نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 305
- اى يحيى اين كتاب را به جد بگير. و در طفوليت او را فرزانگى داديم (12) و شفقت و پاكيزگى به او عطا كرديم، او پرهيزگار (13) و با پدر و مادرش نيكوكار بود و سركش و نافرمان نبود، (14) سلام بر او، روزى كه متولد شد و روزى كه مرد و روزى كه زنده برانگيخته شود. (15) در اين كتاب مريم را ياد كن، آن دم كه از خاندان خود كناره گرفت و در ناحيه شرقى استقرار يافت (16) و در مقابل آنان پردهاى آويخت. ما جبرئيل را نزد او فرستاديم، و چون آدمى عادى بر او ظاهر شد. (17) گفت: «من از تو به خداى رحمان پناه مىبرم اگر پرهيزگار باشى.» (18) گفت: «من فرستاده پروردگار تو هستم تا پسر پاكيزهاى به تو ببخشم.» (19) گفت: «چگونه ممكن است مرا پسرى باشد در صورتى كه تا كنون انسانى با من تماس نداشته است و زن بدكارهاى هم نيستم؟» (20) گفت پروردگارت فرمود: «اين كار بر من آسان است، او را نشانهاى براى مردم و رحمتى از جانب خود قرار داديم و اين امرى است انجام يافته» (21) سرانجام باردار شد و او را به جاى دورى برد. (22) درد زاييدن او را به سوى تنه درخت خرمايى كشاند، گفت: «اى كاش پيش از اين مرده و از يادها رفته بودم.» (23) ناگاه از پايين او ندا آمد: «غمگين مباش، پروردگارت از زير پاى تو جويى جارى ساخته است. (24) تنه درخت خرما را تكان بده تا خرماى تازه براى تو فرو ريزد، (25)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 305