/- 15. پس امروز ستانده نشود از شما هيچ مال فدايى و نه از آنانى كه نگرويدند، پناه جاى شما آتش است آن جاى سزاى شما و چه بدا بازگشت دوزخ. 16. ا وقت نشد گاه آن نيامد مر آنانى را كه گرويدند كه بترسد دلهاى ايشان مر ياد كرد خداى را و آن چه فرود آمد از راست و درست وعد وعيد قرآن و نباشند همچو آنانى كه داده شدند نامه تورية را از پيش؟ پس دراز آمد بر ايشان آن هنگام، پس سخت شد دلهاى ايشان و بسيارى از ايشان بيرون شوندگاناند از فرمان. 17. بدانيد كه خداى زنده كند زمين را پس از مردگئ پژمردگى آن عجب نبود كه دلهاى شما را زنده كند بدرستى كه روشن كرديم براى شما نشانها آيتها و سخنها را تا مگر شما دريابيد به خرد. 18. بدرستى كه صدقه دهندگان آنانى كه صدقه دادند از مردان و صدقه دهندگان و آنانى كه صدقه دادند از زنان و وام دادند [688] خداى را وامى نيكو افزون كرده شود براى ايشان و مر ايشان راست مزدى بزرگ يعنى بهشت. 19. و آنانى كه گرويدند به خداى و به پيغامبران او، اينان ايشان به منزله راستانند صدّيقان و گواهان و شهيدانند نزد پروردگار خويش مر ايشان راست مزد ايشان و روشنايى ايشان. و آنانى كه نگرويدند و به دروغ داشتند به آيتهاى ما، اينان خداوندان دوزخاند. 20. بدانيد كه هراينه اين زندگانى فروتر و نزديكتر بازى است و ناپروايى و نام و نوردى و آرايشى و نازيدن در ميان شما و بيش نمودن و بسيارى در خواستهها و فرزندان همچو مانند بارانى است كه به شگفت آورد برزيگران را ناسپاسان را رستن گياه او، باز پس خشك گردد پس بينى تو آن را زرد، باز پس باشد كوفته و ريزيده شكسته و در آن جهان بازپسين عذابى سخت و آمرزشى از خداى و خشنودى، و نيست اين زندگانى فرودتر نزديكتر مگر برخوردارئ فريب فريفتگى.