نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 164
و گفتند: «ما به پروردگار جهانيان ايمان آورديم. (121) - پروردگار موسى و هارون.» (122) فرعون گفت: «پيش از آن كه به شما اجازه داده باشم به او ايمان آورديد؟ حتما در اين شهر توطئه كردهايد تا مردمش را بيرون كنيد. به زودى خواهيد دانست. (123) دستها و پاهايتان را به خلاف يكديگر خواهم بريد و همه شما را به دار خواهم زد.» (124) گفتند: «به پيشگاه پروردگارمان بازمىگرديم. (125) تنها اعتراض تو نسبت به ما اين است كه چون آيات پروردگارمان بر ما آشكار شد ايمان آوردهايم. بار خدايا ما را شكيبايى ده و مسلمان بميران.» (126) اشراف قوم فرعون گفتند: «آيا موسى و قومش را رها مىكنى كه در زمين فساد كنند؟ تو و معبودهايت را به حال خود گذارند؟» گفت: «در آيندهاى نزديك پسرانشان را مىكشيم و زنانشان را زنده نگهميداريم؛ ما بر آنها چيرهايم.» (127) موسى به قومش گفت: «از خدا يارى بجوييد و شكيبا باشيد كه زمين از آن خداست، آن را به هر كس بخواهد واميگذارد و آينده از آن پرهيزگاران است.» (128) گفتند: «پيش از آن كه به سوى ما بيايى در آزار بوديم و پس از آمدنت هم آزار مىبينيم.» گفت: «اميد است پروردگارتان دشمنانتان را هلاك كند و شما را در روى زمين جانشين آنها گرداند تا ببيند چگونه عمل مىكنيد.» (129) پيروان فرعون را به قحط سالى و كمبود محصول گرفتار كرديم تا پند گيريد. (130)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 164