{a قُلنا يا رَسُولَ الله اِلي مَتي نَحنُ عَلي هذِهِ المُجاعَة الشَّديدَة فَقالَ رَسولُ الله لا تَزالُونَ فيها مَا عِشْتُم فَاحْدِثُوا للهِ شُكْراً فَانّي قَرَأْتُ كِتابَ اللهِ الَّذي اُنْزِلَ عَلَيَّ وَ عَلَى مَنْ كانَ قَبلي مِمّا وَجَدْتُ مَنْ يَدخُلُونَ الجَنَّةَ اِلَّا الصّابِرُونَ.a}عرض كرديم:يا رسول الله،جانمان به لب رسيده تا كى بايد گرسنگى را تحمل كنيم.حضرت فرمودند:فكر اين نباشيد كه روزى بخواهيد در ناز و نعمت زندگى كنيد،بلكه بايد صبر داشته باشيد و خدا را شكر كنيد.حالا در زمان صدر اسلام با آن همه اذيتهاى قريش و سختى هايى كه به آنها وارد مىشد،چطور تحمل مىكردند؟يك نيروى الهى مىخواهد.فرمود:بايد شكرخدا بجا آوريد.شكر براى چه؟شكر براى بدست آوردن چيزى كه خيلى ارزش دارد.حضرت مى فرمايد:در مقابل اين سختيها،رضاى خداوند نصيب شما مى شود،نتيجه اسلام،بهشت است.جا دارد اين مشكلات را تحمل كنيد تا به وصال برسيد.در تاريخ،حالات مصعب بن عمير را بخوانيد،او يك شخصيت پر توان،پر تحمل ورنج كشيده است.تنها روحانى زمان حضرت رسول(ص) بود.او چقدر پيغمبر خدا را يارى كرد.پيامبر اكرم به جهت امر تبليغ او را اهل علم تربيت كرده بودند فلذا هر گاه پيغمبر اسلام مردم را بسوى اسلام دعوت مىكرد،به مصعب مى فرمود:برو اين ها را راهنمايى و نصيحت كن ومصعب نيز با تعهد بالايى كه داشت وظيفه راانجام مىداد.بعضى اوقات مصعب را تهديد مىكردند،اما او مىگفت:بياييد تا چند جمله اى از آيات قرآن را برايتان بخوانم.بياييد تا آيات انشراح را بخوانم.آن گاه تلاوت مىكرد{/«اَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ[1]»/}تا آخرسوره