نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 313
پس از آن به مادرت وحى كرديم (38) كه او را در صندوقى بگذار و به دريا بينداز تا دريا آن را به ساحل بيفكند و دشمن من و او صندوق را بگيرد و مهر خود را در دلت افكندم تا زير نظر من پرورش يابى. (39) آن گاه كه خواهرت مىرفت و مىگفت: مىخواهيد خانوادهاى را براى نگهدارى اين نوزاد به شما نشان بدهم و در پى آن تو را به مادرت باز گردانيديم تا ديدهاش به ديدارت روشن شود و اندوهگين نماند. (بعدها) يك نفر را كشتى ولى ما از گرفتارى نجاتت داديم، و تو را بارها آزموديم، پس از آن سالها در ميان مردم مدين به سر بردى اى موسى! اكنون كه مقدر شده به اينجا آمدهاى. (40) من تو را براى خود پرورش دادهام، (41) تو و برادرت همراه با معجزات من برويد و در ياد من سستى نكنيد. (42) به فرعون روى آوريد كه طغيان كرده است، (43) لكن به مدارا با او سخن بگوييد شايد به خود آيد يا بترسد.» (44) گفتند: «پروردگارا! از اين مىترسيم كه بر ما پيشدستى كند يا سر به طغيان برآورد» (45) فرمود: «نترسيد، من با شمايم، مىشنوم و مىبينم، (46) شما به سراغ او برويد و بگوييد: ما فرستادگان پروردگار تو هستيم، بنى اسرائيل را با ما بفرست و از شكنجه و آزارشان دست بردار، ما از سوى پروردگار تو نشانه روشنى برايت آورديم، و درود بر آن كه پيرو هدايت باشد. (47) بر ما وحى نازل شده است كه عذاب در انتظار كسى است كه تكذيب كند و رو بگرداند.» (48) گفت: «اى موسى پروردگار شما كيست؟» (49) پاسخ داد: «پروردگار ما كسى است كه نعمت وجود به همه موجودات بخشيده سپس آنها را هدايت كرده است.» (50) گفت: «پيشينيان ما را حال چگونه بود؟» (51)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 313