27/ 43 پس چون بيامد بلقيس گفته شد آيا همچنين است تخت تو گفت گويا وى همانست و داده شد ما را دانش به حقانيت سليمان پيش ازين مقدمه و هستيم مسلمان (42) 27/ 43 و بازداشت سليمان آن زن را از آنچه عبادت مىكرد بجز خدا هر آئينه وى بود از گروه كافران (43) 27/ 44 گفته شد بوى كه درآى باين كوشك پس چون پديد آن را پنداشتش حوض آب و جامه برداشت ازو و ساق خود گفت سليمان اين كوشكى است بىنقش درخشان ساختهشده از آبگينها گفت بلقيس اى پروردگار من هر آئينه من ستم كردهام بر خويش و اسلام آوردم همراه سليمان براى خدا پروردگار عالمها (44) 27/ 45 و هر آئينه فرستاديم بهسوى ثمود برادر ايشان صالح را كه عبادت كنيد خداى را پس ناگهان آن قوم دو گروه شدند با يكديگر خصومت مىنمودند (45)