به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى (0) چهره در هم كشيد و روى گردانيد، (1) از اينكه آن مرد نابينا نزد او آمد! (2) تو چه مىدانى شايد او [در پرتو تعاليم اسلام از آلودگى] پاك و پاكيزه شود (3) يا متذكّر [حقايق] گردد و آن تذكر او را سود دهد؛ (4) اما كسى كه خود را ثروتمند نشان مىدهد (5) تو به او روى مىآورى [و نسبت به وى اهتمام مىورزى] (6) در حالى كه اگر او نخواهد خود را [از آلودگىهاى باطنى و عملى] پاك كند تكليفى بر عهده تو [نسبت به او] نيست؛ (7) و اما آنكه شتابان نزد تو آمد (8) در حالى كه [از پروردگارش] مىترسد، (9) تو [با روى گردانى] از او به ديگران مىپردازى. (10) اين چنين [برخوردى شايسته] نيست، بىترديد اين آيات قرآن مايه پند است. (11) پس هركه خواست از آن پند گيرد، (12) در صحيفههايى است ارزشمند (13) بلند مرتبه و پاكيزه (14) در دست سفيرانى (15) بزرگوار و نيكوكار. (16) مرگ بر انسان، چه كافر و ناسپاس است! (17) [خدا] او را از چه چيز آفريده؟ (18) از نطفهاى [ناچيز و بىمقدار] آفريده است، پس او را [در ذات، صفات و اندام] اندازه لازم عطا كرد. (19) آن گاه راه [هدايت، سعادت، خير و طاعت] را برايش آسان ساخت. (20) سپس او را ميراند و در گور نهاد، (21) و سپس چون بخواهد او را زنده مىكند. (22) اين چنين نيست [كه وظيفهاش را انجام داده باشد] هنوز آنچه را به او دستور داده به جا نياورده است. (23) پس انسان بايد به خوراكش با تأمل بنگرد (24) كه ما [از آسمان] آب فراوانى فرو ريختيم. (25) سپس زمين را [به صورتى سودمند] از هم شكافتيم. (26) پس در آن دانههاى فراوانى رويانديم، (27) و انگور و سبزيجات (28) و زيتون و درخت خرما (29) و بوستانهاى پر از درخت تناور و بزرگ (30) و ميوه و چراگاه (31) تا مايه برخوردارى شما و دامهايتان باشد. (32) پس زمانى كه آن بانگ هولناك و مهيب در رسد، (33) روزى كه آدمى فرار مىكند، از برادرش (34) و از مادر و پدرش (35) و از همسر و فرزندانش (36) در آن روز هركسى از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول مىكند [تا جايى كه نمىگذارد به چيز ديگرى بپردازد.] (37) در آن روز چهرههايى درخشان و نورانى است (38) خندان و خوشحال (39) و در آن روز چهرههايى است كه بر آنان غبار نشسته (40) [و] سياهى و تاريكى آنان را فرا گرفته است؛ (41) آنان همان كافران بد كارند. (42)