responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پاينده، ابوالقاسم    جلد : 0  صفحه : 38


آيه را دليل اشاره قرآن بحركت وضعى و انتقالى زمين ميگيرد باين تقرير كه در اثناى حركت وضعى و انتقالى اين كوى گردان در عرصه فضا، ناظران دور دست، بر زمين مدور ما فقط كوهها را متحرك توانند ديد و گوئى از اين چند نمونه دريافت توانيد كرد كه قرآن براى اهل دقت و بحث چه ميدان وسيعى براى هنرنمائى و آزمايش طبع است.
در آيه‌هاى قرآن بسيار اشارتها هست كه تذكار آنرا در چهارده قرن پيش جز باعجاز نسبت نميتوان داد از جمله آيه 22 سوره حجر كه بادها را صفت «تلقيح كنان» داده است، اين اشاره اكنون مطلبى روشن است كه معلوم شده بادها در تلقيح كردن نباتات نقش خاص دارند، ايكاش مجالى بود و شمه‌اى از توجيهات مفسران را در باره «لواقح» كلمه اعجاز آميزى كه در آيه شريف آمده و معنى آن در دورانهاى قديم بر ايشان روشن نبوده براى شما نقل ميكردم تا بطيبت آن دفع ملالى ميكرديم.
اما اين كلمه از آقاى آ. جنير استاد زبان عرب در اكسفرد قابل دقت است كه گويد مردم عرب بهدايت قرآن سيزده قرن پيش از ما ميدانستند كه باد، درختان و گياهان را تلقيح ميكند.
چنين است شمه‌اى از آن حقايق نمايان اين كتاب عظيم الشأن آسمانى كه اراده يزدانى، عصاره مدركات قرون سلف و خلف را در آن ذخيره كرده است و آنها كه ديده اعتبار و گوش استماع و عقل مفكر دارند از اين خرمن بزرگ خوشه‌ها خواهند چيد كه در اين درگاه فيض عميم، حاجب و دربان نيست، صلاى عام است و هر كه براى استفاضه جان روشن دارد گو بيايد و بر اين چشمه نور، جان خويش از آلايش اوهام بشويد و در خلوتگه معنى كه عرصه فراغ و امان از ذل نياز كسان است راه يابد.
بتأييد خداى قادر لطيف خبير منان ترجمه قرآن و تحرير مقدمه آن در انتهاى سال 1335 خورشيدى در آنحال كه همه لوازم تفرقه بال و پراكندگى خيال آماده بود اما تأييد الهى ناهمواريها را هموار كرده بود، بپايان رسيد و چاپ آن نيز آماده گشت.
خدايا! من اين كوشش خاص تو كردم و اين رنج بوفاى آن نذر كه با تو داشتم بردم و از همه كسان رو بتو آوردم و دل بر تو نهادم و اميد بتو افكندم و از آن لطفهاى بيكران و نظرهاى نهان كه ترا با بندگان هست اميد قوى دارم كه اين پيشكش ناچيز در پيشگاه عزيز تو بمعرض قبول افتد كه احراز رضاى تو اى خداى لا يزال! مرتبتى مافوق مرتبتهاست.
خدايا! اين توئى كه بزبان فرستاده امين و صديق خويش اعلام كرده‌اى كه هر كس از بندگان قرين غفلت شود و از كرم عميم تو نوميدى كند و اميد بر بنده عاجز ديگر افكند، ضمان نوميد كردنش بعهده تو است، چه راست گوئى تو و چه راستگوست پيغمبر امين تو كه وعده تو بى‌تخلف است و وعيد تو اجتناب ناپذير! خدايا! جان ما بنور هدايت خويش روشن كن و ما را از ظلمات آرزوها و هوسها بآن عالم صفا و وارستگى كه خاص بندگان مطيع خويش كرده‌اى راهبر باش كه هر كه با تو پيوست از همگان رست و موهبت جاويداينست.
تهران نوروز 1336 ابو القاسم پاينده‌

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پاينده، ابوالقاسم    جلد : 0  صفحه : 38
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست