علامت خلوص است.
حال شير چه غذايي است؟ من نمي‌دانم ولي اين را مي‌دانم كه يك غذاي كاملي است و هر چه بدن احتياج دارد از آب و قند ….. خداوند در شير قرار داده، وقتي نوزاد شير مادر را مي‌خورد تمام نيازهاي بدن او تامين مي‌شود، شير نعمتي است، و بهترين شير براي طفل شير مادر است.

11- علل تحريم تدريجي شراب

(وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُون) (نحل /67). از ميوه‌ها خرما «نخيل» خرما و از «أَعْنابِ»، انگورها، وسيله‌ي مستي و رزق خوب مي‌گيريد.
اينكه مي‌گويد: «رِزْقاً حَسَناً» رزق خوب، معلوم مي‌شود كه مستي خوب نيست. مثلاً نماز بايد آگاهانه باشد خواب آلود و با شكم پر نمي‌شود نماز بخواني، پس به هنگام نماز مست نباشيد قبل از نماز صبح شراب نخوريد قبل از نمازظهر و قبل از نمازعصر و قبل از نمازمغرب و قبل از نماز عشاء مي‌ماند از ساعت 10 شب تا 2 بعدازنصف شب اين زمان هم كه خواب هستيم بعد به صورت كلي حرام كرد، مي‌فرمايد: (إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ) (مائده /90) شراب و قمار پليدي (و حرام قطعي) است.
برادران طلبه، معلم، استاد دانشگاه، پدران و مادران و مربيان قرآن شيوه‌ي تربيت را ياد مي‌دهد كه اگر كسي خصلت بدي دارد و مي‌خواهي او را تربيت كني بايد گام به گام عمل كني پس مراحل:
الف: از انگور و خرما چيزي درست مي‌كنند كه مست آور است و بد در مقابل رزق خوب
ب: منافعي دارد ضررش بيشتر است
ج: موقع نماز مست نباشيد
د: اصلاً حرام و پليدي است
اين نحوه‌ي مبارزه با منكرات است كه بايد گام به گام باشد، يك انسان بي نماز را اذان، اقامه بگو و يا يك زن بي حجاب را بخواهيم يكدفعه چهارده معصومش كنيم، حداقل واجب بس است برويم آيه‌ي بعد چقدر وقت داريم خيلي خوب آيه‌ي بعد را هم بخوانيد.
(وَ أَوْحى‌ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ ) (نحل /68). دو نفر نشسته‌اند مي‌گويم اينها كيستند؟ مي‌گويي: اين يكي پسرم و آن دخترم يك دختر خوبي وقتي اينچنين گفتي يعني پسرم خوب نيست.
خداوند هم مي‌فرمايد از انگور دو چيز درست مي‌كنند يكي «سَكَراً» وسيله‌ي مستي و ديگر روزي خوب معلوم مي‌شود «سكر» خوب نيست

12- فوايد و مضرات شراب

اين اولين آيه‌اي است كه آمد گفت شراب خوب نيست چون شراب مثل سركه و ترشي در همه خانه‌ها بود و نمي‌شد يكدفعه آنرا حرام كرد كه براي آنها سنگين بود. لذا خداوند گام به گام حرمت آن را اعلام فرمود، اين اولين آيه بود كه گوشه زد بعد فرمود: (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما) (بقره /219).
«مَنافِعُ لِلنَّاسِ» شراب منافعي دارد مثل ماليات و كارخانه و كارگر و دلال و مغازه‌ها و حمل و نقل و همه استفاده‌هايي مي‌برند اما: «وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ» ضرر آن بيشتر است.
قديم لوحي بود كه من آنرا ديده بودم عكس يك از شراب بطري بود. بعد يك چهار راه كشيده بودند براي كسي كه آنرا مصرف مي‌كند.
آيه سوم آمد كه: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‌ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ) (نساء /43).
نزديك نماز نرويد در حال مستي تا بفهميد چه مي‌گوييد اسم اين سوره نحل است به مناسبت اين آيه مي‌فرمايد: ما وحي كرديم به زنبور عسل.

13- مراتب وحي و الهام

سؤال: به زنبور هم وحي مي‌شود؟
جواب: بله، وحي يعني انتقال سريع، و اين درجاتي دارد.
الف: از طريق فرشته به پيامبر
ب: جرقه‌هايي كه گاهي به فكر انسان مي‌زند
مثلاً به ذهنش خطور مي‌كند كه درب خانه باز است و مي‌رود اتفاقاً مي‌بيند درب خانه باز است يعني يك نوع الهام كه به غير انبياء هم اين الهامها مي‌شود.
درباره‌ي حيوانات مي‌گويند «غريزه» همين غريزه وحي آنهاست. خداوند اينچنين او را خلق كرده خداوند به زنبور عسل وحي كرد كه از كوهها و درختها و داربست‌ها خانه بساز.

14- مسئوليت انسان در برابر استفاده از حيوان و طبيعت

(ثُمَّ كُلي‌ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُكي‌ سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ) (نحل /69).
سپس (به زنبور عسل وحي كرديم كه) بخور از همه ميوه‌ها. نوشته‌اند زنبور عسل از 250 رقم گل مي‌مكد – بعد مي‌فرمايد: به راهي كه خدا قرار داده و ترسيم كرده برو،
در قرآن 7 و 8 «كُلُوا»: (بخوريد) داريم، ولي هيچ كجا نمي‌گويد بخوريد دنبال كارتان برويد.
يكجا مي‌فرمايد: (كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً) (مومنون /51) خورديد كار خوب هم انجام دهيد.
يكجا مي‌فرمايد: خورديد انفاق بكنيد.
يكجا مي‌فرمايد: (فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ) (حج /28) خورديد ديگران را هم اطعام كنيد.
يكجا مي‌فرمايد: (كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا) (اعراف /31) خورديد ولي اسراف نكنيد.
يكجا مي‌فرمايد: (كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فيهِ) (طه /81) خورديد ولي طغيان نكنيد.
يعني خوردن مسئوليت دارد، حتي به حيوان هم مي‌فرمايد بخور (ثُمَّ كُلي‌ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُكي‌ سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً) (نحل /69) يعني خوردن حيوان هم مسئوليت دارد، حال آدمهايي كه مي‌خورند و از زير بار مسئوليت شانه خالي مي‌كنند از زنبور عسل هم كمتر هستند.

15- فوايد زنبور عسل

نتيجه‌ي اين حركت در زنبور عسل كارخانه‌ي عسل سازي، زهرسازي و موم سازي و خانه سازي است (واقعاً بايد كف زد اگر به ما بگويند ژاپن يك خودكاري درست كرده كه هم كامپيوتر، هم پاشنه كش، ماشين حساب هم چراغ قوه، هم مسواك هم ناخن گير، خودكار و اين همه كار.
خداوند يك زنبور عسل موم سازي طرح كرده و اجازه‌ي آن هم دست خودش است، اينطور نيست كه طرح يكي و اجراء يكي و ناظر هم يكي ديگر و بازرس، ذي حسابي و جمع بندي، روابط عمومي، آفتاب لگن هفت دسته باشد.
خودش به خودي خود موم سازي و عسل سازي، زهر سازي و خانه سازي مي‌كند، فكر كنيد و ساده از كنار اين آيات الهي نگذريد. بعد مي‌فرمايد: «شراب» آشاميدني مي‌دهد «عسل» كه رنگهاي گوناگون و مختلف دارد ما سه رقم عسل داريم 1- زرد 2- سفيد 3- قرمز، شايد براي گلهايي كه استفاده مي‌كنند يا دليل ديگري، (فيهِ شِفاءٌ لِلنَّاس) (نحل /69) براي مردم شفاء است.
حديث داريم عسل هفتاد مرض را دارو و درمان است.
چيزي كه خراب نمي‌شود و رنگارنگ و ارزان است، حال اين زنبور (به امر خداوند) مي‌تواند از 250 رقم گل و گياه استفاده كرده به ما عسل داده ما بخوريم و گناه كنيم.
در قرآن به دو چيز گفته «شفاء»
الف: مادي «عسل» «فيهِ شِفاءٌ»
ب: معنوي «قرآن»، (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ) (اسراء /82).

16- آثار منفي اسراف بر اجتماع

نه تنها حمد بخواني تا مريضي خوب شود البته كه البته اثر دارد، ولي مشكلات اجتماعي را حل مي‌كند كه طرح زيادي از اين مشكلات در قرآن هست، مشكل ازدياد نسل، خرجي، مسكن، ازدواج و …. اگر كمي دقت كرده، صرفه جويي كنيم و ولخرجي را كنار بگذاريم مشكل مسكن حل مي‌شود امروز 50% ساختمان سازي براي ساختمان و 50% براي تزئينات مصرف مي‌شود.
اگر يك عروس به حد واجب و ضروري جهاز تهيه كند 5 دختر ديگر هم صاحب جهازيه مي‌شود (گاهي مقدار يك جهازيه صرف دكور آن مي‌شود، سجاده او نخ آن فلان، سر تسبيح آويزان، پارچه يكي از مكه. دوخت و يك جانماز درست مي‌كنيم قد بقچه‌ي حمام، ممكن است عروس نماز هم نخواند ولي سجاده‌اش سه كيلو باشد.
اگر محراب و منبر منبت كاري‌هايش كم شود، همه روستاهاي ما صاحب مسجد مي‌شوند، يك جا منار 80 متري ساخته و هزاران روستا مسجد ندارند.بايد برگرديم به زندگي ساده و تجملات را كم كنيم، تا به ديگران هم خدمت شود.

17- معني صحيح شفاء

از اين هم معلوم مي‌شود كه اگر كار خير است ممكن است خداوند با واسطه انجام دهد و در اينجا اشكال وهابيها ناوارد است كه مي‌گويند چرا شما مي‌گوييد يا امام حسين(ع) و يا ابالفضل(ع) مرا شفا بده، خداوند شفا مي‌دهد: (وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفينِ) (شعراء /80) زماني كه مريض شدم خدا شفا مي‌دهد.
خداوند شفا مي‌دهد ولي با واسطه مي‌فرمايد عسل شفاست، قرآن شفاست، پس مانعي ندارد كه كار، كار خدا باشد ولي با واسطه انجام دهد، خداوند شفا مي‌دهد ولي از طريق عسل و يا امام حسين(ع).
ما بايد روز 13 آبان كه دانشجويان پيرو خط امام لانه‌ي جاسوسي را تسخير كردند و امام خميني(ره) درباره‌ي آن فرمود انقلابي بزرگتر از انقلاب اول بود گرامي مي‌داريم و روز شهادت امام كاظم(ع) كه روز مهمي است بايد تسليت بگوييم و يك جمله درباره‌ي آن حضرت مي‌گويند بعد از شهادت بدن آن حضرت(ع) را سه روز روي پل بغداد گذاشتند چون حكومت بني عباس از ائمه(ع) زجر مي‌كشيد و ما بايد كاري كنيم كه شيعه‌ها و طرفداران آنها را بشناسيم و با يك كودتا آنها را نابود كنيم، لذا گفتند ما بدن حضرت را سه روز روي پل مي‌گذاريم هر كس آمد فرياد و جيغ كشيد او را دستگير مي‌كنيم.خداوند بر قاتلين ائمه ما انواع لعنتها را سرازير و ما را از بعترين شيعيان اهل بيت(ع) قرار بدهد.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 993
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست