نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 53
در آن روز كه هر كس كردار نيك و بد خود را حاضر يابد، آرزو كند كه كاش بين او و عمل بدش فاصلهاى بعيد در ميان بود. خداوند بنده نواز شما را از خودش بيم مىدهد. (30) بگو: «اگر دوستدار خداييد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهانتان را بيامرزد كه خدا آمرزنده مهربان است.» (31) بگو: از خدا و فرستادهاش اطاعت كنيد، كه اگر روى برتابيد خدا كافران را دوست ندارد. (32) خدا آدم، نوح، خاندان ابراهيم و عمران را بر جهانيان برگزيد. (33) دودمانى كه برخى از آنها از نسل بعضى دگرند، و خداوند شنواى داناست. (34) آن گاه همسر عمران گفت: پروردگارا بىهيچ قيد و شرطى موجودى را كه در شكم دارم نذر تو كردم، آن را از من بپذير كه تو شنواى دانايى. (35) پس آن گاه كه بارش را بر زمين نهاد گفت: «پروردگارا! مرا دخترى آمد.» خداوند بدانچه او زاد آگاهتر بود. پسر چون دختر نيست. «من او را مريم ناميدم و او و فرزندانش را از شيطان رجيم در پناه تو قرار دادم.» (36) پروردگار به نيكوترين وجه او را پذيرا شد و چون گياهى نيكويش پروراند و زكريا را به سرپرستى او برگماشت. هر گاه كه زكريا وارد محرابش مىشد و خاصه غذايى نزد او مىيافت، مىگفت: «اى مريم! اين از كجا برايت آمده است»؟ مريم مىگفت: «اين از ناحيه خداست.» خداوند هر كس را بخواهد بدون حساب روزى مىدهد. (37)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 53