نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 299
ما در اين قرآن هر گونه مثلى را براى مردم بيان كرديم ولى انسان بيش از هر چيز به جدل خيزد، (54) و چون هدايت به سراغشان آمد چيزى از ايمان آوردن و طلب آمرزش از پروردگارشان جلوگيرى نكرد جز اين كه شيوه گذشتگان براىشان پيش آيد، يا عذاب را فرا روى خود دريابند. (55) پيامبران را جز براى بشارت و هشدار نمىفرستيم، اما كافران همواره جدل مىكنند كه به نيروى باطل، حق را از ميان بردارند و آيات من و آنچه را كه براى هشدار آمده است به مسخره گرفتند. (56) كيست ستمكارتر از كسى كه آيات پروردگارش را بر او بخوانند و از آن روى بگرداند و آنچه را خود مرتكب شده است از ياد ببرد؟ ما بر دلشان پرده افكندهايم تا آيات ما را درنيابند و گوششان را سنگين كردهايم كه اگر به هدايتشان بخوانى هرگز هدايت نشوند. (57) پروردگار تو آمرزنده مهربان است، اگر مىخواست آنها را به خاطر كردارشان بازخواست كند در عذابشان شتاب كرده بود ولى به آنها فرصتى داد كه چون فرا رسد هرگز غير او پناهى نخواهند يافت. (58) اين شهرهايى است كه چون ستم كردند آنها را نابود كرديم و براى هلاكتشان موعدى قرار داديم. (59) آن گاه موسى به همراه خود گفت: «آن قدر مىروم تا به مجمع البحرين برسم اگر چه سالهاى دراز به راه خود ادامه دهم.» (60) آنها چون به محل تلاقى دو دريا رسيدند، ماهى خود را فراموش كردند و ماهى راه خويش را سرازير به دريا پيش گرفت. (61)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 299