43/ 89- 80 80. يا مىپندارند كه ما نمىشنويم سخن نهان ايشان را در خلوت و راز ايشان را با يكديگر، آرى مىشنويم و فرستادگان ما كرام الكاتبين نزد ايشان مىنويسند. 81. بگوى يا محمّد اگر باشدى مر خداى مهربان را فرزندى، پس من نخستين پرستندگانم ننگ دارندگان او را به خدايى. 82. پاكى پروردگار آسمانها و زمين پروردگار و خداوند عرش تخت بزرگ از آن چه صفت كنند چگونگى گويند او را نيك سزا. [630] 83. پس گذار ايشان را اى محمّد تا گفت و گوى مىكنند و بازى مىكنند تا به بينند آن روز خويش را، آن روز كه وعده كرده مىشوند. 84. و او آن خداى است كه در آسمان پرستيده شده است معبود و مالك و او در زمين پرستيده شده است معبود و مالك و او درستكار و درست گفتار دانا به همه. 85. و بسيار خير شد و هست آن خدايى كه مرو راست پادشاهى آسمانها و زمين و آنچه هست ميان آن هر دو و نزد اوست دانش رستخيز كه كى خواهد بود و به سوى او بازگردانيده شويد همه روز قيامت. 86. و نتواند آنانى كه مىخوانند او را به خدايى از فرود او خواهش كردن، مگر آن كه گواهى داد داده بود به گفتار حق يعنى لا اله الّا اللّه و ايشان مىدانند حقيقت ايمان را. 87. و اگر بپرسى تو ايشان را كه، كه آفريد ايشان را شما را هراينه گويند خداى، پس چگونه به كدام شبهت بازگردانده مىشويد از عبادت او. 88. و گفتار او، اى پروردگار من! بدرستى كه اينان گروهىاند كه نمىگروند نخواهند گرويد. 89. پس در گذار اى محمّد از ايشان و بگوى تو اى محمد رهايى از شما و متاركت تا وقت هلاكت، پس زودا كه دانند روز بدر و قيل روز بدر اين وعيد است ايشان را و وعده است پيغمبر را. دخان، مكّى، 59 آيه بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 44/ 5- 1 1. حكم كرده شده است هر چه بودنى است سوگند به حكم خداى و ملك خداى. 2. سوگند به اين نامه پيدا، پيدا كننده. 3. بدرستى كه ما فرستاديم قرآن را در شبى خجسته و آن شب صكّ است و قيل شب قدر بدرستى كه ما بوديم بيم كنندگان به اين قرآن. 4. در آن شب جدا كرده شود هر كارى درست. 5. كارى از نزد ما بدرستى كه ما بوديم [631] فرستندگان رسولان را.