نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 312
من تو را برگزيدم، حال به آنچه بر تو وحى مىشود گوش فرا ده. (13) يقين بدان من همان خدايى هستم كه معبودى جز من نيست. مرا پرستش كن و با ياد من نماز برپادار. (14) به يقين قيامت خواهد آمد و ارادهام بر اين است كه آن را مكتوم دارم تا هر كس در مقابل اعمال خود جزا بيند. (15) مبادا كسانى كه به قيامت ايمان ندارند و از هوسهاى خود پيروى كردهاند تو را از آن باز دارند كه هلاك خواهى شد. (16) اى موسى! در دست چه دارى.» (17) گفت: «اين عصاى من است كه بر آن تكيه مىكنم و با آن براى گوسفندانم برگ فرو مىريزم و نيازهاى ديگر را با آن برطرف مىكنم.» (18) فرمود: «اى موسى آن را بينداز.» (19) تا آن را انداخت ناگهان مار عظيمى شد و به حركت درآمد. (20) فرمود: «آن را بگير و نترس به زودى آن را به صورت اولش برمىگردانيم. (21) دست در بغل كن تا سفيد و بىعيب بيرون آيد و اين معجزه ديگرى است، (22) تا آيات بزرگ خود را به تو نشان بدهيم. (23) به فرعون روى آور كه طغيان كرده است.» (24) گفت: «پروردگارا! سينهام را بگشا، (25) كارم را آسان بفرما (26) و گره از زبانم باز كن (27) تا سخنانم را بفهمند (28) و برادرم هارون را- از اعضاى خاندانم- ياور من مقرر دار (29) و برادرم هارون را- از اعضاى خاندانم- ياور من مقرر دار (30) و به وسيله او به من پشت گرمى بده (31) و در مهمى كه پيش رو دارم او را شريك من كن (32) تا بسيار ستايشت كنيم (33) و فراوان به يادت باشيم. (34) زيرا هميشه از كار ما آگاه بودهاى.» (35) فرمود: «اى موسى! هر چه خواستى به تو داده شد، (36) و ما يك بار ديگر به تو نعمت بخشيديم. (37)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 312