نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 521
و سوگند به آسمان كه دارى اعتدال و زيبايى و آراستگى است؛ (7) كه شما [در رابطه با قرآن و حقايقى كه قرآن با دليل و برهان اثبات مىكند] در گفتارى متناقض و گوناگون هستيد. (8) از قرآن [به باطل] منحرف مىشود كسى كه [از خير و سعادت] منحرف شده است. (9) مرگ بر دروغ پردازان [كه بدون دليل و به ناحق درباره قرآن و حقايقش سخنپراكنى مىكنند.] (10) همانان كه در جهالتى عميق و فراگير در بىخبرى و غفلتى سنگين فرو رفتهاند! (11) [همواره] مىپرسند: روز جزا چه زمانى خواهد بود؟ (12) همان روزى است كه آنان را در آتش مىسوزانند. (13) [و به آنان گويند:] عذابتان را بچشيد، اين همان عذابى است كه [از روى ريشخند] شتاب در آمدنش را مىخواستيد. (14) بىترديد پرهيزكاران در بهشتها و چشمه سارهايند. (15) آنچه را پروردگارشان به آنان عطا كرده دريافت مىكنند؛ زيرا كه آنان پيش از اين همواره نيكوكار بودند. (16) آنان اندكى از شب را مىخوابيدند [و بيشتر آن را به عبادت و بندگى مىگذراندند.] (17) و سحرگاهان از خدا درخواست آمرزش مىكردند. (18) و در اموالشان حقّى براى سائل تهىدست و محروم از معيشت بود. (19) در زمين براى اهل يقين نشانههايى [بر توحيد، ربوبيت و قدرت خدا] است. (20) و [نيز] در وجود شما [نشانههايى است] آيا نمىبينيد؟ (21) و رزق شما و آنچه به آن وعده داده مىشويد، در آسمان است (22) پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه آنچه را كه وعده داده مىشويد، حقّ و يقينى است، همان گونه كه شما [وقت سخن گفتن يقين داريد] سخن مىگوييد. (23) آيا خبر مهمانان ارجمند و بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است؟ (24) زمانى كه بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. گفت: سلام، [شما] مردمى ناشناسيد! (25) پس به سوى خانوادهاش بازگشت و گوسالهاى فربه [و بريان شده] آورد. (26) پس آن را نزديكشان برد [ولى ديد نمىخورند]؛ گفت: مگر نمىخوريد؟ (27) و [در دلش] از آنان احساس ترسى كرد. گفتند: مترس. و او را به پسرى دانا مژده دادند. (28) در اين ميان همسرش [كه مژده را شنيده بود] با فريادى [از روى تعجب] در حالى كه به چهرهاش زد سر رسيد و گفت: پيرزنى نازا [و فرزند؟!] (29) گفتند: پروردگارت چنين گفته است؛ يقيناً او حكيم و داناست. (30)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 521