responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : امينيان، كرم‌خدا    جلد : 1  صفحه : 386


6- و بروى زمين بآن مردم ***** ما تمكّن دهيم [و جاه و توان‌]

و به فرعون، نيز بر هامان ***** و به افراد لشكر ايشان‌

بنُماييم آنچه را پروا ***** زان نمودند [آن بدانديشان‌]

7- وحى كرديم مام موسى را ***** كه به او شير مى‌خوران و اگر،

خوفناكى [ز جان آن كودك‌] ***** [در يكى جعبه‌اش‌] به دريا بر

بفكن او را، مترس و غصّه مدار ***** به تواش آوريم بار دگر

ما برآرنده‌ايمش [از اين حال‌] ***** به صف انبياء [نام‌آور]

8- آل فرعون برگرفتندش ***** تا بُوَد خصم و مايه آزار،

بهر فرعون و خانواده او ***** [يعنى آن مردمان عصيانكار]

بود فرعون از خطاكاران ***** نيز هامان و هردو را لشكر

9- زن فرعون گفت بر من و تو ***** نور چشم است، پس تو صرفنظر

كُن ز قتلش بسا [كه اين كودك‌] ***** سودى آرد براى ما در بر

يا به فرزنديش قبول كنيم ***** و [ز حقايق‌] نداشتند خبر

10- از اميد و شكيب خالى شد ***** مام موسى دلش [در اين‌باره‌]

گر دلش را نه گرم مى‌كرديم ***** [رشته صبر وى شدى پاره‌]

گر نه از خيل اهل باور بود ***** [از دل و دست مى‌شدش چاره‌]

بود نزديك تا كه آن اسرار ***** آشكارا كند [به يكباره‌]

11- [مام موسى‌] به خواهر موسى ***** گفت: او را بدار زير نگاه‌

دور- دورش همى نظر مى‌كرد ***** [آل فرعون ليك‌] ناآگاه‌

12- ما خود از پيش مانعش گشتيم ***** كه ز پستان دايه‌هاى دگر،

نخورد شير [و خواهر موسى‌] ***** گفت: آيا دهم نشان و اثر،

به شما خانواده‌اى كاو را ***** مى‌پذيرند و خيرخواه [پسر]؟

13- و سرانجام بازگردانديم ***** آن پسر را به جانب مامش‌

تا دل و ديده‌اش شود روشن ***** [نشود تلخ ازين سبب كامش‌]

وعده حقّ فرارسد بر سر ***** اغلبى بى‌خبر [ز فرجامش‌]


نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : امينيان، كرم‌خدا    جلد : 1  صفحه : 386
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست