نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 265
گفت: «اگر قصدى داريد اينها دختران من هستند.» (71) به جان تو سوگند كه اينها در مستى خود سرگردانند، (72) سرانجام به هنگام طلوع آفتاب بانگ مرگبار آسمانى آنها را فرو گرفت (73) و بعد آن زير و زبر كرديم و سنگهايى گلين بر آنها فرو ريختيم، (74) در اين نشانههايى براى هوشياران است (75) و سرزمين آنها كه همواره بر سر راه برقرار است (76) نشانهاى باشد براى مؤمنان. (77) اصحاب ايكه (بيشه) ستمكار بودند، (78) ما از آنها انتقام گرفتيم و شهرهاى ويران شده اين دو بر سر راه آشكار است. (79) اصحاب حجر رسولان را تكذيب كردند، (80) ما آيات خود را براى آنها فرستاديم ولى آنها از آن رويگردان بودند. (81) آنها با خاطرى آسوده خانههايى در دل كوهها مىتراشيدند، (82) اما بانگ مرگبار آسمانى صبحگاهان آنها را فرو گرفت (83) و آنچه به دست آورده بودند از عذاب الهى بازشان نداشت. (84) ما آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است جز به حق نيافريديم و قيامت بىگمان فرا خواهد رسيد و از آنها به نيكى صرفنظر كن. (85) پروردگار تو همان آفريننده داناست. (86) ما سوره حمد و قرآن عظيم را به تو داديم، (87) هرگز چشم به نعمتهايى كه به كافران دادهايم ندوز، و بر آنها غمگين نباشد و به مؤمنان مهربانى كن (88) و بگو من هشدار دهنده آشكارم. (89) همانگونه كه بر قسمت كنندگان نازل كرديم. (90)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 265