50/ 45- 28 28. گفت خداى گويد: پيكار مكنيد شما نزد من و بدرستى كه پيش فرستادم به سوى شما به بيم كردن. 29. دگرگون كرده نشود گفتار نزد من و نيستم من هرگز ستمكار مر بندگان را. 30. روزى كه گوييم مر دوزخ را، ا هيچ پر شدى؟ و گويد او هيچ هست از افزونى. 31. و انگار كه نزديك كرده شد بهشت مر پرهيزكاران را نه دور. 32. اين آن است كه نويد داده مىشديد مر هر بازگردنده تائبى را نگاه دارنده توبه. 33. هر كه بترسد از خداى مهربان به ناپيدايى و آيد آرد به دلى را بازگردنده به حق. 34. ايشان را گويند درآييد آن بهشت را به رهايى از هر رنجى، آنت روز جاويدى است. 35. مر ايشان راست آنچه مىخواهند در آن بهشت و نزد ماست افزونئ ديدار بىچون و بىچگونه. 36. و چندا نيست كرديم پيش از ايشان از قوم تو از گروهى كه ايشان سختتر بودند ازيشان از جهت سخت گرفتن، پس گشتند و كاويدند و جستند در شهرها كه هيچ هست از پناه جايى از عذاب. 37. بدرستى كه در آنت است هراينه پندى مر آن را كه بود باشد [662] مرو را دلى ياد گيرنده يا بيفكند گوش شنوايى را و او حاضر و آگاه است و دانا. 38. و هراينه هراينه آفريديم آسمانها را و زمين را و آنچه هست در ميان آن هر دو از خلق و عجائب در شش روز كه اوّل آن يكشنبه و آخر جمعه و نبسود ما را و نرسيد از هيچ ماندگى. 39. پس به شكيب باش بر آنچه همىگويند كافران و به پاكى ياد كن نماز كن به ستايش پروردگار تو پيش بر آمدن از آفتاب نماز بامداد و پيش فرو شدن آفتاب. 40. و از شب نماز شام و نماز خفتن پس به پاكى ياد كن نماز كن او را و پسهاى سجده كردن نمازها نماز كن. 41. و گوش فرا دار و ساختگى مكن آن روز را كه آواز دهد آن آواز دهنده اسرافيل يا جبرئيل از جايى نزديك. 42. آن روز بشنوند آن آواز نفخه ثانيه به درست و راست به بعث و حشر، آنت روز بيرون آمدن است از گور. 43. بدرستى كه ما، ما همىزنده كنيم و همىميرانيم و به سوى ماست بازگشت همه. 44. آن روز كه بشكافد زمين از ايشان شتابندگان سوى منادى قيامت، آنت برانگيختنى است بر ما آسان. 45. ما داناتريم از تو به آنچه همىگويند و نيستى تو بر ايشان هرگز گماشته پس پند مىده به اين نبى آنى را كه همىترسد از بيم كردن من.