27/ 46 گفت صالح اى قوم من چرا شتاب طلب مىكنيد سختى را پيش از راحت چرا نه طلب آمرزش مىكنيد از خدا بود كه رحم كرده شود بر شما (46) 27/ 47 گفت شگون بد گرفتيم از تو و از آنان كه همراه تواند گفت شنگون بد شما نزديك خدا است بلكه شما قومى هستيد كه امتحان كرده مىشويد (47) 27/ 48 و بودند دران شهر نه كس كه فساد مىكردند در زمين و اصلاح نمىنمودند (48) 27/ 49 گفتند با يكديگر قسم خدا خورده كه البته شبخون كنيم بر صالح و اهل خانه او باز البته خواهيم گفت وارث او را حاضر نبوديم وقت هلاك شدن اهل او و هر آئينه ما راستگوئيم (49) 27/ 50 و بدسگالى كردند به نوعى از حيله و بدسگالى كرديم به نوعى از حيله و ايشان نمىدانستند (50) 27/ 51 پس بنگر چگونه بود سر انجام بدسگالى ايشان كه ما هلاك كرديم ايشان را و قوم ايشان را همه يكجا (51)