12/ 78 گفتند اى عزيز هر آئينه او را پدر است پير كلان سال پس بگير يكى را از ما بجاى او هر آئينه ما مىبينيم ترا از نيكوكاران (78) 12/ 79 گفت مىپناهيم از خدا از آنكه بگيريم مگر كسى را كه يافتهايم رخت خويش را نزديك او هر آئينه ما آنگاه ستمكار باشيم (79) 12/ 80 پس چون نااميد شدند از وى تنها رفتند به خلوت مشورت كنان گفت بزرگترين ايشان آيا ندانستهايد كه پدر شما گرفته است بر شما عهد خدا و پيش ازين تقصير كرده بوديد در حق يوسف پس جدا نخواهم شد ازين سرزمين تا وقتى كه اذن دهد مرا پدر من يا حكم كند خدا مرا و او بهترين حكمكنندگانست (80) 12/ 81 اى برادران بازرويد بسوى پدر خويش پس بگوئيد اى پدر ما هر آئينه پسر تو دزدى كرد و گواهى نداديم الا به آنچه مىدانستيم و نبوديم علم غيب را ياددارنده (81)