17/ 18- 9 9. بدرستى كه اين نبى راه نمايد مر آن را كه آن راستر است و مژده دهد گروندگان را آنانى كه همىكنند شايستهها را كه مر ايشان راست مزدى بزرگ. 10. و كه آنانى كه نمىگروند به آن جهان، آماده كرديم مر ايشان را عذابى دردناك. 11. و همىخواند [1] مردم به بدى خواندن خويش به نيكى و هست آدمى بسيار شتاب. 12. و كرديم شب را و روز را دو نشان [354] پس سترديم نشان شب را و كرديم نشان روز را بينا و روشن تا جوييد افزونى از خداى خويش و تا دانيد شمار سالها و شمار و هر چيزى جدا كرديم ... جدا كردنى. 13. و هر آدمئ چفسانيديم او را اختر او را در گردنش و بيرون آريم مرو را روز رستخيز نوشته، بيند آن را باز كرده. 14. بخوان نامه خود را، بس است تن تو امروز بر تو شمارگر. 15. هر كه راه راست گرفت پس هراينه راه راست گيرد براى خود و هر كه گمراه شد پس هراينه گمراه شود بر آن و برنگيرد برگيرنده بار ديگرى و نبوديم عذاب كنندگان تا فرستيم پيغمبرى را. 16. و چون خواهيم كه نيست كنيم دهى را بفرماييم بناز پروردهشدگان آن را پس نافرمانى كردند در آن پس سزا شد بر آن گفتار پس نيست كرديم آن را نيست كردنى. 17. و چندا نيست كرديم از گروهها از پس نوح و بس است خداى تو به گناهان بندگان خويش آگاه بينا. 18. هر كه باشد كه خواهد اين جهان بشتابانيم براى او در آن آنچه را كه خواهيم مر آن را كه خواهيم، باز پس گردانيديم براى او دوزخ را، [355] درآيد در آن نكوهيده دور كرده. [1]. م: «همىخواندم»