responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فولادوند، محمدمهدى    جلد : 1  صفحه : 447


شما را چه شده است كه همديگر را يارى نمى‌كنيد؟! (25)
[نه!] بلكه امروز آنان از دَرِ تسليم درآمدگانند. (26)
و بعضى روى به بعضى ديگر مى‌آورند [و] از يكديگر مى‌پرسند. (27)
[و] مى‌گويند: «شما [ظاهراً] از درِ راستى با ما درمى‌آمديد [و خود را حق به جانب مى‌نموديد].» (28)
[متّهمَان‌] مى‌گويند: « [نه!] بلكه با ايمان نبوديد. (29)
و ما را بر شما هيچ تسلّطى نبود، بلكه خودتان سركش بوديد. (30)
پس فرمان پروردگارمان بر ما سزاوار آمد؛ ما واقعاً بايد [عذاب را] بچشيم. (31)
و شما را گمراه كرديم، زيرا خودمان گمراه بوديم.» (32)
پس، در حقيقت، آنان در آن روز در عذاب شريك يكديگرند. (33)
[آرى،] ما با مجرمان چنين رفتار مى‌كنيم. (34)
چرا كه آنان بودند كه وقتى به ايشان گفته مى‌شد: «خدايى جز خداى يگانه نيست»، تكبّر مى‌ورزيدند. (35)
و مى‌گفتند: «آيا ما براى شاعرى ديوانه دست از خدايانمان برداريم؟!» (36)
ولى نه! [او] حقيقت را آورده و فرستادگان را تصديق كرده است. (37)
در واقع، شما عذاب پردرد را خواهيد چشيد. (38)
و جز آنچه مى‌كرديد جزا نمى‌يابيد. (39)
مگر بندگان پاكدل خدا. (40)
آنان روزىِ معيّن خواهند داشت. (41)
[انواع‌] ميوه‌ها؛ و آنان مورد احترام خواهند بود. (42)
در باغهاى پر نعمت. (43)
بر سريرها در برابر همديگر [مى‌نشينند]. (44)
با جامى از باده ناب پيرامونشان به گردش درمى‌آيند؛ (45)
[باده‌اى‌] سخت سپيد كه نوشندگان را لذّتى [خاص‌] مى‌دهد؛ (46)
نه در آن فساد عقل است و نه ايشان از آن به بدمستى [و فرسودگى‌] مى‌افتند. (47)
و نزدشان [دلبرانى‌] فروهشته‌نگاه و فراخ‌ديده باشند. (48)
[از شدّت سپيدى‌] گويى تخم شتر مرغ [زير پَر] ند. (49)
پس برخى‌شان به برخى روى نموده و از همديگر پرس‌وجو مى‌كنند. (50)
گوينده‌اى از آنان مى‌گويد: «راستى من [در دنيا] همنشينى داشتم، (51)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فولادوند، محمدمهدى    جلد : 1  صفحه : 447
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست