نام کتاب : BOK29725 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 121
{a مَضَوْا a}افراد گذشته را ياد كن،كسانى كه صاحب مقام و رياست و خانههاى ساخته شده از طلا و نقره بودند و سرمايههاى فراوان داشتند،كجا رفتند؟اينها مايه عبرت آدمى است لكن دل عبرت گير كم است.چه بسيار ملوك ظالمى كه مردم را اذيت كردند و مال آنها را به غارت بردند و در زير خاك قرار گرفتند.
{a فانَّ اللهَ تَعالى يَقُولُ«وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ اَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُونَا بَيْنَ ذلِكَ كَثيراً»a}قوم صالح و اصحاب رس كجا رفتند كسانى كه آثار شومشان را از قبيل چهارشنبه سورى و سيزده به در رفتنها براى ما باقى گذاشتند و متأسفانه هنوز هم عدهاى پيرو اين سنتهاى غلط هستند و آن قدر پايبند هستند كه حاضر نيستند لحظه اى هم جدا شوند.
{a يَابْنَ مَسعُود اُنْظُرْ اِلي اَنْ تَدَعَ الذَّنْبَ سِرَّاً وَعَلانِيَةً صَغيراً وَ كَبيراً a}مواظب باش گناهان را از كوچك و بزرگ در پنهان و آشكار ترك كنى.انسان مىداند چه كارى خوب است و چه كارى بد است لكن هوى و هوس نمى گذارد كه راه سعادت را طى كند.نفس اماره او را تحريك مى كند كه به دنبال مال و مقام باشد.
{a فَانَّ اللهَ تَعالى حَيْثُ ما كُنْتَ يَراكَ وَ هُوَ مَعَكَ فَاجْتَنِبْها a}بدان كه هر جا هستى خدا تو را مىبيند و با توست پس از گناهان بپرهيز و خدا را ناظر و حاضر بدان.درود و رحمت خدا به ابن مسعود كه به دستورات رسول مكرم اسلام عمل كرد،وقتى زمان احتضار ابن مسعود فرا رسيد خليفهى سوم پيش او آمد و گفت:تو از اصحاب گران قدر پيغمبر(ص) هستى اگر حاجتى دارى بيان كن.عبدالله بن مسعود فرمود:حاجتى از تو ندارم،خدا هست خليفه گفت:لااقل براى دخترانت اگر
نام کتاب : BOK29725 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 121