2/ 39- 23 23. و اگر هستيد در گمانى از آنچه فرو آورديم ما آن را بر بنده خويش محمّد پس آييد آريد به پاره را از مانند او قرآن و خوانيد گواهان ياران، بتان خويش را از فرود خداى اگر هستيد شما راستگويان كه قرآن سخن محمد است. 24. پس اگر نكنيد نياريد و هرگز نكنيد نياوريد پس ترسيد از آتش، آن آتشى كه هيمه فروزينه آن مردمان آدميان است و سنگهاى كبريت آماده كرده شد ساخته. براى ناگروندگان. 25. و مژده ده اى محمّد آنانى را كه گروند و كردند شايستهها طاعتهاى به اخلاص كه بحقيقت ايشان راست بهشتهاى كه مىرود از زير درختان آن آبها جويهاى فراخ هرگاه كه روزى داده شوند ايشان از آن بهشتها از [5] ميوه روزى گويند اين ميوه آن است كه روزى داده شديم از پيش ازين در دنيا و آورده شوند آن را مانند يكديگر در لون و صورت و هست مر ايشان را در آن بهشتها جفتهاى از حور و آدميان پاك كرده از حيض و خلق بد و ايشان در آن بهشتها جاويداناند با اين جفتان. 26. بدرستى كه خداى شرم ندارد لا يترك و لا يخشى ازين كه پيدا كند و پديد شبهى و داستانى پشه پس آنچه چه يا كه باشد زبر آن پشه چون ذباب و عنكبوت پس بر هر تقدير آنانى كه گرويدند پس دانند كه آن مثل درست و راست است از پروردگار خويش ايشان و بر هر تقدير آنانى كه نگرويدند پس گويند چه چيز خواست خداى به اين حقير داستانى جواب گفت خداى كه گمراه كند به اين مثل بسيارى را از كافران و راه نمايد به اين مثل بسيارى را از مؤمنان و گمراه نكند به اين مثل مگر بيرون شوندگان را از فرمان. 27. آنانى كه شكنند پيمان خداى را از پس استوارئ آن پيمان و برند به عداوت آنچه را كه فرمود خداى به آن كه به هم پيوسته كرده شود آن چون رحم و تباهى كنند در زمين به معاصى اينان ايشاناند زيانكاراناند به فوات مثوبت و دريافت عقوبت. 28. چگونه و به كدام شبهت نگرويد به خداى و بوديد همه مردگان در اصلاب پس زنده كرد شما را در ارحام باز پس ميراند شما را [1] ... باز پس زنده كند شما را للبعث باز پس به سوى او بازگردانده شويد للجزاء. 29. او آنى است كه آفريد براى شما عبرة و منفعة آنچه هست در زمين همه باز پس آهنگ كرد به سوى آسمان پس راست كرد آنها را هفت را از آسمانها [6] و او به هر همه چيزى داناست. [1]. م: ناخوانا