بوجود مىآيد به آن فعل گفته مىشود؛ امّا عمل آن است كه شئ را بياورد و انجام بدهد آن هم با قصد، پس معلوم مىشود بين فعل و عمل فرق وجود دارد.
گاهى هم ممكن است به يكديگر اطلاق شوند مثل مسكين و فقير. آقايان مىگويند: «اذا اجتمعا افترقا و اذا افتقرا اجتمعا». گاهى فعل را به جاى عمل به كار مىبريم و گاهى عمل را به جاى فعل به كار مىبريم امّا اگر در جايى قرار باشد عنوان جدا شود اگر هر دو در كنار هم آمده باشند با هم فرق دارند. پيغمبر اكرم(ص) نيز در اينجا آنها را كنار هم گذاشته است، پس معلوم مىشود فعل غير از عمل است.
«فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا الْمِائَةُ وَ ثَلَاثُ خِصَالٍ» حضرت(ص) فرمود: مؤمن بايد صد و سه خصلت داشته باشد تا ايمانش كامل شود. تا اين را فرمود، شاگرد اوّل مكتب پيغمبر(ص) پرسيد: اين صد و سه خصلت چيست؟
«فَقَالَ: يَا عَلِيُّ، مِنْ صِفَاتِ الْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَ جَوَّالَ الْفِكْرِ» حضرت(ص) فرمود: مؤمن{a«جوّال الفكر»a} است. يعنى چه؟ يعنى فكر مؤمن هميشه در حال جولان و جنب و جوش است و لحظه اى از تفكّر نمىايستد؛ چرا؟ چون مؤمن خودش را فراموش نمىكند، خدا را فراموش نمىكند و هميشه به ياد خدا است. از طريق خودش به خدا نزديك مىشود. هميشه در اين فكر است كه خدايا من را براى چه آفريده اى؟ چه قدرت و توانى به من داده اى؟ پيغمبر(ص) فرمود اين از صفات مؤمن است كه فكرش در حال حركت و جولان است و هيچ زمانى آرام نمىگيرد. از لحظه اى كه از خواب بيدار مىشود بلافاصله سر به سجده مىگذارد و از خدا تشكّر مىكند.
ائمّه معصومين(عليهما السلام) اين سفارش را به ما كردهاند كه وقتى از خواب بلند مىشويد، سجده كنيد و پيشانى را به روى خاك بگذاريد و بگوييد: خدايا، تو را شكر مىكنم كه مرا بعد از مردن، زنده كردى. {/(اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها)[1]/}
[1] . سوره مباركه زمر، آيه 42 (خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مىكند)P