responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد    جلد : 1  صفحه : 240


و من از آئين نياكان خود ابراهيم و اسحق و يعقوب پيروى ميكنم. (در آئين ما) حق نداريم (و مجاز نيستيم) چيزى را با خدا شريك قرار دهيم (و كسى را در امور خلقت مؤثر بدانيم) اين از فضل و رحمت خدا بر ما و بر مردم است ولى اكثر مردم شكرگزار نيستند. (38)
اى دوستان زندانى من، آيا اربابان متفرق و متعدد (مانند بتها و فراعنه) بهترند، يا خداى واحد و بى‌همتاى توانا؟ (39)
آنچه غير از خدا مى‌پرستيد (تعدادى) اسامى (بى‌معنى) است كه خودتان و پدرانتان نامگذارى كرده‌ايد و خدا هيچگونه دليل و حجتى بر پرستش آنها نفرستاده و حكم پرستش تنها مخصوص خداست و امر فرموده كه جز او را نپرستيد. اينست دين محكم و استوار ولى اكثر مردم اين حقايق را نمى‌دانند. (40)
(يوسف بعد از آنكه آن دو جوان را به دين يكتا پرستى دعوت نمود، گفت:) اما اى دوستان زندانى من، يكى از شما (از زندان آزاد شده و) ارباب خود را شراب ميدهد و اما ديگرى بدار مجازات آويخته ميشود و پرندگان از مغز سر او مى‌خورند. (جوان دومى گفت: اين درست نيست. يوسف گفت: بهر حال) در مورد كارى كه از من سؤال كرديد، تقدير چنين است. (41)
يوسف به آن جوانى كه فكر مى‌كرد آزاد خواهد شد، گفت: پيش اربابت از من شفاعت كن و شيطان ذكر پروردگارش را از ياد او برد و او چند سالى در زندان بماند. (42)
(روزى) شاه گفت: من در خواب ديدم كه هفت گاو چاق را هفت گاو لاغر مى‌خورند و هفت سنبل سبز و هفت سنبل خشك را بخواب ديدم. اى بزرگان و علماء (دربار) خواب مرا تعبير كنيد اگر شما واقعا تعبير كننده هستيد (43)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد    جلد : 1  صفحه : 240
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست