59/ 8- 2 2. او آن خدايى است كه بيرون آورد آنانى را كه نگرويدند يعنى جهودان بنى نضير از اهل نامي توريت از سراهاى ايشان نزد مر نخستين برانگيختن و جلا كردن ايشان به سوى شام. گمان نبرديد نينديشيديد شما كه بيرون آيند بدين آسانى از خانههاى خويش و گمان بردند و پنداشتند كه ايشان باز دارنده ايشان است حصارهاى ايشان از عذاب خداى، پس آمد ايشان را خداى عذاب خداى از آنجا كه چشم نداشتند و در افكند انداخت در دلهاى ايشان بيم را و ترس از مؤمنان، ويران همىكنند خانههاى خويش را به دستهاى خويش و دستهاى گروندگان، پس عبرت گيريد از پى فرارويد اى خداوندان بيناييها بينيد كه كس با خداى پس نيايد! 3. و اگر نه بودى كه نوشت و حكم كرد خداى بر ايشان اين رفتن را از خان و مان هراينه عذاب شكنجه كردى ايشان را به شمشير مسلمانان در اين جهان نزديكتر و فروتر و مر ايشان راست در آن جهان بازپسين عذاب دوزخ. 4. آنت عذاب به سبب اين كه ايشان خلاف كردند نساختند فرمان خداى را و فرمان پيغامبر او را و هر كه خلاف كند خداى را، پس بدرستى كه خداى سخت عقوبت است. 5. آن چه بريديد از خرمابنانى گوناگون يا گذاشتيد آن را بر پاى ايستاده بر بيخهاى آن پس بريدن آن به فرمان خداى است و تا كه رسوا كند بيرون آيندگان را از فرمان. 6. و آنچه غنيمت داد بازگردانيد خداى بر پيغمبر خويش و بر شما هم [696] از ايشان جهودان پس نتاختيد ندوانيديد [1] بر آن از هيچ اسبانى و نه هيچ اشترانى و ليكن درياب كه خداى برگمارد پيغمبران خود را بر آن كه خواهد از دشمنان و خداى بر هر همه چيزى تواناست. 7. آن چه غنيمت داد باز آورد خداى از مال بنى قريظه و بنى نضير بر اين پيغمبر خود از باشندگان دهها پس آن مر خدا راست و مر اين پيغمبر را و مر خداوند خويشى يعنى قرابتان رسول و مر آن بىپدران و مر درويشان مسلمان را و مر راه گذرى را تا نباشد دست به دست داده گردانده ميان توانگران از شما و آن چه داد آورد شما را پيغامبر از فرمان، پس فرا گيريد آن را و آن چه بازداشت شما را از آن پس باز ايستيد و بترسيد از خداى بدرستى كه خداى سخت عقوبت است. 8. مر آن درويشانى راست هجرت كنندگان آنانى كه اهل مكّه بيرون كرده شدند از سراهاى خويش و خواستههاى خويش همىجويند افزونئ نيكويى از خداى و خشنودئ، يارى مىكنند دين خداى را و دين پيغامبر او را، اينان ايشان راست گويانند. [1]. م: «ندوانيدند»