نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 377
و در حالى كه يقين داشتند از روى ستم و طغيان انكارش كردند، بنگر كه عاقبت فساد كنندگان چگونه باشد. (14) - داوود و سليمان را دانش آموختيم و گفتند: «سپاس خدايى را كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمنش برترى داده است.» (15) - سليمان كه وارث داوود شد، گفت: «اى مردم! زبان پرندگان به ما آموخته شده است و همه چيز به ما عطا شده، بىترديد اين برترى آشكارى است.» (16) - سپاهيان سليمان از جن و انس و پرندگان مرتب و منظم گرد آمدند (17) چون به وادى مورچگان رسيدند، مورچهاى گفت: «اى مورچگان به لانههاى خود فرو شويد تا سليمان و سپاهيانش ندانسته پايمالتان نكنند.» (18) سليمان از گفته مور لبخند زد و گفت: «پروردگارا! مرا توفيق سپاس نعمتهايى كه به من و پدر و مادرم عطا فرمودى عنايت فرما تا عمل صالحى كه موجب رضاى تو باشد انجام دهم و مرا به رحمت خود در زمره بندگان صالحت داخل گردان.» (19) او جوياى پرنده شد و گفت: «چرا هدهد را نمىبينم! آيا غايب است؟ (20) حتما به كيفر شديدى عذابش خواهم داد و يا سر از تنش جدا خواهم كرد مگر دليل روشنى براى من بياورد.» (21) پس از لحظاتى كوتاه (هدهد آمد و) گفت: «من به چيزى وقوف يافتهام كه تو بر آن آگاه نشدهاى، از سرزمين سبا خبر موثقى برايت آوردهام. (22)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 377