نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 547
و نيز كسانى كه بعد از آنان [انصار و مهاجرين] آمدند در حالى كه مىگويند: پروردگارا! ما و برادرانمان را كه به ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز، و در دلهايمان نسبت به مؤمنان، خيانت و كينه قرار مده. پروردگارا! يقيناً تو رئوف و مهربانى. (10) آيا كسانى را كه نفاق ورزيدند، نديدى؟ كه به برادران كافرشان از اهل كتاب مىگويند: اگر شما را [از خانه و ديارتان] بيرون كردند، ما هم قطعاً با شما بيرون مىآييم، و هرگز فرمان كسى را بر ضد شما اطاعت نمىكنيم، و اگر با شما جنگيدند، همانا شما را يارى مىكنيم. و خدا گواهى مىدهد كه آنان دروغگويند. (11) اگر [كافران از اهل كتاب را] بيرون كنند با آنان بيرون نمىروند، و اگر با آنان بجنگند آنان را يارى نمىدهند، و اگر يارى دهند در گرماگرم جنگ پشتكنان مىگريزند، سپس [كافران اهل كتاب] يارى نمىشوند. (12) [آرى منافقان، كافران از اهل كتاب را در گرماگرم جنگ به هنگام خطر رها مىكنند و مىگريزند؛ زيرا] ترس آنان از شما در دلهايشان بيش از ترس از خداست؛ چون آنان قومى هستند كه [حقايق را به خاطر كوردلى] نمىفهمند. (13) همه آنان [به صورت متحد و يكپارچه] با شما نمىجنگند مگر در آبادىهايى كه داراى حصار و قلعه و دژ هستند، يا از پشت ديوارها، دلاورى آنان ميان خودشان شديد است [ولى از رويارويى با شما مىترسند]، آنان را متحد و همدست مىپندارى در حالى كه دلهايشان پراكنده است؛ زيرا آنان گروهى هستند كه تعقّل نمىكنند. (14) [داستان اين يهودىهاى نابكار بنىنظير] مانند كسانى است كه اندكى پيش از اينان [در پيرامون مدينه] بودند كه سرانجام وخيم كارشان را چشيدند، و براى آنان عذابى دردناك است. (15) [داستان منافقان كه كافران از اهل كتاب را با وعدههاى دروغ فريفتند] چون داستان شيطان است كه به انسان گفت: كافر شو. هنگامى كه كافر شد، گفت: من از تو بيزارم، من از خدا كه پروردگار جهانيان است، مىترسم. (16)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 547